Jump to ratings and reviews
Rate this book

Storia naturale della religione

Rate this book
As every enquiry, which regards religion, is of the utmost importance, there are two questions in particular, which challenge our attention, to wit, that concerning its foundation in reason, and that concerning its origin in human nature. Happily, the first question, which is the most important, admits of the most obvious, at least, the clearest solution. The whole frame of nature bespeaks an intelligent author; and no rational enquirer can, after serious reflection, suspend his belief a moment with regard to the primary principles of genuine Theism and Religion. But the other question, concerning the origin of religion in human nature, is exposed to some more difficulty. The belief of invisible, intelligent power has been very generally diffused over the human race, in all places and in all ages; but it has neither perhaps been so universal as to admit of no exception, nor has it been, in any degree, uniform in the ideas, which it has suggested. Some nations have been discovered, who entertained no sentiments of Religion, if travellers and historians may be credited; and no two nations, and scarce any two men, have ever agreed precisely in the same sentiments. It would appear, therefore, that this preconception springs not from an original instinct or primary impression of nature, such as gives rise to self-love, affection between the sexes, love of progeny, gratitude, resentment; since every instinct of this kind has been found absolutely universal in all nations and ages, and has always a precise determinate object, which it inflexibly pursues. The first religious principles must be secondary; such as may easily be perverted by various accidents and causes, and whose operation too,in some cases, may, by an extraordinary concurrence of circumstances, be altogether prevented. What those principles are, which give rise to the original belief, and what those accidents and causes are, which direct its operation, is the subject of our present enquiry.

153 pages, Paperback

First published January 1, 1757

59 people are currently reading
1202 people want to read

About the author

David Hume

3,110 books1,675 followers
David Hume was a Scottish historian, philosopher, economist, diplomat and essayist known today especially for his radical philosophical empiricism and scepticism.

In light of Hume's central role in the Scottish Enlightenment, and in the history of Western philosophy, Bryan Magee judged him as a philosopher "widely regarded as the greatest who has ever written in the English language." While Hume failed in his attempts to start a university career, he took part in various diplomatic and military missions of the time. He wrote The History of England which became a bestseller, and it became the standard history of England in its day.

His empirical approach places him with John Locke, George Berkeley, and a handful of others at the time as a British Empiricist.

Beginning with his A Treatise of Human Nature (1739), Hume strove to create a total naturalistic "science of man" that examined the psychological basis of human nature. In opposition to the rationalists who preceded him, most notably René Descartes, he concluded that desire rather than reason governed human behaviour. He also argued against the existence of innate ideas, concluding that humans have knowledge only of things they directly experience. He argued that inductive reasoning and therefore causality cannot be justified rationally. Our assumptions in favour of these result from custom and constant conjunction rather than logic. He concluded that humans have no actual conception of the self, only of a bundle of sensations associated with the self.

Hume's compatibilist theory of free will proved extremely influential on subsequent moral philosophy. He was also a sentimentalist who held that ethics are based on feelings rather than abstract moral principles, and expounded the is–ought problem.

Hume has proved extremely influential on subsequent western philosophy, especially on utilitarianism, logical positivism, William James, the philosophy of science, early analytic philosophy, cognitive philosophy, theology and other movements and thinkers. In addition, according to philosopher Jerry Fodor, Hume's Treatise is "the founding document of cognitive science". Hume engaged with contemporary intellectual luminaries such as Jean-Jacques Rousseau, James Boswell, and Adam Smith (who acknowledged Hume's influence on his economics and political philosophy). Immanuel Kant credited Hume with awakening him from "dogmatic slumbers".

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
123 (19%)
4 stars
191 (30%)
3 stars
231 (37%)
2 stars
66 (10%)
1 star
13 (2%)
Displaying 1 - 30 of 98 reviews
Profile Image for فؤاد.
1,127 reviews2,361 followers
August 2, 2023
۱. دو دین
هیوم در این کتاب بین دو دین تمایز برقرار می‌کند: دین الهیاتی، یعنی دینی که با استدلال محض می‌توان به آن رسید، و دین تاریخی، یعنی دینی که در عمل در طول تاریخ تودهٔ مردم، عمدتاً تحت تأثیر عوامل روانشناختی، به آن باور داشتند و دارند.

هیوم در این کتاب از موضع یک دئیست می‌گوید هرچند با استدلال محض می‌شود وجود خدایی برین را اثبات کرد، اما اشتباه است که فکر کنیم مردم نخستین به واسطهٔ استدلال محض و کنجکاوی صرف در طبیعت به وجود خدا یا خدایان اعتقاد پیدا کردند. برعکس، هرگاه نخبگان اجتماع با اتکا به استدلال محض دینی بنیان گذاشتند، طی مدت کوتاهی در غیاب نخبگان، دین از شکل عقلانی خارج می‌شود و دوباره صورتی طبیعی می‌گیرد.

زیرا استدلال محض و کنجکاوی برای کنجکاوی، حالت اولیهٔ انسان نیست. حالت اولیهٔ انسان تلاش برای بقاست، و عموم انسان‌ها هم تا چیزی به بقایشان مربوط نشود، در موردش کنجکاوی نمی‌کنند. مثلاً نظم طبیعت، که در نظر هیوم اثبات می‌کند طراح هوشمندی وجود دارد، برای مردم امری عادی است و موجب توجه و کنجکاویشان نمی‌شود. اما هرگاه این نظم به هم بخورد، وحشت و میل به بقا باعث توجه انسان‌ها به منشأ پدیدهٔ غیرعادی می‌شود و برای توضیح آن به خدایان یا شیاطین روی می‌آورند.

۲. پیدایش دین تاریخی
سپس هیوم با تلاشی ستودنی می‌کوشد با دقت در رفتارهای طبیعی انسان‌ها، عوامل روانشناختی‌ای که منجر به باور دینی شد را توضیح دهد.

