Jump to ratings and reviews
Rate this book

سیبی و دو آینه: در مقامات و مناقب عارفان فره‌مند

Rate this book
سیبی و دو آینه از یک عارف قرن هفتمی سالکان را وسیلۀ توضیحی گشت برای بیان حقیقت توحید. عارفان فَرَه مندی که پایگاه و نکوانگاری آنها مبنای این دفتر شده است، فارغ از هویت زمینی شان که بشر به آنها شناخته می شود، همگی همسانند. اگر از گوناگونی نام ها بگذریم که هم سبب شناسائی و هم سبب تمایز آنهاست، در واقع داریم از یک تنِ واحد، از یک روحِ رهائی یافته، سخن می گوئیم: یک سیب تکثیر شده در دیدار دو آینه.

784 pages, Hardcover

First published January 1, 2012

7 people are currently reading
109 people want to read

About the author

قاسم هاشمی‌نژاد

26 books94 followers
قاسم هاشمی‌نژاد (متولد ۱۳۱۹) نویسنده، مصحح و مترجم ایرانی است. مشهور‌ترین اثر وی فیل در تاریکی از مهم‌ترین آثار در ژانر پلیسی ایرانی محسوب می‌شود.

آثار

داستانی

فیل در تاریکی، کتاب زمان، ۱۳۵۸
تک‌چهره در دو قاب، ، ۱۳۵۹
راه و بی‌راه: فیلم‌نامه، (کارگردان: سیامک شایقی)، ۱۳۷۱
خیرالنساء (۱۲۷۰-۱۳۶۷): یک سرگذشت، کتاب ایران، ۱۳۷۲
عشق‌نامۀ ملیک مطران: یک فیلم‌نامه، مرکز، ۱۳۷۷

کودکان

توی زیبایی راه می‌روم: ۲۶ شعر از بر و بچه‌های چی مایو، مرکز (کتاب مریم)، ۱۳۷۰
قصهٔ اسد و جمعه، مرکز (کتاب مریم)، ۱۳۷۰

شعر

گواهی عاشقی اگر بپذیرند، کتاب ایران، ۱۳۷۳
پری خوانی ، ۱۳۵۸

تصحیح و نقد

سفرنامه‌ی ناصرخسرو قبادیانی مروزی، ناصرخسرو قبادیانی، زوار، ۱۳۶۹
در ورق صوفیان: سه مقاله در حوزهٔ عرفان، ساحت، ۱۳۸۴
قصه‌های عرفانی: تعریف، تبیین، طبقه‌بندی، پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات، ۱۳۸۸
حکایت‌های عرفانی: ۲۰۱ گزیدۀ روایی از دفتر معرفت‌پیشگان، حقیقت، ۱۳۸۹

ترجمه

کارنامۀ اردشیر بابکان: از متن پهلوی، -، مرکز، ۱۳۶۹
مولودی: نمایش منظوم، تی. اس. الیوت، مرکز، ۱۳۷۷
بشنو، آدمک، ویلهلم رایش، کتاب ایران، ۱۳۸۰
خواب گران، ریموند چندلر، کتاب ایران، ۱۳۸۱
من منم: کتابی دربارۀ خودکاوی، راتان لعل، ، ۱۳۸۲
آوادوگیتا: سرود رستگاری: کهن‌ترین متن وحدت وجود، داتاتریا، ثالث، ۱۳۸۳
کتاب ایوب: منظومۀ آلام ایوب و محنت‌های او در عهد عتیق و مقایسۀ تطبیقی با پنج متن کهن فارسی، هرمس، 1386

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
18 (54%)
4 stars
10 (30%)
3 stars
3 (9%)
2 stars
2 (6%)
1 star
0 (0%)
Displaying 1 - 9 of 9 reviews
Profile Image for amin akbari.
314 reviews162 followers
November 28, 2018
هوالحق

سیبی و دو آینه اولین اثری ست که از مرحوم قاسم هاشمی‌نژاد خواندم.
کتابی بسیار شیرین و خواندنی
جناب هاشمی نژاد در این کتاب با انتخاب قسمتهایی از متون مختلف ادبیات عرفانی به صورت مجزا به ذکر زندگی عارفان فره مند تاریخ فرهنگی ما پرداخته است
کتاب برای شروع سیر مطالعاتی کتب عرفانی بسیار مفید است.
در ادامه قسمتی از مناجات شیخ ابوالحسن خرقانی که مرحوم هاشمی نژاد از کتاب "منتخب نور العلوم" برگزیده است را با هم می خوانیم:

