اسماعیل رائین (زاده ۱۲۹۸ خورشیدی - درگذشته ۱۰ دی ۱۳۵۸ خورشیدی) محقق و مورخ بوشهری بود. کتاب مشهور او به نام فراموشخانه و فراماسونری در ایران است. عبدالرحیم جعفری، بنیانگذار و مالک انتشارات امیرکبیر [تا سال ۱۳۶۲]، پیرامون چگونگی مرگ رائین چنین میگوید که پس از چاپ کتاب فراموشخانه و فراماسونری در ایران، «یک وکیل شرخر» اسماعیل رائین را به شکایت از او نزد دادستانی انقلاب اسلامی برمیانگیزد به گونهای که در سال ۱۳۵۸، عبدالرحیم جعفری چندین و چند بار به دادستانی انقلاب فراخوانده میشود، و حتی او را «ممنوع المعامله» میکنند و حسابهای بانکی انتشارات امیرکبیر را میبندند؛ تا جایی که به گفته او دیگر «چیزی نمانده بود تشکیلاتم به کلی متوقف شود». در همان روزگار، روزی مأموران دادستانی انقلاب اسلامی به همراه رائین و «همدستانش»، بی آنکه پیشتر جعفری را آگاه کرده باشند، به دفتر انتشارات امیرکبیر میآیند و عدهای از کارکنان مؤسسه هم که از توهین رائین به امام خمینی خشمگین بودند، هنگامی که پی به آمدن او بردند، بر ضدش شعار دادند و از آنجا که پیشتر بارها به رائین حمله قلبی دست داده بود، در اتاق رئیس دفتر انتشارات حال وی دگرگون شد و مرد. کتاب حقوق بگیران انگلیس در ایران به معرفی عوامل و جاسوسان انگلیس در دوره قاجار از جمله میرزا ابوالحسن خان ایلخچی و ... و عملکرد افراد خائن در در بار و عملکرد جاسوسان انگلبس در ایران در دوره قاجار می پردازد. همچنین رائین به معرفی خانواده های خائن ایرانی و درباریان خائین که خود را به دولت انگلیس فروخته بودند می پردازد
اسماعیل رائین فرزند غلامحسین رائین معروف به " غلامحسین پیانو" در سال ۱۲۹۸ ه.ش(1919) در بوشهر متولد شد.تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در بوشهر و در دبیرستان سعادت گذرانید. لیسانس روزنامه نگاری را از دانشگاه تهران اخذ نمود.در مدرسه ی پست در رشته رادیو و بیسیم تحصیل کرد. وی همچنین دارای مدرک مکاتبه ای مخابرات از آمریکا بود. رائین کارهای مطبوعاتی خود را از سال۱۳۱۸ با نوشتن مقالاتى در روزنامهى «خلیج ایران» در بوشهر آغاز كرد. ضمن فعالیت مطبوعاتى خود در نشریههاى «كیهان»، «اطلاعات»، «آتش»، «ایران»، «خراسان»، «تهران مصور»، «روشنفكر» و «فردوسى» با مطالعه بسیار و سفر به کشورهای مختلف از جمله انگلستان و ارائه مدارک فراوان توانست کتب تحقیقی ارزنده ای را به چاپ برساند. آثار او رابه بیش از از دویست کتاب و رساله شمارش می کنند و تا کنون ۵۰ جلد کتاب چاپ نشده از او موجود است. او در کتاب "دریانوردی ایرانیان" ثابت کرده است بر خلاف گفته اروپاییان، ایرانیان نه تنها اهل دریانوردی بوده اند بلکه از قدیم ترین دوره های تاریخی با دریا و دریانوردی سر و کار داشته اند و ناوگان های دریایی ایران در اعصار مختلف تاریخ در دریاهای جهان در تردد بوده اند. وى از اعضاى پایهگذار اتحادیهى نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات بود و چندین دوره ریاست هیئت مدیره و عضویت در هیئتهاى اجرایى این اتحادیه را به عهده داشت. .. از آثار اوست: تصحیح و مقدمه اختناق ایران (تألیف مورگان شوشتر، ترجمهى ابوالحسن موسوى شیرازى، 1345)؛ اسناد و خاطرههاى حیدرخان عمو اوغلى (1358)؛ انجمنهاى سرى در انقلاب مشروطیت (ترجمه و تألیف، 1345)؛ انشعاب در بهائیت (1357)؛ اولین چاپخانه در ایران (1347)؛ ایرانیان ارمنى (1349)؛ پسران صولت قشقایى (1333)؛ حقوق بگیران انگلیس در ایران (1247)؛ حیدرخان عمو اوغلى (1352)؛ در كرانههاى كارون و شط العرب و اسناد تاریخى حاكمیت ایران (1330)؛ دریانوردى ایرانیان دو جلد، 1350)؛ دلالان بینالمللى نفت، سفرنامهى میرزا صالح شیرازى (1347)؛ فراموشخانه و فراماسونرى در ایران (سه جلد، 1347)؛ قیام جنگل؛ یادداشتهاى میرزا اسماعیل جنگلى (1357)؛ میرزا ملكمخان؛ زندگى و كوششهاى او (1349)؛ یپرمخان سردار (1350
_ميرزا ابوالحسن خان ايلچي _ رقابت روسيه و غرب در ايران _اسرار خانه سدان _من از بحرین آمدهام یا اسناد حقانیت ایران _سفرنامه میرزا صالح شیرازی _ میرزا صالح شیرازی _قطع رابطه ایران و انگلیس _بمبسازان گرجی و قفقازی در انقلابهای ایران _روزنامه و روزنامهنگاری در ایران هجوم آمریکا به ایران -۱۸۵۶-___ -حزب کمونیست در ایران از ۱۲۹۸ تا ۱۳۲۰ شمسی و ...
