Jump to ratings and reviews
Rate this book

ماه به روايت آه

Rate this book
"ماه به روایت آه" عنوان تازه ترین اثر منتشر شده ی ابوالفضل زرویی نصرآباد و روایت او از زندگانی و شخصیت حضرت ابوالفضل العباس(ع) – ماه بنی هاشم – است. نویسنده در این کتاب کوشیده تا از زبان دوازده راوی ، ناگفته هایی از قبل و بعد از شهادت پرچمدار کربلا را با امانتداری ، پایبندی به مستندات تاریخی و روایی و پرهیز از اغراق ، روایت کند. بر خلاف انتظار ، در کتاب به شکل و شیوه ی شهادت حضرت ابوالفضل(ع) اشاره ای نشده و نویسنده عمده ی همت خود را صرف بازگویی و رازگشایی از اموری کرده که با وجود جذابیت برای مخاطب ، متاسفانه کمتر بدانها پرداخته شده است ؛ اموری همچون خانواده ی مادری ، کودکی ، ازدواج ، فرزندان ، برادران ، حیطه ی دانش و معرفت و جایگاه آن حضرت در میان اهل بیت و مسلمانان آن روزگار. از دیگر جذابیتهای این کتاب ، ذکر تاریخ شمسی تمامی رخدادهاست که خواننده ی فارسی زبان را با زمان وقوع حوادث در روز و ماه و سال هجری شمسی آن وقایع آشنا می کند. زرویی در نگارش این دوازده روایت ، با تکیه بر منابع دست اول تاریخی و مطالعه و فیش برداری از قریب شصت کتاب ،ضمن رعایت ایجاز ، پرهیز از اطناب و نگاه احساسی ، متنی خواندنی و قابل اعتماد و استناد فراهم آورده است؛ متنی که در عین سادگی ساختار ادبی محکم و قابل تاملی دارد. به جز یک راوی (زید بازرگان) تمام راویان کتاب (مسلم بن عقیل ، فاطمه کلابیه ، حضرت زینب ، امام حسین علیه السلام ، ام کلثوم ، لبابه ، عبدالله بن ابی محلّ ، کزمان ، شبث بن ربعی ، سرجون و عبیدالله بن عباس) شخصیتهای واقعی اند.

192 pages, Paperback

First published January 1, 2013

8 people are currently reading
204 people want to read

About the author

ابوالفضل زرویی نصرآباد؛ شاعر، پژوهشگر و طنزپرداز
متولد ۱۵ اردیبهشت ۱۳۴۸ تهران
کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی
آغاز به کار مطبوعاتی و فرهنگی از سال ۱۳۶۸
این طنزپرداز بزرگ ایرانی، دهم آذر ۱۳۹۷ دارفانی را وداع گفت.

همکاری با نشریات: گل آقا، همشهری، جام جم، ایرانیان، انتخاب، زن، مهر، کیهان ورزشی، بانو، جستجو، عروس، تماشاگران و…

اسامی مستعار: ملانصرالدین، چغندر میرزا، ننه قمر، کلثوم ننه، آمیز ممتقی، میرزا یحیی، عبدل، …

(توضیح: نامبرده، پای بعضی نوشته‌هایش در همشهری از اثر انگشت نیز استفاده کرده است.)

آثار منتشر شده:
تذکرة المقامات
افسانه‌های امروزی
وقایع نامه طنز ایران (کار مشترک او و خانم فریبا فرشادمهر)
کتاب گویای با معرفت‌های عالم (اولین آلبوم صوتی شعر طنز)
رفوزه‌ها (مجموعه شعر طنز)
حدیث قند (مجموعه مقالات طنزپژوهی)
غلاغه به خونه ش نرسید (مجموعه افسانه‌های طنزآمیز)
«ماه به روایت آه» رمانی براساس زندگی حضرت ابوالفضل (ع)

آثار در دست چاپ:
خاطرات سر پروفسور حسنعلی خان مستوفی

کتاب مستطاب خر پژوهی

مشاغل:
- معاون سردبیر و عضو هیأت تحریریه هفته نامهٔ گل آقا از بدو انتشار (۱۳۶۹)
-سردبیر ماهنامهٔ گل آقا از بدو انتشار به مدت یک سال (۷۱-۱۳۷۰)
-دبیر اجرایی سالنامه گل آقا (۷۶-۱۳۷۳)
-دبیر سرویس طنز روزنامهٔ همشهری از بدو انتشار به مدت یک سال (۷۲-۱۳۷۱)
-پایه گذار و مدیر دفتر طنز حوزه هنری (۱۳۷۸ تا۱۳۸۳)
-همکاری با سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران (از سال ۱۳۸۰)
-تدریس در دانشگاه آزاد اسلامی (از سال ۱۳۸۵)

سایر فعالیت ها:
-بنیان گذار نخستین شب شعر طنز در ایران با عنوان «در حلقه رندان» (۱۳۸۰)
-بنیان گذار و دبیر نخستین جشنوارهٔ طنز دانشجویان سراسر کشور (۱۳۷۹)
-بنیان گذار نخستین شب نثر طنز ایران «شب خلوت» (۱۳۸۱)
-بنیان گذار و دبیر نخستین جشنوارهٔ بین المللی طنز ایران (۱۳۸۲)
-طراحی و افتتاح شب‌های شعر طنز در بیش از ۱۰ استان کشور
-داوری ادوار مختلف جشنواره‌های مطبوعات، جشنواره‌های متعدد دانشجویی و عضویت در شورای برنامه ریزی و داوری جشنواره‌های طنز تهران، شعر محلی و طنز کرمان و…
-برگزاری کارگاه‌ها و سمینارهای متعدد در دانشگاه‌های سراسر کشور و ایراد سخنرانی در مراکز فرهنگی و هنری با موضوعات گوناگون و مرتبط با طنز.
-برگزاری نشست‌های تخصصی بازخوانی متون کلاسیک طنز در کانون ادبیات ایران (از آغاز سال ۱۳۸۸)
-برندهٔ لوح افتخار و سرو بلورین نخستین جشنواره شعر فجر به عنوان برترین شاعر طنزسرای پس از انقلاب اسلامی (این سرو بلورین در مراسم سالگرد در گذشت زنده یاد کیومرث صابری فومنی(گل آقا) به نشان قدردانی تقدیم مزار این بزرگمرد گردید)
-دریافت لوح تقدیر و سرو بلورین از سومین جشنواره شعر فجر (سی امین سالگرد پیروزی انقلاب) در رشته شعر طنز.
-طراحی و نگارش برنامه‌های متعدد رادیویی و تلویزیونی (از سال ۱۳۷۷)