《گفت: " خــــــداوندا، چون مرا در رحم مادر بیافریدی درظلمات عجزم بخوابانیدی؛ وچون در وجود آوردی معده ی گرسنه را با من همراه کردی تا چون دروجودآمدم از گرسنگی می گریستم؛ وچون مرا در گهواره نهادندی پنداشتم که فرج آمد پس دست و پایم ببستند و خسته کردند وچون عاقل و سخنگوی شدم گفتم بعدالیوم آسوده مانم، به معلمم دادند، به چوب ادب دمار از روزگارم برآوردند واز وی ترسان می بودم، وچون از آن درگذشتم شهوت بر من مسلط کردی تا ازتیزی شهوت به چیز دیگر نمی پرداختم. و چون از بیم زنا و عقوبت فساد زنا را در نکاح درآوردم فرزندانم در وجود آوردی و شفقت ایشان در درونم گماشته، و در غم خورش و لباس ایشان عمرم ضایع کردی، وچون از آن درگذشتم پیری و ضعف بر من گماشته و درد اعضا بر من نهادی، و چون از آن در گذشتم گفتم مگر چون وفات من برسد بیاسایم به دست ملک الموت مرا گرفتار کردی تا به تیغ بی دریغ به صد سختی جان من قبض کرد، و چون از آن درگذشتم در لحد تاریکم نهادی و در آن تاریکی و عاجزی دو شخص مکرم(کذا؟منکرم) فرستادی که "خدای تو کیست و ملت تو چیست" وچون از آن جواب برستم از گورم برانگیختی، و دراین وقت که حشر کردی در گرمای قیامت و جای حسرت و ندامت نامه ام به دست دادی که اقرا کتابک!》
Profile Image for Parsa Parvin.
16 reviews5 followers
September 4, 2017
این کتاب با اتمام صفحاتش تموم نمیشه.بلکه تبدیل به یک همنشین ارجمند برای خواننده میشه.اشراف و احاطه ی بی نظیر مولف در موضوعات عرفانی باعث شده که صرفا با یه کتاب پند اموز که سرگذشت تعدادی از عارفان رو نقل کرده رو به رو نباشیم.بلکه تعدادی حکایت با هوشمندی و هدفمند دنبال هم نوشته شدن که توالی اونها به ساختن تصویر روشن و نزدیک به واقعیت از هر عارف کمک میکنه.حکایت ها از کتاب های مختلف ادبیات فارسی انتخاب شدن.این تنوع و تکثر منابع باعث شده که خواننده در انتخاب حکایت بر اساس باور پذیری مختار باشه.مثلا گاهی با سه حکایت از یک اتفاق یکسان رو به رو میشیم.این کار باعث میشه که علت ساخته شدن حکایت و تفاوت بین روایت راویان مختلف رو پیدا کنیم.مولف واقعا از پس شرح کتاب بر اومده.به طوری که تقریبا برای فهم حکایات نیازی به کتاب دیگه ای نداریم.هر فصل با کمینه و گزیده گویی های هر عارف تموم میشه که جملات کوتاهی از هر عارفن.کتاب از دو بخش سیبی و دو اینه و دو اینه و سیبی تشکیل شده.من از کل کتاب لذت بردم ولی از فصل های مخصوص به اویس قرنی و شبلی بیشتر خوشم اومد .پاکبازی بی حد و حصر اویس با توجه به عدم دیدار حضرت رسول در زمان حیات و همچنین ارادتی که تمام وجودش رو تصرف کرده بود و بی تابی و بی قراری شبلی که منجر به اشکار شدن راز تصوف در بین مردم شده بیشتر توجهم رو جلب کردن.کاش میشد بیشتر از این کتاب گفت.
Profile Image for m.nima Eslamian.
53 reviews23 followers
February 21, 2019
یک مجموعه ی گردآوری شده از متن هایی که در توصیف عارفان مختلف آمده است.
این کتاب در قفسه کتابخانه هرکسی باید پیدا بشه تا هر از گاهی بهش مراجعه کنید و از حکایت های جذابش لذت ببرید.

