Jump to ratings and reviews
Rate this book

سری که درد... می‌کند

Rate this book
مجموعه داستان سری که درد … می‌کند اثر سید مهدی شجاعی متشکل از ۸ داستان است که به تصرح خود نویسنده در مقدمه «داستان‌های این مجموعه هر کدام حال و هوای خودش را دارد» و نویسنده امید دارد که داستان‌ها به جای ارتباط با یکدیگر بتوانند با مخاطب رابطه برقرار کنند.

174 pages, Paperback

First published January 1, 2008

22 people want to read

About the author

سیدمهدی شجاعی

110 books332 followers
سیدمهدی شجاعی در شهریور ماه سال ۱۳۳۹ در تهران به دنیا آمد. در سال ۱۳۵۶ پس از اخذ دیپلم ریاضی، به دانشکده هنرهای دراماتیک وارد شد و در رشته ادبیات دراماتیک به ادامه تحصیل پرداخت. هم‌زمان، به دانشکده حقوق دانشگاه تهران رفت و پس از چند سال تحصیل در رشته علوم سیاسی، پیش از اخذ مدرک کارشناسی، آن‌را رها کرد و به‌طور جدی کار نوشتن را در قالب‌های مختلف ادبی ادامه داد.

حوالی سال‌های ۵۸ و ۵۹ یعنی حدود ۲۰ سالگی، اولین آثار او چه در مطبوعات و چه در قالب کتاب منتشر شدند.

حدود هشت سال مسؤولیت صفحه‌های فرهنگی و هنری روزنامه جمهوری اسلامی و سردبیری ماهنامه صحیفه را به عهده داشت. سال‌های متمادی مسؤولیت سردبیری مجله رشد جوان را برعهده داشت و هم‌زمان در سمت مدیر انتشارات برگ به انتشار حدود ۳۰۰ کتاب از نویسندگان و هنرمندان و محققان کشور همت
گماشت.

شجاعی سردبیر و مدیر مسوول ماهنامهٔ نیستان بود. که از سال ۱۳۷۴ تا ۱۳۷۷ منتشر شد. داستان کوتاهی که با عنوان «پارک دانشجو» در شمارهٔ ۱۲ مجلهٔ نیستان به چاپ رساند، مشکلات قانونی‌ای از سوی دانشگاه آزاد اسلامی برای وی و مجله‌اش بوجود آورد. همچنین پس از چاپ سلسله مطالبی طنز در نقد مکاتب فمنیستی، علی رغم شکایت دادستان وقت (اقای رازینی) و تبرئه ایشان، در اعتراض به شرایط موجود، خود از انتشار نیستان خودداری کرد.

مسؤولیت داوری چند دوره از جشنواره فیلم فجر، جشنواره تئاتر فجر، جشنواره بین‌المللی فیلم کودک و نوجوان و جشنواره مطبوعات از فعالیت‌های هنری و فرهنگی او طی سال‌های ۶۵ تا ۷۵ به‌شمار می‌روند.

اگرچه رشته تحصیلی‌اش ادبیات نمایشی بوده و چند نمایش‌نامه هم به دست چاپ سپرده، اما بیش‌تر بر روی داستان‌نویسی متمرکز شده و مجموعه‌هایی از داستان‌های کوتاه و بلند مانند «سانتاماریا» و «غیر قابل چاپ» را منتشر کرده است.

از دیگر آثار هنری سید مهدی شجاعی، قطعه‌های ادبی اوست که در قالب چند کتاب به بازار نشر روانه شده‌اند.

فیلم‌نامه‌های «بدوک»، «دیروز بارانی» و «پدر» کارهای سینمایی مشترک او با مجید مجیدی هستند و فیلم‌نامه «چشم خفاش» و «قلعه دبا» کارهای سینمایی مشترک او با بهزاد بهزادپور. از دیگر فیلم‌نامه‌های سیدمهدی شجاعی، می‌توان به «کمین» و «آخرین آبادی» اشاره کرد که توسط کانون پرورش فکری کودکان ساخته شده‌اند.

هم‌چنین کتاب‌های «کشتی پهلو گرفته»، «پدر، عشق و پسر»، «آفتاب در حجاب»، «از دیار حبیب»، «شکوای سبز»، «خدا کند تو بیایی» و «دست دعا، چشم امید» حاصل تجربه‌های او در زمینه ادبیات مذهبی هستند.

به صورت جدی و مستمر نیز به ادبیات کودک و نوجوان اشتغل دارد.

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
4 (5%)
4 stars
16 (22%)
3 stars
27 (38%)
2 stars
14 (20%)
1 star
9 (12%)
Displaying 1 - 7 of 7 reviews
Profile Image for Peyman.
34 reviews3 followers
July 14, 2013
شامل هشت داستان است که اولی٬ سومی٬ پنجمی و هشتمی تم اصلی شان “حل مشکلات با خواب دیدن ائمه” است؛ مانند “جور کردن عرق توسط امام رضا (ع) با یک واسطه برای یک زائر لاط” ؛ “تامین هزینه های زیارتی زوج جوانی که کیفشان در مشهد دزدیده شده با یک خواب” ؛ “پیداشدن وکیل سید برای جوانی که جهت جلوگیری از تعرض سه رفیقش به دختری سادات مجبور به کشتن آنها شده٬ تنها با یک خواب” و...

چهار داستان دیگر این مجموعه دارای موضوعاتی اجتماعی است. داستان دزدیده شدن تیرهای چراغ برق شهرک و عادات عجیب و بچه گانه رییس و معاونان تا نگهبانان شهرک (با نام قصهء وَقِصْ...) برایم جذابتر از بقیه شان بود.
Profile Image for Faezeh.
195 reviews18 followers
May 3, 2019
خوندنش رو توصیه می کنم فقط یکی از داستاناشو دوست نداشتم
بقیه اش عالی بود
10 reviews
Read
September 18, 2020
چه خطاهای بزرگی که کوچک جلوه میکنند!
چه خوبی های ساده ای که بزرگتر از آنچه جلوه کرده اند هستند!
Profile Image for ZaRi.
2,316 reviews876 followers
Read
September 9, 2015
بعضی از آدم ها سعی می کنند که دزدی را کار زشت و ناپسند ی جلوه دهند.البته کاش فقط سعی می کردند.عده ای واقعا باورشان شده که امرار معاش از طریق دزدی کاری نا شایست است.نگاه این قبیل آدم ها به یک دزد یا سارق،شبیه نگاه به یک فرد خلافکار است.این ها حتی نسبت به رشوه و اختلاس هم نظر مثبتی ندارند.و اگر زمانی در معرض دادو ستد رشوه یا انجام اختلاس قرار بگیرند،به انحاء مختلف سعی می کنند که اسم دیگری روی آن بگذارند و شانه از زیر بار مسئولیت خالی کنند،از ترس این که مبادا مورد سرزنش دیگران واقع شوند یا وجدان درد بگیرند.البته همه ی این افراد هم مقصر نیستند یا الزاما سوءنیت ندارند.جوّ جامعه و افکار عمومی به قدری مسموم شده که همه ی مردم به راحتی نمی توانند درست و غلط،و حق و ناحق را از هم تشخیص بدهند.
Displaying 1 - 7 of 7 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.