Jump to ratings and reviews
Rate this book

Existentialist Cinema

Rate this book
An exploration of the relationship between cinema and existentialism, in terms of their mutual ability to describe the human condition, this book combines analyses of topics in the philosophy of film with an exploration of specific existentialist themes expressed in the films of Fellini, Bergman and Woody Allen, among others.

253 pages, Hardcover

First published March 31, 2009

19 people are currently reading
187 people want to read

About the author

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
27 (36%)
4 stars
24 (32%)
3 stars
19 (25%)
2 stars
5 (6%)
1 star
0 (0%)
Displaying 1 - 12 of 12 reviews
Profile Image for Amirsaman.
496 reviews264 followers
April 8, 2017
«سینمای اگزیستنسیالیستی»، از جمله کتاب‌هایی است که نگرش من را به زندگی و دیدگاهم را به سینما متحول کرد. همین کافی نیست تا کتابی پنج ستاره بگیرد؟
نویسنده‌ ابتدا چند دیدگاه مشهور از اگزیستانسیالیست‌های به خصوصی را مطرح می‌کند و سپس به کاوش این مفاهیم در فیلم‌هایی «واقع‌گرا» می‌رود. نویسنده معتقد است برای تحلیلِ فلسفیِ فیلم باید به سراغ فیلم‌هایی واقع‌گرا - و نه هر فیلمی - رفت؛ زیرا یک وجه تشابه میان فیلم و فلسفه وجود دارد: توضیح وضعِ بشر. (که تنها در فیلم‌های رئالیستی می‌توان بر این نمایش وضع بشر اعتماد کرد.)
تعریف نویسنده از واقع‌گرایی در سینما بسیار جالب توجه است؛ لزوما لانگ‌شات‌های سینمای نئورئالیستی ایتالیا - آن‌طور که مثلا بازن در فیلمی مثل «دزد دوچرخه» معتقد بود - واقع‌گرایی نمی‌آفریند. بلکه واقع‌گرایی در فیلم یعنی استفاده از تکنیکی سینمایی، که با آن «تجربه»ی بشری به عینی‌ترین شکل به تصویر کشیده شود. و از این حیث کلوز-آپ‌های برگمان که تجربه‌ی به «درون» آدمی رفتن را به سینما منتقل می‌کند، فیلم‌هایی واقع‌گرا به بار می‌آورند و مناسب تحلیل فلسفی مورد نظر نویسنده هستند.
سپس در بخش اصلی کتاب، به چند فیلم و فیلمساز پرداخته می‌شود. به زعم من، تفاوتی که این کتاب با برداشت‌های فلسفی متداول از فیلم دارد (مثلا کتاب «فیلم به مثابه فلسفه») این است که در آن‌جا، فیلسوفان و نظریه‌پردازان - از جمله کاول - به بررسی مفاهیم فلسفی در مضامین فیلم‌هایی همچون آواتار و ماتریکس می‌پردازند. به عبارتی فلسفه را از متن فیلم بیرون می‌کشند و نه «سینما»ی فیلم.
اما تحلیل‌های نویسنده‌ی این کتاب، اولا تاکید بسیار بر عناصر سینمایی دارد - و نه صرفا فیلمنامه و دیالوگ - و در ثانی به فیلم‌هایی عموما در خارج از جریان هالیوود و خصوصا سینمای هنری اروپا می‌پردازد. شیفتگان برگمان و فلینی و آنتونیونی و وودی آلن و فیلم‌ انجمن شاعران مرده از مزه کردن دوباره‌ی این فیلم‌ها در این کتاب - اما این بار با ادویه‌ای متفاوت: اگزیستانسیالیست! - یقینا لذت خواهند برد.
*
حرف اصلی کتاب، بررسی بی‌معنایی زندگی انسان مدرن و سرگرم کردن خود با پول و سکس برای فرار از این بی‌معنایی است. (سینمای آنتونیونی)
آدم‌های اصیل، کسانی هستند که برای زندگی خود برنامه دارند و هیچ عاملی نمی‌تواند آن‌ها را از اهدافشان باز بدارد. توانایی اراده‌مندانه نه و آری گفتن دارند. (سینمای فلینی)
جستجوی ایمان و خدا در فیلم‌های برگمان، مسئله‌ی اخلاق و نسبی بودن آن - از نظرگاه نیچه - در فیلم امتیاز نهایی وودی آلن و نهایتا هدایت معنوی توسط یک معلم و داشتن روحی آزاد و توانایی تفکر مستقل و بی‌توجهی به قوانین و سنت دست و پاگیر جامعه، در فیلم انجمن شاعران مرده، از دیگر مفاهیم فلسفی مطرح‌شده در کتاب بودند.
نویسنده اثبات می‌کند که بعضی از این فیلم‌ها حتا خود فلسفه‌ی اگزیستانسیالیست را نقد می‌کنند و نظریاتی به‌ روزتر اراعه می‌کنند؛ مثلا تاثیر جامعه در شکل‌گیری شخصیت و آزادی فردی.
Profile Image for Rêbwar Kurd.
1,028 reviews88 followers
August 14, 2025
کتاب «سینمای اگزیستانسیالیستی» بررسی عمیقی است از پیوند سینما با فلسفه اگزیستانسیالیسم و توانایی متقابل این دو در توصیف وضعیت انسانی. این اثر نه تنها به تحلیل فیلمها میپردازد، بلکه نشان میدهد چگونه سینما میتواند مفاهیمی فلسفی را از طریق تصاویر و روایتهای بصری منتقل کند و تجربه ای ملموس از مسائل وجودی ارائه دهد.

