This brief text assists students in understanding Dostoevsky's philosophy and thinking so they can more fully engage in useful, intelligent class dialogue and improve their understanding of course content. Part of the Wadsworth Notes Series, (which will eventually consist of approximately 100 titles, each focusing on a single "thinker" from ancient times to the present), ON DOSTOEVSKY is written by a philosopher deeply versed in the philosophy of this key thinker. Like other books in the series, this concise book offers sufficient insight into the thinking of a notable philosopher, better enabling students to engage in reading and to discuss the material in class and on paper.
برای ارتباط بهتر با این کتاب باید همزاد، یادداشتهای زیرزمینی، جنایت و مکافات، ابله، شیاطین و برادران کارامازوف را خوانده باشید. (همه آنها یا حداقل چند اثر را). همین طور بدانید که نویسنده بالاجبار داستان رمانها را لو داده است. ******************************************************************************** منتقد و شاعر روس، ویچسلاف ایوانوف، دربارهی شخصیتهای رمانهای داستایفسکی میگوید: «آنها با گذشت زمان از ما دور نمیشوند، به قلمرو اثیری الاهگان هنر کوچ نمیکنند تا در آنجا موضوع تامل تماشاگرانهی ما شوند... در شبها بیخوابی و تاریک بر در میکوبند، به بالینمان میآیند و محرمانه در گوشمان نجوا میکنند و ما را به گفتگوهای پر تشویش میکشانند.» ص 1 کتاب داستایفسکی به سطحی از فهم بشری رسیده است که عدهی کمی بدان میرسند و یکی از دلایلش هم، چنان که در شرح زندگی او خواهیم دید، تجربههای شخصی خارقالعادهی او در زندگی است. ص 5 کتاب من معتقدم که آثار داستانی میتوانند بسیار فلسفی باشند، و معتقدم آثار داستانی فلسفی میتوانند تاثیر عمیقتری از آثار فلسفی معمولی بر خواننده بگذارند. اما گمان میکنم نمونههای آثار داستانی فلسفی واقعا بزرگ بسیار اندکند. صفحات 16 و 17 کتاب داستایفسکی جدا نگران زمانهی خطرناکی بود که در آن میزیست: «لحظاتی تاریخی در زندگی انسانها فرا میرسد که در آنها شنیعترین، وقیحانهترین، و زشتترین شرارتها ممکن است به نظر عظمت روح بیاید...». ص 101 کتاب
کتاب فلسفه داستایوفسکی دربردارنده ی خلاصه ای از زندگی داستایوفسکی و برخی آثار مهم اوست. هدف اصلی کتاب شناساندن داستایوفسکی به عنوان فیلسوفی ست که دغدغه هایی جدی داشته است. به همین خاطر در بررسی رمان هایش مسائل فلسفی مطرح شده و پاسخ های آشکار و پنهان او به آن ها مد نظرند.
داستان نویسی نیز شیوه ای برای فلسفه ورزی ست. در قرن نوزدهم فیلسوفانی همچون کیرکگور و نیچه به شیوه ای غیرسنتی فلسفه ورزی می کردند. داستایوفسکی شیوه داستان را برمی گزیند تا نه فقط عقل بلکه حس و احساس مخاطب را نیز درگیر کند. در قرن بیستم نیز فیلسوفان بزرگی چون سارتر و کامو رمان های فلسفی بزرگی را نوشتند. این شیوه فلسفه را از فعالیتی انتزاعی محض بیرون می آورد و در بطن زندگی قرار می دهد. آلبر کامو می گوید :رمان چیزی نیست مگر فلسفه ای در قالب داستان.»
داستایوفسکی در پی آن بود تا پاسخ دو پرسش فلسفی بنیادینش را بیابد: ۱) مخمصه ی انسانی چیست؟ ۲) ما با این مخمصه چگونه باید زندگی کنیم؟ پرسش اول او را به حیطه ی متافیزیک یعنی اختیار، ماهیت بشر و وجود خدا می کشاند و پرسش دوم او را به قلمرو اخلاق.
آنچه بیش از همه او را دلمشغول خود ساخته آزاد بودن انسان است. از آنجایی که این آزادی با امکان های ویرانگری همراه است، پس باید نیروی محدودکننده ای یافت که بتواند با این آزادی سازگار باشد. انسان دچار این مخمصه است که از جانبی به شدت خواهان آزادی ست اما از طرف دیگر نمی خواهد بار مسئولیت ناشی از آن بپذیرد و اضطرابش را تاب آورد. این آزادی از یک سو او را از سایر موجودات متمایز می کند، او را یگانه می سازد تا صرفاً محصول قوانین جبری طبیعت نباشد اما از سوی دیگر امکان انجام اعمال شریرانه را نیز فراهم می کند.