جدای جذابیت متن، سوالی که برای من حین خواندن کتاب خیلی دغدغه شد؛ این بود که برخلاف ادعای نویسنده که اکثر عارفان، عاشقان و هدایت شدگان اهل بیت هستند، صوفی هستند؛ اما اهل بیت مستقیما صوفیه را نقد میکردند و بی اعتبار میدونستند.
این تناقض برای من حل نشد و نویسنده هم توی دو پیشگفتار طولانی و جذابش هم هیچ اشاره ای به این تناقض نکرده بود.
Profile Image for Esmaeel.
3 reviews7 followers
September 26, 2018
در یک کلام عالی
من اهل عرفان نیستم اما خواندن نثر زیبای این کتاب بسیار برایم لذت بخش بود
Profile Image for Azadeh A.
16 reviews13 followers
September 7, 2016
در پیشگفتار کتاب آمده است؛ روزی وی را گفتند: راز توحید را به مثالی روشن کن، گفت: دو آینه و سیبی.... - نقل است شبلی، فردی را دید که زار می‌گریست. گفت: چرا می‌گریی؟ گفت: دوستی داشتم بمرد. گفت: ای نادان، چرا دوستی گیری که بمیرد؟



Profile Image for Nafiseh.
117 reviews9 followers
January 17, 2022
براي عرفای قرون اول ،دوم ،سوم ،چهارم ،پنجم،ششم و هفتم هجری قمری .برای مقتولان و درگذشتان. برای علی بن عثمان هجویری برای ابوالحسن خرقانی برای ابوالسعید ابی الخیر برای حسین منصور حلاج:

جهان دیگری اگر باشد بابا را مجازات میکنم به نفیسه شدن و نفیسه بودن با یک بابای این جهانی درست شبیه به خودش مجازاتش میکنم به نفیسه ی نوزاد بودن به نفیسه ی کودک بودن به دوران نوجوانی و‌جوانی نفیسه که همه ی اینها فقط یک روز آن جهانی طول بکشد بايد دخترك رنگ پريده و غمگين خودش را زندگي كند كه چطور ذره ذره نابودش كرد بايد به مدت كوتاهي نقش من را بازي كند همين بعد می بخشمش به تمام جهان و همتایان موازی اش که او را میبخشم و ديگر دوست ندارم رابطه اي در آن جهان ميانمان برقرا ر باشد. جهان دیگری اگر باشد در تمام دادگاه هاي دیکتاتورهای کوچک و بزرگ جهان و گربه ی بیمار و رو به موت شرکت میکنم و از قاضی مجازات میطلبم براي خودم ، برای سکوتم ،مجازاتم یک سلول انفرادی باشد لطفن رو به بهشت که فرشتگان بتوانند از پنجره اش با من ارتباط برقرار کنند که برایم کاغذ و قلم بیاورند و من بنویسم تا میتوانم بنویسم که :عدم، دردناک است .که وجود ،دردناک است .که بهشت ،دردناک است .که دوزخ ،دردناک است .بعد یک قرار ملاقات اضطراری از رب العالمین بگیرم و هیچ هیچ هیچ سوالی از اون نپرسم جز اینکه لطفن برایم شرح بدهد حال و احوالش را به وقت پدید آمدن تومورهای بدخیم و گسترش یافتنشان و آن یک عدد مژه ی تابدار و بسیار بلند که برقرار مانده بود بر پلک فوقانی آن دختر بچه ی بی نهایت زیبا. بعد به اندازه تمام رنج هايي كه رويشان نمي شوند با او چشم در چشم شوند جاری شوم در او که می گویند نور است و او همچنان مرا دوست نخواهد داشت و من برای میلیون ها بارُم توی چشم هام زندانی خواهم شد. و من براي ميليون ها بارم برايش خواهم گفت كه دوستش دارم حتي اگر او همچنان دوستم ندارد.نداشته باشد.جهان دیگری اگر بود لطفن مرا در هیچ جشن و سروری فرا نخوانید میخواهم انزوای هزار ساله ی اندوه بارم را از جهانی به جهان دگر انتقال دهم.تا يك روز او مرا در بر گيرد و آن موسيقي عجيب پخش شود .که تنها درمان وز وز گوشم است تا که در او تمام شوم.
با احترام
در بند مجرم گناهکاری که ایمان گاهش به تمامی سیاه است.


