سید روح الله خمینی (در شناسنامه سید روح الله مصطفوی: زاده ۱ مهر ۱۲۸۱ – درگذشته ۱۳ خرداد ۱۳۶۸) که به «امام خمینی» نیز شهرت دارد، اولین رهبر و ولی فقیه نظام جمهوری اسلامی ایران و از مراجع تقلید شیعه بود که انقلاب ۱۳۵۷ ایران را رهبری و در پی آن، جمهوری اسلامی را از راه همهپرسی (رفراندوم)، بنیانگذارد و تا پایان عمر، رهبر ایران بود. به تعبیر بسیاری از محققان و متفکران، سید روح الله خمینی فرهیختهترین حاکم ایران از ابتدای تاریخ مکتوب تا عصر حاضر بوده است
وی در حوزه علمیه به تحصیل فقه، فلسفه اسلامی و عرفان پرداخت و در سال ۱۳۱۳ به اجتهاد رسید. پس از درگذشت سید حسین بروجردی (۱۳۴۰ ش)، جزو نامزدهای مرجعیت بود. سپس، به مبارزه با سیاستهای محمدرضا پهلوی به خصوص انقلاب سفید پرداخت و به دلیل اعتراض به تبعیت شاه از سیاست اسرائیل و آمریکا، در عاشورای ۱۳۴۲ خورشیدی، ۱۰ ماه زندانی شد و سپس در ۱۳۴۳ به دلیل سخنرانی علیه اعطای کاپیتولاسیون به مستشاران نظامی آمریکایی، تبعید شد. وی ۱۴ سال در تبعید زیست، که حدود یک سال در ترکیه، سپس عراق، و در پایان چند ماه در فرانسه بود. طی این مدت پیگیر اوضاع سیاسی ایران بود، با ارسال پیام و اعلامیه، اسلامگرایان و مخالفان را رهبری و به تدوین نظریه ولایت فقیه پرداخت. به عنوان رهبر انقلاب، شورای انقلاب و دولت موقت را تشکیل داد. پس از خروج شاه از ایران، در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ خمینی به ایران بازگشت و در ۲۲ بهمن انقلاب پیروز شد.
از آیتالله سید روح الله خمینی بیش از 60 عنوان کتاب منتشر شده است. بخشی از کتابهای او به زبانهای فارسی و عربی به شرح زیر است:
آثار عرفانی و اخلاقی شرح دعای سحر (عربی)
امام خمینی این کتاب را در سال ۱۳۴۷ق یعنی در ۲۷ سالگی تالیف کرده است. سال تألیف این اثر مصادف است با سال ورود شاه آبادی به قم. امام خمینی در دو نقطه از ایشان یاد و مطلبی نقل میکند. تألیف این کتاب در سال اول شاگردی نزد شاهآبادی، این نکته را روشن میکند که امام خمینی همانگونه که خودش در اولین برخورد و ملاقات با شاهآبادی گفته، فلسفه را قبلا خواند بوده و در عرفان نیز کار کرده و استاد دیده بود. این کتاب به زبان عربی بوده و ترجمه فارسی آن نیز منتشر شده است.
مصباح الهدایة الی الخلافة والولایه (عربی)
این کتاب در بیان حقیقت محمدیه و ولایت علویه است که با ترجمه فارسی آن پس از انقلاب اسلامی ایران چاپ شده است. تألیف این کتاب در سال ۱۳۴۹ق به پایان رسیده است. این کتاب و شرح دعای سحر فقط برای کسانی که با عرفان و اصطلاحات آن آشنایی دارند، قابل استفاده است.
لقاءالله (فارسی)
مقالهای به زبان فارسی در هفت صفحه که در آن از استادش شاهآبادی یاد میکند. این رساله در پایان کتاب لقاءالله حاج میرزا جواد ملکی تبریزی چاپ شده است.
