This book is one of the many Islamic publications distributed by Ahlulbayt Organization throughout the world in different languages with the aim of conveying the message of Islam to the people of the world. You may read this book carefully and should you be interested to have further study on such publications you can contact us through www.shia.es Naturally, if we find you to be a keen and energetic reader we shall give you a deserving response in sending you some other publications of this Organization.
سید روح الله خمینی (در شناسنامه سید روح الله مصطفوی: زاده ۱ مهر ۱۲۸۱ – درگذشته ۱۳ خرداد ۱۳۶۸) که به «امام خمینی» نیز شهرت دارد، اولین رهبر و ولی فقیه نظام جمهوری اسلامی ایران و از مراجع تقلید شیعه بود که انقلاب ۱۳۵۷ ایران را رهبری و در پی آن، جمهوری اسلامی را از راه همهپرسی (رفراندوم)، بنیانگذارد و تا پایان عمر، رهبر ایران بود. به تعبیر بسیاری از محققان و متفکران، سید روح الله خمینی فرهیختهترین حاکم ایران از ابتدای تاریخ مکتوب تا عصر حاضر بوده است
وی در حوزه علمیه به تحصیل فقه، فلسفه اسلامی و عرفان پرداخت و در سال ۱۳۱۳ به اجتهاد رسید. پس از درگذشت سید حسین بروجردی (۱۳۴۰ ش)، جزو نامزدهای مرجعیت بود. سپس، به مبارزه با سیاستهای محمدرضا پهلوی به خصوص انقلاب سفید پرداخت و به دلیل اعتراض به تبعیت شاه از سیاست اسرائیل و آمریکا، در عاشورای ۱۳۴۲ خورشیدی، ۱۰ ماه زندانی شد و سپس در ۱۳۴۳ به دلیل سخنرانی علیه اعطای کاپیتولاسیون به مستشاران نظامی آمریکایی، تبعید شد. وی ۱۴ سال در تبعید زیست، که حدود یک سال در ترکیه، سپس عراق، و در پایان چند ماه در فرانسه بود. طی این مدت پیگیر اوضاع سیاسی ایران بود، با ارسال پیام و اعلامیه، اسلامگرایان و مخالفان را رهبری و به تدوین نظریه ولایت فقیه پرداخت. به عنوان رهبر انقلاب، شورای انقلاب و دولت موقت را تشکیل داد. پس از خروج شاه از ایران، در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ خمینی به ایران بازگشت و در ۲۲ بهمن انقلاب پیروز شد.
از آیتالله سید روح الله خمینی بیش از 60 عنوان کتاب منتشر شده است. بخشی از کتابهای او به زبانهای فارسی و عربی به شرح زیر است:
آثار عرفانی و اخلاقی شرح دعای سحر (عربی)
امام خمینی این کتاب را در سال ۱۳۴۷ق یعنی در ۲۷ سالگی تالیف کرده است. سال تألیف این اثر مصادف است با سال ورود شاه آبادی به قم. امام خمینی در دو نقطه از ایشان یاد و مطلبی نقل میکند. تألیف این کتاب در سال اول شاگردی نزد شاهآبادی، این نکته را روشن میکند که امام خمینی همانگونه که خودش در اولین برخورد و ملاقات با شاهآبادی گفته، فلسفه را قبلا خواند بوده و در عرفان نیز کار کرده و استاد دیده بود. این کتاب به زبان عربی بوده و ترجمه فارسی آن نیز منتشر شده است.
مصباح الهدایة الی الخلافة والولایه (عربی)
این کتاب در بیان حقیقت محمدیه و ولایت علویه است که با ترجمه فارسی آن پس از انقلاب اسلامی ایران چاپ شده است. تألیف این کتاب در سال ۱۳۴۹ق به پایان رسیده است. این کتاب و شرح دعای سحر فقط برای کسانی که با عرفان و اصطلاحات آن آشنایی دارند، قابل استفاده است.
لقاءالله (فارسی)
مقالهای به زبان فارسی در هفت صفحه که در آن از استادش شاهآبادی یاد میکند. این رساله در پایان کتاب لقاءالله حاج میرزا جواد ملکی تبریزی چاپ شده است.