وی در رمان هایش بسیاری از دیدگاه های رایج در فلسفه و دین را مورد تردید قرار می دهد. او اعتبار عقلانیت را مورد پرسش قرار می دهد: در جهانی غیرعقلانی که بسیاری از امور اساساً پوچ به نظر می رسند، یک پاسخ عقلانی نمی تواند پاسخی شایسته قلمداد شود. برخلاف فیلسوفان عصر روشنگری، داستایوفسکی معتقد نیست که عقل یگانه رهاننده ی انسان است.
او در کتاب یادداشت های زیرزمینی که والتر کافمن آن را پیش درآمد اگزیستانسیالیزم قرن بیستم می داند، به دیدگاه های سطحی رایج در زمان خود در مورد انسان حمله می کند. وی انسان را موجودی عاقل که در پی بهبود اوضاع باشد یا به فکر مصلحت و منفعت خودش باشد، نمی داند. داستایوفسکی انسان را یک روح سرکش می داند که می تواند کاملاً برخلاف مصلحت و منفعت خودش عمل کند فقط به خاطر اینکه از این طریق آنچه دوست دارد را انجام دهد، کاری که فردیت او را حفظ کند و مانع از تبدیل شدن او به یک کلید پیانوی بی اختيار شود. او مهم ترین نیروی برانگیزاننده ی درونی انسان را میل به عزت نفس می داند. زمانی که اختیار و فردیت از انسان گرفته شود و در ردیف اعداد و اشیاء درآید، دیگر جایی برای عزت نفس یا حرمت نفس باقی نمی ماند.
اگر انسان آزاد است پس جنایت نیز به عنوان یک امکان در برابر او گشوده است. در یادداشت های زیرزمینی، داستایوفسکی آزاد بودن انسان را به ما نشان می دهد و در رمان جنایت و مکافات، آزادیش برای ارتکاب جنایات. اما انسان آزاد نیست که از بار گناه ناشی از اعمال خویش بگریزد و مکافات آن را به نوعی خواهد دید. وی در این رمان روی عشق به عنوان یکی از راه های برخورد با مخمصه ی انسانی تاکید بیشتری می کند.
داستایوفسکی در رمان ابله سعی می کند انسان آرمانی اش را به تصویر بکشد. شخصیت اصلی داستان سعی می کند به همه محبت کند و با آن ها همدل و همدرد باشد. او به جای غرور که مایه جدایی بیشتر انسان هاست، فروتنی را بزمی گزیند.
در رمان جن زدگان (تسخیر شدگان) میزان جنایت و کشتار به اوج خود می رسد. در اینجا داستایوفسکی همچون پیامبران عهد عتیق به پیشگویی می پردازد. قرن بیستم و کشتارهای هولناک آن، اثباتی ست بر پیشگویی های داستایوفسکی. داستایوفسکی آنچه در قرن بیستم پیش می آید را به نوعی در جن زدگان پیش بینی کرد و سولژنیتسن کسی بود که آنچه در قرن بیستم در اتحاد جماهیر شوروی رخ داد یعنی آن همه قتل و کشتار را در کتاب مجمع الجزایر گولاگ توصیف کرد.
و بالاخره داستایوفسکی در رمان برادران کارامازوف آخرین تلاش های خود را برای پاسخگویی به مخمصه ی انسان به انجام می رساند. با وجود این همه کشتارها و اعمال شنیع انسان ها آیا این جهان ارزشی دارد؟ آیا زندگی ارزش زیستن دارد؟ وی ریشه فجايع موجود از دست رفتن باور و ایمان به خدا می داند. او از زبان ایوان می گوید اگر خدا و جاودانگی نباشد همه چیز مجاز است. آزادی انسان آن قدر اهمیت دارد که خدا با وجود اعمال شنیع دیگران، وارد عمل نشود چون این کار نفی آزادی انسان است. انسان ها خود باید با تصدیق آزادی خویش برای بهبود وضع هستی تلاش کنند.