سر الصلاة
صلاة العارفین یا معراج السالکین (فارسی) این کتاب برای خواص از اهل عرفان و سلوک نوشته شده و تاریخ پایان تألیف آن سال ۱۳۵۸ق است و تا حال دوبار چاپ شده که بار اول مستقل و بار دیگر در یادنامه مرتضی مطهری چاپ شده است. در این کتاب از اسرارالصلاة شهید ثانی و شاهآبادی یاد میشود و نیز به شرح اربعین خود ارجاع میدهد که معلوم میشود شرح اربعین را پیش از سرالصلاة نوشته یا هنگام نوشتن سرالصلاة آن کتاب هم در دست تألیف بوده است.
تعلیقة علی شرح فصوص الحکم (عربی)
فصوص الحکم تألیف محیالدین عربی و شرح آن از محمود قیصری است و امام خمینی شرح فصوص را در هفت سالی که از محضر شاهآبادی بوده، نزد ایشان خوانده و تاریخ تألیف این تعلیقه هم همان سالهاست. در این تعلیقه به مصباح الهدایه خود ارجاع میدهد و از شاهآبادی نیز یاد میکند. کتاب شرح فصوص ۴۹۵ صفحه بوده که تعلیقه امام تا صفحه ۳۹۶ آن است.
تعلیقة علی مصباح الانس (عربی)
مفتاح غیب الجمع والوجود تالیف صدرالدین محمدبن اسحاق قونوی و شرح آن به نام مصباح الانس تالیف محمدبن حمزة بن محمد عثمانی معروف به ابن فناری است. امام خمینی مصباح الانس را تا صفحه ۴۴ از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۴ق نزد شاهآبادی خوانده است.
تعلیقة علی شرح حدیث رأس الجالوت (عربی)
قاضی سعید قمی از دانشمندان و عرفای قرن یازدهم، تألیفات فراوانی دارد که یکی از آنها شرح حدیث رأس الجالوت است که در الذریعه آقا بزرگ در حرف "شین" یاد شده است. گویا مقصود از حدیث رأس الجالوت همان احتجاج حضرت رضا(ع) با اصحاب ادیان مختلفه بوده که قسمتی از آن احتجاج با رأس الجالوت یهودی است. حدیث در توحید و نیز عیون اخبارالرضا اثر شیخ صدوق و احتجاج طبرسی و جلد دهم بحارالانوار و جلد دوم مسندالرضا نقل شده است.
امام خمینی تعلیقهای بر این رساله قاضی سعید نوشته که در جلد ۲۶ ذریعه صفحه ۲۸۵ چاپ مشهد یاد شده و هنوز به چ
مراجعة كتاب "سر الصلاة" لمؤلفه روح الله الخميني(قد)/
ورد في الحديث أن (الصلاة معراج المؤمن)..
يبين السيد الخميني في كتابه سر الصلاة أنه كما أن للإنسان سَفرٌ إلى الله ضمن حركته في ما يُعرف بقوسي النزول و الصعود من الله إلى الله بحيث يكون لهذا الإنسان مقامات و درجات معنوية متكثّرةٌ في السير المعنوي و عروجه من عالم الملك الذي هو أنزل المنازل رتبةً إلى أعلى المقامات و هي الفناء في الله عز و جل بما يعرف عند العرفاء بمقام "المحو" و هو الإندكاك في الوحدة الأسمائية و الذاتية ليكون بعدها مقام "الصحو"..
كما يوضّح روح الله الخميني بأن الصلاة هي جامعةٌ لكل مقامات السفر إلى الله حيث يبين أن هذا العروج الروحاني يكون بتخطي الحجب الظلمانية و النورانية مُرجعاً أصل هذه الفكرة لروايات أهل البيت عليهم السلام لا كما يظن البعض أنها أوهام و ترهات!! حيث يؤكد على ضرورة الإعتراف بوجود هذه المقامات العرفانية و عدم الوقوع في شَرَكِ الإنكار و الإبتعاد عن أولى خطوات العروج الروحاني..
