Jump to ratings and reviews
Rate this book

عطر فرانسوی

Rate this book
این کتاب را از وب سایت ناکجا تهیه کنید:
https://www.naakojaa.com/book/743

اين بار مرد همراه بچه از اتاق بيرون آمد. بچه را روي يک دستش خوابانده بود و با دستِ ديگر شيشه‌ی شيرش را نگه داشته بود و «پيش‌پيش» می‎کرد. آهسته به سمتِ زن آمد. زن چشمش به تلويزيون بود، ولي نگاه نمی‎کرد. مرد کنارش روي مبل نشست. لحظه‎ای بعد، محجوبانه، گفت: «امروز مامانم زنگ زده بود.»
زن توجهي به حرفش نکرد.
مرد باز ادامه داد: «امشب دعوت‎مون کرده…»
زن، بي آن‌که سرش را برگرداند، گفت: «خيلي خسته‎ام.»
مرد گفت: «پريشب کلي تدارک ديده بودن، نرفتيم. خب امشب که کاري نداري…»
زن گفت: «خسته‎ام. مگه نمی‎بيني؟»
مرد گفت: «فردا چي؟ فردا که جمعه‌ست.»
زن گفت: «فردا مسابقه‌ست. قراره با بچه‎ها بريم تماشاي بازي.»
مرد گفت: «شب.»
زن گفت: «نه!»
مرد ناراحت از روي مبل بلند شد و پشت به او کرد و آرام گفت: «تمامِ زن‎هاي همسايه شوهرهاشونو می‎برن تفريح، گردش… اما تو اصلاً به فکر نيستي…»

90 pages, Paperback

First published January 1, 2007

1 person is currently reading
52 people want to read

About the author

متولد ۵ اسفند ۱۳۴۵ در تهران. تحصیلات خود را در رشتۀ هنرهای نمایشی به پایان برد و در زمان جنگ ایران و عراق بین سال‌های ۱۳۶۵-۱۳۶۷ به سربازی رفت.
در ۱۳۶۹ در کارگاه داستان‌نویسی گلشیری شرکت کرد و در سال‌های ۱۳۷۷ و ۱۳۷۹ مدیر داخلی ماهنامه کارنامه بود.
او هم اکنون به تدریس آزاد داستان‌نویسی اشتغال دارد.

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
8 (9%)
4 stars
28 (33%)
3 stars
23 (27%)
2 stars
19 (22%)
1 star
6 (7%)
Displaying 1 - 7 of 7 reviews
Profile Image for Somayeh.
226 reviews40 followers
November 18, 2017
مجموعه‌ای شامل نه داستان بسیار کوتاه که بین سالهای هفتاد و هشت تا هشتاد‌‌‌ و‌‌ دو نوشته شده‌اند. در مجموع بیشتر از کنسرت تارهای ممنوعه دوستش داشتم. انگار داستانها پخته‌تر بودند و حرفی برای گفتن داشتند طوری‌که بعد از پایان، همچنان ذهن را درگیر درک روابط و عواطف پیچیده‌ی انسانی نگه‌می‌داشتند.

ـ سه‌و‌نیم ستاره برای این کتاب مناسب بود.
Profile Image for Anoosha.
138 reviews37 followers
August 21, 2019
یکی دوتا داستان خوب بیشتر نداشت.
Profile Image for Saman.
1,166 reviews1,073 followers
Read
March 18, 2009
دومين مجموعه داستان آقاي آبكنار كه به نسبت داستان‌هاي پيشين كتاب قبلي‌اش قدمي رو به جلو بود. يادم است كتاب را آقاي تختي مدير نشر قصه چاپ كرد به همراه كتاب خود(فقط مي‌خواستم خودكشي كنم). هر دو اين كتاب‌ها در يك زمان راهي بازار كتاب شد
Profile Image for Pouya.
46 reviews25 followers
June 14, 2019
اولین کتابی بود که از آبکنار می خواندم .شیفته نثر موجز‌ اما دقیق و بجایش شدم که با وجود این که صفحات و لغات کمی را در توصیف شخصیت ها و موقعیت ها بکار می برد اما توان این را دارد که کاری کند که مخاطب به درک درستی از شخصیت و موقعیت داستان برسد . از بین نه داستان موجود در این کتاب برای من داستان :"کاش اعدام شده بود " از آن جهت که تقابل آرمانخواهی دو نسل :مادر و دختر . را نشان می دهد جالب بود . و "یک داستان زن پسند " از این جهت که چهره زنان به اصطلاح فمنیستی که فمینیست بودنشان جابجایی زن و مرد و ضد مرد بودن تعریف شده است. را به خوبی نشان می داد .
Profile Image for Bamdad.
128 reviews21 followers
August 28, 2020
یکی دو تا داستان خوب داشت. "پیراهن سه شنبه" درباره‌ ی رفاقت دو زن، فانتزی های یکی و تلاشش برای نوشتن داستان و دیگر، آن داستانی گمانه زن که درباره ی سنگی وسط جاده بود که دختر و پسری رویش یادگاری نوشته اند. باقی داستان های مجموعه از معمولی ترین آثار آبکنار اند در قیاس با "کنسرت تارهای ممنوعه" ناامیدکننده حتی.
Profile Image for Nazanin.
1 review
Read
August 23, 2025
داستانهای "تخته سنگ"، "رمان همشاگردیها" و "یک داستان زن پسند" را خیلی دوست داشتم. بعضی داستان‌ها معلقم گذاشت و تصمیم دارم درباره اش با دوستان کتابخوان صحبت و تبادل نظر داشته باشم. نقطه قدرت نویسنده خلاقیت اوست، چون داستانها بسیار خاص و متفاوت هستند. نکته قابل توجه دیگر اینکه در بیشتر داستانهای این مجموعه رد پای مرگ هست که با توجه به تاریخ هر داستان و وضعیت اجتماعی روز قابل درک است.
Profile Image for Bahare.
28 reviews
November 1, 2023
روایتی هایی نو و خواندنی، افسوس که ممنوع الچاپ هست.
Displaying 1 - 7 of 7 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.