The story of Clara and Robert Schumann, Elisabeth Kyleعنوان: دلباختگان: سرگذشت روبرت شومان آهنگساز آلمانی و همسر هنرمندش کلارا؛ نویسنده: الیزابت کایل؛ مترجم: علیاصغر بهرامبیگی ؛ تهران، فیروزه، 1376؛ در 280 ص؛ شابک: 9649048561؛ عنوان روی جلد: دلباختگان داستان زندگی کلارا و روبرت شومان؛ موضوع: روبرت الکساندر شومان از 1810 تا 1856 - کلارا یوزفین (ویک) شومان؛ 1819 تا 1896 - قرن 20 م
Elisabeth Kyle, pseudonym of Agnes Mary Robertson Dunlop, was a British writer of novels and children's books. She also wrote under the name Jan Ralston.
کلارا شومان همسر روبرت شومان با اجرای ۱۳۰۰ کنسرت و بزرگ کردن هشت فرزند جزو نوابغ در عرصه موسیقی و پیانو بود و یکی از دلایل مطرح شدن روبرت شومان، اجرای تصنیفهای او توسط کلارا بود. ازدواج مشترکی که تنها ۱۲ سال به طول انجامید و در این دوازده سال، دو سال آن را روبرت شومان در آسایشگاه بیماران روانی بستری بود و حتی یکبار اقدام به خودکشی کرد و در نهایت در ۳۸ سالگی درگذشت.
کتاب نثر جذابی دارد،روایت یک عاشقانه ی تاثیر گذار و دورنمایی از سبک ها و هنرمندان ان دوره ارائه میدهد رنسانس ،باروک ،کلاسیک،سده ی بیستم پاگانینی مندلسون بتهوون موزارت شوپن باخ لیست تحلیل گزیده ای از آثار آن ها به موسیقی جاز نمایش های موزیکال موسیقی راک هم اشاراتی میشود دوستداران موسیقی از مطالعه ی کتاب لذت خواند برد.
شومان یکی از آهنگسازان بزرگ دوره رومانتیک در موسیقی کلاسیک آلمان است. او در زندگی کوتاه و پررنج خود آهنگهایی بسیار زیبا در قالبهای گوناگون به یادگار گذاشته است. این آهنگساز ۲۰۷ سال پیش به دنیا آمد. شومان تا دیرزمانی میان ادبیات و موسیقی مردد بود. مادرش پیانو مینواخت و به فرزند خود از هفت سالگی درس پیانو داد. پدر او ناشر و کتابفروش بود و در خانه کتابخانهای شایسته داشت. روبرت با عشق به ادبیات بزرگ شد. او خوانندهی پرشور آثار ادبی بود، و خود نیز شعر میسرود و رمان مینوشت.
پس از مرگ پدر، روبرت شومان که در فکر تأمین زندگی خانواده بود، شهر زادگاه خود تسویکاو را ترک کرد و برای تحصیل حقوق به لایپزیگ رفت. در لایپزیگ موسیقی در همه جا حضور داشت و فلیکس مندلسون، آهنگساز نامی، مدیر امور موسیقی شهر بود. شومان در این شهر در برابر کشش موسیقی تاب و توان از دست داد. قریحه و استعداد هنری او بر “عقل معاش” چیره شد و او را یکسره به مسیر موسیقی انداخت. نخست به آموزش نوازندگی پیانو پرداخت و با این که دیر شروع کرده بود، پیشرفتی سریع داشت. رفته رفته به تصنیف قطعات کوچک دست زد، هرچند هنوز از موفقیت مطمئن نبود.زندگی جالب روبرت شومان شومان به مباحث نظری نیز علاقهمند بود. به همراه معلم پیانوی خود فریدریش ویک نشریهای پایهگذاری کرد به نام “مجله جدید موسیقی”، که تا امروز در آلمان منتشر میشود. ویک استعداد و پشتکار شومان را سخت میستود، اما وقتی باخبر شد که او به دخترش کلارا دل بسته است، به شدت خشمگین شد. او به هر ترفندی دست زد تا دلدادگان جوان را از هم دور کند. آنها دوران دلدادگی را با رنج فراق و دوری سپری کردند.