يقول السيد الخميني في بيان السر الإجمالي للصلاة "هو عبارة عن حصول المعراج الحقيقي و القرب المعنوي و الوصول إلى مقام الفناء الذاتي الذي هو في الأوضاع يحصل في السجدة الثانية التي هي فناء عن الفناء، و في الأذكار يحصل بإياك نعبد الذي هو مخاطبة حضورية، كما أن رفع الرأس من السجدة إلى التسليم الذي هو علامة ملاقاة الحضّار و الرجوع من السفر هو رجوع إلى الكثرة و لكن مع السلامة من حُجُبِ الكثرات و مع البقاء في الحق. و اهدنا الصراط المستقيم في الأذكار رجوع إلى النفس و حصول الصحو بعد المحو و يتم السفر بإتمام الركعة التي هي حقيقة الصلاة."
الكتاب كتب بلغةٍ عرفانية و من لم يقرأ كتب عرفانية قبل هذا الكتاب سيتوه كثيراً في تفسير بعض المصطلحات مما سيوقعه في الحيرة و دائرة الإتهام للسيد الخميني قد..
استفدت كثيراً من قرائتي السابقة لكتاب السيد كمال الحيدري بعنوان "الرؤية الكونية في العرفان النظري" في فهم الكثير من المطالب و الفكرة العامة لكتاب "سر الصلاة"..
لا بأس من فهم الفكرة العامة لهذا الكتاب لكونه عرفانياً يتحدث عن العروج الحقيقي للروح الإنسانية إلى الله عز و جل، و من دون الوصول لهذه المراتب سنكون حبيسي الألفاظ و المصطلحات و مفاهيمها الذهنية فقط..
كتاب قيم يشرح أسرار الصلاة من مقدماتها وأفعالها شرحًا عرفانيًا فيه الكثير من المصلطحات والمعاني العرفانية التي لا يفهمها إلا العارفين والسائرين إلى الله . كانت مقدمة الكتاب بقلم العارف آية الله الجوادي الآملي مليئة بالمعاني العرفانية التي لم أفهم منها إلا القليل . بعدها مقدمة المؤلف الإمام الخميني وهي إهدائه الكتاب إلى نجله السيد أحمد وفيها وصايا قيمة جدًا . أنصح الجميع بقراءة هذه المقدمة . بدأ الكتاب ببيان مقامات الإنسان ومدارجه ومقامات الصلاة ومراتبها ، ووصف صلاة السالك والولي الكامل، وبيان سر الصلاة الإجمالي ، وبيان حضور القلب ومراتبه وكيفيه حصول حضور القلب وبيان أمور تعين الإنسان على استحصال حضور القلب . بعدها بدأ بشرح أسرار مقدمات الصلاة واحدًا تلو الآخر وأسرار أفعال الصلاة بالتفصيل .
تجدر الإشارة أنه ذُكِر في مقدمة الترجمة أنه ينبغي الاستعانة بكتابي ( الأصطلاحات للمولى الكاشاني ) و( التعريفات للشريف الجرجاني ) لفهم مصطلحات العرفاء .
💫اقتباس : 🔸من أسرار ستر العورة في الصلاة
السالك إلى الله هو ستّار عيوب عباد الله ، ولا ينبغي أن يتلف عمره في كشف أستار الناس، بل عليه أن يغض بصره عن عورات عباد الله وعيوبهم ، و لا يهتك سر أحد ولا يمزق ستر ناموس أحد؛ مثلما أنَّ الله الستار قد ستر عيوبه وهي اكبر مما لدى الآخرين وأشد فضحًا، فهو يخشى أن يزيح الله حجاب ستَّاريته عن بعض أعماله ويخزيه على رؤوس الأشهاد.