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
132 (56%)
4 stars
70 (30%)
3 stars
27 (11%)
2 stars
4 (1%)
1 star
0 (0%)
Displaying 1 - 30 of 68 reviews
Profile Image for Mohy_p.
274 reviews120 followers
January 28, 2021
بعد از آخرین کتابی که از آقای شجاعی خوندم فهمیدم بیشتر از اینکه نیاز داشته باشم کتابی با نثر ادبی قوی درباره عاشورا بخونم دوست دارم کتابی بخونم که اطلاعاتم و کامل تر کنم
وقتی تو ریویو های اینستا خوندم که کتاب "ماه به روایت آه" پشتوانه تحقیقاتی داره مشتاق شدم کتاب و بخونم

و چقد عالی بود و کیف کردم

کتاب برای من پر بود از اطلاعات جدید درباره عاشورا و یا اتفاقات فرعی مرتبط با عاشورا

تنها چیزی که کتاب کم داشت منابع نوشته شده برای روایات داخل کتاب بود تا مجبور نشه خواننده بررسی کنه که درسته یا نه
Profile Image for حسام آبنوس.
429 reviews332 followers
August 31, 2020
این نثر است

ابوالفضل زرویی‌نصرآباد؛ نامی که حالا باید یک پیشوند «مرحوم» هم به ابتدای آن اضافه کنیم و اینطور بخوانیمش: «مرحوم ابوالفضل زرویی‌نصرآباد». اما همین که نام این مرحوم به زبان می‌آید هر شنونده‌ای (البته هر شنونده‌ای هم که نه، چون مگر اهالی فرهنگ و هنر به‌خصوص ادبیات در میان مردم چقدر شناخته‌شده هستند) یاد وجه طنز شخصیت ادبی او می‌افتد. شخصیتی که با اشعار طنزش سال‌ها خاطرات خنده‌دار و البته تلنگرآمیزی برای‌مان ساخت. او طنز را نه ابزاری برای تسویه‌حساب سیاسی، بلکه به روشی برای بیدار شدن جامعه در برابر اتفاقات دور و برشان تبدیل کرد. با این حال اگر گاهی گزنده سرود (که ویژگی طنز همین گزندگی و غیرخنثی بودن است، البته با رعایت ادب و احترام) اما همان هم خنده به لب‌ها آورد ولی با خداحافظی تلخی که داشت همه را حسابی گریاند. اما بهانه این یادداشت نوشتن از زرویی و وجوه طنزآمیز ادبیات او نیست، بلکه او آثاری هم دارد که کاملا مخاطب ناآشنا با خود را غافلگیر می‌کند. اگر به کسی بگوییم او نثری جدی با درونمایه مذهبی دارد شاید آنهایی که مرحوم زرویی‌نصرآباد را نمی‌شناسند، باور نکنند که از آن طبع شوخ و طناز، چنین نثر لطیف و روانی جوشیده باشد. باید از نخستین ‌مواجهه خودم با کتاب «ماه به روایت آه» حرف بزنم. مگر می‌شود با متنی مواجه نشد و از آن حرف زد. البته که شدنی است ولی در هر صورت کار ساده‌ای نیست. من هم ابتدا یکی از آنهایی بودم که وقتی شنیدم مرحوم زرویی‌نصرآباد نثر مذهبی دارد باورم نشد، چون تصویر من از زرویی‌نصرآباد (اصلا در زبان نمی‌چرخد بگوییم «مرحوم» زرویی‌نصرآباد) به کتاب «اصل مطلب» بازمی‌گردد که اشعار طنز او در روزنامه همشهری را شامل می‌شد؛ اشعاری که بارها و بارها خواندم و برخی را با صدای بلند برای نزدیکان قرائت کردم. برای همین بود وقتی با کتاب «ماه به روایت آه» روبه‌رو شدم چشمانم را مالیدم که اگر خواب می‌بینم بیدار شوم اما وقتی دیدم بیدارم و خبری از رویا نیست، باور کردم که قرار است با نثری از «ملانصرالدین» روزگارمان روبه‌رو باشم که می‌خواهد از حضرت عباس بن علی(ع) حرف بزند. عادت کرده‌ام حین خواندن قضاوتی نکنم و چند مرتبه‌ای که حین خواندن، متنی را قضاوت کردم بعدا پشیمان شدم. دو زانو در برابر نثر صیقل خورده زرویی‌نصرآباد نشستم. هم نثر خاصیتی داشت که خواننده را به ادب وا می‌داشت و هم شخصیتی که نثر برای توصیف او به خدمت گرفته شده بود، مظهر ادب بود و بی‌ادبی در برابرش کمال دنائت و پستی. زرویی که دیگر چند روزی است در میان ما نیست، در این کتاب حق مطلب را ادا کرده بود، ادای دینی به صاحب نام خویش که در وصف نگنجد یا قلم چون من، یارای توصیف نثر و شخصیتی مانند زرویی‌نصرآباد را ندارد. روایتی ملموس از ماه بنی‌هاشم با ظرفیت‌های نثر فارسی، اتفاقی است که در «ماه به روایت آه» خواننده با آن روبه‌رو شده است؛ موضوعی که در میان نویسندگان یا به آن توجه نشده یا اگر بخواهیم مثال بزنیم جز معدود آثاری که برخی قوام و قدرت لازم را برای بیان جایگاه رفیع خاندان وحی ندارند، اثر دیگری در میان نیست. شاید پیش از زرویی‌نصرآباد تنها سیدمهدی شجاعی باشد که از ظرفیت‌های نثر فارسی و ظرافت‌های آن برای توصیف خاندان رسالت‌مآب سود برده است. ابوالفضل زرویی‌نصرآباد به مخاطب خود نشان داده که هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. او که به طنازی شهره است در برابر برادر باوفای