کتاب، خاطرات «سها بشاره» دختر لبنانی است که نمی تواند سکوت کند و در برابر اشغال كشورش آرام بنشیند، به مقاومت می پیوندد و به زندان می افتد. گزارشی مستقیم و عینی است از جنگ داخلی لبنان، حمله ی اسرائیل و وضعیت مقاومت در آن برهه ی زمانی كه فرصتی ویژه را برای نگریستن به رویدادهای لبنان فراهم می کند. این کتاب خاطرات سها بشاره، دختر ۱۷ ساله و کمونیستی است که با نفوذ به تشکیلات آنتوان لحد او را ترور میکند. او مدتها در زندان خیام رژیم صهیونیستی حبس بوده است. فصلهای کتاب به زبانی ساده، ماجرای گذران روزهای یک زن مبارز لبنانی را در سلول انفرادی و اذیت و آزار و شکنجه تعریف میکند. حکایت پیوستن او به مقاومت و حملهاش به یک فرمانده صهیونیستی و در پی آن افتادن به زندان بدون محاکمه، ماجرایی است از زبان نویسنده که در واقع قصه زندگی اوست.
خیلی سال پیش خوندمش. گمونم حول و حوش هشتاد و پنج، شش اینا بود یادمه بعد از سفرم به لبنان خوندمش و مدام با خودم میگفتم کاش قبل از سفر خونده بودمش و اطلاعاتش بدردم میخورد حقیقتش اصلا یادم نیست جزئیات کتاب رو! فقط یادمه تو اون برحه از زندگی و سن و سالی که بودم، دوسش داشتم
بخشی از پایان کتاب: برای من، این که دختر بودم، این که خانوادهم را به خطر انداخته بودم، این که زندانیام، هیچ کدام برایم اهمیت نداشت. برای من دست از جنگ برداشتن پشت کردن به انسانیت بود.