سینمایی که این کتاب از آن سخن میگوید، نه برای سرگرمی ساخته شده و نه برای فروختن بلیت بیشتر؛
اینجا پرده، بستری برای پرسشهای بی رحم و بی پاسخ است. پرسشهایی که تماشاگر را به همان نقطه ای میبرند که فیلسوفان اگزیستانسیالیست سالها در آن پرسه زده اند: من کیستم؟ و اگر روزی مرگ همه چیز را ببلعد، بودن من چه معنایی دارد؟

ویلیام پامرلو به جای آنکه صرفاً فیلمها را روایت یا نقد کند، در جستجوی ریشه هایی است که از دل اضطراب، پوچی، عشق، و مرگ روییدهاند. پامرلو مسیرش را با پیوند میان متفکرانی چون نیچه، سارتر، کامو و کیرکگور با زبان سینما آغاز میکند. اما این پیوند صرفاً نظری نیست؛ او نشان میدهد که چگونه کارگردانانی همچون برگمان، تارکوفسکی، و آنتونیونی، ایده های این فیلسوفان را در ساختار تصویر و روایت حل کرده اند. برگمان با چهره های خاموش و گفتوگوهای گسسته، سایه ی مرگ را ملموس میکند. تارکوفسکی، با قابهای طولانی و ریتمی که مثل تیکتاک ساعت کش میآید، به ما فرصت میدهد صدای تنهایی را بشنویم. آنتونیونی با سکوتهای ممتد، خلأ ارتباطات انسانی را عریان میسازد.

این کتاب بیش از آنکه راهنمایی برای شناخت فیلمها باشد، تجربه ای است برای لمس مفاهیم. پامرلو می فهماند که اگزیستانسیالیسم در سینما نه فقط در مضمون، بلکه در فرم و حس جاری است. برای همین وقتی از «مهر هفتم» یا «ایثار» حرف میزند، صرفاً داستان را بازگو نمیکند؛ بلکه توضیح میدهد چگونه نور، سایه، فاصله ی بازیگران، و حتی مکثهای به ظاهر بی هدف، بار فلسفی فیلم را حمل میکنند.

در عمق تحلیلهای او، یک نکته برجسته میشود: سینمای اگزیستانسیالیستی تماشاگر را وادار به مشارکت میکند. اینجا خبری از پاسخهای آماده نیست؛ فیلم به تو یک جهان نیمه ساخته میدهد و از تو میخواهد خودت معنایش را بسازی. درست مانند زندگی که پایانش معلوم است، اما مسیرش را باید خودت پر کنی. این همان جایی است که مفهوم «آزادی» در اگزیستانسیالیسم، با تجربه ی تماشای فیلم گره میخورد — آزادی در انتخاب معنا، حتی وقتی جهان بی معنا به نظر میرسد.