گفتیم که بقا اولین دغدغهٔ انسان است، اما بسیاری از اموری که به بقای انسان نخستین مربوط است، برای او ناشناخته بود. ولی ذهن انسان به صورت طبیعی طوری ساخته شده که نمی‌تواند در حال ابهام و سؤال بماند (آگاهی از نادانی، به شکلی متناقض، نیاز به سطح بالایی از دانایی دارد) بلکه اگر اطلاعات کافی برای فهم چیزی نداشته باشد، ذهن همچنان به فعالیت خود ادامه می‌دهد و به جای داده‌های عقلانی یا حسی، از تخیل بهره می‌گیرد تا حقیقتی نهایی بسازد.

ابزار انسان بدوی برای این مهم، جان‌بخشی و انسان‌انگاری است. اینجاست که نخستین ادیان پدیدار می‌شوند: رودها و بادها و بیماری‌ها و اشیا و فرآیندهای طبیعی به مثابه ارواحی خیرخواه یا بدخواه مورد پرستش قرار می‌گیرند.

۳. تحول دین تاریخی
هیوم تنها به این بسنده نمی‌کند که ریشهٔ دین‌باوری را بیابد، بلکه می‌کوشد برای اشکال مختلف دین و تحول یک شکل به شکل دیگر نیز توضیحی روانشناختی پیدا کند.

مثلاً او معتقد است که یکتاپرستی از دل چندگانه‌پرستی بیرون آمد، به این ترتیب که یکی از ایزدان بسیار، به خاطر آن که ایزد محافظ یک قوم بود یا به دلایل دیگر، ابتدا بالاتر از همالانش قرار داده شد و سپس تبدیل به تنها ایزد شد.

از آن جا که هیچ دینداری روا نمی‌دارد که نقص یا زشتی‌ای را به خدایان خود نسبت دهد، اگر در مراحل ابتدایی خدایان نقص و زشتی دارند، به سبب ضعف ادراک انسان‌هاست. رفته رفته، هرچه ادراک انسان‌ها بیشتر رشد پیدا کرد و نسبت به قوانین اخلاقی بیشتر آگاه شدند، نقص‌های خدایان خود را زدودند و پیوسته متعالی‌ترشان کردند.

اما چون خدا به نهایت تعالی برسد، از درک تودهٔ مردم فراتر می‌رود، در نتیجه پس از مدت کوتاهی واسطه‌هایی شفاعت‌گر که کمتر متعالی‌اند، مانند فرشتگان و قدیسان، مورد عبادت قرار می‌گیرند و دوباره چندگانه‌پرستی از دل یکتاپرستی بیرون می‌آید. این آونگ رفت و برگشت از چندگانه‌پرستی به یکتاپرستی و از یکتاپرستی دوباره به چندگانه‌پرستی مدام در طول تاریخ تکرار می‌شود.

۴. ارزیابی
نتایج هیوم، هرچند به خودی خود بسیار جالب توجهند، اما کم‌وبیش با تحقیقات بیشتر مردود شده‌اند. اما چیزی که مهم است، بینش هیوم است. این که فارغ از آن که در واقع خدایانی باشند یا نباشند، باور انسان‌ها به موجودات ماورایی پدیده‌ای انسانی است و هر پدیدهٔ انسانی را باید با توجه به عوامل شکل‌دهندهٔ زندگی انسانی فهم کرد. عامل اصلی شکل‌دهندهٔ زندگی، استدلال محض نیست. اینجا هیوم عامل روانشناسی را معرفی می‌کند، اما بعدها عوامل دیگری همچون عوامل اقتصادی و جامعه‌شناختی توسط متفکران دیگر کشف و معرفی شدند.
Profile Image for Salamon.
142 reviews70 followers
January 10, 2024
بریده‌هایی از کتاب


__________________________________________________________________


از پیش‌گفتار مترجم:

"《هیوم》می‌گوید که آنچه انسان ابتدائی را به خداشناسی رهنمون شد نظام طبیعت و هستی و موهبت‌های آن همچون آبادی و تندرستی و شادی و آرامش خاطر نبود. انسانی که از این موهبت‌ها برخوردار باشد و طبیعت و محیط خود را آرام و سازگار و بسامان و برآورنده‌ی نیازهای خویش بیابد کمتر در پی کاویدن و شناختن دقایق هستی آن برمی‌آید. برعکس، نمونه‌های گسستگی این نظام مانند ویرانی و بیماری و اندوه و پریشانی او را به تفکر وامی‌دارد. در این گونه احوال که نهیب حادثه بنیاد ایمنی انسان را می‌برد و او را بر ناپایداری موهبت‌های خود آگاه می‌کند قوه‌ی واهمه و خیال در او نیرو می‌گیرد و آدمی آن احوال را دارای علت‌های ناشناخته می‌پندارد. این علت‌های ناشناخته مایه‌ی بیم و امید او می‌شود و سرانجام این بیم‌ها و امیدها نخستین نقش‌های خداشناسی را در آئینه‌ی اوهام او می‌اندازد..."



"...رویدادی تاریخی چون از جانب بینندگان و همعصران آن به روایت زبانی نقل شود، در هر بازگفتنی، پیرایه‌ها و شاخ‌و‌برگ‌ها بر آن بسته می‌شود تا سرانجام همانندیش به آن حقیقت آغاز داستان، که اساس روایت بوده است، بسیار کم می‌شود، اگر یکسره از میان نرود. حافظه‌ی ناتوان مردمان و علاقه‌ی آنان به گزافه‌گوئی و بی‌دقتی تن‌آسایانه‌ی ایشان، اگر همه با کتاب و کتابت تصحیح نشود به‌زودی گزارش رویدادهای تاریخی را مسخ می‌کند: در گزارش تاریخی برای دلیل یا حجت جائی نیست یا جائی اندک است. و هیچکس نیز نمی تواند حقیقتی را که زمانی پایه‌ی آن گزارش‌ها بوده است به یاد آورد..."