کتاب به خوبی فلسفه کیرگگور از همین نویسنده نبود، هر چند باز خیلی خوب بود. داستایفسکی، خداوندگار داستان نویسی، یکی از بزرگ ترین متفکران دوره ی خودش هم بوده و از ابزار داستان، برای بیان اندیشه های فلسفی ش استفاده می کرده و نظریاتش بر خیلی از متفکران بعدیش، از جمله نیچه و فروید، تأثیر گذاشته. اینه که وقتی گفته میشه "فلسفه ی داستایفسکی" نباید تعجب کرد. کتاب طی چند فصل، به بررسی چند رمان داستایفسکی پرداخته بود (همزاد و یادداشت های زیرزمینی، جنایت و مکافات، ابله و شیاطین، برادران کارامازوف) و نشون داده بود که چطور همه ی این ها حول محور واحدی بحث می کنن و اندیشه های بنیادینی رو مطرح می کنن که بعضاً جزء اصول "اگزیستانسیالیسم" شدن.
از کتاب: سه دلیل می توان آورد که چرا تلفیق فلسفه با داستان، فکر خوبی است: نخست، قالب داستانی به ما اجازه می دهد مناظری را که شبیه منظر خودمان نیستند تجربه کنیم و وارد ذهن و جان شخصیت هایی شویم که مثل ما فکر نمی کنند و دریابیم زیستن در شرایطی بسیار متفاوت از شرایط خود ما چگونه است. دوم، چون رساندن یک پیام در یک اثر داستانیِ خوب به شکل غیر مستقیم انجام می گیرد، خوانندگان باید فعّالانه در فرایند استدلال مشارکت جویند. در این جا پارادوکسی هم در کار است، زیرا می توان گفت عرضه ی ماهرانه ی غیر مستقیم یک پیام در یک اثر داستانی، شاید از طریق تأثیر بی واسطه بر ما، مستقیم تر از استدلال عقلانی آن پیام را به ما منتقل کند. دلیل آخر، تأثیر عاطفی و احساسی یک اثر داستانی خوب بسیار بیشتر از تأثیر آثار فلسفی معمول است؛ برای همین، اگرچه هر دو می توانند سؤالات مهمی را مطرح کنند، اما اثر داستانی بیشتر ما را وا می دارد که پاسخی برای این سؤالات فراهم آوریم.
کتاب خیلی خیلی خوبی بود. چقدر خوبه که راجع به فلسفه نویسندگان بحث و تحلیل و موشکافی میشه. واقعا کمکم کرد تا از محتوای شخصیت ها و وقایع داستانهای داستایفسکی درک بهتری پیدا کنم. از خوندنش واقعا لذت بردم و خوندنشو به بقیه دوستانم توصیه میکنم. البته دقت کنید که قبلش رمانهای همزاد، یادداشتهای زیرزمینی، جنایت و مکافات، ابله، شیاطین و برادران کارامازوف حتما خونده باشید. چون توی تحلیلها محتوا و انتهای داستان لو داده میشه.
اول از همه باید بگم که کتاب برای مخاطبی کارآمد و مفید است که ۶ اثر مهم داستایفسکی، یعنی همزاد، یادداشتهای زیرزمینی، جنایت و مکافات، ابله، شیاطین و برادران کارامازوف را خوانده باشد؛ چون نویسنده توجهی بهاسپویل و لو دادن محتوای داستانها ندارد. اما برای مخاطبی که داستایفسکی را بلعیده باشد، تجربه بسیار لذتبخش، خوشخوان و خواندنی از کار در میآید. نویسنده توجهی بهتکنیک و نقد ادبی آثار ندارد، تمرکزش تنها کندوکاو فلسفه داستایفسکی و هدف حقیقی او از نگارش این آثار است. به هرحال متن کوتاه و بسیار قابل توجهی بود که اولین پیشنهاد من به عاشقان سینهچاک داستایفسکی، چون خودِ من، است.
