By the end of the eighteenth century a sense of anxiety and crisis began to preoccupy European writers and artists in their relationship to the heroic past, from antiquity on. The grandness of that intellectual tradition could no longer fit into the framework of the present, and artists felt overwhelmed by the magnitude of past heroic accomplishment. Beginning with artists such as Fuseli, this was soon reflected in artistic representation. The partial image, the "crop," fragmentation, ruin and mutilation - all expressed nostalgia and grief for the loss of a vanished totality, a utopian wholeness. Often, such feelings were expressed in deliberate destructiveness and this became the new way of the notion of the modern. The "crop" constituted a distinctively modern view of the world, the essence of modernity itself. The French Revolution was not only an historical event that instituted and canonized deliberate fragmentation, but also in some cases the Jacques-Louis David and other Neo-classical artists tried, at least allegorically and metaphorically, to repair the broken link with the perceived wholeness of the past. In The Body in Pieces, Linda Nochlin traces these developments as they have been expressed in representations of the human figure - fragmented, mutilated and fetishistic - by looking at work produced by artists from Neo-classicism and Romanticism to the Impressionists, the Post-Impressionists, the Surrealists and beyond.
Linda Nochlin was an American art historian, university professor and writer. A prominent feminist art historian, she was best known as a proponent of the question "Why Have There Been No Great Women Artists?", in an essay of the same name published in 1971.
Her critical attention has been drawn to investigating the ways in which gender affects the creation and apprehension of art, as evidenced by her 1994 essay "Issues of Gender in Cassatt and Eakins". Besides feminist art history, she was best known for her work on Realism, specifically on Gustave Courbet. Complementing her career as an academic, she served on the Art Advisory Council of the International Foundation for Art Research. In 2006, Nochlin received a Visionary Woman Award] from Moore College of Art & Design.
اگر مثل من مدتیه به نقاشیها علاقمند شدین، این کتاب پیشنهاد خوبیه برای جدیتر دنبال کردن آثار. اینکه ناامیدی و رنج پس از جنگها، چگونه خودش رو به شکل بدنهای مثله شده و تکههای جزئی از اندام آدمی به نمایش میذاره. پر از نقاشیهای ادگار دِگا، ادوارد مانه، تئودور ژریکو، کامیل پیسارو،…. و تحلیل این آثار.
توی مطالعاتی که در مورد Body Horror داشتم به این مقاله رسیدم. متاسفانه نمیتونم بگم نتیجهگیری خاص یا مهمی داشت، اما اطلاعاتی که میداد بعضا جالب و خوب بودن.
در ضمن پیشنهاد میکنم به هیچ عنوان ترجمهش رو نخونین، مجید اخگر فارسی رو بلد نیست، چه برسه به انگلیسی. کل متن پر از اشتباههات گرامری و ترجمهایه.
1. خواست من در اینجا آن نبود که نظریه ای جامع و فراگیر در مورد "قطعه و نسبت آن با مفهوم مدرنیته" ارائه کنم. من قویا اعتقاد دارم که جلوه های مختلف عنصر قطعه در حوزه ی بازنمایی بصری باید در مقام مجموعه ای از موقعیت های متمایز و تعمیم ناپذیر مورد بررسی قرار گیرند. —ص74—
2. فکر می کنم در این کتاب، جای پرداختن به پدیده ای مختص به کشور ما خالی ست. در این پديده، تصویر بدن آدمی به بهانه ی هتک عفت عمومي مثله و تکه تکه (سانسور) می شود، و بار جنسی این کالبدها(چه زن و چه مرد) را دو چندان می کند. و عجیب اینکه این پدیده نیز در زمانه ی یک انقلاب مدرن اتفاق می افتد....
کتاب خوبی بود. تصاویر و نقاشیهای مختلفی رو بررسی میکنه و در بارهی تکهتکهها توضیحهای خیلی خوبی ارائه میده که من به خودی خود هرگز نمیتونستم با دیدن تصاویر بهشون فکر کنم. ولی مشکلی که توی کتاب وجود داره اینه که تصاویر سیاه و سفید چاپ شدن و یه سری تصویرها رو اگر سرچ نکنی و تصویر اصلی رو نبینی نمیتونی بفهمی چی داره دربارهشون گفته میشه.