"...آنچه خورشید می‌پرورد، گردبادها و توفان‌ها تباه می‌کند، و آنچه رطوبت شبنم و باران برمی‌آورد، آفتاب می‌خشکاند. گاه جنگ به حال قومی که از بی‌مهری فصول به قحطی گرفتار شده است سودمند می‌افتد و بسا هست که بیماری کشوری را در عین فراوانی نعمت، از نفوس تهی می‌کند. قومی واحد نمی‌تواند در یکزمان، یکسان، از راه دریا و خشکی کامیاب باشد. و ملتی که امروز بر دشمنانش چیره می‌شود، چه‌بسا فردا در برابر سلاح‌های پرداخته‌تر آنان به زانو درآید..."

"...مردمان همگی میل دارند که همه‌ی هستی‌ها را [با خود قیاس کنند و] همچون خود پندارند هر چیزی را دارای همان خصائصی بدانند که خود بی‌میانجی با آن‌ها آشنا و از نزدیک بر آن‌ها آگاهند. ما در ماه چهره‌های آدمی و در ابرها انبوه سپاهیان را می‌بینیم، و اگر آزمون یا اندیشه ما را به راه راست نبرد، به هر چیز که ما را بیازارد یا بنوازد، نسبت بداندیشی یا نیکخواهی می‌دهیم..."

"...نزد مقدسات مردم‌پسند هیج حدیثی رایج‌تر از آن نیست که سودهای رنج و ریاضت را بستایند تا عامه را متوجه دین کنند و حس اطمینان و ذوق لذت‌جوئی ایشان را فرو کشند زیرا بهروزی و کامرانی، مردمان را از مشیت خداوند بیخبر می‌کند. و این حدیث تنها خاص دین‌های نو نیست، بلکه نزد پیشینیان نیز معمول بوده است. تاریخ‌نویسی یونانی می‌گوید:《بخت هرگز شادی محض را بی‌ دریغ و ریمَنی بر آدمیزادگان روزی نکرده، بلکه هر یک از موهبت‌های خویش را با مصیبتی آمیخته است تا آدمیزادگان را به کیفر آن به بزرگداشت خدایان وادارد [زیرا مردمان] چون روزگار کامرانیشان دوام یابد، خدایان را فرو می‌گذارند و از یاد می‌برند》."

"برتری ایزدان عوام بر آدمیزادگان چندان ضعیف است که هر گاه مردمان در حق قهرمان یا کسی که همگان را سودی رسانده باشد احساس آزرم یا سپاسداری فراوان کنند، هیج چیز طبیعی‌تر از آن نیست که او را به مقام خدائی رسانند و آسمان‌ها را بدینگونه پر از نوخدایانی کنند که پیوسته از میان آدمیزادگان برگزیده می‌شوند. گمان می‌رود که بیشتر ایزدان باستان، زمانی آدم بوده‌اند و ستایش و مهر مردم ایشان را به سپهر خدایان برکشیده است..."

"...چون علت‌های شادی یا تیره‌روزی ما اموری ناشناخته و نامسلم است روان آشفته‌ی ما می‌کوشد تا به تصور روشنی از آن‌ها برسد و در این کوشش، دستاویزی بهتر از آن نمی‌یابد که آن علت‌ها را همچون کارگزارانی دارای هوش و خواست و فقط اندکی نیرومندتر و خردمندتر از ما پندارد. نفوذ محدود این کارگزاران که به آدمیزادگان ناتوان سخت همانندند، مایه‌ی پراکندگی و تقسیم اختیار و قدرت‌شان می‌شود و از آنجاست که تمثیل برمی‌خیزد. همین اصول طبعاً مردگانی را نیز که در نیرو و دلاوری یا هوش برترند به خدائی می‌رساند و مایه‌ی قهرمان‌پرستی می‌شود و سرگذشت‌های افسانه‌آمیز و روایت‌های اساطیری را در همه‌ی وجوه شگفت و باورنکردنی آن‌ها رواج می‌بخشد..."

"حتی هنگامی که اندیشه‌ی خدائی برتر [در دل‌ها] استوار شود، اگر چه این اندیشه باید به طبع از هر گونه پرستش [خدایی] دیگر بکاهد و همه‌ی صاحبان حرمت را بی‌قدر کند، باز اگر قومی به خدا یا قدیس یا فرشته‌ای موکل و زیردست [خدای برتر] باور داشته باشد، نیایش‌هایشان در حق اینان اندک‌ اندک فزونی می‌گیرد و به ستایشی که سزاوار خدای برتر است زیان می‌رساند. مریم عذراء در آغاز فقط زنی نیک‌منش بود ولی سپس بسیاری از صفات ذات باری را غصب کرد، اگر چه《جنبش اصلاح دینی》بازدارنده‌ی [رواج] این [پندار] گشت. مسکویان در همه‌ی نمازها و نیایش‌های خود، از خدا و نیکلای پاک باهم یاد می‌کنند."

"...به‌راستی هم هیچ‌چیز نمی‌تواند بنیاد ایزدی یک دین را بیش از پاک بودن آن از تناقض‌گوئی ثابت کند [زیرا که تناقض‌گوئی] جزءِ منش آدمی است."

"...فهم ضعیف آدمی نمی‌تواند با تصور خدای خویش به عنوان روان محض و خرد کامل خرسند باشد و در عین حال، ترس ذاتی، او را از آن باز می‌دارد که اندک‌ترین شبهه‌ی نقصان و ناتوانی را به او نسبت دهد. منش انسان میان این احساسات متضاد در نوسان است. همین عیب، آدمیان را باز به پایه‌های پست‌تر فرو می‌کشاند، چنانکه از خدائی همه توان و مینوی به ایزدی کرانمند و کالبدمند می‌رسند و از [پرستش] ایزد کرانمند و کالبدمند به [پرستش] تندیس یا نمایشی دیدنی از او می‌پردازند..."