1. این کتاب رو به نه به نیت خواندن، بلکه به نیت دزدیدن، دزدیدم؛ اما مثکه نمیشه واقعا دزدید
2. در مجموع کتاب خوبی بود، از کتابِ قبلی که درباره داستایفسکی بود، بهتر بود
3. به نظرم، در مقام نتیجه گیری کلی، نویسنده دقت هایی رو باید لحاظ می کرد (بهتره بگم حس می کنم؛ یادِ جمله دکتر قوام افتادم که می گفت: آخه تو هم نظر داری؟)
کتاب حاضر به بررسی اندیشههای فلسفی داستایفسکی در خلال شماری از رمانهایش شامل همزاد، یادداشتهای زیرزمینی، جنایت و مکافات، ابله، شیاطین و برادران کارامازوف میپردازد. شخص نویسنده خود معترف است که تفسیری که ارائه داده، یگانه تفسیری نیست که میتوان از این آثار کرد و لذا نباید بر او در صورت تفاوت نظر خرده گرفت. در مجموع نویسنده همدلانه با داستایفسکی تفسیر میکرد، اما در نقاطی که اندیشه و استدلال او ضعف داشت، به آن اشاره میکرد؛ برای مثال رجوع کنید به فصل برادران کارامازوف و مسئلهی سازگاری شر با خدای همهآگاه و همهتوان (omnipotent & omniscient). به طور خلاصه داستایفسکی فرض را این میگیرد که آزادی بر همهچیز، حتی بر فقدان شر مقدم است و لذا خدا انسان را آزاد میگذارد، هرچند او مرتکب شر شود. اقلاً میتوانم بگویم که ترجیح من چنین نیست و چنین آزادیای را نه برای خودم و نه برای دیگران نمیخواهم و آن گونه که نویسنده از زبان داستایفسکی میگوید، این آزادی به شری که همراهش است، نمیارزد.
نویسنده خلاصه و مختصر فلسفه داستایفسکی رو توضیح میده و بر خلاف کار قبلی که از این مجموعه خونده بودم (فلسفه کامو) سعی نکرده نظر خودش رو هم در این فلسفه دخیل کنه و بنظرم حرفه ای رفتار کرده. و خب وقتی رسالت کتاب همین بوده و ادا هم شده چرا پنج ستاره ندم؟ . پ.ن : ضمن اینکه کتاب ناچارا حاوی اسپویل است
خدا و شیطان میجنگند تا برتری یابند، و میدان نبرد دل آدمی است. اگر از کارهای داستایوفسکی هنوز نخوندید این کتاب به شدت موضوع اونها رو لو میده. حواستون باشه کتاب خیلی خوب و روان اگزیستانسیالیسم داستایوفسکی رو توضیح میده و اهمیت آزادی در اندیشه اون رو مطرح میکنه
هرچه در مدح و ستایش این کتاب بکوشم، باز هم کم گذاشتهام. به سادهترین زبان، مهمترین فلسفههای بیانشده در آثار داستایوفسکی، تاثیراتش بر دیگر فیلسوفان و اینکه چرا باید داستایوفسکی را در زمرهی فیلسوفان قرار داد بررسی کرده است.
کتاب با پیشگفتاری درباره ی فلسفه و اثار داستانی داستایفسکی شروع می شود . در ابتدا برای خواننده زندگی داستایفسکی از زمان تولد تا اسارت و زندان و ازادی و ازدواج و خلق اثار بزرگ ادبیات دنیا شروع می شود و سپس به سراغ اثار مهم داستایفسکی می رود . ( همزاد، یادداشت های زیرزمینی ، جنایات و مکافات ، ابله ، تسخیرشدگان و برادران کارامازوف) . هر کدام از این کتاب ها را به صورت جداگانه مورد نقد و تفسیر مختصری قرار می دهد و در پایان یک ارزیابی نهایی از فلسفه و دیدگاه داستایفسکی به خواننده ارائه می دهد .
متاسفانه کتاب هدف و رسالت خود را کامل انجام نداد ... کتاب صرفا در دو بعد آزادی و اختیار کتاب های داستایفسکی رو مورد بررسی قرار می دهد. اولا باید نام کتاب به “بررسی فلسفی آثار مهم داستایفسکی” یا “بررسی فلسفی آزادی و اختیار در آثار مهم داستایفسکی” تغییر نام دهد چرا که فارغ از عناصر و المان های مهم دیگر به این بررسی می پردازد. ثانیا نویسنده اصلا آثار دیگر را درخور توجه نمی داند ثالثا نقدی شایان توجه در کتاب مشاهده نمی شود (حتی از کانت نقد می شود ولی از داستایفسکی نه به صراحت) رابعا بخش های اصلی کتاب همان بخش های ششم و هفتم هستند یعنی خواننده کی تواند بی آنکه خود را به رنج بسیار برای خواندن بیندازد فقط این دو فصل را مطالعه کندو احتمالا محظوظ شود خامسا عنوان فلسفه برای چنین کتابی بزرگ است چرا که به شخصه وقتی می خواستم کتاب را بخوان خود را آماده یک کتاب فلسفی خود و عمیق کردم ولی در عمل چنین نبود و این نشان می دهد که گاه ساده سازی های بی مورد چگونه موجب نواقص بسیار می شود. با این حال کتاب خواندنی است و نویسنده برای این منظور تمام تلاش خود را کرده است ضمن اینکه ترجمه بسیار خوب آقای دیهیمی در این کتاب کاملا درخشان است.