سر الصلاة
صلاة العارفین یا معراج السالکین (فارسی) این کتاب برای خواص از اهل عرفان و سلوک نوشته شده و تاریخ پایان تألیف آن سال ۱۳۵۸ق است و تا حال دوبار چاپ شده که بار اول مستقل و بار دیگر در یادنامه مرتضی مطهری چاپ شده است. در این کتاب از اسرارالصلاة شهید ثانی و شاهآبادی یاد میشود و نیز به شرح اربعین خود ارجاع میدهد که معلوم میشود شرح اربعین را پیش از سرالصلاة نوشته یا هنگام نوشتن سرالصلاة آن کتاب هم در دست تألیف بوده است.
تعلیقة علی شرح فصوص الحکم (عربی)
فصوص الحکم تألیف محیالدین عربی و شرح آن از محمود قیصری است و امام خمینی شرح فصوص را در هفت سالی که از محضر شاهآبادی بوده، نزد ایشان خوانده و تاریخ تألیف این تعلیقه هم همان سالهاست. در این تعلیقه به مصباح الهدایه خود ارجاع میدهد و از شاهآبادی نیز یاد میکند. کتاب شرح فصوص ۴۹۵ صفحه بوده که تعلیقه امام تا صفحه ۳۹۶ آن است.
تعلیقة علی مصباح الانس (عربی)
مفتاح غیب الجمع والوجود تالیف صدرالدین محمدبن اسحاق قونوی و شرح آن به نام مصباح الانس تالیف محمدبن حمزة بن محمد عثمانی معروف به ابن فناری است. امام خمینی مصباح الانس را تا صفحه ۴۴ از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۴ق نزد شاهآبادی خوانده است.
تعلیقة علی شرح حدیث رأس الجالوت (عربی)
قاضی سعید قمی از دانشمندان و عرفای قرن یازدهم، تألیفات فراوانی دارد که یکی از آنها شرح حدیث رأس الجالوت است که در الذریعه آقا بزرگ در حرف "شین" یاد شده است. گویا مقصود از حدیث رأس الجالوت همان احتجاج حضرت رضا(ع) با اصحاب ادیان مختلفه بوده که قسمتی از آن احتجاج با رأس الجالوت یهودی است. حدیث در توحید و نیز عیون اخبارالرضا اثر شیخ صدوق و احتجاج طبرسی و جلد دهم بحارالانوار و جلد دوم مسندالرضا نقل شده است.
امام خمینی تعلیقهای بر این رساله قاضی سعید نوشته که در جلد ۲۶ ذریعه صفحه ۲۸۵ چاپ مشهد یاد شده و هنوز به چ
تازه ازدواج کرده بودم. با جوانی که آرمان هایش از جنس آرمان هایم بود. شب ها زانو می زدیم پای چهل حدیث امام و اخلاق تلمذ می کردیم...
تازه عروسی من هر شب میهمان داشت. انگار امام حلول می کردند در خانه ام و من و همسرم تنها پامنبری هایشان بودیم. گاهی به مهر، گاهی به عتاب، گاهی مستقیم، گاهی خیره در چشمهایمان، دست می گذاشتند روی رذیله ای اخلاقی که در وجودمان بود و گاهی آنقدر در لفافه میپیچیدند حرفشان را که می ماندیم آیا منظورشان من هستم، ما هستیم؟!ا
زبان مکتوب امام، زبان سختی است اما در چهل حدیثشان از سختی این زبان کاسته اند و آن را به زبان منبر نزدیک کرده اند؛ آنچنانکه خود می گویند: «برای عامه قابل درک باشد» و هست.
امام در چهل حدیثشان دست گذاشته اند روی رذائل اخلاقی؛ روی حسد، غیبت، عجب، ریا، توبه، صبر، نفاق، جهاد با نفس و... خصوصیات اخلاقی ای که غالبا در قلب آدمی ریشه دارند و شناختشان نیاز به آگاهی دارد و عمومیتی غیرقابل انکار.