      "ناشکیبائیِ کم‌وبیشِ همه‌ی دین‌هایی که به یکتایی خداوند باور دارند به همان اندازه نمایان است که رسم مخالف آن نزد مشرکان. روان خرده‌نگر و سازش‌ناپذیر يهوديان را همه می‌شناسند. اسلام با اصولی خونریزانه‌تر آغاز شد و حتی امروز نیز بر پیرو��ن فرقه‌های دیگر نفرین ابد می‌فرستد، اگرچه نه با شمشیر و هیمه. و اگر در میان مسيحيان نیز انگلیسیان و هلندیان به آئین شکیبایی پابندند این فضیلت از همت استوار فرمانروایان کشوری و بر رغم کوشش‌های دائم کشیشان و متعصبان پدید آمده است."

    "برازیداس موشی را گرفت و چون جانور او را گزید رهایش کرد پس گفت که هیچ‌چیز حقیرتر از موش نیست، ولی موش نیز می‌تواند در امان باشد به شرط آنکه فقط به دفاع از خویشتن دلیری کند.
     بلارمین با شکیبائی و فروتنی روا می‌داشت تا کک و جانوران گزنده‌ی دیگر او را بیازارند. او می‌گفت:《ما بهشت را داریم تا پاداش رنج‌های ما را ببخشد اما این جانوران بیچاره، جز لذت حال چیزی ندارند》.
      چنین است فرق میان پند دلاور یونانی و قدیس کاتولیک."

"BRASIDAS seized a mouse, and being bit by it, let it go. (There is nothing so contemptible), said he, (but what may be safe, if it has but courage to defend itself).[60] BELLARMINE patiently and humbly allowed the fleas and other odious vermin to prey upon him. (We shall have heaven), said he, (to reward us for our sufferings: But these poor creatures have nothing but the enjoyment of the present life).[61] Such difference is there between the maxims of a GREEK hero and a CATHOLIC saint."


"با آنکه ذهن انسان، بنیادی چنین سست و ناپایدار دارد، هنوز در زمان ما بسیاری کسان میل دارند که همیشه [برخی اصول را] به زور پتک و میخ در آن فرو کنند و با این وصف نمی‌توانند اصول دینی را در آن به نحوی پایدار منقش سازند. و این ملاحظه به‌مراتب درباره‌ی روزگار کهن که آئین‌های مقدس در قیاس با مذاهب کنونی پاسداران کمتری داشته درست‌تر بوده است. غریب نیست که در آن روزگاران ظواهر کارهای مردم با هم ناسازگار می‌نموده است و افراد در برخی موارد به‌ظاهر کافرانی مصمم به‌نظر می‌آمدند، بی‌آنکه در واقع امر چنین باشند، یا دست کم بی‌آنکه درباره‌ی آن موارد خاص، عقیده‌ای آگاهانه داشته باشند."

     "ولی آدمیان هرچه خدای خویش را در اندیشه‌ی خود بیشتر ستایند، فقط توان و دانش او را بزرگتر می‌پندارند نه ذات خدائیش را و هرچه توان و دانش او را بزرگتر پندارند هراس‌هایشان، به طبع، فزونی می‌گیرد، زیرا می‌اندیشند که هیچگونه نهانکاری ایشان از دیده‌ی کاوشگر او پوشیده نتواند بود و حتی سویدای دل‌هایشان به دیده‌ی او گشاده است. از این‌رو باید هشیار باشند که هیچگونه اندیشه‌ای را [در] سرزنش و بدگویی [خداوند] آشکار نکنند. [حال ایشان] همه باید آفرینگویی و شیفتگی و بی‌خویشی باشد. و با اینکه بیم‌های جانکاه‌شان، ایشان را وامی‌دارد تا به خدای خود رفتارهایی را نسبت دهند که اگر از آدمیان سر زند سخت نکوهیدنی است باز باید به ستایش و بزرگداشت آن رفتار در ذاتی که موضوع مناجات‌هایشان است تظاهر کند. بدینگونه با اطمینان می‌توان گفت که دین‌های عامی بدانگونه که در اندیشه‌ی پیروان بیخرد آن‌ها رواج دارد، نوعی دیوپرستی است، و هرچه خدای‌شان در توان و نیرو ستوده‌تر باشد، ناگزیر پایه‌ی او در نیکی و نیکخواهی فروتر است، حال نعت‌هایی که پرستندگان حیرت‌زده‌اش به او می‌بندند هرچه خواهد گو باش..."

"But as men farther exalt their idea of their divinity; it is their notion of his power and knowledge only, not of his goodness, which is improved. On the contrary, in proportion to the supposed extent of his science and authority, their terrors naturally augment; while they believe, that no secrecy can conceal them from his scrutiny, and that even the inmost recesses of their breast lie open before him. They must then be careful not to form expressly any sentiment of blame and disapprobation. All must be applause, ravishment, ecstasy. And while their gloomy apprehensions make them ascribe to him measures of conduct, which, in human creatures, would be highly blamed, they must still affect to praise and admire that conduct in the object of their devotional addresses. Thus it may safely be affirmed, that popular religions are really, in the conception of their more vulgar votaries, a species of daemonism; and the higher the deity is exalted in power and knowledge, the lower of course is he depressed in goodness and benevolence; whatever epithets of praise may be bestowed on him by his amazed adorers..."