ای که قرار بود آرامش دل و جان ما باشی سلام! ای که میبایست مرکب روندهمان به ورطۀ غیب باشی سلام. ای میقات سفرکردهها و رحیل طائران قدس سلام! سؤتفاهمی پیش آمده از ما دلگیر مباش. خیال کردیم تو را میشناسیم اما گویا دست به دامان تو دخیل بسته و چشم به گیسوی دیگری داشتهایم. از ما خرده مگیر. هوای جماعت غافل و اضعفان دیر رسیده به تکبیر عشق را باید داشت. صفوف تسبیحگویان ازلی آستان دوست، زینتالمجالس نمیخواهد؟! اقرار میکنیم که تکبیر از هرچه غیر ذات باری تعالی، نبسته و به بلندای قامت او قیام نکردهایم. اعتراف میکنیم که خالصانه دست از پی رضای او به قنوت بلند نکرده و از سر پشیمانی پیشانی به خاک نساییدهایم. خبیث ملعونی در گوشمان زمزمه میکند: «ما را چه به دانستن مقامات و احوالات و منازل؟! ما را چهار میخ به صلیب تعلقات کشیدهاند و امید به رهایی نیست.» اگر نبود ندای سالک پیری که ما را «عزیز» خواند و توصیه به حرکت به قدر همت نمود، بیچاره و حیران میشدیم. به خود هیچ اطمینانی نداریم. تو خود از مبدأ اولین و منتهای آخرین بخواه با شرارههای محبتش دل ما را گرما بخشد که ما سخت بدان محتاجیم. سید علی مرعشی ۲۱ فروردین ۱۴۰۳ (۲۹ ماه مبارک رمضان)
حاليا أكملت نصف الكتاب محتوى الكتاب صعب الفهم و به الكثير من الفلسفة لكن هناك كلمات ملفته للنظر استطعت أن أقف عندها و اجعل منها اقتباسات سأحاول ادراجها في حسابي بالانستغرام لارجع إليها متى ما أردت insta: fur9an
كتاب عرفاني تناول كل مايخص اسرار الصلاة من حضور القلب و الطهارة ، مكان المصلي، اسرار الوقت، سر استقبال الكعبة ، اسرار التكبيرات ورفع اليد، اسرار القيام و الركوع و السجود. و ايضًا اشتمل على اشارة اجمالية في تفسير سورة التوحيد.
*•الرَّأيُ الشَّخْصِي:*
اتسم الكتاب بالشمولية الموجزة او المختصرة. لغة الكتاب تارة تكون صعبة وتارة تكون سهلة وموجهة للعامة. استعصى عليّ فهم المطالب المنشودة بالمستوى او العمق المطلوبين، ربما لضحالة ثقافتي في مصطلحات و علوم العرفان. إلا ان الكتاب مازال يحمل بين دفتيه الكثير من الجواهر و الأسرار التي للتو قد تعرفت عليها.
*•اقْتِبَاسَاتٌ:* " فبمقدار التوفيق في تقليله يكون موفقًا في النتيجة"
" ومن المعلوم أنه ليس للعلاقة بالدنيا دخل في إقبالها وحصولها فربّ ذوي علاقة فقراء لم يكن لهم من الدنيا سوى فسادها ونكبتها، وأشخاص بلا علاقة ذوي ملك وحشمة قد جمعوا بين الدنيا و الآخرة ونالوا سعادة الدارين"
" مادام العبد مشغولًا بطاعة الحق والتدقيق في في أحوال نفسه والمطالعة في عيوبه ومتجنبًا ماهو عار في دين الله ، فهو بعيد عن الآفات ومستغرق في بحر الرحمة وفائز بجواهر الحكمة"
cukup banyak bagian buku ini yg dipenuhi kajian filsafat skolastik yg agak terlalu njelimrt buat kebanyakan umat awam. Ide2 pemaknaan shalatnya bagus2 sj sbnrnya. Tapi mungkin memang segmentasi buku ini agak khusus, gak utk pembaca dr semua kalangan. Apalagi yg blm pernah kenalan dg wacana2 filsafat skolastik ala2 irfan iran
كتاب جميل ، لم افهم الكثير ، وان صح التعبير لم احتج لفهم الكثير فيه من الالتفاتات الرائعة، التفاتات تجعل من صلاتي عبادة و عروج اكثر من عادة نسأل الله القبول