امام درباره انگیزه نوشتن چهل حدیث می فرمایند: «و بعد این بنده... مدتی بود با خود حدیث میکردم که «چهل حدیث» از احادیث اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسّلام که در کتب معتبرۀ اصحاب و علما، رضوان الله علیهم، ثبت است، جمع آوری کرده و هر یک را به مناسبت شرحی کنم که با حال عامه مناسبتی داشته باشد. از این جهت آن را به زبان فارسی نگاشته که فارسی زبانان نیز از آن بهره برگیرند، شاید ان شاء الله مشمول حدیث شریف ختمی مرتبت صلیاللهعلیهوآلهوسلّم شوم که فرموده است: «من حفظ علی امتی «اربعین حدیثا» ینتفعون بها، بعثه الله یوم القیامة فقیها عالما»». * * * دیشب دوباره عکس های آخرین روزهای حیات امام را مرور کردم و مثل همان دختر 6 ساله که روز رحلتشان، همراه همبازی هایش، دسته عزاداری در کوچه راه انداخت، متکایم از اشک خیس شد که" هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود"...
كتاب رائع جدا يأخذك في رحلة في اعماق النفس واغوارها كما ستنتفض حميتك احيانا سعيا في تغيير نفسك نحو الكمال الذي تفتقر اليه ؛ ناهيك انك تتعرف على ذلك الرجل العظيم ومدى سعيه حتى اصبح قائد ثورة .
این کتاب به نظر من از اون دسته کتابهایی نیست که یک باره بنشینی پاش و بعد از چند روز تمامش کنی. فک میکنم باید این کتاب رو مزه مزه کرد.و ترتیب مطالب رو حداقل تا نصف کتاب رعایت کرد.
گاهی مقایسه سروشکلمان با سیمای پرجلال برخی کتابها، ما را از نزدیکشدن به انها دور میکند، اما آنها صبورانه یک گوشه کتابخانه مینشینند تا بهوقت تشنهکامی، بر کنجی از دل بایرمان ببارند و دمی به خنکای خود تَرَش کنند. سرشارتر از آنند که دلی, هرچقدر هم سخت و لمیزرع، از آنها محروم بماند و هر کسی می تواند به قدر فهم خود، سهم خود را بردارد، اگرچه نیک درمییابد از آن دریای بیکران، اندکی هم نتوانسته است بچشد. من خودم جز چند صفحه انگشتشماراز این کتاب نخواندهام، اصلا نمیتوانم در یک مجلس، بیش از چند صفحه، که نه حتی چند سطر بخوانم، ازبس سنگین است، چه در لفظ، چه در معنا. اما همان چند صفحه یا چند سطر، آنچنان بر جانت مینشیند که به راحتی برتری آن را بر دهها کتاب سهلخوان دیگر، هرچه هم لذتبخش و پرفایده، دریابی. به نظرم بیشک مهمترین دلیل این همه ارزش و تاثیرگذاری، خاستگاه آن است که نفس طیب و طاهر امام است که هرگز با کلیشه های منبری قابل مقایسه نیست. اما جز این، نوع پردازشش هم نقش بسیار مهمی دارد، مثلا نکاتی که در جای دیگر کمتر شنیدهایم یا خواندهایم. «#شرح_چهل_حدیث #امام_خمینی ، کتابی ست که چهل حدیث اخلاقی عرفانی و اعتقادی را بررسی میکند و هر کدام را بعد از ترجمه و توضیح لغات و... به نحوی جامع و کامل شرح میدهد. در رذایل اخلاقی، آدمی را ناامید و مستاصل نمیگذارد و راهکار ارائه میدهد و در فضائل، از هشدار و بیم فرونمیگذارد. صبر،اخلاص، شکر، نفاق و ریا، حسد، غضب برخی از این چهل بحث اخلاقی که در این احادیث بررسی می شود. بخشی از متن کتاب: «پس گوییم که باید دانست مقصود از طبیعیبودن و فطریبودن خلقی، آن نیست که ذاتی غیرقابل تغییر است، بلکه جمیع ملکات و اخلاق نفسانیه، تا نفس در این عالم حرکت و تغیر است و در تحت تصرف زمان و تجدد واقع است و دارای هیولی و قوه است، قابل تغییر است و انسان میتواند جمیع اخلاق خود را متبدل به مقابلات آنها کند»
یکی از احادیث اعتقادی: «همانا از آن چیزی که وحی فرمود خدا به موسی علیهالسلام و فروفرستاد بر او در تورات این بود: «همانا منم خدایی که نیست خدایی مگر من. آفریدم خلق را و آفریدم خوبی را، و جاری نمودم ان را به دو دست کسی که دوست میدارم، پس خوشا به حال کسی که ان را جاری ساختم به دودست او. و منم خدایی که نیست خدایی مگر من. آفریدم خلق را و آفریدم بدی را؛ و جاری نمودم به دو دست کسی که اراده نمودم او را؛ پس وای بر کسی که اجرا کردم آن را بر دو دست او»
الإمام الخمينيّ قدّس سرّه. ❤️ نِعمَ المُربِّي ونعم الأستاذ هو.
