در کتاب «چیزی تو کشو نیست» میتوان گزیده هشتاد شعر طنز، عاشقانه و سوگوار از گنجینه شعر مدرن جهان را در همنشینی با عکسهایی از عکاسی ایران و جهان یافت.
این ضیافت بدیع واژگان و تصاویر، کوششی است در بازآفرینی لحظات دلنشین و زودآشنای اندوه و شادی شما.
در این مجموعه عکسهایی از آلفرد استیگلیتس، مارتین پار، رابرت فرانک، آراکی، توماتسو، نن گلدین، تاد هایدو، پل کاپونیگرو، رالف گیبسون، ماریو جاکوملی، لری فینک، ادوارد وستون، مارک ریبو، آبلاردو مورل، رینکو کاوائوچی، فرانکو فونتانا، لوئیجی گیری، رابرت هاوزر و عکاسان ايرانی بهنام صدیقی، مهدی وثوقنیا، فرحناز شریفی، محمدرضا میرزایی، محمد غزالی، و هاوار امینی را در کنار اشعاری از مارک استرند، چارلز بوکوفسکی، ران پجت، ورا پاولوا، چارلز سیمیک، شیمبورسکا، وندی کوپ، ولادیمیر هولان، لیندا پاستان، اسپایک میلیگن، میروسلاوب و دیگران آمده است.
هر چقدر در مورد کتاب تو مشغول مردن ات بودی انتظار کتاب زیر متوسطی رو داشتم و کتاب مناسبی از کار درومد، در مورد این کتاب برعکس هر چی انتظار خوبی داشتم حاصلش ملالی بیش نبود. خصوصا نیمه ی اول کتاب که برام اصولا جذابیتی نداشت، در نیمه ی دوم اشعاری بود که حداقل حس کنی اتلاف مطلق وقت نیست خوندن کتاب. حتی اشعار بهتر این مجموعه هم عموما از متوسط فراتر نمی رن. در مورد عکس ها ذیل "تو مشغول مردن ات بودی" نظر کلیم رو گفتم؛ این کتاب عکس هاش از اون هم بی مزه تر بود
شعر ها به نظرم فقط ترجمه شده بود. جورى نبودن كه به دل آدم بشينن به جز تعداد كمى. شعرهاى راجر مگاف رو نسبت به بقيه بيشتر خوشم اومد. انتخاب شعر و عكس به نظرم نسبتاً خوب بود از لحاظ ارتباط با هم. در كل مى تونم بگم خيلى معمولى بود؛ حس خوبى بهم نداد.
کتاب "چیزی تو کشو نیست" که پس از "تو مشغول مردنت بودی" دومین کتاب از سهگانه "گزیدهای از شعر و عکس جهان" محسوب میشود، با همکاری مشترک محمدرضا فرزاد و شهریار توکلی از سوی انتشارات «حرفه هنرمند» منتشر شده است. در کتاب "چیزی تو کشو نیست" میتوان گزیده هشتاد شعر طنز، عاشقانه و سوگوار از گنجینة شعر مدرن جهان را در همنشینی با عکسهایی از عکاسی ایران و جهان یافت. این ضیافت بدیع واژگان و تصاویر، کوششی است در بازآفرینی لحظات دلنشین و زودآشنای اندوه و شادی شما.در این مجموعه عکسهایی از آلفرد استیگلیتس، مارتین پار، رابرت فرانک، آراکی، توماتسو، نن گلدین، تاد هایدو، پل کاپونیگرو، رالف گیبسون، ماریو جاکوملی، لری فینک، ادوارد وستون، مارک ریبو، آبلاردو مورل، رینکو کاوائوچی، فرانکو فونتانا، لوئیجی گیری، رابرت هاوزر و هنرمندان ایرانی بهنام صدیقی، مهدی وثوقنیا، فرحناز شریفی، محمدرضا میرزایی، محمد غزالی، و هاوار امینی در کنار اشعاری از مارک استرند، چارلز بوکوفسکی، ران پجت، ورا پاولوا، چارلز سیمیک، شیمبورسکا، وندی کوپ، ولادیمیر هولان، لیندا پاستان، اسپایک میلیگن، میروسلاوب و دیگران آمده است. *
به نظر من کنار هم قرار دادن عکس و شعر، توسط فردی که نه عکاس عکس هست و نه سراینده شعر، کار چندان جالبی نیست. اگر یک شاعر در راستای شعری که سروده یک عکس بگیره یا یک عکاس در راستای عکسی که گرفته، شعری بگه، یک همخوانیِ خوب میشه بین دو کار دید، ولی زمانی که گرداورنده نه شاعر شعرها و نه عکاس عکسها هست، نتیجه کار ممکن هست چندان چشم گیر نباشه. با این حال من هر دو کتاب "تو مشغول مردنت بودی" و "چیزی تو کشو نیست" رو گرفتم تا ببینم آیا کسی میتونه در این زمینه موفق عمل کنه. شاید بهتر هست بگم تنها برخی از عکسهای این کتابها رو دوست داشتم و نتونستم با شعرها ارتباط چندانی برقرار کنم.