سیدالشهدا(ع) ادب پیشه کرده و با نثری فاخر و سالم به روایت ماه دست زده است. او در کتابش پا را از حدود و خطوط قرمز فراتر نگذاشته و همواره مسیر ادب پیموده تا اثری به قدر بضاعتش در توصیف مقام رفیع سقای دشت کربلا خلق کند. خلق اثر دینی همواره یکی از موضوعات پرمناقشه در میان اهل ادب بوده و میان طیف‌ها و جریان‌های مختلف ادبی موضوعی بوده که بارها بر سر آن به مجادله برخاسته‌اند. زرویی‌نصرآباد در «ماه به روایت آه» تلاش کرده نه به ورطه غلو افتاده و نه درصدد تخفیف جایگاه اولیای دین باشد. این نویسنده کوشش کرده روایتی از حضرت عباس(ع) را با به خدمت گرفتن نثری پخته به خواننده ارائه کند تا پس از پایان کتاب علاوه بر اینکه لذت رویارو شدن با نثر فارسی برایش فراهم شده، تصویری ارادتمندانه توام با عقلانیت از شخصیت کتاب در ذهن خواننده نقش ببندد. یکی از نکاتی که در روایت‌های دینی دیده می‌شود این است که ما کمتر راوی دشمن داریم. احتمالا در مرور تاریخ با روایت‌هایی که دشمنان اهل بیت(ع) راوی آنها هستند روبه‌رو شویم که به جایگاه، مقام و منزلت این خاندان اشاره می‌کنند اما این روایت در میان عامه رواج ندارند اما زرویی در این کتاب تلاش کرده تصویری از قمربنی هاشم(ع) از زبان دشمن را نیز به نمایش دربیاورد که نشان از توانایی او در خلق چنین روایتی دارد؛ روایتی که در آن خواننده از زاویه دشمن شاهد تصویر مروی است و این ابتکاری خلاقانه و البته هنرمندانه است که در نثر زرویی‌نصرآباد می‌توان آن را به تماشا نشست. پایبند بودن به منابع و استنادات تاریخ یکی دیگر از وجوه این کتاب است. زرویی‌نصرآباد در توصیف شخصیت علمدار کربلا نه‌تنها عاطفه و خلاقیت را به کار بسته تا اثری متفاوت عرضه کند، بلکه تلاش خود را صرف کرده تا از چارچوب مستندات تاریخی نیز پا را فراتر نگذارد تا خدشه‌ای به شخصیت اصیل کتابش وارد نشود؛ 12 روایتی که خواننده را با خود به روزگار پیش از کربلا می‌برد و تلاش می‌کند او را در رویارو شدن با شخصیت درخشان حضرت عباس(ع) عمق ببخشد. زرویی‌نصرآباد در «ماه به روایت آه» همت خود را صرف این کرده که بدون اغراق و زیاده‌گویی تصویری از قمر بنی هاشم(ع) را به خواننده نشان دهد. نکته‌ای که همین جا باید به آن اشاره شود این است که با وجود ارادت وصف‌نشدنی ایرانیان به مقام عباس بن علی(ع) اما غیر از این کتاب و یکی دو مورد دیگر، اثری درخور این جایگاه، در سابقه ذهنی خوانندگان نثر فارسی دیده نمی‌شود و خب زرویی‌نصرآباد با «ماه به روایت آه» توانسته این افتخار را نصیب خود کند که یکی از انگشت‌شمار راویان تمثال حضرت ابوالفضل العباس(ع) در نثر فارسی باشد، آن هم روایتی قابل استناد که از ظرفیت‌های نثر فارسی بهره برده و خواننده را در یک تجربه فوق‌العاده از خوانش نثر متقن فارسی شریک می‌کند. با مرور کارنامه مرحوم ابوالفضل زرویی‌نصرآباد علاوه بر اینکه قالب‌های نثر و نظم به چشم می‌آید که این موضوع، خواننده هوشمند را یاد سعدی شیرازی می‌اندازد، تنوع مضمون نیز چشمگیر است که این رنگین‌کمان مضامین نشان‌دهنده افق‌های گسترده در ذهن و زبان این ادیب است، که 2 ساحت طنز و غیرطنز را در کارنامه خود جای داده و در هر دو نیز در بالاترین سطح قرار دارد. این توانایی در میان اهالی ادبیات اگر هم موجود باشد کمتر خودنمایی می‌کند که هم در نثر و هم در نظم دست به طبع‌آزمایی بزنند و در واقع یکی را که در آن چیره‌دست‌تر هستند علنی می‌کنند و دیگری را با خود به خلوت می‌برند، ولی ابوالفضل زرویی‌نصرآباد هر دو را به جلوت آورده و در معرض قضاوت و داوری مخاطب قرار داده است. به اذعان داوران منصف و البته صاحب صلاحیت داوری، او در هر دو زمینه نه‌تنها موفق است، بلکه معیارهای یک اثر برجسته و البته برگزیده را دارد. «ماه به روایت آه» اثر متفاوت ابوالفضل زرویی‌نصرآباد را که در ۱۹۶ صفحه نگارش یافته، نشر کتاب نیستان منتشر کرده است. شاید باید این متن و متن‌های مشابه آن در روزگاری که مرحوم زرویی‌نصرآباد در قید حیات بود نوشته می‌شد تا هم بداند آثارش چه تاثیری بر ذهن و زبان مخاطبان گذاشته و هم اینکه انگیزه تولید نمونه‌های موفق دیگری پیدا کند. هرچند هیچ‌کسی گمان نمی‌کرد که زرویی‌نصرآباد در جرگه کسانی باشد که زیر پنجاه سال دنیا را برای اهل دنیا می‌گذارد و به دیار باقی می‌شتابد.
Profile Image for amin akbari.
314 reviews162 followers
September 8, 2019
description