بعدما قرئت هذا الكتاب، بدأت أشعر أنّ الإمام قدّس سرّه يعيش معي. كلّما هممت بعملٍ ما أذكر ما قاله لي في الكتاب، فأحاول أن أتّبعَ ما وصّانيه. أسأل اللّٰهَ أن يرفعَ درجاته مع من يحبّهم - محمد وآل محمد "صلى الله عليهم أجمعين"-.
بشكل مجمل الكتاب يحوي بحوث كثيرة معظمها أخلاقية، متيسرة الفهم للجميع. أما بقية الأبحاث العقائدية والعرفانية والفلسفية فلا يتيسر لغير المتعمق في مقدمات هذه العلوم والعارف بمصطلحاتها أن يفهمها بحذافيرها. فعلى ذلك، لا تكفيه قراءة واحدة بل من أراد استيعاب كل أبحاث الكتاب فعليه بتحصيل المقدمات أولاً ثم قراءته مرة ثانية.
گفتن دربارهی عظمت این پدیدهی شگفتانگیزِ بشریت-امام خمینی- از توان من خارج است. در همین اندازهی کم و کوچکِ خودم، میتوانم بگویم چهل حدیث دریایی بزرگ بود که انتهایش قابل دیدن نیست، اما آنقدر زیبا و زندگیبخش است که هرکسی مشتاق شود حتی در حد جرعهای از آب گوارایش بنوشد و زنده شود...
يذكر الإمام روح الله الخميني - رضوان الله عليه - أربعون حديثاً للأئمة الأطهار - عليهم السلام - ويتناول الحديث ويدرسه من جوانب عديدة مختلفة مثل، الأحكام الفقهية والعرفانية والفلسفية واللغوية والأصولية فلا يقتصر على جانب واحد .
وفي شرحة للحديث ترى النفس كيف تخوض في جوهرها و تنظر إلى القوة الباطنية كيف تخرق الحجب النفسية المظلمة بين القلب والنفس، والسيطرة على النفس الحيوانية بالترويض والصحو إلى المحق في ذات الحق سبحانه.
ويبدع الإمام الخميني - قدس الله نفسه الزكية - في إيصال صورة تجسم الأعمال و الفزع والهلع في التفكير في الأعمال التي تقودها النفس الأمارة بالسوء و كيفية تجسد النفس كصورة حيوانية و غير بشرية في عالم الملكوت بسببها.
ومن أدب الإمام طيب ثراه دفع به إلى تجليل كل العلماء والمحدثين والفلاسفة وتعظيم كل من يرد ذكره في الكتاب فيعبر عن الكليني بثقة الإسلام والمسلمين تارة وبحجة الفرقة وثقتها أخرى وشيخ المحدثين وافضلهم ثالثة.
