یکی از بهترین کتاب هایی که درباره شعر و زندگی فروغ فرخزاد می توان خواند در «نگاهی به فروغ» برخی از برجسته ترین اشعار فروغ فرخزاد سطر به سطر معنی شده و مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین سمبل ها و مضامین عمده اشعار فروغ و لغات پرکاربرد او با نمونه های متعدد مورد بحث و فحص قرارگرفته است. از دیگر بخش های کتاب، مقایسه ای بین فروغ و سهراب سپهری است. در این جست جوها و بررسی ها در افکار و احوال و اشعار شاعر، علاوه بر متن خود اشعار، از مصاحبه ها و نامه ها و خاطرات او نیز استفاده شده است.
سیروس شَمیسا (زادهٔ ۲۹ فروردین ۱۳۲۷ در رشت) استاد ادبیّات فارسی و نویسندهٔ پرکار ایرانی است که تاکنون بیش از ۴۰ اثر خلق کرده است. وی تحصیلات عالی خود را در دانشگاه شیراز آغاز کرد و چند سالی پزشکی خواند، ولی پس از چندی تغییر رشته داد و در همانجا مدرک کارشناسی خود را در ادبیّات فارسی گرفت. پس از آن وارد دورۀ دکتری ادبیات فارسی دانشگاه تهران شد و در سال ۱۳۵۷ از رساله خود به راهنمایی دکتر خانلری دفاع کرد. او در سال هشتاد یکی از چهرههای ماندگار ایران لقب گرفت. کتابهای او در بسیاری از دانشگاههای ایران تدریس می شود.
اگر به فروغ و اشعارش علاقه مندید حتما این کتاب رو بخونید. نمیتونم بگم چقدر ازش آموختم و لذت بردم. برای من شبیه کلاس درسی بود که دلم نمیخواست تموم بشه. (یادآور خاطرات شیرین زنگ ادبیات و حسرت دوباره نشستن سر کلاس ادبیات فارسی.)
کتاب نگاهی به سپهری رو خیلی بیشتر دوست داشتم، اما این کتاب هم یکسری نگاههای تازهای رو برام ایجاد کرد. نمرهی اصلی سه و نیم بود ولی بهدلیل علاقهی شخصیم به دکتر شمیسا بهسمت چهار ستاره متمایلترم. :)
در شعر او سخن از خانههای خلوت و تنهائی عصرهای جمعه است. در نامهیی به برادرش مینویسد: "زندگی همین است یا باید خودت را با سعادت زودیاب و معمول مثل بچه و شوهر و خانواده گول بزنی یا با سعادتهای دیریاب و غیرمعمول مثل شعر و سینما و هنر و از این مزخرفات! اما به هر حال همیشه تنها هستی. تنهایی تو را میخورد و خرد میکند."
دکتر سیروس شمیسا در این کتاب عمدتا به نقد شعر «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» فروغ فرخزاد میپردازد. کتاب بسیار خواندنی است و نویسنده مانند یک معلم ادبیات بیت بیت این شعر را تفسیر میکند. شعر، تجربه یک شکست عشقی است که شاعر این تجربه را به یک جهانبینی تبدیل میکند:
ستارههای عزیز ستارههای مقوایی عزیز وقتی در آسمان دروغ وزیدن میگیرد دیگر چگونه میشود به سورههای رسولان سرشکسته پناه آورد؟
که نویسنده شعر بالا را ارجاعی به مجلس عروسی فروغ میداند (ستارهها همان کاغذ رنگیها و سوره احتمالا همان النکاح سنتی ...!) شعرهای دیگر فروغ نیز بعضا مورد بحث قرار گرفتهاند و شاعر معرفی خوبی از حال و هوای شعر و زندگی فروغ به دست میدهد. اطلاعاتی که نویسنده از آشنا نبودن فروغ با وزن شعر و مانند آن در قالب مصاحبههایی در پیوست کتاب میدهد نیز بسیار خواندنی است.
این کتاب رو اتفاقی تو کتابفروشی دیدم و از اون جایی که شعر فروغ رو خیلی دارم خریدمش که بیشتر باهاش آشنا شم. خیلی هم پسندیدم. هم برای آشنایی با فروغ و هم برای توضیحاتی که راجع به چند تا از شعراش داده بود. یه جاهایی از کتاب برای من که به صورت تخصصی آشنایی با ادبیات ندارم قابل فهم نبود مثل اون فصل عروضش و زود ازش گذشتم. در کل ایراد خاصی نمیتونم ازش بگیرم. (نمیدونم؛ شاید چون من سررشتهای از ادبیات ندارم :) ) یه نکتهی مهم هم اینکه باعث شد خوندن سهراب رو در اولویت قرار بدم به زودی.