"...هر اندازه الوهیت،  هراس‌انگیزتر نموده‌تر شود، مردمان در برابر کارگزاران آن، رام‌تر و فرمانبردارتر می‌گردند. هر اندازه معیارهای پذیرش [اطاعت ما] نزد وی ناشناخته‌تر باشد، بر ما واجب‌تر می‌شود که خرد طبیعی خویش را رها کنیم و به رهبری آن کارگزاران تسلیم شویم. از این‌رو می‌توان پذیرفت که نیرنگ‌های آدمی، افزاینده‌ی نادانی‌ها و ناتوانی‌های اوست، ولی هیچگاه زاینده‌ی آن‌ها نیست. این‌ها ریشه‌های ژرف‌تر در جان دارند و از ویژگی‌های بنیادی و همگانی منش آدمی برمی‌خیزند."

"...The more tremendous the divinity is represented, the more tame and submissive do men become to his ministers: And the more unaccountable the measures of acceptance required by him, the more necessary does it become to abandon our natural reason, and yield to their ghostly guidance and direction. Thus it may be allowed, that the artifices of men aggravate our natural infirmities and follies of this kind, but never originally beget them. Their root strikes deeper into the mind, and springs from the essential and universal properties of human nature."


"     هر اندازه خیری که نمونه‌ای اندک از آن بر ما ارزانی شده است دلپذیر باشد، شری که بدان وابسته است، زشت‌تر است. و این قانون کلی طبیعت، کمتر استثنا دارد. تیزترین هوش‌ها همسایه‌ی دیوانگی است، بزرگ‌ترین شادی‌ها، گران‌ترین غم‌ها را در پی می‌آورد، هوش‌رباترین لذت‌ها با جانکاه‌ترین دلزدگی‌ها و بیزاری‌ها همراه است، نوازشگرترین امیدها به سخت‌ترین نومیدی‌ها می‌انجامد. و به طور کلی، هیج راهی در زندگی از چنان ایمنی (زیرا شادی را در خواب هم نتوان دید) برخوردار نیست که میانه‌روی و کم خواهی، چرا که تا حد امکان، بی‌نیازی و نوعی بی‌خبری در همه پدید می‌آورد..."

     "The more exquisite any good is, of which a small specimen is afforded us, the sharper is the evil, allied to it; and few exceptions are found to this uniform law of nature. The most sprightly wit borders on madness; the highest effusions of joy produce the deepest melancholy; the most ravishing pleasures are attended with the most cruel lassitude and disgust; the most flattering hopes make way for the severest disappointments. And, in general, no course of life has such safety (for happiness is not to be dreamed of) as the temperate and moderate, which maintains, as far as possible, a mediocrity, and a kind of insensibility, in every thing."


"...اما خرد آدمی چندان سست و نیروی سرایت عقاید به آن پایه مقاومت‌ناپذير است که حتی این شک تعمدی را نیز در دل نتوان نگه داشت. [آیا] نه این است که دامنه‌ی اندیشه‌ی خود را گسترده‌تر کردیم و با نهادن یک گونه خرافه در برابر گونه‌ی دیگر آن‌ها را به ستیزه با هم واداشته‌ایم، و همانگاه، در میانه‌ی خشم و کشمکشِ آن‌ها، خود شادمانه به دیار آرام اگرچه تاریک حکمت گریخته‌ایم؟"

"The whole is a riddle, an enigma, an inexplicable mystery. Doubt, uncertainty, suspence of judgment appear the only result of our most accurate scrutiny, concerning this subject. But such is the frailty of human reason, and such the irresistible contagion of opinion, that even this deliberate doubt could scarcely be upheld; did we not enlarge our view, and opposing one species of superstition to another, set them a quarrelling; while we ourselves, during their fury and contention, happily make our escape, into the calm, though obscure, regions of philosophy."
Profile Image for Steve.
441 reviews582 followers
Read
June 3, 2015
It is difficult for a man to speak long of himself without vanity; therefore, I shall be short. It may be thought an instance of vanity that I pretend at all to write my life; but this Narrative shall contain little more than the History of my Writings; as, indeed, almost all my life has been spent in literary pursuits and occupations.

This very short and charming overview of his life can be read here:

https://ebooks.adelaide.edu.au/h/hume...
Profile Image for Ahmed Ibrahim.
1,199 reviews1,911 followers
June 13, 2019
كتاب مهم يناقش التطور الديني من التعددية إلى التوحيد والتأرجح بينهما، يبحث في الأسباب الذي أدت للانتقال للتوحيد والنتائج التي ترتب عليها هذا الانتقال، يرى هيوم أن لكل مرحلة خصائصها وسماتها التي تتميز بها عن الأخرى مع الاعتقاد النهائي بعد قدرة الاثنين بشكلهما الحالي للوصول العقلاني الصحيح إلى الغرض الحقيقي للدين، وتشوه نظرة هذه الأديان للإله.<

لا أعتقد أنني قابلت ترجمة بمثل هذا السوء من قبل، ولا أعتقد أنني سأقابل. سيئة لأقصى حد. جعلت من الكتاب ألغاز لغوية بحاجة لمجهود كبير لفهمها./b>
Profile Image for Raquel.
394 reviews
August 17, 2021
David Hume deixou-nos muitas obras brilhantes, de ensaios a tratados filosóficos, mas esta brevíssima autobiografia quase que passa despercebida entre a sua magnífica produção literária e, é uma pena que assim seja. Este livrinho é muito precioso e reflecte a luz de um homem que, apesar de saber que os seus últimos dias seriam muito breves, decidiu escrever uma doce despedida ao mundo, cheia da luz que o caracterizava, sem nunca ceder ao medo ou à desilusão.

Esta edição inclui ainda uma comovente carta de Adam Smith - um grande amigo de Hume - (incumbido de entregar esta autobiografia ao editor de Hume) escrita após a morte do seu amigo.

A apresentação da obra menciona ainda algumas deliciosas histórias que Hume omitiu nesta autobiografia, uma delas refere-se à disputa que Hume teve com Rousseau por causa de um mal-entendido e que fracturou a amizade entre os dois homens.