به نام او

خیلی بعد از تحریر: دریغ و درد که از این به بعد باید پیشوند مرحوم را به نام عزیز ابوالفضل زرویی نصرآباد اضافه کنیم

زرویی نصرآباد همواره سعدی را به عنوان محبوبترین شخصیت ادبی خود معرفی میکرد
نشان این علاقه در جای جایِ شعر او به وضوح قابل مشاهده است. از طنز و نثر زلال و روان زرویی که بگذریم ویژگی دیگری از کارنامه ادبی زرویی که ما را به یاد شیخ اجل می‌اندازد. تبحر زرویی در دو حوزه شعر و نثر است. زرویی از معدود ادیبانی‌ست که در این دو حوزه آثار خوب و قابل قبولی دارد.
نکته دیگر در مورد این شاعر-نویسنده معاصر این است که با وجود اینکه به عنوان طنزپرداز شناخته می‌شود و الحق هم جز اقران این حوزه در ادبیات معاصر است. هم در شعر و هم در داستان آثار غیر طنز بسیار خوبی دارد.
ماه به روایت آه نیز یکی از این مجموعه‌های غیر طنز زرویی است که اثر خوب و تحسین برانگیزی در ادبیات عاشورایی به حساب می‌آید. در آخرعلاوه بر بخشی از کتاب، قصیده‌ی زیبایی از ایشان در وصف حضرت ابوالفضل العباس (ع) را با هم بخوانیم

«کجاست برادرم؟ کجاست یاورم؟ کجاست عباس؟
امروز پیش از همه، اجازه نبرد خواستی. گفتم: عباسم! إِذَا مَضَيْتَ تَفَرَّقَ عَسْكَرِي... اگر از دستم بروی، سپاهم از هم می‌گسلد.
نورچشمم علی‌اکبر، یادگار برادرم قاسم، تمام یاران، برادران، برادرزادگان و خواهرزادگانمان را پیش تو فرستادم. عزیزترینم! تا تو بودی امید و رغبت و انگیزه حیات هم بود... آنگاه که همه رفتند با چشمانی اشکبار و لحنی ملتمسانه آمدی که: «��ولای من! به خدا که جگرم از داغ رفتگان می‌سوزد و زندگی را بی‌اینان خوش نمی‌دارم. آقای غریب و بی‌کسم، بگذار بجنگم!» بگذارم بجنگی؟ تو آخرین امید و عزیزترین کس حسینی. تو ماه خاندان بنی‌هاشمی. تو جگربند و تکیه‌گاه منی. اگر گزندی به وجود نازنینت برسد چه؟ اگر زنان و اطفال خیمه‌گاه خبردار شوند که به تو چشم زخمی رسیده، بند دل و رشته امیدشان پاره می‌شود... نه برادرم، نه امیدم، نه... جنگ نه، اما کودکان تشنه‌اند. اگر می‌توانی، تنها قدری آب... آه، آه، آه...عباسم! آیا در خوابی که امید بیداریت را داشته باشم. بر من دشوار است که تو را به زمین تفته غرقه به خون بنگرم.
اَلآن ��ِنکَسَرَ ظَهری ،وَ قَلّت حِیلتی وَ شَمَّت بی عَدوّی.
حال، کمرم شکست و رشته تدبیرم گسست و دشمنم به زبان شماتت در بست...»
و اما قصیده:

شراره می‌کشدم آتش از قلم در دست
بگو چگونه توان برد سوی دفتر دست؟

قلم که عود نبود، آخر این چه خاصیتی است
که با نوشتن نامت شود معطر دست؟

حدیث حُسن تو را نور می‌برد بر دوش
شکوه نام تو را حور می‌برد بر دست

چنین به آب زدن، امتحان غیرت بود
وگرنه بود شما را به آب کوثر دست

چو دست برد به تیغ، آسمانیان گفتند:
به ذوالفقار مگر برده است حیدر دست؟

برای آن‌که بیفتد به کار یار، گره
طناب شد فلک و دشت شد سراسر دست

چو فتنه موج زد از هر کران و راهش بست
شد اسب، کشتی و آن دشت، بَحر و لنگر دست

بریده باد دو دستی که با امید امان
به روز واقعه بردارد از برادر دست

فرشته گفت: بینداز دست و دوست بگیر
چنین معامله‌ای داده است کم‌تر دست

صنوبری تو و سروی، به دست حاجت نیست
نزیبد آخر بر قامت صنوبر دست

چو شیر، طعمه به دندان گرفت و دست افتاد
به حمل طعمه نیاید به کار، دیگر دست

گرفت تا که به دندان، ابوالفضایل مشک
به اتفاق به دندان گرفت لشکر دست

هوای ماندن و بردن به خیمه، آبِ زلال
اگر نداشت، چه اندیشه داشت در سر، دست؟

مگر نیامدنِ دست از خجالت بود
که تر نشد لب اطفال خیل و شد تر، دست

به خون چو جعفر طیار بال و پر می‌زد
شنیده بود: شود بال، روز محشر، دست

حکایت تو به ام‌البنین که خواهد گفت
وزین حدیث، چه حالی دهد به مادر دست؟

به همدلی، همه کس دست می‌دهد اول
فدای همت مردی که داد آخر دست

در آن سموم خزان آن‌قدر عجیب نبود
که از وجود گلی چون تو گشت پرپر دست

به پای‌بوس تو آیم به سر، به گوشه‌ی چشم
جواز طوف و زیارت دهد مرا گر دست

نه احتمال صبوری دهد پیاپی پای
نه افتخار زیارت دهد مکرر دست

***
به حکم شاه دل ای خواجه، خشت جان بگذار
ز پیک یار چه سرباز می‌زنی هر دست؟

به دوست هر چه دهد، اهل دل نگیرد باز
حریف عشق چنین می‌دهد به دلبر دست
Profile Image for Leila.
206 reviews77 followers
February 25, 2023
زرویی نصرآباد در این کتاب به روایت زندگی و شخصیت ماه بنی هاشم-حضرت ابوالفضل العباس(ع)- پرداخته از زبان دوازده راوی. راویانی که برخی از آنان را می‌شناسیم مانند مسلم‌بن عقیل، فاطمه کلابیه-ام‌البنین(س)- و امام حسین(ع) تا دیگرانی که کمتر اسمشان به گوشمان خورده به نقل ناگفته‌هایی از قبل و بعد شهادت علمدار کربلا با امانتداری و پایبندی به مستندات تاریخی و روایی و پرهیز از اغراق می‌پردازد. ناگفته نماند همه‌ی این افراد بغیر از "زید بازرگان" شخصیت‌های واقعی در تاریخ هستند.
آنچه بیشتر قابل توجه است این است که نویسنده بیشتر از آنکه به عاشورا و نحوه‌ی شهادت حضرت ابوالفضل(ع) بپردازد به بازگویی اموری پرداخته که در عین جذابیت برای مخاطب کمتر به آن پرداخته شده است. اموری همچون خانواده‌ی مادری، کودکی، ازدواج ، فرزندان و حیطه‌ی معرفت و جایگاه آن حضرت در میان اهل بیت و مسلمانان آن روزگار.

نویسنده در این دوازده روایت از حدود شصت منبع دست اول تاریخی بهره برده و ضمن رعایت ایجاز و پرهیز از زیاده‌گویی و نگاه احساسی، متنی خواندنی و قابل اعتماد و استناد فراهم آورده است؛ متنی که در عین سادگی، ساختار ادبی محکم و قابل تاملی دارد.

بخشی از کتاب:
▪️به چهره‌ی آرام و متین برادرم عباس چشم می‌دوزم که با آن چشمان درشت نیم‌باز، با لبخندی تلخ به آسمان می‌نگرد، به یاد جملاتی می‌افتم که برادرم حسین، پس از شهادت عباس ، با بغضی تلخ و سنگین بر زبان آورد: " عباس جان، برادرم، چشمانی که دیشب از بیم رویارویی با تو، رنگ خواب و آرامش ندید، امشب آسوده خواهند خفت، امّا آنانکه شب پیش در پناه امن حضور تو آرمیدند، امشب در نبود تو، رنگ خواب و آرامش نخواهند دید".

▪️چه زیبا بود دمیدن ماه بنی هاشم، میان برآمدن دو خورشید ولایت و امامت...

۰۱/۳/۸
Profile Image for Zari.Books.
245 reviews20 followers
August 10, 2024
روایت هایی کوتاه با راویانی که خودی و ناخودی هستند از ماه چهاردهم بنی هاشم:)
قلم نویسنده آنقدر زیبا و ملموس است که گویی راویان در کنار تو نشسته اند و آن وقایع را بازگو می کنند
و کتاب شیرین است(در عین تلخی).مانند شیرینی ای که دلت نمی خواهد تمام شود و دوس داری هر روز تکه ای از آن را در دهان بگذاری و مزه مزه کنی و از حلاوت آن سر ذوق بیایی
Profile Image for Amirmahna.
173 reviews48 followers
December 3, 2018
اطلاعاتی که کتاب از حضرت عباس (و به تبعش از ائمه) به دست می‌دهد، بی‌نظیر است
واقعاً معلوم است که جناب زوریی چه تحقیق پُر و پیمانی برای کتاب داشته
*
در قیاس با کتاب‌های قدیمی سیدمهدی شجاعی
اگر نثر سیدمهدی را 10 فرض کنیم؛ نثر استاد زوریی 8 است
اگر داستان پردازی سیدمهدی را 10 بگیریم؛ داستان‌سرای استاد زوریی 6 است
و اگر اطلاعات دست اولی که کتاب سیدمهدی شجاعی به خواننده می‌دهد را 10 بگیریم، استاد زوریی 15 هستند
Profile Image for Amir Hosein  PKZ.
59 reviews16 followers
September 2, 2020
عباس پروانه ای نیست که ببینی و از یادش ببری. او را از زیبایی و تابناکی به ماه تشبیه می‌کنند، ماه بنی‌هاشم. می‌دانی چرا؟ چون مثل ماه از خورشید وجود حسین، نور و گرما می گیرد و دورش می گردد. نمی شود چشم در چشم خورشید دوخت و راز دل گفت. اما ماه، ماه واسطه راز و نیاز است.
...............