اسماعیل رائین گاهى مطالب خود را در روزنامهها و مجلهها با نام مستعار «بهمن» امضا مىكرد. اسماعیل رائین در سال (1979)۱۳۵۸ در پی مشاجره ی لفظی بر سر تالیف کتابهایش در انتشارات " امیر کبیر " تهران بر اثر حمله ی قلبی درگذشت. و در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد. از وی آثار چاپ نشده متعددی باقی مانده که در اختیار خانواده اش می باشد. دفتر تحقیقات " رائین" در خیابان مفتح (روزولت) تهران که از سال ۱۳۴۶ تاسیس شده بود، پس از درگذشت او تعطیل شد.
دوستانِ گرانقدر، این کتاب از 361 صفحه و 23 بخش تشکیل شده است که بیشترِ این بخش ها به هر یک از خائنین و حقوق بگیرانِ دولت انگلیس مربوط میشود و همانطور که از عنوانِ کتاب پیداست، این کتاب به خیانتِ عده ای بیشرف و بی بُته، به این سرزمین و همکاریِ آنها با انگلیس و بهتر بگویم جاسوسی آنها برای دولتِ انگلیس و سفارت آنها در ایران، پرداخته است... و نکتۀ خوبی که در این کتاب به چشم میخورد ارائهٔ اسنادِ معتبر و نامه ها و عریضه های رد و بدل شده میباشد که برخی از آنها اسکن شدۀ اصل نامه با دستِ خط نویسندۀ نامه میباشد.. و همچنین تصاویر و عکس هایِ این خائنین نیز در کتاب چاپ شده است به انتخاب به بخش هایی که فکر میکنم دانستن آن برای شما جالب میباشد، در زیر اشاره میکنم --------------------------------------------- سفیرِ انگلستان در جلسه ای که پس از حملۀ مشترک روس و انگلیس به ایران، در سفارت انگلیس، برگذار شده بود، اینچنین گفته است: در ایران علاوه بر نیروها و سازمان هایی که موردِ بحث قرار گرفت، سازمانِ مؤثر و کاملاً منتفذِ دیگری نیز وجود دارد که از تمامِ منابعِ قدرت در این کشور قویتر و از لحاظِ ما نیز مورد اعتمادتر است و این سازمان «روحانیت شیعه» نام دارد. که خوشبختانه ما در میانِ آنها دوستانِ خوب و نزدیکی داشته ایم و داریم. این نیرو میتواند همیشه در ایران کارآمد باشد و هروقت که لازم بشود بر نیروهایِ دیگر از قبیلِ دربار و دولت و ارتش نیز اثر بگذارد و در صورت نهایی با سلاح «جهاد» هر مشکلی را حل کند... مهم این است که توقعاتِ این افراد از ما زیاد نیست، هر وقت لازم باشد میتوانیم آنها را واردِ صحنه کنیم و هروقت نیز ضروری بدانیم میتوانیم آنها را ساکت کنیم و به خانه هایشان بفرستیم دوستانِ عزیزم، شما فقط دقت کنید که سرزمین پاک ما، به دستِ چه جرثومه های عرب پرست و بیشرف و خیانت کاری، افتاده است... وای بر ما ********************************* از صفحۀ 248 تا 280 به یکی دیگر از مادر قحبه ها و خیانت کارهای تاریخ این سرزمین یعنی «میرزا آقا خان نوری» یا همان "اعتماد الدوله" پرداخته است این <میرزا آقاخان نوری> در میانِ زمامدارانِ قاجار از همه رسواتر است و با بدنامی از دولت برکنار شد در ابتدا این حرامی با زنِ <محمد شاه> یعنی <جهان خانم مهد علیا> رابطه سری پیدا کرد و در خلوت با او همبستر میشد... و از این طریق از زنِ پادشاه اطلاعات میگرفت و تحویلِ سفارتِ انگلیس میداد... <ناصرالدین شاه> از روبط او با مادرش مطلع شد و روابطِ مادرش را محدود کرد در شبی از شبها، به وزیر یعنی <حاجی میرزا آقاسی> اطلاع دادند که <میرزا آقا خان> با لباس مبدل به سفارتِ انگلیس