خواندن این کتاب مثل قدم زدن در راهرویی تاریک است که درهایش به قابهای سینمایی باز میشوند؛ هر قاب، تجربه ای از اضطراب، رنج، امید یا فروپاشی. و پامرلو با دقت یک فیلسوف و حساسیت یک سینماگر، این درها را برایمان میگشاید. «سینمای اگزیستانسیالیستی» نه فقط تحلیلی از آثار مهم تاریخ سینما، بلکه دعوتی است برای مواجهه ی بی واسطه با خودمان. همانطور که برگمان میگفت: «فیلم آینه ای است که در آن انسان چهره ی خود را میبیند.» و این کتاب، یادآور این حقیقت است که شاید این نگاه، مهمتر از هر پاسخی باشد که به دست میآوریم.


پامرلو، با بهره گیری از دانش گسترده اش در فلسفه فیلم و اگزیستانسیالیسم، شخصیتها و رخدادهایی را که در فیلمهای فلینی، برگمن، وودی آلن و دیگران به تصویر کشیده شده اند، به عنوان نمونه هایی از مواجهه انسان با معنا و بی معنایی زندگی تحلیل میکند. او نشان میدهد که در جهانی که گفتمانهای سنتی و دینی در حال افول اند، برخی شخصیتها با احساس تهی بودن از معنا دست و پنجه نرم میکنند، و برخی دیگر، با پذیرش مسئولیت و انتخاب، معنا را در زندگی خود می آفرینند.

بر خلاف سارتر، پامرلو به وجه اجتماعی بیمعنایی و نقش جامعه در شکل دهی به تجربه انسانی توجه دارد. این رویکرد، به ویژه برای مخاطبانی که در محیط هایی با بحرانهای اجتماعی و فرهنگی زندگی میکنند، بسیار معنادار است.

کتاب نشان میدهد که سینما و فلسفه، هر دو در پی پاسخ به پرسشهایی بنیادین درباره زندگی هستند، اما روش متفاوتی دارند. فلسفه با نظریهدپردازی و استدلال مفهومی، چیستی زندگی و چگونگی مواجهه انسان با آن را بررسی میکند، در حالی که فیلمها با تصویرسازی شخصیتها و رخدادها، تجربه های انسانی را ملموس میسازند. فیلمها، با ارائه وضعیتهای واقعی و انضمامی زندگی، امکان سنجش و نقد نظریه های فلسفی را فراهم میکنند و به بیننده کمک میکنند تا صحت و موجهبودن دیدگاههای فلسفی درباره اختیار، معنا و اصالت را ارزیابی کند.

پامرلو در کتاب خود، فیلمهایی را بررسی میکند که به مسائل اساسی اگزیستانسیالیستی پرداختهذاند و با تأمل بر آثار سارتر، هایدگر، تیلیش و نیچه، تلاش میکند پیوند میان فلسفه و تجربه بصری را روشن کند. او معتقد است که فیلمهای واقع گرایانه نه تنها منعکس کننده زندگی واقعی انسانها هستند، بلکه به عنوان ابزاری انتقادی نیز میتوانند نظریه های فلسفی را مورد آزمون قرار دهند. در برخی موارد، فیلمها نشان میدهند که زندگی پیچیده دتر و پرتنش تر از آن است که نظریهدهای فلسفی آن را بازنمایی میکنند و این تفاوت، فرصتی برای تفکر و تعمق عمیقتر ایجاد میکند.

یکی از نکات مهم کتاب، توجه به مفهوم واقع گرایی در سینماست. همانطور که پامرلو و دیگر نظریه پردازان بیان میکنند، واقع گرایی در سینما صرفاً بازتابی از قواعد و قراردادهای فرهنگی و تاریخی است و داوری ما درباره واقعیت همیشه با دیدگاه و تجربه ما آمیخته است. این نکته نشان میدهد که سینما میتواند هم تجربه انسانی را بازنمایی کند و هم نقدی صادقانه بر برداشتهای فلسفی ارائه دهد.

در نهایت، کتاب «سینمای اگزیستانسیالیستی» خواننده را با جهان فیلمها و فلسفه ای مواجه میکند که به طور عمیق و ملموس پرسشهای بنیادین زندگی، معنا و اختیار را بررسی میکند. این اثر ارزشمند، علاوه بر اهمیت فلسفی، تجربهای تصویری از چگونگی زندگی انسان و مواجهه او با بیمعنایی ارائه میدهد و نشان میدهد که سینما میتواند پلی میان نظریه و تجربه، میان فلسفه و زندگی روزمره باشد.
Profile Image for Vahid Rajabi.
31 reviews1 follower
July 29, 2018
یه کتاب سینمایی عالی از یه نویسنده ی حاذق که به بررسی اگزیستانسیالیسم در سینما میپردازه
از ترجمه ی خوب مترجم نسبتا جوون این اثر نمیشه گذشت: آقای نصراالله مرادیانی
شاکله ی کتاب خیلی خوب چیده شده: اول آرای مربوط به فیلسوفان و مفهوم نسبتا پیچیده ی اگریستانسیالیسم که به زبون ساده و سلیس بیان شده و در ادامه فیلمهای هنری مهمی که بازتاب مفهوم اگزیستانسیالیسم در سینما هستند
فیلمهای آنتونیونی، برگمان، وودی آلن، فلینی و چند فیلم دیگه
قطعا ارزش خوندن و وقت گذاشتن داره
Profile Image for Sadra Kharrazi.
539 reviews102 followers
May 9, 2025
به قول گدار:

Cinema is the most beautiful fraud in the world...
Profile Image for Maryam.
107 reviews16 followers
November 16, 2019
فوق العاده از خوندن این کتاب لذت بردم اگه فیلم، نقد فیلم و فلسفه دوست دارین حتما از خوندنش لذت میبرین.. کتاب به دو بخش تقسیم شده. بخش اول به درون مایه و چهر‌ه‌های مهم اگزیستانسیالیسم پرداخته شده مثل؛ سورن کی‌یرکگور، فریدریش نیچه، ژان پل سارتر، سیمون دوبووار، پل تیلیش.

یکی از بحث‌های جذاب کتاب استفاده از فیلم به عنوان ابزاری برای فلسفه و نقد فلسفست. پامرلو استدلال میکنه که فیلم‌ها اشکالی از فلسفه نیستند. با اینکه برخی فیلسوفانِ فیلم مدعی‌اند که فیلم‌ها در یک معنا فلسفه می‌ورزند، ولی این ما هستیم که دربارهٔ مشاهداتمان از فیلم‌ها فلسفه‌ورزی می‌کنیم. و اینکه فیلم‌ها به به رویکرد سنتی فلسفی و یک زبان بخصوص محدود نمیشن.

بخش دوم فیلم‌های پر معنا نام دارد که آثار سینمایی برای توضیح و تحلیل بخش اول، ذکر شده و مورد بررسی قرار گرفتند. در این بخش فیلم‌های بررسی شده که تصاویر واقع گرایانه‌ای از وضع بشر را در اختیار ما قرار میدن. ولی واقع گرایانه نه بخاطر اینکه جهان را آن گونه که واقعا هست نشون میدن، بلکه از اون جهت که جهان را همان‌طور نشون میدن که ما تجربه‌‌اش میکنیم.

در بخش فیلم‌های پرمعنا به تحلیل آثار سینماگران برجسته‌ای همچون میکل‌آنجلو آنتونیونی، اینگمار برگمان، فدریکو فلینی و وودی آلن، و بررسی دو فیلم انجمن شاعران مرده (پیتر ویر، ۱۹۸۹) و هارولد و ماد (هل اشبی، ۱۹۷۱) با عنوان روح آزاد نیچه‌ای پرداخته است.

فیلم‌های کسوف و ماجرا جهان بینی آنتونیونی رو نشون می‌دن اصولاً شخصیت‌های فیلم‌هاش از پیش به واسطه‌ی یک تقدیر احاطه شدند و عملاً آنتونیونی شخصیت‌ها رو ماحصل فضا و زمانه قرار میده، شخصیت‌هایی اغلب سرگشته و سردرگم و در حال تقلا و کشمکش‌های فردی با خود یا دیگری هستند. و در دنیای شخصی خودشون گرفتارند.

فیلم‌های برگمان با استفاده از آرای پل تیلیش به بررسی چالشی می‌پردازند که امروزه جهان مدرن برای یافتن معنا در عرصهٔ دین مطرح می‌کند. شخصیت‌های برگمان به نحوی درگیر تلاش برای یافتن دین و سرخوردگی‌شان هستند.

فیلم‌های جنایت و جنحه و امتیاز نهایی وودی آلن ماهیت اصول اخلاقی رو در جهان مدرن به چالش میکشند. نشون میدن که بدون پایه و اساس ابژکتیو، معنابخشی به اصول اخلاقی چقدر دشواره، به خصوص اینکه ممکنه کسی جنایت وحشتناکی مرتکب بشه و هم از محکومیت اجتماعی و هم از مجازات درونی و ذهنی فرار کنه. برعکس داستایفسکی که در کتاب جنایت و مکافات مسلم فرض میگیره اگه کسی جنایتی انجام بده حتی اگر از قانونم فرار کنه با وجدان معذب تقاص اعمال بدش رو پس میده. ولی فیلم‌های وودی آلن نادرست بودن این فرض رو نشون میدن.