من این دو کتاب آقای (فرزاد) یعنی(تو مشغول مردنات بودی و چیزی تو کشو نیست) رو دوست دارم. عکسهای خوب. ترجمهی خوب. چاپ و جوهر خوب. جنس کاغذ خوب. صحافی قابل قبول میتونی بگذاری رو میز کارت توی خونه. یا کنار تختخوابت. یا هر جای دیگه که دوست داری. هر وقت دلت خواست یک عکسش رو ببینی. یک شعرش رو بخونی خوبه دیگه
شعراش خوبه عکساش خوبه اماارتباط شعر و عکس خیلی سطحیه، الزاما اینکه عکس یک کلمه از شعر- حتی کلمه ای که توی شعر روش تاکید شده - رو در کنار شعر بذاریم، دلیل نمیشه که مفهوم شعر به درستی نشون دادیم
چه از لحاظ جمعآوری و چه از لحاظ ایده و عکسهای بینظیر، فوقالعاده بود. کاری که این دو عزیز مترجم و گردآورنده میخواستند بکنند، تمام و کمال تحویل مخاطب داده شد.
اگر صندلي ببيني ميروي به بهشت اگر کوه ببيني بد است. ميروي به صندلي اگر دب اکبر ببينی خير است ميروي به بهشت. اگر حلزون ببيني بد است، ميروي به حلزون اگر زني ببيني خير است ميميري و ميروي به بهشت اگر مار تو را ببيند بد است، ميميري و مار ميرود به بهشت اگر بميري بد است، بد. مراقب اين فال آخر و بقيهي فالها باش.
کلا از این ایده که عکسی برای شعری یا متنی انتخاب بشه خوشم میاد اما در مورد این کتاب نه چندان از اشعار انتخابی خوشم اومد و نه از عکس های انتخابی. تو مشغول مردنت بودی در کل بهتر بود. ولی این که چن تا شعر از شاعران معروف جهان خوندم برام جالب بود. کاش کسی این کار رو با شاعران ایران هم بکنه.
دلت به حال من نسوزد من یک آدم لایق راضیام دلت به حال دیگرانی بسوزد که جوش و نق میزنند همانها که یکبند زندگیشان را مثل مبلمان خانه از نو میچینند و مثل تردستها هی رفقا و عقایدشان را دست به دست میکنند همیشه سردرگمند و با هر که طرف میشوند طرف را هم سردرگم میکنند مواظب آنها باش: تکیه کلامشان "عشق" است و مواظب آنها که توصیههاشان را تنها از بالا میگیرند چون جنم زندگی کردن نداشتهاند دلت به حال من نسوزد چون من تنهایم ��ون حتی در هولناکترین لحظات یار غار من شوخی است من یک سگم که عقب عقب راه میرود من یک بانجوی شکستهام من یک سیم تلفنم که در تولدوی اوهایو حلقآویز شده من یک مَردم که دارد غذا میخورد امشب در ماه سپتامبر. دلسوزیت را بگذار کنار. میگویند دوام بیاور. خدایا! سعادت هم آخر شانس میخواهد.