Luigi Pirandello; Agrigento (28 June 1867 – Rome 10 December 1936) was an Italian dramatist, novelist, poet, and short story writer whose greatest contributions were his plays.
He was awarded the 1934 Nobel Prize in Literature for "his bold and ingenious revival of dramatic and scenic art"
Pirandello's works include novels, hundreds of short stories, and about 40 plays, some of which are written in Sicilian. Pirandello's tragic farces are often seen as forerunners of the Theatre of the Absurd.
Instagram.com/marco_ketab #ادبیات_ایتالیا 🇮🇹 یک عالم با شما حرف دارم... نویسنده: لوئیجی پیراندلو مترجم: بهمن فرزانه نشر: پنجره برشی از کتاب آقای گرامی عزیز، مرگ به آن حشراتی شباهت دارد که روی بدن آدم می نشینند. تو داری در خیابان قدم می زنی و یک رهگذر دیگر، محتاطانه به تو نزدیک می شود و می گوید: "آقای محترم با اجازه شما می بینم که غبار مرگ روی شما نشسته است." با دو تا انگشت خود آن حشره را از روی شما بر می دارد و دور می اندازد. ولی کاش واقعاً این طور بود. اما مرگ شباهتی به این حشرات زشت ندارد. خیلی ها دارند در خیابان ها راه می روند و غبار مرگ رویشان نشسته است. ولی غبار نامرئی است، کسی آن را نمی بیند. و آدم ها با خیال آسوده گردش می کنند و به فکر فردا و پس فردای خود هستند. مثلاً خود من... بله، آقای گرامی. و اما قصه از چه قراره کتاب قبلی که از ادبیات ایتالیا خوندم (دلبستگی کوتاه)، اونم از نشر پنجره بود. حس خوبی از این انتشارات بهم دست داده. اینبار هم مثل خیلی وقتا تو قفسه کتابفروشی جذب اسم شدم وقتی از قفسه برداشتم دیدم بله از نشر پنجره اس، ترجمه بهمن فرزانه بزرگ و داستان کوتاه و باز از ایتالیا بی درنگ برداشتمش بدون ورق زدن. توی هر ۱۴ داستان رد و نشونی از هجرت تو خودشون داشتن، حضور زن به عنوان شخصیت مهمی تو همه داستان ها بود و اشتراک دیگه بینشون مرگ بود. مطمئنم داستان "خانه رو به مرگ" برای اونا که تو خونشون پیشی دارن جذاب میشه و "تراژدی یک شخصیت" برای اونای که دستی به قلم دارن جذابیت بیشتری داره. اگه خوندید بهم بگید حدس میزنید کدوم داستانا رو بیشتر دوست داشتم. واقعن خیلی حیف که این نویسنده باید گمنام بمونه، همین جا تشکر میکنم از نشر پنجره که با چاپ آثارش اونم با ترجمه بهمن فرزانه منو با این نویسنده آشنا کرد. کاش بقیه آثارش هم تجدید چاپ بشه. چون چندتاشون که ندارم و میخواستم تو هیچ سایتی موجود نبود. telegram.me/marco_ketab