«گوش بازدارید تا ایمان گاه خلقان به زیان نیارید»

-ابو سعید ابی الخیر
ایمان گاه کنایه از قلب که محل ایمان است.
Profile Image for Navid Taghavi.
178 reviews73 followers
July 10, 2020
حکایت دو تاثیر اصلی دارد که هر دو از گوهران ادبیات شاخته می شوند : تحریک اندیشه و انگیز عاطفه.
از پیشگفتارِ کتاب
سیبی و دو آینه به تذکره الاولیا شباهت دارد. هاشمی نژاد همچون عطار به زندگی و احوالات صاحبدلان پرداخته است و در هر فصل سراغ عارفی می‌رود. از صحابیِ رسول‌ندیده (اویس قرنی) شروع می‌کند و فصل پایانی کتاب را با استثنائا با دو عارف به سرانجام می‌رساند. مولانا و شمسش.
تعدادی از این عارفان از کودکی در محیطی رشد یافتند که همسو و هم‌جهت با انتخاب‌شان در بزرگسالی بوده است. با این حال عده‌ای بوده‌اند که تحول بزرگی را در زندگی‌شان تجربه کردند. حبیب عجمی رباخواری و فضیل عیاض راهزنی را کنار گذاشتند و به راه حق آمدند و یا فردی همچون ابراهیم ادهم از و تاج و تخت شاهانه چشم پوشید و جامه درویشی بر تن کرد. در میان عارفان نام یک زن هم به چشم می‌خورد. رابعه عدویه را نخستین بانوئی می‌دانند که از عشق الهی سخن گفته است و ادبای خوشنامی همچون جامی و عطار به نیکی از او سخن راندند.
هر فصل کتاب از سه بخش تشکیل شده است. در شروع فصل و در بخش "سر نگاشت" مولف شرح حال کوتاهی از عارف در یک صفحه می‌دهد. سپس در بخش "روایت ها" گزیده‌ای از روایت‌هایی درباره عارف ذکر رفته را از دل کتاب‌ها بیرون می‌کشد که از مهم‌ترین منابع می‌توان به تذکره‌الاولیا، کیمیای سعادت، ترجمه رساله قشیریه ، کشف المحجوب و طبقات‌الصوفیه اشاره کرد و در بخش پایانی که "کمینه‌ها و گزیده گویی‌ها" نام دارد، مولف جملات قصاری از عارف یا درباره مقام او را جمع آوری کرده است.

و ابراهیم ادهم، ره، از شقیق بلخی، ره، پرسید : "فقرا را چگونه بگذاشتی به شهر خویش؟"
گفت : "بر نیکوترین حالی : اگر یابند شکر کنند و اگر نیابند صبر کنند"
ابراهیم گفت : "من نیز سگان بلخ چنین بگذاشتم."
شقیق گفت : "پس درویشان چون باشند؟"
گفت : "چنان که اگر نیابند شکر کنند و اگر بیابند ایثار کنند. "
بوسه بر سر وی داد و گفت : "حقیقت این است!"
….
گروهی اندر نزدیک جنید شدند.
گفتند : روزی همی جوئیم.
گفت : اگر دانید که کجاست بجوئید!
گفتند : از خدای، تعالی، بخواهیم.
گفت : اگر دانید که شما را فراموش کرده ا��ت باز یادِ وی دهید!
گفتند : اندر خانه شویم و بر توکل بنشینیم.
گفت : تجربه شک بُوَد!
گفتند : پس حیلت چیست؟
گفت : دست بداشتن از حیله!