فیلم‌های هشت و نیم و زندگی شیرین به بحث اصالت می پردازند. این فیلم‌ها نشون میدن که داشتن رویکرد و تعهد صحیح مهم‌تر از رسیدن به اهداف در عمل هستند. آنچه معنا را به وجود میاره نه پایان خوش، بلکه استقامت و پایداری اشخاص اصیل و متعهد است.


فیلم‌های انجمن شاعران مرده و هارولد و ماد به کاوش در مفهوم روح آزادی نیچه می‌پردازند. آزادی نیچه‌ای مستلزم پیشرفت و رشد منابع درونی ما و توانایی بیان قاطعانه و خلاقانهٔ ارزش‌های خویشتن است. هر دو فیلم اهمیت یک الگو یا استاد معنوی را در جست و جوی ما برای دست‌یابی به آزادی نیچه رو نشون میدن.
Profile Image for Zahra Rashidian.
60 reviews77 followers
September 8, 2021
نوشتن این ریویو برام خیلی غم‌انگیزه چون از کتاب انتظارات خیلی بالایی داشتم ولی تفریبا اصلا موفق به برآورده کردن هیچ کدومشون نشد. فصل اول کتاب که توضیحی در مورد اگزیستانسیالیسم به صورت کلی می‌ده اتفاقا توضیح مختصر اما نسبتا کاملی از این فلسفه ارا‌ئه می‌ده، اما از . فصل دوم به بعد که سینما هم وارد می‌شه، کتاب برای من به هیچ عنوان راضی کننده نبود.
جدای از این که به شخصه با تقلیل دادن فیلم به تنها وسیله‌ای برای نشان دادن آزمایش‌های فکری، و نه خود به عنوان نوعی از فکر کردن در فلسفه مخالفم؛ به نظر من نویسنده حتی در مطرح کردن مدعای خود به طور جامع و کامل هم موفق نبوده. مخصوصا در بخش‌های پایانی کتاب که به نظر من حتی انتخاب فیلم مرتبط با موضوع هم به خوبی اتفاق نیفتاده.
در نهایت خوندن این کتاب به نظرم برای کسانی که تازه می‌خوان وارد مبحث فلسفه و سینما و یا فیلموسوفی بشوند، شاید به نوعی کمک کننده باشه، اما قطعا کتاب‌های بهتری هم در این حوزه وجود دارند.
Profile Image for Melika Khoshnezhad.
468 reviews99 followers
August 24, 2021
من از ارتباط فلسفه و هنر و هر چیز مربوط به این ارتباط لذت می‌برم. ارتباط بین سینما و فلسفه هم همیشه برایم جالب بوده و خب برای خواندن این کتاب خیلی ذوق داشتم. کتاب خوبی بود، اما می‌توانست خیلی بهتر باشد اگر خیلی جاها رویکرد نویسنده آنقدر تقلیل‌گرایانه نمی‌شد. فصل اول کتاب که به‌طور خلاصه دربارهٔ دیدگاه برخی از متفکران و فیلسوفان اگزیستانسیالیست بود، به‌نظرم خوب بود چون در عین خلاصه بودن، دیدی کلی به خواننده می‌داد. فصل دوم که فیلم رو صرفاً ابزار یا مثالی برای نشان دادن اندیشه‌های فلسفی می‌دانست حسابی عصبانی‌ام کرد. در باقی کتاب، فصل‌های مربوط به فلینی و برگمان برایم جالب‌تر از بقیه بودند. در کل از اینکه به‌خاطر کتاب، این همه فیلم‌های خوب دیدم خوشحالم.
Profile Image for Ashkan Ansari.
Author 1 book87 followers
Read
November 6, 2018
ویلیام پامرلو مردم دانشگاه است و تعجبی هم ندارد که جهانش را بر اساس روش تحقیق آکادمیک توضیح دهد. کتابی بسیار منسجم است و با ترجمه قابل قبولی که دارد (من ترجمه جناب مرادیانی را خواندم و نمی دانم نسخه های دیگری در دسترس هست یا خیر) ‏ خواندنش برایم بسیار دلپذیر بود
باید دانست که نویسنده در جایگاه یک مومن به مکتب اگزیستنسیالیسم قرار دارد بنابراین باید نتیجه گیری هایش را با احتیاط بیشتری خواند. در هر صورت کتاب بسیار خوبی است. امیدوارم دوستداران فلسفه - سینما این کتاب را بخوانند
خواندنش برای کسانی که نقد و فلسفه علاقه ای ندارند می تواند خسته کننده باشد
Profile Image for Kiana.
3 reviews5 followers
March 23, 2020
این کتاب درباره فیلم هاییه که به زندگی ما معنا میبخشن و این معنا از فلسفه اگزیستانسیالیسم میاد. دو فصل اول کتاب، به خلاصه ای از افکار فیلسوف های تاثیر گذار این جنبش و نحوه استفاده از این فلسفه در فیلم ها گفته. اگزیستانسیالیسم مکتبی نیست که بشه در جمله ای خلاصه کرد ولی شاید بشه گفت که بیشتر از همه بر این تاکید داره که چطور زندگی پر معنایی برای خودمون بسازیم و اصلا معنای حقیقی چیه؟