آه ای زینب، زینبِ ستم دیده و بلا کشیده، مگر خمیره تو را به خاکِ رنج و محنت و اشکِ داغ و مصیبت سرشته اند؟ آلام و مصائب، راه خانه تو را خوب می‌شناسند. چگونه است که از پسِ یک عمر همسایگی و هم خانگی با درد و محنت و داغ و مصیبت، هنوز به آن خو نکرده‌ای؟ آدمی از پس یک بار عاشقی، حتی اگر هزار بار دیگر عاشق شود، تپش عاشقانه قلبش را می‌شناسد و از همان بار اول به آن نشانه خو می کند اما مصیبت در هر نوبت، خنجر گداخته خود را در بخش تازه‌ای از دل و روح آدمی فرو می‌برد که تا پیش از این، درد طاقت سوزِ آن را تجربه نکرده است.
................

میدانی برای آنکه بدرفتاری هایشان را با ما توجیه کنند، چه می گویند؟ می گویند: «این خفت و خواری حق شماست. شما بازماندگان و وارثان قـتّال العرب، علی بن ابیطالبید.» می گویند: حتی سپاه ایران و روم در جریان فتوحات اسلامی، به اندازه پدر شما از اعراب نکشته اند. پدرم کشنده عرب است چون بر خلاف شیوه خلفا، به جای کشورگشایی و تاراج اصفهان و ری و آذربایجان و خراسان و به اسارت بردن دخترکان ایران و روم، در نبرد با ناکثین و قاسطین و مارقین، تیغ در میان اعراب زیاد خواه و مدعی قداست نهاده است.
بگذار سالها و قرنها بگذرد. آنگاه درخواهند یافت که کسانی را که اینان موالی و آزادشدگان خود می‌خوانند، به کیش خلفای ایشان خواهند گروید یا به طریقت و آیین قتّال العرب. و فرق است میان آنان که فاتح آب و گِل اند با آنکه فاتح جان و دل است.
................


دوازده روایت خواندنی که از دوازده راوی متفاوت نقل می شود. در میان بعضی از سطور محبت و اشک موج میزند و میان بعضی هم تحسین و اعجاب، اما آنچه کتاب را خاص می کند، اطلاعات تاریخی جالبی ( احتمالا بیشترشان را نمی دانید) است که تاریخ را قابل لمس تر می کند. در واقع کتاب، تلفیقی است از روضه و نقل های تاریخی عبرت انگیز.

99/6/11
Profile Image for amin akbari.
314 reviews162 followers
September 14, 2017
description

هوالحق

زرویی نصرآباد همواره سعدی را به عنوان محبوبترین شخصیت ادبی خود معرفی میکند
نشان این علاقه در جای جایِ شعر او به وضوح قابل مشاهده است. از طنز و نثر سره و روان زرویی که بگذریم ویژگی دیگری از کارنامه ادبی زرویی که ما را به یاد شیخ اجل می‌اندازد. تبحر زرویی در دو حوزه شعر و نثر است. زرویی از معدود ادیبانی‌ست که در این دو حوزه آثار خوب و قابل قبولی دارد.
نکته دیگر در مورد این شاعر-نویسنده معاصر این است که با وجود اینکه به عنوان طنزپرداز شناخته می‌شود و الحق هم جز اقران این حوزه در ادبیات معاصر است. هم در شعر و هم در داستان آثار غیر طنز بسیار خوبی دارد.
ماه به روایت آه نیز یکی از این مجموعه‌های غیر طنز زرویی است که اثر خوب و تحسین برانگیزی در ادبیات عاشورایی به حساب می‌آید. در آخر بد نیست قصیده‌ی زیبایی از ایشان را در وصف حضرت ابوالفضل العباس (ع) را با هم بخوانیم
.
شراره می‌کشدم آتش از قلم در دست
بگو چگونه توان برد سوی دفتر دست؟

