جلد اول این کتاب خاطرات ارتشبد حسین فردوست هست که بعد از انقلاب دستگیر شد و کلی مصاحبه داره و کلی خاطره نوشته. چون حالت روایتی داره، خوندنش راحت تره و سریع تر جلو میره مخصوصا اون قسمتهاییش که درباره ی دراماهای درون کاخ حرف میزنه 😅 جلد دوم توسط آقای شهبازی اضافه شد و جستارهایی از افراد مهم سطلنت پهلویه. سیاستمدارها و جاسوسها و غیره. بعضی بخش ها کوتاه (۵-۱۰ صفحه) و بعضی هم خیلی طولانیه و به ۳۰ صفحه هم می رسه. خوندن این جلد خیلی سخت تره مخصوصا اگر اطلاعات پیشینی نداشته باشید و خیلی از اسم ها و وقایع براتوت جدید باشن.
توصیه م به خوانندگان بعدی: همزمان با خوندن جلد اول، نیم نگاهی به فهرست جلد دوم داشته باشید و هرجا فردوست از یکی از اون اشخاص نام می بره، برید از جلد دوم بخونیدش. اینطوری خوانش روان تر و سریع تری خواهید داشت. متاسفانه من زمانی که داشتم جلد دوم رو میخوندم، حرفهای جلد اول یادم نبود و یادداشت هم ننوشته بودم 🤦🏻♀️ که البته برای جلد دوم دیگه این اشتباه رو تکرار نکردم!
در کل کتاب بسیار کامل و خوبیه درباره ی تاریخ معاصر ایران و مخصوصا سلطنت محمدرضا پهلوی
خاطرات ارتشبد حسین فردوست، هم کلاس و همدم محمدرضا شاه در طول یک دوره طولانی، که در زندان های جمهوری اسلامی نوشته شده و توسط سازمان اطلاعات جمهوری اسلامی در سال های 70 -71 در دو جلد منتشر شده است و... عمومن به محتوای آثاری از این دست، اعتمادی نیست. چرا که تاریخ رو فاتحان مینویسند. اون هم با این فاصله زمانی کم که مسلما قصد فقط تخریب دوره قبلی و اوردن دلایل منطقی برای رخ دادن انقلاب در کشور را دارند. اینجا هم بسیاری از آنچه از قول یا قلم فردوست روایت شده، باورکردنی نیست. روشن است که این گونه خاطرات به این نیت منتشر می شوند تا هرچه به گذشته تعلق دارد را به شکلی به کثافت بکشند. جز دو سه فصل آخر کتاب که مربوط به محاکمه و اعدام هویداست، گویی تقریبن هیچ فصل و گفته ی دیگر این کتاب، سندیت معتبر تاریخی ندارد .
از کتاب هایی که تو دورهی سربازی تو پادگان خوندم. کتاب جالبی بود ولی مطمئن نیستم تحریف نشده باشه. تو یه قسمت هایی از کتاب بیش از اندازه به جزئیات پرداخته شده به طوری که شما این کتابو بخونی قشنگ میتونی یه سرویس اطلاعاتی واسه خودت راه بندازی
خاطرات ارتشبد حسین فردوست، هم کلاس و همدم محمدرضا شاه در طول سالیان دراز، که در زندان جمهوری اسلامی نوشته شده و توسط اطلاعات جمهوری اسلامی در سال 1370 در دو جلد منتشر شده است. عمومن به محتوای آثاری از این دست، اعتمادی نیست. اینجا هم بسیاری از آنچه از قول یا قلم فردوست روایت شده، باورکردنی نیست. روشن است که این گونه خاطرات به این نیت منتشر می شوند تا هرچه به گذشته تعلق دارد را به شکلی به کثافت بکشند، و حتی کثافت ها را هم، زشت تر جلوه دهند. این گونه کتاب ها، ناسزانامه هایی ست، که تنها حس همدردی خواننده را نسبت به دزدان و جنایتکاران گذشته تحریک می کند. جز دو سه فصل آخر کتاب که مربوط به محاکمه و اعدام هویداست، تقریبن هیچ فصل و گفته ی دیگر این کتاب، سندیت معتبر تاریخی ندارد و گاه در حد اختلاط های خاله زنکی و شایعات مضحک است. لازم به توضیح است که فردوست نه در دوران شاه زندانی شد، و نه با وجودی که امکانش را داشت، مهاجرت کرد، و نه اخباری حاکی از تسلیم یا دستگیری او در رسانه های ابتدای انقلاب پخش شد. از یک جا گفتند فردوست دارد محاکمه می شود، و مدت ها پس از دیگر یاران شاه، نوشتند اعدام شد، مثل اعدام "قطب زاده"، نه عکس جسدی در روزنامه ها بود، و نه سر و صدایی و..