ومن اجمل الأمور في الكتاب تعمقة في الأبحاث فلسفية والعرفانية تقف عندها سفينة المساكين ويعجز عن فهمها الكثير من المثقفين ويكاد أن يكون من النادر جداً أن نجد كتاباً اخر يتمتع بهذا المستوى من الدقة والعمق
(ففي الحديث القدسي يقول الله تعالی: «لا تسعني أَرضي وَلًا سمائي، بل يسغني قلب عَبْدِي المُؤمن» (۱) لیس موجوں یکون آية جمال المحبوب سوی قلب المؤمن. إن المتصرف في قلب المؤمن هو الله لا النفس الفاعل في وجوده هو المحبوب، فلا يكون قلب المؤمن متمرداً ولا تائهاً ) ما السر وراء رقم أربعة ؟ (لولا جاؤوا أربعة شُهداء ] سورة النور وقدرفيها أقواتها في أربعة أيام]. صوم النبي أربعين يومًا ؟ ما سره وسر ذکره في القران کثيراً وخاصتاًاً رقم أربعون ؟؟ تحدث ها الكتاب عن أربعين حدیثا عن أربعين مسألة من مسائل الإسلام الوفيرة سواء عرفانية، عقائدية ، فهية ، وفلسفية بشکل مبسط وسهل. إذ يضع الخميني ( قدس سره ) أربعين حدیثًا عن أربعين فكرة مختلفة يوضح فيها كل جوانبها النفسية والاجتماعية والثقافة اقل ما أقول عن هذا الكتاب آنه رائع بمعنى الكلمة فالکتاب غير حياتي كلها وتفکيري وأرجعني إلى طريق الهدى عندما كنت في مرحلة سجن الشيطان لي ووسوسته لعقلي وقلبي لإبعادي عن ربي الرحيم الكريم كلام السلس والمفهوم بلغة شاعرية رقيقة يلمس بھا قلب القارئ وعقله وجدانه وتتقافز الكلمات في الدماغ والنفس والقلب بسهولة وحنية أنها إنسان وصديق لك يحس بحزنك وهمك ! يعرض هذا الكتاب عن الأحادیث المختارة بعناية ودقة تامة فيشرح الأحادیث الصحيحة بالتفصيل وجوانبها على النفس والروح والملخص ان شئت۔ بصورة تجعلك تبكي وتحترق فعلا وتقول في نفسك ( أنا بعيد عن ربي الذي أعطاني النعم التي أنعمها علي دون ان ارد اليه حقه !). إذ يوبخك ويؤنبك بلطف وبحق عن علاقتك مع الرحمن الرحيم . يعرض الإمام عليك (قدس سره) اول عشرة احادیث الذنوب التي نقترفها وما سببها وعلاجها مهما کانت درجتها بشکل عذب رائع يخطف عقلك حتى تقرأ المزيد وتعلم مدی حبك لله سبحانه وتعالی. فهل سألت نفسك يوما ما أنت عصیت ربك رب الأرباب ؟ ما عدد النعم التي أنعمها عليك حتى دون ان تسأل عنها وتطلبها؟ وكل هذا انت تعصيه ؟ وربك الرحمن الرحيم ينعم عليك لتقترب اليه وتشکره تعصيه ؟ما حاسبت نفسك ولمتها وقلت ! هل الله ينعم على لحبه لي ام لغضبه علي ؟ ويرید ان یستدرجني الشيطاآن وان يغلق علي باب التوبة؟ لآحاديث العشرة الأولى فعلاً نبهتني على نفسي وكل مرة ارجع - لا رياء لكن ارید ان أقول لکم تجربتي الشخصية مع هذا الكتاب وباقي الأحادیث من احدى عشر إلى الحديث ثلاثون کلها تتحدث عن فضل الله تعالی علينا وكرمه وعطاه وغضب وشفقته ایضا ! إذ يعطي معلومات قيمة تبكي الحجر ویتأثر القلب ویؤنب العقل النفس عند قراءته لهذه الكلمات العظيمة ! وايضاً پبين أهمية الأشياء الدينية التي نفعلها كل پوم دون وعيها وتعظیمها فهل فكرت مرة لماذا تقول ( الله اكبر ) ؟ وكم من بلاء نزل عليك ليختبر الله صبرك ؟ وما فائدته ؟ ولماذ يحترق النبي شرقا لرؤيته وخوفا وطمعا ليكون في جواره ويكفر عن ذنوبه رغم انه مُطهر من كل کبيرة وصغيرة ؟ وهل سمعت مناجية الإمام الصادق لربه العظيم وخشیته من الذنب رغم انه من أهل البيت الذي ذهب الّه عنهم الرجس وطهرهم تطهيرا ؟ما سمعت پوما كم حُجب حُجب عليك ليبعدك عن ربك ؟ ما بصرت پوما عن وصایا الرسول محمد (صلى الله عليه وآله) للإمام على (عليه السلام) وتأكيد النبي (صلى الله عليه وآله) عند كل وصية ثلاث مرآت على لأقل ؟؟ وفي هذا الجزء يقشعر منه البدن بکلماته السحرية العذبة التي تلين القلب وتواسیه على فعلته الشنيعة مع ربه وال بیته الأطهار ( صلوات الله علیهم ).فهل تدرك كلمات ربك ؟معاني القران ؟ وهل تعرف ان الذنب والعصبية والغضب کلهم عطاء ونعمه علینا نحن البشر ؟ فمن انتحتى تذنب کثیرا ؟ وتعصي ربك تحجبك عند كل معصية وذنب ؟! فهل فکرت ما فضيلة صلاة الليل ؟ ولماذا اکدها الرسول ( صلى الله عليه وآله ) تأيدا شديدا ؟ ولماذا وجوه الخاشعین والمتذللين لله رب العالمین اكثر الناس اشراقا واستقرارا ؟ فهل تأملت کلام أهل بيتك الأطهار؟ والعالم ووصایاهم لبعض ؟ وقارنته لما عندك !؟ فهل تساءلت يوما ما معاناة الرسول حتى يوصل رسالته رسالة الحق ومعاناته مع الاشقياء الذين قتلوا ابن عمه وأصدقاءه وأحفاده وأعمامه وحصاره مع زوجته وأولاده؟ وتحمل كل الاذى والشقى في سبیل كلمةالله ! لأجلك ولأجل أَمته !! أنظرت نحو تاریخ نبيك ؟ وإسلامك ؟ أتساءلت عن نفسك وذنوبها ؟ أوعيت تجاه نفسك ؟ أفكرت نحو روحك التي أعطاها لك ربك أمانة التي أبين آن يحملنها السماء والأرض فهل ترجع أمانة ربك مکسورة ؟ مذنبة ؟ قاسية ؟ حزينة ؟ خائفة ؟ بدلا ان ترجعها صالحة ؟ مطمئنة ؟ سعيدة ؟ لينة ؟قوية ؟ اماً الأحادیث الأخرى البقية - من ثلاثون إلى أربعون - كانت تتحدث عن صفات الله وكرمه وعلمه واهمية التفكر فيه وفي صفاته لعظيمة وكان هذا الجزء هو أصعب جزء في الكتاب لما يحمله من عقائد واسرار فلسفية عرفانية ومصطلحاته الصعبة لا يفهمها إلا من وصل إلى ذروة العلم والمعرفة. الجبر والتفويض، الفيض المقدس والأقدس ، التجليات ودخول مذاهب الاعتزالية والإشراقة والاشاعريةوغيرها من الأمور التي لا يعلمها إلا اله المعقدة علينا نحن کبشر التي لم افهمها نصفها. کتاب جا جدا جميل ورقیق جعلني اكتشف وأبصر نفسي بعد معاناة جزاه الله خيرا لقد جعلني ارجع إلى طريقي وبصيرتي وذهني لولا الله لکنت. في آلهاوية مع سلائل وأغلال الشيطان في عنقي وانصح فيه كل شخص 5/5.
aemme masoomin chehel hadith az masoomin naghl kardan dar din nikoost ahaadith mazmoone akhlaghi daarand ghalame emam mesle zabane ishan tasir gozar ast halaate erfani e shoma dar dafe gonah bishtar mishavad dar darke hadithe aemme komak mikonad dar zemn dar laabelaye mataaleb mishe az toroghe shakhsie emam ham agaah shod چهل حدیث از ائمه نقل کردن در دین اسلام بسیار نیکوست اعم احادیث جنبه ی اخلاقی دارند قلم امام همانند زبان ایشان در موعظه و پند بسیار موثر است و تا ماه ها تعبیرات ایشان به کمک می آید در درک احادیث ائمه کمک می کند در حین خواندن این کتاب می توان با طرق شخصی امام در مراحل عرفانی و علمی آگاه شد کتاب جنود عقل و جهل نیز فقط شرح یک حدیث است 40 hadith
كتاب جميل و مهم و الأسلوب رائع شدني لمواصلة القراءة لأنه أسلوب غير معقد و سهل الفهم لعامة الناس و يجعلك تشعر بإن الكاتب بنفسه (عليه رضوان الله) جالس معك و يتحدث معك.
هناك بعض الفصول و بعض الصفحات التي كان الأسلوب فيها مختلف و التفاصيل فيها أعمق و بالتالي في إعتقادي أنها موجهة لأهل الاختصاص أكثر منا نحن عامة الناس و لذالك كانت صعبة الفهم ، و لكن أغلب الفصول و بشكل عام يكون الحديث فيها سهلاً و شيقاً و مؤثراً.
الكتاب يحتوي على 40 فصل و كل فصل يتحدث عن موضوع معين و مختلف و يبدأ كل فصل بحديث و ثم يبدأ بالتحدث عن الموضوع بشكل أكبر انصح الجميع بقراءة هذا الكتاب و خصوصاً الشباب.