کتابیست بسیار ارزنده برای دوستداران داستایفسکی. نویسنده در ابتدا به مقوله فلسفهورزی در آثار داستانی میپردازد و با ارائه دلایل خود، دایستایفسکی را به عنوان فیلسوف معرفی کرده و آثار داستایفسکی را در رده آثار فلسفیای که فیلسوفان باید بخوانند قرار میدهد. در فصل بعدی زندگینامهای مختصر اما کامل از این نابغه روس آورده و سپس شش رمان او از منظر فلسفی مورد بررسی قرار میگیرد.
Susan Leigh Anderson’s *On Dostoevsky* is a thoughtful and accessible philosophical inquiry into the works of Fyodor Dostoevsky, offering readers a concise yet rich engagement with the Russian author’s enduring themes—freedom, morality, suffering, and redemption. Part of the Wadsworth Philosophers Series, Anderson’s book aims to introduce Dostoevsky not only as a literary figure but also as a profound moral philosopher whose fiction grapples with the most fundamental human questions.
Anderson examines key texts—*Crime and Punishment*, *The Brothers Karamazov*, *Notes from Underground*, and *The Idiot*—through a philosophical lens, exploring how Dostoevsky's characters and narratives illustrate debates around free will, the existence of God, and the nature of evil. One of the book’s strengths is its clarity: Anderson manages to distill complex philosophical issues in a way that is both intellectually stimulating and accessible to non-specialists.
She draws connections between Dostoevsky’s work and existentialist thinkers such as Nietzsche, Sartre, and Kierkegaard, while highlighting what makes Dostoevsky unique—his intense focus on psychological realism and the idea that true freedom can only be found in submission to God’s love. Anderson is careful not to reduce Dostoevsky’s religious vision to dogma; instead, she presents it as a lived, often agonizing struggle that defines his characters’ development.
The book is relatively short and can feel more like an introduction than an in-depth study, but this works to its advantage for readers who are new to Dostoevsky or philosophy. Anderson’s prose is clear, her arguments well-organized, and her insights valuable for anyone interested in the moral and spiritual depth of Dostoevsky’s fiction.
Verdict:
"On Dostoevsky" an excellent primer for readers seeking to understand Dostoevsky’s philosophical significance. It opens up rewarding pathways for further exploration, both of his novels and of the broader existential and theological questions they raise.
بررسی اندیشهها و فلسفهی داستایوفسکی از طریق کتابهاش: ابله، شیاطین، جنایات و مکافات، برادران کارامازوف و ... این کتاب داستانها رو اسپویل میکنه و جدای از این باید قبل از خوندنش حداقل چندتا از کتابهایی که قراره بررسی بشن رو خونده باشید تا از قبل پیشزمینهای از داستان داشتهباشید و حالا موشکافانه و عمیقتر به داستان نگاه کنید. البته بهنظر من این نقطه ضعف محسوب نمیشه چون به هرحال فکر نکنم پیش بیاد کسی بدون پیشزمینه و مطالعهی کتابهای نویسنده شروع به خوانش اینطور کتابی بکنه! به عنوان طرفدار داستایوفسکی کتاب رو دوست داشتم، درسته با کمی تعمل و تحقیق خودتون هم میتونید به یه درک کلی از فلسفهی داستایوفسکی برسید اما اینجا با رفرنس و منابع خیلی جامع و علمیتر نظراتش رو میخونید.
این مجموعه که به مدیریت خشایار دیهیمی ترجمه و منتشر شده از همه لحاظ گرهگشا و خواندنی بود به نظر من؛ اما باید توجه کرد که فقط از منظر فلسفی آثار جناب داستایفسکی رو بررسی میکنه؛ همچنان به نظر من کتاب "آزادی و زندگی تراژیک، پژوهشی دربارهی داستایفسکی" نوشتهی ویچسلاف ایوانف که رضا رضایی ترجمهاش کرده و ماهی چاپش کرده جذابتتره و "مسائل بوطیقای داستایفسکی" که باختین نوشته و نصرالله مرادیانی ترجمهاش کرده و حکمت کلمه چاپش کرده جامعتر. اما این آخری به دلیل سعی به جهت جامعیت چندان خوشخوان و جذاب نیست که خب انتظار هم نمیره که باشه. خیلی حرفهای طوره بیشتر و به درد مثلا دانشجوهای ادبیات روسی میخوره نه خواننده عام که فقط قصدش بیشتر دونستنه