قلم که عود نبود، آخر این چه خاصیتی است
که با نوشتن نامت شود معطر دست؟

حدیث حُسن تو را نور می‌برد بر دوش
شکوه نام تو را حور می‌برد بر دست

چنین به آب زدن، امتحان غیرت بود
وگرنه بود شما را به آب کوثر دست

چو دست برد به تیغ، آسمانیان گفتند:
به ذوالفقار مگر برده است حیدر دست؟

برای آن‌که بیفتد به کار یار، گره
طناب شد فلک و دشت شد سراسر دست

چو فتنه موج زد از هر کران و راهش بست
شد اسب، کشتی و آن دشت، بَحر و لنگر دست

بریده باد دو دستی که با امید امان
به روز واقعه بردارد از برادر دست

فرشته گفت: بینداز دست و دوست بگیر
چنین معامله‌ای داده است کم‌تر دست

صنوبری تو و سروی، به دست حاجت نیست
نزیبد آخر بر قامت صنوبر دست

چو شیر، طعمه به دندان گرفت و دست افتاد
به حمل طعمه نیاید به کار، دیگر دست

گرفت تا که به دندان، ابوالفضایل مشک
به اتفاق به دندان گرفت لشکر دست

هوای ماندن و بردن به خیمه، آبِ زلال
اگر نداشت، چه اندیشه داشت در سر، دست؟

مگر نیامدنِ دست از خجالت بود
که تر نشد لب اطفال خیل و شد تر، دست

به خون چو جع��ر طیار بال و پر می‌زد
شنیده بود: شود بال، روز محشر، دست

حکایت تو به ام‌البنین که خواهد گفت
وزین حدیث، چه حالی دهد به مادر دست؟

به همدلی، همه کس دست می‌دهد اول
فدای همت مردی که داد آخر دست

در آن سموم خزان آن‌قدر عجیب نبود
که از وجود گلی چون تو گشت پرپر دست

به پای‌بوس تو آیم به سر، به گوشه‌ی چشم
جواز طوف و زیارت دهد مرا گر دست

نه احتمال صبوری دهد پیاپی پای
نه افتخار زیارت دهد مکرر دست

***
به حکم شاه دل ای خواجه، خشت جان بگذار
ز پیک یار چه سرباز می‌زنی هر دست؟

به دوست هر چه دهد، اهل دل نگیرد باز
حریف عشق چنین می‌دهد به دلبر دست
Profile Image for محمد شفیعی.
Author 3 books114 followers
April 22, 2021
زرویی نصر آباد که عموما به طنز شناخته می شود در این اثر هر آنچه داشته ارائه کرده تا دین خود رو به صاحب نامش ادا کند.
ادبیات غنی فارسی که در این کتاب در خدمت روایات صحیح قرار گرفته، خط به خط خواننده رو همراه خودش میکنه تا جرعه‌ای از دریای حضرت ساقی بنوشد.
الحق والنصاف این اثر زرویی در میان آثاری که برای حضرت عباس به فارسی نگارش شده، اثری در خور توجه است و از معدود کارهاییست که در ذهن ها خواهد ماند
روایتهایی از زبان افرادی مختلف، از دوست و دشمن و اهل بیت (س) که به بهترین شکل پرداخت شده و دل را به بازی میگیرد.
چقدر زرویی توانمند بود و چه زود از میان ما رفت
Profile Image for Ghasem Safaeinejad.
194 reviews23 followers
June 12, 2018
برعکس چیزی که فکر میکنی در این کتاب اتفاق می‌افتد. فکر می‌کنی دوباره کتاب حرف‌های تکراری راجع به حضرت عباس علیه السلام را به شیوه‌ای ادبی و دل‌پسند مرور می‌کند اما خیر. کتاب با پشتوانه تحقیقاتی فراوان، حرف‌های جدیدی دارد که ممکن است بسیاری از آن را نشنیده باشی.
کتاب از زبان چندین نفر از دوست و دشمن و بستگان حضرت عباس، داستان زندگی او را مرور می‌کند. بسیار جذاب و زیباست
Profile Image for Alireza.
105 reviews3 followers
September 8, 2021
به نظرم ابوالفضل زورویی نصر آباد اگر یک دلیل لازم داشته باشه که وارد بهشت خدا بشه همین شاهکار و هدیه زیبا به محضر حضرت عباس (ع) هست ، اینکه از زبان اشخاص مختلف یک شخصیت بی نظیر مثل حضرت عباس (ع) رو نگاه کنی خیلی جذابه ، با اینکه سالها پیش این کتاب رو خونده بودم ولی دوباره همان تازگی و حلاوت بار اول رو داشت ، روح نویسنده کتاب غرق نور باشه ...
Profile Image for نیما اکبرخانی.
Author 3 books151 followers
January 25, 2020
ترکیب داستان با تاریخ خیلی ژانر مورد علاقه ی من نبوده و نیست.
هم اهل تاریخ خواندن هستم و هم داستان خوان اما ترکیبشان را نمی پسندم و از آنجایی که سلیقه ام بر این کتاب خیلی اثر گذاشت و به سختی تمامش کردم ، شرح خاصی هم نمی دهم. .
اگر از ترکیب این دوتا خوشتان می آید و آدم مذهبی ای هم هستید بسم الله
اگر نه هم خودتان بهتر می دانید
Profile Image for میم صالحی فر.
348 reviews40 followers
March 25, 2023
برخلاف کارهایی که همیشه از نویسنده دیده بودم، با یک اثر تاریخی رو به رو بودم که با عشق نوشته شده بود.
کتابی که در اون با حضرت عباس زندگی می کنیم...و از ابعاد مختلفی با شخصیت ایشون همراه می‌شویم
لذت بردم، به خصوص فصول اول و فصل اخر مطالب کمتر گفته شده و بدیعی رو بازگو می کنند
Profile Image for Roshana.
54 reviews
July 15, 2014
ماه در مکتب یار یعنی قمری
فراتر از هر قمری که بر مدار سیاره ای دور می زند
ماه در مکتب عشق یعنی قمری که طواف صورت اربابش میکند
ماه در مکتب عاشورا یعنی چشمی که مراقب خیام است
یعنی چشمانی که چون به دشمن مینگرد زمینگیرش میکند یعنی عباس
آنگاه که بر مدار جلوه حسین طواف میکند وچشم آنگاه که با طرفه نگاهی شکار را از حرکت باز می دارد
یعنی ماهی که خلاف آمد قمرهای دیگر علاوه بر انعکاس پرتو روی سید الشهدا خود نیز نور می افشاند
و ازهمین رو منیرش خواندند
و تو بنگر که وقتی که دو نور در تناظرهم به دو آیینه بتابند
یعنی که عالم به تمامی نور است و دو آیینه در تناظر هم یعنی برای آیینگی نهایتی نیست
برای همین است که وقتی می نویسی عباس میشود حسین و ووقتی مینویسی حسین کلام صورت عباس می گیرد
_حسین مهکام_
Profile Image for Fatima.
15 reviews4 followers
August 20, 2021
یک نثر ادبی قوی در باب عاشورا و حضرت ماه♡
Profile Image for EmJiHash.
79 reviews7 followers
April 18, 2019
سخت بتوانید شروعش کنید و کتاب را زمین بگذارید.
خوش‌خوان و خوش‌روایت.
عجیب این که این کتاب کاملن جدی را مرحوم (آن موقع که می‌خواندم کتاب را هنوز مرحوم نبود) زرویی‌ نوشته که کارش طنز بوده و در کارش هم خوب بوده!