Um livro muito bonito!
Profile Image for I'm Kian .
155 reviews43 followers
November 7, 2017
3.5
کل استدلال های هیوم در این رساله حول این محور میچرخه که ادیان ابتدایی شرک آمیز بودن و علت این امر هم عدم توانایی فهم آدمیان برای یکتا پرستی بوده.نتیجه ی خاصی هم نگرفته پس فلان و بهمان.از همین کارش هم نشون میده که هیوم کلا نسبت به حقیقت خیلی سخت گیره .
Profile Image for Ho Manh.
64 reviews33 followers
February 24, 2015
The lesson I learned from reading his account of his life is:

1. To be honest with yourself, there is always a certain element of vanity.
2. Life takes a lot of twists and turns, but it is important to stay somehow detached and cheerful about all the changes, and keep working with the good spirit.
3. Think about when you are diagnosed to only have a few years left in life, how you want to spend it is the good indicator of what you want to do with your life.
4. The first bump in the road does not mean the end of of the world.
5. In an academic career, if you are to have revolutionary thoughts, chances are you would be criticized even decried a whole lot before any accolade arrives. And you stand a good chance not being vindicated before you die.

But yeah, that's life.
Profile Image for Omid Milanifard.
392 reviews44 followers
January 13, 2018
این کتاب نگاهی دارد به حرکت پاندول وار آدمیان بین شرک و خداپرستی و از ابعاد مختلف نقاط قوت و ضعف هر یک را بررسی می کند. نقطه نظرات جالبی در کتاب هست که حتما ارزش مطالعه را دارد. متاسفانه از نظر ترجمه این کتاب خوب نبود و میتوانست خیلی روانتر باشد.
Profile Image for M.Muslim.
33 reviews25 followers
April 28, 2016
كتابٌ قيِّم جدًا، للفيسلوف الانجليزي "ديفيد هيوم"، إلَّا أنَّ الفقرات يحتاج القارئ إلى قرائتها من ٣ إلى ٤ مرات لينتقش المعنى المراد من الفقرة في ذهنه، معاني وأفكار رائعة في هذا الكتاب، إلا أنَّ الترجمة متعبة جدًا، ولذلك لم اكتب مراجعة وافية لهذا الكتاب، ان شاءالله تعالى في الأيام القادمة نتمكَّن من قرائته بتركيز عالي لنضع له مراجعة تفي بمعانيه وافكاره..
الترجمة الحرفيَّة ممتازة ولكن ترتيب الجمل والفقرات لايصال المعنى لم تكن موفقة..

لا أستطيع تجاوز النجمتين لردائةِ ترجمته
Profile Image for Illiterate.
2,779 reviews56 followers
May 24, 2023
A genealogical debunking of religion. Although Hume lacks the zest of Nietzsche, his story is more convincing.
Profile Image for ozzluc.
194 reviews55 followers
November 12, 2021
If you want to read something from philosophy, I definitely encourage you to read Hume. I feel like he's such an underrated philosopher. Hume was an empiricist and it really shows in the writting because he is very straight forward and factual which makes it so much easier for a reader to understand what he's saying (if you read Kant or Hegel, you know it is often times a problem to understand philosophers). His take on religion feels very contemporary and he for sure was ahead of he's time. If you're interested in the evolution of religion, polytheism and I'd say even human nature itself, I highly recommend this text:) it's really enjoyable to read
Profile Image for cata:).
42 reviews
Read
January 15, 2023
No voy a puntuar una vida.

Este libro llegó a mi gracias a la recomendación de mi profesor de filosofía.

Me hace reflexionar sobre diversos aspectos, uno de ellos es lo importante que es el estudio más que el dinero. Aumentar conocimiento es mejor que aumentar patrimonio. Hume era una persona muy optimista, algo que es para destacar, y lo deja claro en la siguiente frase: “ser naturalmente así, optimista, vale más que poseer un abultadísimo patrimonio.”

Mi conclusión después de leer, llega a que, para vivir bien debemos cuidar las amistades y nuestros estudios. Tampoco debemos pensar mucho en nuestro patrimonio, eso ya llegará si cumples bien los dos primeros mencionados.
Profile Image for Ahad said.
167 reviews71 followers
August 12, 2023
و من المثير للاهتمام أن اقلب آخر صفحة من هذا الكتاب متسائلة: ماذا اراد الكاتب ان يوصل؟
Profile Image for Amin Entezary.
64 reviews9 followers
June 29, 2024
سراغ کتاب‌های اصلی هیوم برید، این نوشته اصلا راضی نمی‌کنه آدم رو و رهاورد خاصی هم نداره.
Profile Image for Mohammad Mahdi Fallah.
119 reviews26 followers
October 3, 2018
کتاب صرفاً از آن جهت که بخشی از تاریخ فلسفه است قابل مطالعه است؛ لابد باید روان‌کاوی آن مهم‌تر از استدلال‌هایش باشد. چون حتی برخلاف مشی غالب فیلسوفان تجربه‌گرا و انگلیسی، متن مملوء از مثال‌ها و ادعاهایی است که هیوم از پس آنان برنیامده است.
Profile Image for Aurélien Thomas.
Author 9 books121 followers
June 6, 2022
What are the origins of religion? The question has been working up more than one philosopher over the past centuries! Hume, tentatively, attempted to answer it too... How did he fare?

For him, to understand the origins of religion one must first of all understand how the most primitives among them -to him: polytheisms- were born and later developed, since monotheisms are its descendants. What he noticed, is that from births to marriages, deaths, wars, fortunes, poverty, suffering, happiness, diseases, health, and wealth and lack, not only our mortal, human lives, are being shaped by all sorts of highs and lows, but, pagan divinities are all, some ways or others, connected to such life circumstances... To worship the gods, then, to try and gain their favours, is for Hume but a crude mean to try and control the uncontrollable. Religion, in other words, is born out of our emotions, poorly stirred by ignorance and our fears of the unknown.