هدیهی زینبه و وقتی داشت میدادش بهم گفت عنوانش رو که دیدم حدس زدم تو خوشت میاد. راستش خیلی خوشحالم که آدمها دارن منو با چیزهای مشخصی به یاد میارن و این یکجورایی بهم حس بزرگسالی و هویتیابی میده. خوشحالترم بابت این که آدمها با «بدن»، «زنانگی»، «فمنیسم» و «داستان» به یاد من میفتن. با توجه به تعداد ستارهای که دادم مشخصه چقدر تا حالا تاریخ هنر نخوندهام و چقدر همین اولی تونسته شگفتزدهام کنه. هنر و فلسفه جز اون حوزههایی هست که تا حالا توشون کنجکاوی درست و حسابی نکردهام و این کتاب ترغیبم کرد که هر چه زودتر کنجکاویم در هنر و تاریخ هنر رو شروع کنم. ایدهی اصلی نویسنده اینه که بدن قطعهقطعه به صورت استعاری داره روح زمانهی مدرن رو منعکس میکنه. زمانهای که بخارگون، نااستوار و بیثباته. آدمها و شهرها در نقاشیها محو و بخارگونن و قلممویی که برداشته میشه و گذاشته میشه همین قطعهقطعگی رو داره نمایش میده. کلیت ایده که واقعا هیجانانگیز بود و خیلی هم خوب مطالب رو توضیح میداد و هر نقاشیای که راجعبهش صحبت میکرد بین صفحات میومد. متأسفانه بعضی از نقاشیها سانسور شده بود. در کل نویسنده میخواست حسابی مطمئن شه که حرفش رو داری میفهمی و رو مثالهای مختلف اون رو برات تکرار میکرد. بینهایت لذت بردم از خوندنش. اگر به خوندن تاریخ هنر از همچین منظر جذابی علاقهمندین بهتون پیشنهادش میکنم.
« با نزدیک شدن به اواخر قرن هیجدهم، به تدریج نوعی حس اضطراب و بحران در رابطه نویسندگان و هنرمندان اروپایی با گذشته حماسی و باشکوهی که از دوره باستان تا آن زمان تداوم یافته بود پدیدار شد – گذشته ای که سنت معنوی اروپاییان به شمار می آمد. هنرمندان در برابر عظمت دستاورد های باشکوه دوران باستان نفوذ و نیروی آمرانه آن، و حتی در برابر دستاوردهای گذشته بلافصل خویش احساس ناتوانی و از پا افتادگی می کردند و این احساس به زودی در بازنمایی های هنری آنان انعکاس پیدا کرد. تصاویر نیمه تمام، «برش» ها، قطعه قطعه سازی ها، ویرانه ها و قطعه عضوها همه حاکی از احساس نوستالژی برای تمامیتی از دست رفته و غیر قابل مطالعه، و رنج از فقدان این کلیت اتوپیایی بود.تمهید «برش» چشم اندازی کاملا مدرن از جهان ارائه داد، که اساسا می توان آن را جوهره مدرنیته به شمار آورد. ناکلین در بدن قطعه قطعه شده با مشاهده و بررسی بازنمایی های تکه تکه، تب واره، و مثله شده فیگور انسان در آثار نو کلاسیک ها، رمانتیک ها و ... هنرمندان مدرن – از فوسلی تا امپرسیونیست ها، پست امپرسیونیست ها، پس از آنها – این تحولات را ردیابی می کند. لیندا ناکلین منتقد و مورخ برجسته هنر، پیشگام حوزه تاریخ هنر فمینیستی، و استاد کرسی لیلا اچسون والاس در هنر مدرن در انستستوی هنرهای زیبای دانشگاه نیویورک است. ازجمله کتابهای پر شمار او می توان از زنان، هنر، قدرت و مقالات دیگر (1989)، سیاست شناسی تصویر (1991) و بازنمایی زنان (1999) نام برد.»
ناکلین از مهمترین نظریه پردازهای هنر فمینیستیه. تو این کتاب که متن یک سخنرانیه، از انقلاب فرانسه و گیوتین میگه تا به ونگوگ و گوشی که بریده میشه برسه و در این حین مفهوم «قطعه قطعهگی»،«تجزیه» و «تلاشی اجتماعی و روانشناختی» که ویژگی تجربهی مدرن هست رو با کمک آثار هنری نشون میده. در انتهای کتاب اشاره میکنه که در تلاش نیست تا یک نظریه در مورد «قطعه و نسبت آن با مفهوم مدرنیته» ارائه بده و هدفش ارائهی یک الگو با موضوع مورد بحث هست.
