کتاب «تاوان عاشقی» عاشقانهای است پر التهاب از زندگانی «آلا» از غزه و «خلیل» از شیلی که زندگی این دو در وسط جنگ هشت روزه غزه و اسرائیل به هم گره میخورد. شاید ماجرای «آلا» از غزه و «خلیل» از شیلی فقط هشت روز به هم گره بخورد اما صدای انفجار بمبهای اسرائیل، هم نمیتواند داستان حقیقی آنها را ترور کند، داستانی که محمدعلی جعفری آن را بر اساس واقعیتهای زندگی «خلیل یاروب ساحوری» اولین شیعه کشور شیلی مینویسد
باسمه «فبأي آلاء ربما تكذبان...» 🔰 ماجرا، ماجرایی عاشقانه هست و از قضا حقیقی: عشق پسری از شیلی به دختری از غزه! همینقدر دور و دراز و پرماجرا! 🔰 انگیزه اولیه من برای خوندن کتاب، شنیدن روایتی از زندگی روزمره در غزه تحت محاصره بود. چیزی که اتفاقاً در بخشهای ابتدایی کتاب تا حدی مشاهده شد؛ اما فضای عاشقانه به مرور غالب شد که اصلاً چیز بدی نیست؛ صرفاً تعریف میکنم. اتفاقاً خیلی هم زیبا، دلنشین و جانکاه بود... واقعاً انتقال احساس، خیلی خوب بود... به عنوان عاشقانهای مدرن، جالب توجه و عالی! الله الله 🥲 🔰 برای اینکه گم نکنیم راوی فلسطینی هست، در بعضی قسمتها، شرایط خودش رو مثل مواجههای با اسرائیلیها معرفی کرده. راهکار جالبی هست؛ ولی انسان فلسطینی نیست... 🔰 یه ملاحظه جدی در مورد این کتاب دارم که به عنوان یه برادر کوچکتر ازتون میخوام جدیش بگیرین: ⚠️ اگه سخنرانی آقای کاشانی در دهه اول محرم ۱۴۰۲ رو شنیده باشین، یقیناً با خوندن بخشهای غزه فکر میکنین قریب به اتفاق اهل این منطقه ناصبی هستن! در حالی که والله والله والله اینطور نیست! (از روی شناخت میگم نه صرفاً از خوندن کانال تلگرامی) اتفاقاً اون رویکرد پیشنهادی ایشون، نهایتاً تشدید کننده شرایط هست... حالا چرا همچین حسی در خواننده به وجود میاد؟ ۱. شرایط یک خانواده ذکر شده و قابل تعمیم نیست. ۲. فضا، تاریخ، فرهنگ و اجتماع غزه به صورت خاص و فلسطین به صورت عام، به شکل کافی توضیح داده نشده که میبایست در پاورقیها شفاف سازی اتفاق میافتاد. ۳. غلطهایی عجیب در روایت هست که این رو به ذهن میاره که نویسنده محترم، با این فضا بیگانه بوده و به حد کافی تحقیق در مورد بستر ماجرا نکردن (مثلاً سلفیت نجدی - وهابیت - در نوار غزه واقعاً ریشه نداره و اصلاً تنها جایی که داشتن مسجدی بود که حماس در مبارزه با اونها یکی از فرماندهان میدانی خودش رو از دست داد و به اون مسجد تخریب شده، ضرار میگن الآن). و... [در این موارد اگه بخواین میتونیم صحبت داشته باشیم] 🙏 حالا خواستهام چیه؟ ☑️ اگه در حد کافی از فلسطین مطالعه داشتین و پیشزمینه خوبی دارین، بیاین و این عاشقانه رو مطالعه کنین. علاوه بر داستانی زیبا، با بخشهایی از زندگی غیر جنگی انسان فلسطینی آشنا میشین... ❌ اگه در این زمینه مطالعات کمی داشتین، صرفاً مشهورات رو شنیدین و آشنایی کافی ندارین، لطفاً این کتاب رو بذارین بعد اون سیر مطالعاتی بخونین...
🔰 از خدا برای خانوم آلاء، سلامتی و توفیق هر چه بیشتر رو میخوام...
پ.ن: کتاب، کتاب خوبیه و سختگیرانه نوشتم. امتیاز نسبتاً کمی که دادم به خاطر غلطهای املایی و نگارشی و مفهومی و همینطور کم کاری در ارائه توضیحات بیطرفانه و دقیق در موردی با این اهمیت که اتفاقاً مخاطب اطلاع زیادی ازش نداره هست.
نویسنده بهجای پرداختن به شخصیتها، از یه مشت تیپ استفاده کرده که فقط خواسته کار خودش رو راحت کنه. زمان در اینجا پشم بوده و یه جایی که نویسنده میخواست کاری شبیه فیلمهای هیجانانگیز(تریلر) بکنه، ثانیه به ثانیه روایت میکنه، و بعدش و البته قبلش یهو یکی دو سال به اندازه فاصله یه نقطه آخر جمله و جمله بعدی میگذره! از ظرفیت مکالمات و دیالوگها برای شخصیتپردازی هیچ استفادهای نشده. و...
داستان در مورد یک دختر سنی ساکن غزه ست که عاشق یک پسر اهل شیلی ساکن ایران شیعه میشه. و واقعی هست.و الان خانم آلا به غزه برگشتن. الله و اکبر از این داستان داستان عالی بی نهایت عالی و پرکشش اما نثر داستان ضعیفه، مخصوصا اوایل که هنوز جذابیت ها شروع نشده توی ذوق میزنه اما بعدش که داستان شروع میشه کاملا به ضعف نثر میچربه بعضی جاها مبهم باقی مونده یا خوب بیان نشده جا داشت که در مورد بعضی اتفاقات بیشتر توضیح داده بشه. در کل سیر داستان سریع بود و جا داشت طولانی تر باشه و بیشتر ما رو با وقایع آشنا میکردند. حتما توصیه به مطالعه میکنم