He, actually, extrapolates, by showing that the logical outcome of the competition between all these gods and divinities, all these cults and rituals, could only lead to the establishment of One and Only, more powerful, more omnipotent, more helpful. What that a good thing? Not at all! One God, one cult, one dogma, one and only 'Truth', could only have but deplorable consequences for morality and mankind as a whole, with never ending religious wars and conflicts to religious fanaticisms and dogmatisms being evidence of such negative outcome...

Well?

Well, Hume was wrong about primitive religions: animism and totemism predated polytheism. He can also be annoying, relentlessly portraying religions as something akin to being immoral, as if morality was solely dependent upon a belief (or not) in God (having said that, he was writing in 18th century Europe -such view, then, can be forgiven, or so I guess...). Yet...

Yet, for those (like me) who don't believe in 'divine revelations', let alone in the supernatural, I found that his views still stands remarkably well and are still remarkably relevant. Isn't indeed all about emotions, explaining the unknown, trying to control the uncontrollable, and bringing comfort amidst uncertainties? Maybe. Or maybe not. Again: the question has been working up countless thinkers across the centuries, and I personally doubt that a clear cut explanation will ever be offered! Meanwhile, though, here's a very short essay, but worth reading.
Profile Image for Narges Shegeft.
297 reviews4 followers
August 7, 2024
«… هرچه زندگی آدمی بیشتر عرصه‌ی تصادف باشد [و ضعیف‌تر و ناتوان‌تر باشد]، اندیشه‌اش خرافی‌تر میگردد. این نکته را به ویژه می‌توان درباره قماربازان و دریانوردان آشکار دید که با آنکه کمتر از همه مردمان توانایی تفکر جدی دارند، بیش از همه به تصورات بیهوده و خرافه‌آمیز دل میبندند.
.
.
.
می‌توان گفت که بررغم شیوه‌ی جزمی و پر تکلف انواع خرافه، ایمانِ عامه‌ی دینداران در همه روزگاران بیشتر ظاهری‌ است تا باطنی و کمتر به آن پایه از عقیده و ایمان استوار که در امور عادی زندگی حاکم بر ماست می‌رسد. آدمیان پروای آن را ندارند که حتی در دل خویش به شک خود درباره چنین موضوعاتی اقرار کنند.
.
.
.
آنان ایمان بی‌چون و چرا را ثواب میشمارند و کفر باطن را در لباس محکم‌ترین تاکید‌ها و سخت‌ترین تعصب‌ها نزد خود پنهان میدارند. ولی طبیعت سرسخت‌تر از کوششهایشان است … سیر عادی کردار آدمیان، فریب گفتارشان را رسوا میکند و نشان می‌دهد که ریاضت آنان در این موضوعات حاصل کوشش خارق‌العاده ذهن میان شک و یقین است، ولی کوششی که به حق نزدیک‌تر است تا به یقین.
.
.
.
اصول دین‌هایی را که در جهان رواست بررسی کنید. آنگاه مجاب میشوید که این دین‌ها فقط رویای اذهان بیمار تواند بود. و یا شاید آنها را بیشتر، هوس‌های سبکسرانه‌ی میمون‌های آدمی نما بشمارید تا عقاید یقینی موجودی که خویشتن را خردمند بداند.
.
.
.
چون دعاوی زبانی مردمان را بشنوید، می‌پندارید که هیچ‌چیز به اندازه‌ی معتقدات دینی آنها قاطعیت ندارد، اما اگر در زندگی ایشان به دقت بنگرید کمتر باور میکنید که کمترین ارجی بر این معتقدات بنهند.
.
.
.
بزرگ‌ترین تعصب‌ها ما را از دورویی ایمن نمیدارد. آشکار‌ترین گناهان با هراسی نهانی و آزاری درونی همراه است.»
Profile Image for Ali Alhaeri.
33 reviews3 followers
August 16, 2017
احيانا يبدو واضحا ان الترجمة لا تساعدك في القرءاة ولا تقدم لك الطريق السهل ، وبما ان هذا الكتاب من النوع المختصر المركز فتحتاج الى ترجمة مختصة وخاصة ان الموضوع عميق ومهم ، فهيوم هنا في محاولته هذه يحاول ان يرجع الاديان ذات الصبغة السماوية الى للاصل الوثني ، وكيف ان الدين يشبه اي متطلب من متطلبات فهو في تطور مستمر ، ومع ان اغلب مؤرخي الاديان يشيرون الى ان الاديان لا محال تتأثر بما قبلها وما حولها ، وان جميع الاديان تتداخل في ما بينها ، لكن هذا لا يمنع ان نشير الى ان اصل الاديان السماوية هو منبع واحد وانما اختلفت بحسب الزمن والحاجات والبيئة ، هو كتاب مفيد ففيه بعض الافكار التي يجب الاطلاع عليها ومعرفتها ، وفهم الاصل والتأصيل للدين
Profile Image for Viji (Bookish endeavors).
470 reviews159 followers
March 26, 2014
"I am,or rather I was a man of mild dispositions,of command of temper,of an open,social and cheerful humor,capable of attachment,but little susceptible of enmity,and of great moderation in all my passions."
I feel humbled by these words of Hume,me a mere worm in comparison being proud and short-tempered when such a great man practices humility. It was a wonderful read,it was great looking into the mind of a philosopher whom I've always held in high esteem. HIGHLY RECOMMENDED.
Profile Image for Kelly.