لیندا ناکلین در کتاب بدنهای تکهتکه شده به شکلی موشکافانه نشان میدهد چگونه هنر مدرن اروپایی، بهویژه در بستر انقلاب فرانسه و پیامدهایش بدن انسان را دیگر نه بهعنوان یک کل هماهنگ، بلکه بهعنوان اجزای پراکنده، زخمی و تکهتکهشده به تصویر میکشد. این جابهجایی تصویری صرفاً زیباییشناسانه یا استعاری نیست بلکه به قول ناکلین «واقعیتی تاریخی» است. خشونت عریان، اعدامهای عمومی، و تکهتکه شدن بدنها بخش جداییناپذیر تجربهی انقلابی بودهاند. ناکِلین با ارجاع به آثاری از جیمز گیلاری و تئودور ژریکو، نشان میدهد که بدن مجروح یا نابودشده در نقاشیهای این دوره، تنها نشانهای استعاری از آشوب یا فروپاشی اجتماعی نیست؛ بلکه ثبت بصری همان فجایعی است که در میدانهای شهر رخ دادهاند. بدن در این آثار، گواهی است از تاریخ خشونت. در همین راستا، ناکلین مفهوم abject در اندیشهی ژولیا کریستوا را نیز وارد تحلیل میکند. بدنهای تکهتکه، خون و اجزای جدا و منفصل، چیزی فراتر از «امر تهوعآور» هستند. آنها همان چیزهاییاند که مرزهای زندگی - مرگ، من - دیگری و نظم- آشوب را درهم میشکنند. مواجهه با آنها تخیل مخاطب را فعال میکند و ذهن را درگیر تجربهای میسازد که هم وحشتانگیز است و هم گریزناپذیر. یکی از بخشهای جذاب کتاب، پیوندیست که ناکلین میان خشونت تاریخی و فتیشیسم برقرار میکند. همانگونه که در فتیش، یک عضو بدن (مثلاً پا) از کل جدا شده و موضوع میل شهوانی میشود، در هنر انقلاب نیز اعضای بدن جدا شدهاند و به مرکز توجه تبدیل میشوند؛ گاهی برای برانگیختن وحشت، گاهی برای برانگیختن میل. اشارهی او به طراحیهای کمتر شناختهشده��ی مانه از پاها با کیفیتی شهوانی، نشان میدهد که حتی در دل مدرنیتهی هنری هم این نوع تکهتکهسازی بدن ادامه داشته است. قدرت کتاب ناکلین در این است که ارزش زیباییشناختی این تصاویر را نه در هماهنگی و لذت دیداری، بلکه در توانایی آنها برای درگیر کردن ذهن و خیال مخاطب نشان میدهد. بدنهای متلاشی یا اجزای جداشده، تجربهای شدید و عمیق میآفرینند که در آن بیننده باید با خشونت تاریخ، با میل فتیشیستی و با مرزهای لرزان بدن و ذهن خود روبهرو شود. به این ترتیب، بدنهای تکهتکه شده کتابیست دربارهی هنر و تاریخ، اما فراتر از آن متنیست دربارهی تجربهی انسانی در مواجهه با خشونت، شهوت، و قدرت تخیل.
لیندا ناکلین در این کتاب بررسی میکنه که چطور تکهتکه شدن بدن در هنر (مثلاً نمایش بدنِ ناقص، بریدهشده، یا قطعهقطعه) بهعنوان تمثیلی از مدرنیته مطرح شده. وقتی مدرنیته اومد، دیگه بدنِ کامل، متعادل و کلاسیک (مثل بدن در هنر رنسانس) جذاب نبود. هنرمندان شروع کردن به تصویر کردن بدنهایی که تکهتکه شدهبودن — چون این دقیقاً حسی بود که انسان مدرن تجربه میکرد. در هنر مدرن، بدن کامل کلاسیک جای خودش رو به بدن تکهتکهشده داد. این تغییر نشونهای از تحول نگاه انسان به خودش و جهانشه؛ دیگه خبری از انسجام، اطمینان و شکوه نیست، بلکه با ترس، تردید، فروپاشی، جنگ، خشونت و بحران هویت روبهرو هستیم. تکهتکه شدن بدن، استعارهایه از تکهتکه شدن تجربهی انسانی در مدرنیته.
ناکِلین فقط دربارهی بدن نمینویسه؛ داره دربارهی تجربهی انسان مدرن حرف میزنه — انسانی که پیوستگیاش با خودش، با بدنش، با طبیعت و با جامعهاش از هم گسیخته شده. اون تکهتکه شدن رو نه فقط بهصورت فیزیکی، بلکه بهصورت روانی، اجتماعی و زیباییشناختی هم بررسی میکنه. کتاب ارزش خواندن رو داره و بنظرم خیلی جالب اومد
Fragmented ideas were bound together as a whole in a bookish format. Found it quite hard to follow her ways of thinking and personally do not agree with several ideas presented here. I do like the parts about Gericault and the French revolution
با نزدیکشدن به اواخر قرن هجدهم، به تدریج نوعی حس اضطراب و بحران در رابطۀ نویسندگان و هنرمندان اروپایی با گدشتۀ حماسی و باشکوهی که از دورۀ باستان تا آنزمان تداوم یافته بود پدیدار شد؛ گذشتهای که سنت معنوی اروپاییان به شمار میآمد. هنرمندان در برابر عظمت دستاوردهای باشکوه دوران باستان، نفوذ و نیروی آمرانۀ آن، و حتی در برابر دستاوردهای گذشتۀ بلافصلِ خویش احساس ناتوانی و ازپاافتادگی میکردند، و این احساس به زودی در بازنماییهای هنری آنان انعکاس پیدا کرد.