کلارا در ذکاوت و زیبایی سرآمد دختران شهر بود و پدرش عقیده داشت که روبرت شومان برای همسری او به اندازه کافی “شایسته” نیست. اما دو جوان از راه خود برنگشتند و به عشق خود وفادار ماندند. سرانجام هنگامی که کلارا به سن قانونی رسید آنها موفق شدند با هم پیوند زناشویی ببندند.زندگی جالب روبرت شومان آنها در سالهای نخست زوجی بسیار خوشبخت بودند. کلارا در نقش کدبانوی خانه چند بچه به دنیا آورد و خانه را به خوبی اداره میکرد. او در عین حال تلاش میکرد کار موسیقی را در نوازندگی و آهنگسازی دنبال کند. آثاری که روبرت شومان در نخستین سالهای زناشویی با کلارا خلق کرده سرشار از عشقی نیرومند و آفریننده است. ترانههای آوازی، آثار مجلسی، کارهای پیانویی و سمفونیها از عشق پرشور او حکایت دارند. روبرت شومان، پس از ناکامیهای اولیه، سرانجام موفق شد به عنوان آهنگساز جایگاهی معتبر پیدا کند. فلیکس مندلسون که مدیریت کنسرواتوار لایپزیگ را به عهده داشت، با شومان دوست بود و از او حمایت میکرد. اما موسیقی شومان در لایپزیگ خریدار زیادی نداشت. در این شهر مردم به آثار لودویگ وان بتهوون، فلیکس مندلسون و فریدریک شوپن علاقه داشتند. کلارا در هر فرصتی با اجراهای استادانه و ظریف یادآوری میکرد که همسر او نیز آهنگسازی بزرگ است.
در سال ۱۸۵۰ شومان در چهل سالگی همسر و فرزندان خود را به دوسلدورف آورد و مدیریت ارکستر این شهر را به عهده گرفت. در نخستین آثار این دوره شور و نشاط او از موفقیت هنری در محیط تازه، شادابی از طبیعت سرشار حوزهی راین نمایان است و گواه آن سمفونی سوم اوست: سمفونی راینی.
اما دوران شادمانی شومان در کرانهی راین زودگذر بود. او به زودی به بحران روحی سنگینی دچار شد که انگیزهی واقعی آن تا امروز ناشناخته مانده است. در تمام اوقات با اندوه و افسردگی دست به گریبان بود. با وجود این بخشی از مهمترین کارهای شومان در این مرحله پایانی شکل گرفته است: کنسرتوی ویولونسل، کنسرتوی ویولون، قطعه مس و قطعه عزای رکوئیم. کلارا که هشت فرزند برای روبرت شومان به دنیا آورده بود، با پیکری ظریف و روحیهای حساس از قدرت روحی بالایی برخوردار بود، به گونهای که توانست هم خانواده پرجمعیت را اداره کند و هم قریحه و استعداد هنری خود را پرورش دهد. نشانههای پریشانی و جنون هرچه بیشتر در شومان آشکار میشد. یک بار به قصد خودکشی خود را به راین انداخت. او را از غرق شدن در رودخانه نجات دادند، اما جنون او درمانی نداشت. شومان دو سال آخر زندگی را در آسایشگاهی در بن گذراند.زندگی جالب روبرت شومان روبرت شومان که در ۸ ژوئن ۱۸۱۰ به دنیا آمده بود، در ۲۹ ژوئیه ۱۸۵۶ در شهر بن درگذشت.
کتاب، زندگی کلارا ویک را از کودکی تا زمان ازدواج با روبرت شومان روایت میکند. البته بخش زیادی از زندگی روبرت شومان نیز پوشش داده میشود. علاقهمندان به موسیقی از خواندن این کتاب لذت خواهند برد. به خصوص که موسیقیدانانی چون پاگانینی، شوپن، لیست و مندلسون نیز در میان شخصیتها حضور دارند (هرچند حضوری کمرنگ). احتمالا کسی که بخاطر روبرت شومان این کتاب را به دست گرفته است در پایان کمی ناامید خواهد شد چرا که تکیه کتاب بر روی زندگی کلارا ویک است. البته برای شناخت روبرت شومان و درک بهتر آثار او لازم است که معشوقه او را نیز بشناسیم. کسی که روبرت بیشتر آثار خود را برای او یا با یاد او تصنیف کرد. پیشنهاد میکنم پس از پایان این کتاب سونات پیانو شماره 2 شومان را گوش دهید که بازتابی از جوش و خروش آهنگساز در روزهای دوری از کلارا ویک است.