… جنید را گفتند بگو لا اله الا الله!
گفت : فراموش نکرده ام که باز یادش آرم
---------
جنید گوید چون محبت صحیح گردد شرط ادب برخیزد
--------
نقل است که یک بار به عیادت درویشی رفت و درویش می نالید.
گفت : از که می نالی؟
درویش خاموش گشت.
گفت : این صبر با که می کنی؟
درویش فریاد برآورد و گفت : نه سامان نالیدن است و نه قوت صبر کردن.
روایتهایی از جنید بغدادی
....
نقل است که حسن بصری و مالک دینار و شقیق بلخی رحمهم الله تعالی، پیش رابعه، رحمهاالله، رفتند. و در صدق سخنی می رفت.
حسن گفت : لیسَ بصادق علی دعواه، من لم یصبر علی ضرب مولاه - یعنی صادق نیست در دعوی خویش، هر که صبر نکند بر ضرب مولای خویش
رابعه گفت : از این سخن بوی منی می آید.
شقیق گفت : لیس بصادق فی دعواه، من لم یشکر علی ضرب مولاه - صادق نیست در دعوی خویش، هر که شکر نکند بر ضرب مولای خویش.
رابعه گفت : از این بِه باید!
مالک دینار گفت : لیس بصادق فی دعواه، من لم یتلذذ بضرب مولاه - صادق نیست در دعوی خود، هرکه لذت نیابد از زخم دوست خویش.
رابعه گفت : از این بِه باید!
گفتند : اکنون تو بگوی!
رابعه گفت : لیس بصادق فی دعواه، من لم ینس الم الضرب فی مشاهده مولاه - صادق نیست در دعوی خود، هرکه فراموش نکند الم زخم در مشاهده مطلوب خویش.
و این عجب نبود، که زنان مصر در مشاهده یوسف، علیه السلام، الم زخم نیافتند؛ اگر کسی در مشاهده خالق بدین صفت بود چه عجب؟
...

روزی سفیان در پیش وی (رابعه عدویه) گفت : وا حزناه!
گفت : دروغ مگوی! اگر تو محزون بودی ترا زندگانی خوشگوار نبودی.
و هم وی گفته : اندوه من از آن نیست که اندوهگینم. اندوه من از آن است که اندوهگین نیستم.
...

آزادمرد آن است که از رنجانیدن کسی نرنجد؛ جوان مرد آن باشد که مستحقِ رنجانیدن را نرنجاند
تا درین خرقه ایم از کس ما / هم نرنجیم و هم نرنجانیم
سیبی و دو آینه
از فصل پایانی (شمس و مولانا)
Profile Image for Hesam Zaka Khosravi.
29 reviews3 followers
Read
January 14, 2025
«سیبیّ و دو آینه؛ در مقامات و مناقب عارفان فَرَه‌مند»
از آن کتاب‌هاست که همیشه می‌شود مزه مزه‌اش کرد، به هر زمانی و به هر حالی. معرفت چیست جز شناخت؟ و این شناخت یعنی همه چیز. چه چیز بهتر از این که به وقت رفتن سبک باشی مثل یک پر؟
به نظرم پیش از هر چیز این کتاب وقتی‌که دچار رنج جمع شدی تو رو به آرامش می‌رسونه. گوشزد می‌کنه که با جمع باش اما نه در جمع. و یادآور می‌شود لذتی بالاتر از سر به کار بودن و دل با یار بودن نیست.
آنقدر کلمات روان و وسیعی دارد که دوست دارم تک‌تک‌شان را در این‌جا بنویسم اما به گزیده‌ای قناعت می‌کنم.

یکم
بِشْر بن الحارِثْ در جایی می‌گوید سخت‌ترین کارها سه چیز است: به وقت دست‌تنگی سخاوت کردن، وَرَعْ اندر خلوت و سخن حق گفتن پیش کسی که از او ترس و امید داری.

دوم
و گفت (جُنیْد بغدادی): محبت امانت خداست. هر محبت که به غرض بُوَد چون غرض برخیزد محبت برخیزد.

سوم
مَلک‌الموتْ بر رابعه عَدَوی رسید. رابعه گفت: تو کیستی؟ گفت: من هادم‌اللَّذاتم (نابودکننده خوشی‌ها)، موتم‌الاطفالم (میراننده کودکان)، مرمّل الازواجم (به ماتم نشاننده همسران). رابعه گفت: ای جوانمرد چرا از خود همه‌ی خصلت‌های بد نشان می‌دهی و از آن خصلت‌های نیک هیچ نگویی! گفت آن چیست؟ رابعه گفت: و أَنت موصل الحَبیبْ الی الحَبیبْ (و تو بازرساننده دوستی به دوست).
Displaying 1 - 9 of 9 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.