.
بخش دوم کتاب فیلم هایی رو معرفی کرده که شاید در کل واقعی نباشند اما واقع گران و میشه ازشون معنایی بیرون کشید. نویسنده با کارگردان ایتالیایی، آنتونیونی این بخش رو آغاز میکنه. آنتونیونی از اون دسته فیلم سازهاییه که بی معنایی جهان مدرن رو به عریان ترین شکل ممکن بیان کرده. اون از معماری، طبیعت و روابط انسانی و اثر مخربی که انسان روی هر کدوم از اون ها میذاره حرف میزنه و به ما جامعه ای رو نشون میده که انسان ها برای رهایی از این بی معنایی حاضرن هر کاری بکنن حتی شده کار بی معنایی دیگه تا فقط کنشی داشته باشند.
.
کارگردان بعدی، برگمان ئه که با دو فیلم مهم نور زمستانی و همچون در یک آینه به مسئله دین داری میپردازه. برگمان در این فیلم ها از سکوت خدا میگه، از اعتقاداتی که سعی میکنیم باهاشون به زندگیمون معنا ببخشیم اما وقتی در شرایطی قرار میگیریم که هیچ کدوم از این ها صدق نمیکنه، نا امید میشیم و میفهمیم تمام اون امیدها دروغ بوده. اعتقاد به خدا باعث میشه این شخصیت ها تهی تر بشن اما در انتها به ما راه حلی برای رفع این پوچی ارائه میکنه و اون هم روابط انسانی در هر شکلیه. هر چند در نور زمستانی میبینیم که روابط هم به پوچی میرسن ولی این یک کنش آزاده. یک کنشیه که ما خودمون دست به انتخابش میزنیم و اگر پوچ هم باشه، آزادیمون رو تضمین میکنه.
.
وودی آلن با دو فیلم جنایت و جنحه و امتیاز نهایی سعی کرده بازسازیی از راسکلنیکف شخصیت اصلی جنایت و مکافات داستایفسکی در جهان مدرن دست بزنه. یکی از بزرگترین تفاوت هایی که نویسنده بهش اشاره کرده جاه طلبی شخصیت اصلی این دو فیلمه که برای مقام و منزلتشون حاضرن هر کاری بکنن. هر چند دو فیلم چند تفاوت جزئی دارن اما در کل میخوان نابودی اخلاق رو در جامعه ای به تصویر بکشن که آدمهاش میتونن هر چیزی رو فدای عافیت و راحتیشون بکنن و بدون هیچ عذاب وجدانی به زندگی قبلیشون ادامه بدن.
.
در این قسمت به اصالت در دو فیلم زندگی شیرین و ½۸ فدریکو فلینی پرداخته شده. اصالت در فیلم های فلینی به معنای روراست بودن با عواملیه که باید با اونا زندگی کنیم فلینی در اکثر فیلماش حالت آتوبیوگرافی داره اما عوامل سورئالی که در داستان نقش دارن داستان رو شاعرانه تر و در جاهایی هم طنز میکنن. از بین این تصاویر گول زننده ای که فلینی نشونمون میده میتونیم حقیقتی درباره آدم هایی بیرون بکشیم که با وجود پر زرق و برق بودن دنیای اطرافشون یا تصمیم میگیرن تسلیم شرایط اطرافشون بشن یا متفاوت بودن و تنهاییش رو به جون بخرن. اصالت نه به معنای این که چه کاری انجام میدیم بلکه اونو چجوری انجام میدیم.
.
در بخش آخر روح آزاد نیچه در دو فیلم انجمن شاعران مرده و هارولد و ماد بررسی شده. روح آزاد به گفته نیچه کسیه که برخلاف چیزی که ازش انتظار میره فکر میکنه، برخلاف محیط، طبقه اجتماعی و دیگر شالوده های مسلط بر جامعه عصر خودش. این دو فیلم اهمیت وجود یک آموزگار یا یک رهبر رو در زندگی آدم هایی نشون میدن که میخوان در راه آزادی قدم بردارن اما نمیدونن از کجا شروع کنن. آدم هایی مثل کیتینگ و ما�� به ما فکر کردن رو یاد میدن که خطری بزرگ برای جامعه اطرافشون به حساب میاد.
.
مسلما هیچ کدوم از این داستان ها پایانی خوش ندارن اما به ما یاد میدن به رغم مشکلات زندگی راه پر معنا رو انتخاب کنیم و شاید همین ماهیت تیره و تار باعث میشه که رویکرد اصیل و آزداشون برای ما آموزنده باشه.
12 reviews
December 27, 2020
این کتاب زبان ترجمه فیلم‌هایی است که به راحتی برایمان ترجمه‌پذیر نیست‌اند. بعد از دیدن هر فیلم و خواندن بخش مرتبط، تازه میفهمی که شاید زبان و واژگان فهم فیلم را در ذهن خود نداشتی و البته این فقط یک زبان و یک نحوه ترجمه از فیلم‌هاست....
Profile Image for AliReza Sha.
89 reviews21 followers
March 26, 2019
اگزیستانسیالیسم و رمان های ادبی(Novel)