هدیه‌ای عالی. کاش افراد بیش‌تری بخوانندش.
Profile Image for جَنّات.
107 reviews7 followers
February 24, 2023
نشانک کتابم گم شده بود و رسما نمیدونستم تا کجا خوندم و چقدر مونده...اروم اروم ورق میزدم تا یه جایی حس کردم نا اشناست شروع کردم به خوندن...وسطای فصل بودم که یادم اومد خوندم این قسمتو...ولی به واسطه‌ی قلم گیرا نتونستم ول کنم و دوباره تا آخر خوندمش...و مثل دفعه اولی که فصل رو تموم میکردم صورتم از اشک خیس بود...
به نظرم همون محرم بخونین که مثل من نخورین به اعیاد شعبانیه...گرچه کل یوم عاشورا...ولی خب چون من ادم معمولی‌ای هستم حس میکنم نباید خوندنش میخورد به جشن و شادی...
۱۴۰۱/۱۲/۵
Profile Image for Hamed Dehsaraei.
61 reviews7 followers
November 2, 2014
عالی عالی عالی
...
اشک هم با شما خواهد خواند سطر سطر این کتاب را
...
Profile Image for Elahe Molae.
63 reviews56 followers
July 23, 2014
نميدانم چرا هر داستان يا روايتي كه روايت گر آن بانو حضرت زينب كبري(س) است،غم و ناراحتي هايشان مانند شعله هاي آتش سر بر مي آورند و انساني را ميبلعند و در خود حل ميكنند..ناخودآگاه هر كلامي كه از زبان ايشان بر كاغذ آورده ميشوندآدمي را به ياد كربلا . شهداي مظلوم آن مي اندازد و خواننده خواسته يا ناخواسته به گريه مي افتد...
بهترين روايت ها از نظر من روايت حضرت زينب و پسر حضرت عباس عبيد الله بود..

يا حضرت عباس يا باب الحوائج خود دستگير ما و راهنماي ما به سمت اسلام حقيقي باش و ما را از برپا نگهدارنده هاي آن قرار ده...آمين
Profile Image for Fatemeh Eftekhari.
115 reviews69 followers
September 17, 2017
در عین خوب بودن این ک نویسنده قبلا کتاب طنز نوشته است اذیت می کرد ارتباط با نویسنده سخت می شد
Profile Image for Nasim.
78 reviews9 followers
August 2, 2025
جناب ماه بنی هاشم!
فاطمه‌ی کلابیه، لبابه، زینب (س)، زید بازرگان از قشنگ‌ترین‌ها بودند و اوجش اونجایی بود که چشم‌هام رو می‌بستم و تصویر می‌اومد تو ذهنم و اشک‌هام می‌ریخت ...
لطافتِ روایت‌ها رو نمی‌دونم چطور توصیف کنم! نویسنده عشقِ جریان‌دار و زنده رو به زیبایی هر چه تمام به قلم درآوردند.
از دوست‌داشتنی‌ترین کتاب‌هایی که تا حالا خوندم، کمتر پیش میاد ولی دلم می‌خواد یک بار دیگه بشنومش.
حضرت عباس؛ عالی‌جنابِ ادب و وفا تا ابد ...

+نسخه صوتی با گویندگی خانم و آقا خیلی عالی بود.
Profile Image for Z.
61 reviews
September 8, 2021
شاهکاری بسیار دلنشین که براساس روایت هایی از دوازده شخصیت مختلف نوشته شده. این روایت ها از زمان زندگی حضرت ام البنین، مادر حضرت عباس (ع) تا حادثه ی کربلا و بعد از آن ناگفته هایی رو نقل می‌کنه و به خوبی تونسته بخشی از ادب، متانت و از جان گذ��تگی حضرت و مادر بزرگوارشون رو به تصویر بکشه.
روایت ها نیز واقعی هستند و حقایق مهمی رو در مورد اتفاقات مهمِ اون زمان بازگو می‌کند.
Profile Image for Shaghayegh.
109 reviews24 followers
September 16, 2019
کتاب شامل داستان هایی از زبان افراد مختلف با محوریت حضرت عباس و مادر گرامیشون خانم ام البنین هستش. من اینکه فصل های کوتاه داشت که توی هرکدوم یک روایت بود رو دوست داشتم و این باع�� شد که یک روزه کتاب رو تموم کنم. همچنین اطلاعات زیادی از عاشورا و کربلا و شخصیت آدمها بهم داد. ممنون از نویسنده کتاب بابت به تالیف درآوردن همچین کتابی که اطلاعات خواننده رو در قالب داستان افزایش میداد. من خیلی شنیدم و خوندم که نویسنده با تحقیق فراوان این کتاب رو نوشته و از حیث تاریخی خیلی مستنده. من در طول کتاب خیلی جاها مجبور بودم به اینترنت مراجعه کنم و از بعضی چیزها مطمئن بشم. به نظرم بهتر بود آقای زرویی منابع خودشون رو از این روایات ذکر میکردن که مهری باشه بر حرفی که دیگران از مستند بودن کتاب میزنند. من وقتی تمومش کردم واقعا تا چندین ساعت منقلب بودم.داستان ها و منش بزرگانی که توی کتاب ازشون صحبت میشه واقعا آدم رو تکون میده. به شما توصیه میکنم که این کتاب رو بخونید.
Profile Image for Farideh.
513 reviews11 followers
August 3, 2022
چقدر قشنگ بود . چقدر هر چی از کربلا بخونیم کمه و جدید و جذاب
به قول غلام حضرت رباب تو همین کتاب که میگه:
کربلا دیدنیه نه شنیدنی...
12 reviews
Read
August 8, 2020
اولین کتابی بود که از این نویسنده میخوندم و خیلی لذت بردم
روایت زندگی قمر بنی هاشم از زوایای مختلف . بعضی زوایا اشک هم درمیاره.
این شیوه که تاریخ رو به صورت داستان های قطعه قطعه شده دربیاری جذاب بود.
از نکات دیگر کتاب هم یادداشت تقارن تاریخ هاس شمسی و قمری بود که جالب بود.
Displaying 1 - 30 of 68 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.