55 reviews
May 25, 2016
I read this as a preface to Hume's "The History of England, volume 1" and it was supplemented by a correspondence between Adam Smith and Hume's physician, up to the announcement of his death. I must say, I am sufficiently intrigued. I am now buckling up and settling in for the long 5-volume ride through England's wild historical tumults. Well done, good sir.
Profile Image for Baraa Qudah.
184 reviews42 followers
August 31, 2018
ترجمة سيئة اولا
وثانيا الكتاب ليس على المستوى الذي تصورته . اتوقع ان كتب هيوم الاخرى افضل بكثير
Profile Image for Emad Bu-khamseen.
25 reviews4 followers
March 9, 2019
كتاب جميل و لكن المترجم العربي و دار النشر أفسدا الكتاب عيال الكلب. و من لا يحترم القارئ لا يستحق الاحترام.
مما يساعد على قراءة الكتاب أنه قصير.
Profile Image for mohab samir.
446 reviews405 followers
November 12, 2019
يبحث هيوم أساساً فى هذا الكتيب عن المنشأ الطبيعى للدين وهو حاجة نفسية للثبات والإستقرار والتوحيد كانت أكثر شدة فى أزمنة هى أكثر جهلاً وظلاماً ورعباً من الأزمنة التالية ويحاول أن يمضى لينظر كيف تطورت هذه الرؤى الدينية التى كانت طبيعية بالأساس لتمضى الى الطرق الأكثر روحانية أى كيف سارت من طريق تعددية الآلهة إلى التوحيد موضحاً التذبذبات بين كلا الطرق المتناقضة قبل أى انتقال حاسم وكيف تكون الصراعات الدينية فى عنفها نتيجة للدوجمائية الشديدة للمعتقد الدينى .
ثم يحاول أن يوضح الفرق الحاسم بين الدين واللاهوت وكيف إختلط كل منهما بطرق ونسب مختلفة تبعاً لحاجات الشعوب المتطورة على مر التاريخ لنصل إلى أديان شعبية الطابع هى الأكثر تطورا ومرونة وهى كذلك الأكثر رياءً ونفوراً تدعى الروحانية لكنها لا تستطيع ان تتخلى عن الرؤى ولا الطموحات الأكثر مادية ودنيوية .
والمبحث كله عبارة عن جدل ذاتى يجعل القارى متوحداً مع النص كأنه يدور بفكره هو . الا انه يثير الذهن الى نقاط اكثر خصوصية ودقة ويجعله يستطرد فى جدله محاولاً ان يصل لنتيجة اكثر منطقية وجمالا . وهو يضع أراؤه الخاصة وسط هذا الجدال المستمر بحيث لا يشعر القارىء الا انه استنبطها بنفسه وهى حقيقة لأن من ينتظر هذا الرأى بوضوح لن يجده البته لأنه لن يجد إلا حفنه من التشكك والإحتمالات والنظريات والإستشهادات التاريخية .
Profile Image for Morgan.
57 reviews2 followers
Read
February 1, 2024
I am fully embracing adding books I read for class to my Goodreads!
Anyway, Hume is honestly pretty accessible, and I enjoyed this way more than I thought it would. Read if you’re interested in the genetic critique of religion, I guess?
Profile Image for Salam Ch.
118 reviews48 followers
June 28, 2017
التقيم هو للترجمة الحرفية(copy and paste) مما جعل القراءة متعبة جداً ، ترتيب وتركيب الجمل غير سلس يستدعي قراءة النص اكثر من مرة لفعم المعنى.
Profile Image for Faten Elsenussi.
49 reviews6 followers
March 17, 2019
كتاب جيّد، خفيف المحتوى ، يعيبه ضعف الترجمة.
10 reviews
June 24, 2023
De zoektocht naar de sporen van de religie in de menselijke natuur ontaardt in een mysterie. Opschorting van het oordeel is het enige resultaat
This entire review has been hidden because of spoilers.
Profile Image for Lola.
28 reviews
Read
November 10, 2024
tien palos pa todo el que se le ponga delante
Profile Image for Vazha .
139 reviews1 follower
September 7, 2025
ჰიუმი აკრიტიკებს პოლითეიზმს რადგან თვლის რომ ეს უგუნური ხალხის რელიგიაა და ხშირად უბრალოდ აზრს მოკლებულია მათი რწმენა. მას არ მოსწონს უაზრო ცრურწმენები რაც პოლითეიზმს ახასიათებს და რამდენად პირმონთეობაა წარმართების გონებაში რადგან შეიძლება მათ ღმერთებს ცუდად მიმართავდნენ გულში და შემდეგ ტაძრებში ხოტბას ასხავდნენ. მისთვის უაზრობაა მთლიანად წარმართული ანუ პოლითეისტური წყობა, როცა ღმერთები ადამიანების მსგავსები არიან ოღონდ უბრალოდ ოდნავ დიდები და ამ დროს ადამიანებს განსჯიან იმის გამო რის გამოც თვითონ არ განისჯებიან. მისი აზრით რელიგია ბუნებრივია რადგან ხალხის შიში მომავლისადმი იწვევს ამ ყოველივეს და მთავარი ალბათ ისაა მის აზრში რომ მისი აზრით მორალი არ გამომდინარეობს ღმერთიდან არამედ ეს ისედაც ზის ადამიანში. ის ასევე აკრიტიკებს კათოლიციზმს და ეუქარისტს ანუ ზიარებას და ხუმრობებსაც კი იხსენებს. მისთვის ცოტა უაზრობაა ისეთი სტრუქტურიზაცია როგორიც ხანდახან კათოლიკურ რელიგიაში გვხვდება. თუმცა პოლითეიზმი ბევრად უფრო სძულს და ქრისტიანობაზე დიდად კრიტიკას არ იწყებს რადგან იმ დროს ცოტა საშიში იყო თუმცა მაინც შეინიშნება მისი სკეპტიციზმი და როგორც დღეს ვიცით იგი აგნოსტიკი იყო და წიგნის ბოლოს ასეთ რამეს ამბობს : საკმარისია ნახოთ ადამიანი რომელიც მოკლებულია რელიგიას და მიხვდებით რომ იგი ოდნავ უფრო მაღალ საფეხურზე დგას ვიდრე ცხოველი.
Displaying 1 - 30 of 98 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.