تصاویر نمیهتمام، «برش»ها، قطعهقطعهسازیها، ویرانهها و قطععضوها همه حاکی از احساس نوستالژی برای تمامیتی از دسترفته و غیرقابل مطالعه، و رنج فقدان از این کلیت اتوپیایی بود.
تمهید «برش» چشماندازی کاملا مدرن از جهان ارائه داد که اساساً میتوان آن را جوهرۀ مدرنیته بهشمار آورد، ناکلین در بدن تکهتکهشده با مشاهده و بررسی بازنمایی تکهتکه، تبواره، و مثلهشدۀ فیگور انسان در آثار نوکلاسیکها، رمانتیکها و هنرمندان مدرن این تحولات را ردیابی میکند.
Art criticism fascinates me - what makes art ‘Art’? I did a module at university on this, ‘the philosophy of art and literature’. The lectures were at 17:00 on a Thursday and keeping myself going for it was the first time I drank coffee at the tender age of 19.
Caffeine association aside, I am lucky enough to know a gifted artist and her fashion design partner, who together form quite the art criticism duo. One believes the visual speaks for itself, whereas the other believes it is the description or the justification that makes the piece what it is. What I learned reading this was that both things are true but women are still drawing the short straw. Or perhaps we’re not. My home is full of artistic renderings of female body parts, perhaps I’m the fetishist, here?
I read this book straight after reading Realism and it was a nice accomplishment to that. This is a short book following a lecture, so I would recommend taking it out from a library, unless you’re in dire need of it. Not essential reading by any means, but if you wish to read more of Nochlin’s insightful thoughts on Manet, Degas, etc. it’s a good addition. Makes some visual links between earlier revolutionary art and the French realists which is nice, but not hugely insightful. Not essential but a good short blast of art history and analysis.
کتاب بدن تکه تکه شده؛ قطعه به مثابه استعارهای از مدرنیته اثری از لیندا ناکلین است. این اثر در واقع متن یکی از سخنرانیهای این پژوهشگر درباره بازنمایی بصری قطعات بدن و بدن تکه تکه شده در نقاشیهای قرن نوزدهمی است.
خوندن این کتاب از تکالیف دانشگاه بود که یه توفیق اجباری به حساب اومد.. نویسنده در پی مدرنیته و جنگ جهانی، نمود عنصر «قطعه» در آثار اون دوره رو بررسی و مفهوم هر یک رو بیان کرده. https://taaghche.com/book/102367
Very good study, just very short. Would have liked it to be a bit bulkier with more examples. Very good point of reference in a wider study though if you have an interest in this topic.
Accidentally read this 🤓 Had thought I was reading an article and then it turned out to be a book... goofy reading journey great book, main take away: Nochlin's so cool.
The Surrealist writer Georges Bataille, in an article entitled Sacrificial Mutilation and the Severed Ear of Vincent Van Gogh maintained that "art is born of a wound that does not heal."
مقالهای مختصر درباره ایدهی اجزای بدن در تصاویر و دنبال کردن دلالتهای تاریخی اجتماعی. برای تامل کردن و کنجکاو شد مقاله بدی نیست. و امان از ترجمههای آخر هفتهای و بدون ویراست. حال آدم به هم میخورد که نه تکلیفش با زبان فارسی مشخص است نه با انگلیسی. Vandalism ترجمه نشده ولی پرفورمنس که کاملا لغتی جاافتاده در هنر محسوب میشود «اجرا» ترجمه شده. Ostensio, به معنی خودنمایی «آشکارگی». Desublimatory «ضد-تصعیدی» ترجمه شده!! واقعا کدام خواننده میتواند با نگاه اول معنی ضد تصعیدی را حدس بزند؟!
بعد از نزدیک یکسال از قفسه کتابخونه کشیدمش بیرون؛ تجربهی شگفتانگیز از نقاشیها و بدنهایی با تجربهی زیسته از انقلاب، که به صورت قطعهها و برشٰهایی از بدنهای ناامید، رنج دیده، مثله شده، و قطعههایی جزئی از بدن انسان در استعارهای از مدرنیته تعریف شدهاند.