از روش های نوآورانه ی ایجاد ارتباط و ابلاغ پیام در فلسفه اگزیستانسیالیسم ارائه بینش فلسفی در قالب داستان نویسی و نمایش نامه نویسی است. البته مقصود این نیست که به جای استدلال، داستان سرایی کنند بلکه استدلال خود را در قالب داستان بیان میکنند. پیشتر هر فیلسوف غیر اگزیستانسیالیستی آراء و نظرات فلسفی خود را با روش استدلالی و قیاسی بیان میکرد. در روش قیاسی پیشفرض فیلسوف این بود که اگر مخاطب بخواهد سخن مرا بفهمد و بپذیرد چاره ای جز مستدل سخن گفتن نیست. من باید به ذهن او متوسل شوم و باور خود را به او بباورانم. اما استدلال اگریستانسیالیست ها در این شیوه متوقف بر پذیرش مقدمات و قواعد منطق صورت است و پذیرش این موارد امری الزامی نیست، بلکه گزینشی است. اگزیستانسیالیست ها کتاب های استدلالی مختلفی هم دارند مثل "هستی و زمان" مارتین هایدگر یا "هستی و نیستی" و "تئوری هیجانات" ژان پل سارتر. اما بیشتر آثار سارتر در اگزیستانسیالیسم آثار ادبی است. او همچون آلبر کامو یک ادیب طراز اول فرانسوی است.