رفته و جاسوسی میکند... بنابراین حاجی به سراغ او فرستاد و با همان لباس مبدل و بیرونِ سفارت وی را دستگیر کردند و در منزلِ حاجی میرزا آقاسی او را در طویله بستند و سپس به کاشان تبعید شد زمانی که <امیرکبیر> به وزارت رسید... او به تهران بازگشت و به جاسوسی برایِ انگلیس ادامه داد... پس از مرگِ امیرکبیر، با سفارشِ دولتِ انگلیس و مادرِ شاه، این بی همه چیزِ میهن فروش و بیشرف، جانشینِ امیر کبیر شد و بر صندلیِ وزارتِ این مرز بوم تکیه زد و در این مدت به قدری خیانت به این سرزمین نمود که در ده کتاب جای نمیشود... جدا شدنِ <هرات> از ایران نیز یکی از خیانت هایِ وی بود که در این کتاب در موردِ این موضوع نیز توضیح داده شده است --------------------------------------------- امیدوارم این ریویو در جهتِ آشنایی با این کتاب، کافی و مفید بوده باشه <پیروز باشید و ایرانی>
آثار اسماعیل رائین (زاده ی بوشهر ۱۲۹۸ – درگذشته در تهران ۱۳۵۸) متنوع و اغلب در مورد شخصیت ها و وقایع اواخر دوره ی فاجار، جنبش مشروطه و دوران پهلوی اول است. آثارش با وجود جذابیت، از منابع و ماخذ معتبری برخوردار نیستند. در شرح احوالش تنها استخدام در وزارت پست و تلگراف در ۱۳۱۴ آمده، و مقالاتی که همان سال ها در مجلات (تهران مصور، آتش و روشنفکر) و روزنامه ی اطلاعات می نوشته، و به دلیل انتشار مطلبی علیه رزم آرا (نخست وزیر پیش از مصدق که مقتول شد) از اطلاعات هم اخراج شده (در اواخر دهه ی 1320)، در عین حال آثارش پر است از مطالبی که کمتر پژوهشگری به آنها دست یافته، از این رو در مورد او شایعات بسیاری ورد زبان ها بود؛ این که پیش از کودتای ۱۳۳۲ با حزب توده کار می کرده، بعدن در خدمت ساواک بوده (به ویژه پس از آن که نام مصدق السلطنه و برخی مغضوبین دیگر دستگاه را در فهرست اعضاء فراماسونری در ایران منتشر کرد). باری، به دلیل حجم آثار و کمبود سند و مدرک مورد قبول، اعتماد و اعتقاد به گفته های رائین کمی سنگین است. به برخی از آثارش نظیر "سفرنامه میرزا صالح"، "میرزا ابوالحسن خان ایلچی"، "روسیه و غرب در ایران"، "تصحیح و مقدمه ی اختناق ایران"، و... بیشتر می توان اعتماد کرد، اگرچه در بقیه ی آثارش نیز، حقایقی انکار ناپذیر وجود دارد. مرگش نیز، مانند زندگی اش معماست. گویا انتشارات امیرکبیر(جعفری، پدر) برخی از آثار او را بدون مجوز منتشر کرده. رائین به دادستانی انقلاب شکایت می کند و گویا روزی شخصن به امیرکبیر می رود و کارگران امیرکبیر کتکش می زنند و چون عارضه ی قلبی داشته، سکته می کند و می میرد!
آثار این نگارنده در کثرت موارد بسیار گوناگون است این کتابها بیشتر در ارتباط با اشخاص و اتفاقات سالهای پایانی حکومت قاجار، قیام مشروطه و نیز عصر پهلوی است. باری اثر پیشرو ضمن 361 صفحه در بر دارنده 23 بخش است که ذیل هر بخش به معرفی یکی از مزدوران و خائنین انگلستان در کشورمان پرداخته شده است. نکته حائز اهمیت آن که ضمن محتوای اثر اسناد و مدارک به فرا خور محتوا ارائه شده اند که بعضا نامهها و حتی عریضههایی که مبادله شده به شکل اسکن شده به کتاب ضمیمه شده است همچنین درج تصاویر هر یک از شخصیتهایی که بخش بدان تخصیص داده شده از دیگر مواردی است که بر جذابیتهای اثر افزوده است.