مجموعه حاضر، حاوي شعرهايي در قالب نو، با مضمونهاي احساسي و فلسفي است. ملافههاي سرد؛ زندگي؛ من و دريا؛ دو سوي ميز؛ چه کارزا تلخي؛ اتوبوس؛ زن آتش ميگرداند؛ آفتاب؛ طناب؛ مجسمهاي شني؛ تو کلاغ کدام پاييزي؛ مرگ؛ اصفهان؛ تمام روز؛ لاک ميگيرم؛ دستهاي تو را لمس ميکنم؛ از آسمان به زمين؛ در رگهاي پدرم؛ زنها؛ انا اليه راجعون؛ صدايم زخميست؛ چمدان؛ مشتي سنگ ميان سطرها؛ انگار مردهاي سنگ گورش را کنار بزند و کلمات به هم بافتة من.