فایده تصویرسازی در این است که خواننده از خودش میپرسد اگر من در این وضعیت بودم چکار میکردم؟ و چون خودش را جای قهرمان داستان میگذارد یا درگیر تعلیق و هیجان فیلم و همذات پنداری با شخصیت های داستان میشود، پذیرش انتخاب و گزینش او قابل فهم تر است. این رویکرد به یک اعتبار ابتدا توسط بنیانگذار اگزیستیانسیالیسم یعنی "کی یرکگور" دانمارکی(قرن19) ارائه شد. هرچند او زیاد اهل داستان نویسی نبود ولی اولین کسی بود که به این نکته اشاره کرد. کی یرکگور فیلسوفی بود که همیشه در کتاب هایش خواننده را کاملا آزاد میگذاشت و اذعان داشت که "تو ملزم نیستی این مقدمات را بپذیری ولی اگر پذیرفتی، گزینش نتیجه منطقا طبیعی است" ولی در مورد منطق صورت نظر کی یرکگور این بود که "همه این منطق را قبول میکنند." البته اگزیستیانسیالیست های بعدی نگفتند که پذیرش برای همگان حتمی است بلکه بیان داشتند: "میتوان پذیرفت و میتوان نپذیرفت." بنابراین نحوه ارتباط و القای پیام اگزیستانسیالیست ها به مخاطبان در این شیوه نشان از قرار دادن مخاطب در یک مقوله خاص انضمامی است نه از یک نوع کلی: طرح صغری و کبری و رسیدن به نتیجه. با وجود این نگاه گیرا است که انتشار رمان فلسفی و ساخت فیلم از زمان پیدایش مکتب اگزیستانسیالیسم یک روش متداول است. این نحوه جالب ارتباط نفسانی فراوانی دارد. خط مشی زندگی یک انسان با دیدن یک فیلم یا خواندن یک داستان میتواند تغییر کند. امروزه اغلب متفکران غربی از این شیوه اگزیستانسیالیست ها تقلید میکنند و آراء و نظرات خود را در قالب رمان مینویسند. چیزی که جامعه ی ایرانی زیاد به آن عادت ندارد و برایش مفهوم نیست. مثلا اگر در بحث فلسفه دین تمایل دارید بحث "شر" را پیش بکشید و طرف مباحثه به شما پیشنهاد کند که به فلان قسمت از کتاب "برادران کارامازوف" نوشته فیدیور داستایوفسکی مراجعه کنید. برمیگردید و به او میگویید: عه اینکه رمانه! یعنی گویا انتظار نداریم در رمان بحث فلسفی ارائه شود. 

همچنین فیلم های سینمایی گاهی در انسان تحولی ایجاد میکند که شاید با ده ها سمینار و کلاس جهان بینی چنین اثری را به دنبال نداشته باشد. اگرچه این تاثیر منطق(لاجيك) نیست چون از لحاظ منطقی تمثیل حجیتی ندارد ولی با اینهمه این تاثیر روانشناختی و جدی است که میتواند به مراتب از تاثیر کتابهای تخصصی فلسفی بیشتر باشد. خلاصه اینکه #هنر و #ادبیات ابزار مهمی در ابلاغ پیام هستند. و برخی از مباحث فلسفی را با استدلال نمی توان منتقل کرد. مثلا اگر رمان "تهوع" سارتر را بخوانید؛ می بینید که انسان نمیتواند آن را در قالب مقدمه و نتیجه بریزد؛ بلکه این نویسنده است که شما را در متن خود به آن اوضاع و احوال خاص میبرد. تاکید میکنم که این روش جایگزینی بر استدلال نیست و بسیاری از مفاهیم را هم نمی توان در قالب داستان نویسی، نمایش نامه نویسی ارائه کرد. در آخر به معرفی برخی از آثار ادبی و سینمایی "فلسفی-اگزیستانسیالیسمی" میپردازم:

■ رمان/ نمایش نامه: - آلبر کامو: بیگانه، سقوط، طاعون، سوء تفاهم(نمایش نامه) - ژان پل سارتر: تهوع، خروج ممنوع، شیطان و خدا - فرانتس کافکا: محاکمه، مسخ، قصر - فردریش نیچه: چنین گفت زرتشت - فیدیور داستایوفسکی: برادران کارامازوف، ابله، جوان خام، جنایات و مکافات، جن زدگان، قمارباز

■ فیلم سینمایی:  - The Seventh Seal 1957 برگمان - Wild Strawberries 1982 برگمان - Knight of Cups 2015 مالیک - Waking Life 2001 لینکلیتر - Synecdoche New York 2008 کافمن - Fight Club 1999 فینچر - Blade Runner 1982 ریدلی اسکات - The Truman Show 1998 ویر - Groundhog Day 1993 رامیز - Ikiru 1952 کوروساوا - Apocalypse Now 1979 کاپولا - Stalker 1979 تارکوفسکی - Modern Time 1936 چاپلین - 2001: A Space Odyssey 1968 کوبریک
Profile Image for Helia Naseri.
88 reviews11 followers
September 21, 2021
شماره 3 داد یه جاهاییم چون خیلی با رویکرد و نگاه تک بعدی نویسنده خیلی موافق نبودم و نیستم.
اما کتابی بود که باعث شد برم سراغ سینمای کلاسیک و هی ببینم و یاد بگیرم و نکاتی که شاید قبلا کمتر بهش توجه میکردم رو بیشتر ببینم و توشون ریز بشم.
Displaying 1 - 12 of 12 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.