پشت جلد کتاب:متن حاضر بر آن است تا با واکاوی و نگاهی اجمالی به تجربهی زیستهی زنان شهر تهران از گذشته تاکنون، ضمن ترسیم خطوط مختصات این تجربه در تمایز با تجربهی زیستهی مردانه در شهر – که نگاه و تجربهی غالب نسبت به شهر و فضاهای آن است – به شناسایی الگوهای منطقی و رفتاری حاکم بر این تجربه و نیز عوامل مؤثر بر کیفیت این تجربه بپردازد. بر این مبنا پس از شناسایی الگوها و منطق حاکم بر تجربهی زیستهی زنان در شهر تهران، به بررسی نقش فضاهای شهری بر ارتقای کمی و کیفی حضور و مشارکت زنان در شهر تهران پرداخته و در نهایت با در نظر گرفتن ذائقههای زنانه، استراتژیها و راهکارهایی را برای مدیریت شهری با هدف مطبوعساختن هرچه بیشتر فضاهای شهری برای مشارکت و حضور مؤثر زنان ارائه نموده است.
شناسنامه سرشناسه: نادری، سارا، 1360 - عنوان: درآمدی بر روایت زنانه از شهر: کاوشی نظری در خوانش تجربههای زنانه از شهر پدیدآور: سارا نادری به سفارش: اداره کل مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران ناظر علمی: محمدسعید ذکایی دبیر علمی مجموعهی «فرهنگ و شهر»: نعمتالله فاضلی 1343 - ویراستار: مینا پاکدل مشخصات نشر: تهران: تیسا مشخصات ظاهری: 252 صفحه + جدول، نمودار شابک: 9786006662848 موضوع: زنان، ایران، فعالیتهای اجتماعی، زنانگی نوبت چاپ: اول سال انتشار: تابستان 1392 شمارگان: 1000 نسخه قیمت: 8900 تومان
فهرست پیشگفتار 11 فصل یکم: کلیات 15 فصل دوم: نگاهی به گذشته: انزوا اما همگونی 75 فصل سوم: هویت چندپاره: تجربهی زیستهی زنان امروز شهر تهران 101 فصل چهارم: تجربهی زنانه از شهر و تأثیر آن بر بحران معنا 207 فصل پنجم: خلاصه و نتیجهگیری 229 کتابنامه 245
این کتاب از یک جهت با سایر کتابهایی که تاکنون در این زمینه خواندهام متفاوت است. نویسنده در یک پژوهش، مستقیما به سراغ زنان رفته و وضعیت آنان را مورد تحلیل قرار داده است. در نهایت به این نتیجه رسیده که وجود دو الگوی مادر و زن خانهدار، و نیز الگوی زن شاغل و فعال و حاضر در اجتماع که هر کدام توسط بخشهایی در جامعه تقویت میشوند، منجر به بروز بحران معنا در زنان میشود. بحرانی که کم و زیاد میشود اما از بین نمیرود. پایبندی تمان و کمال به الگو های پیشرفت اجتماعی و حضور در محیطهایی که پیش از این مردانه بود، باعث نمیشود جامعه همچنان زنان را بواسطه بدنشان (توجه به پوشش و آرایش و اندام و ...) فراخوانی نکند و این خود به تنهایی یکی از موارد بحرانزاست.
در این کتاب به شرایط زیستی متفاوت دختر نسبت به پسر اشاره شده است .در زندگی دختر در ابتدا دو الگوی فرهنگی ارائه می شود:الگوی پدر که به واسطه حضور پدر ،شرایط برابر آموزش و پرورش و نارس بودن تفاوت های فیزیکی در کودکی ارائه می شود ،ویژگی های الگوی پدر پیشرفت خطی در برابرزمان فردیت در برابر خانواده است .دختر در جریان رشد از نظر ویژگی های جسمی از پدر فاصله میگیرد و به مادر نزدیک تر می شود و نتیجه می گیرد که شباهت آینده او به مادر باید بیشتر باشد این الگوی مادر با ویژگی هایی تعریف می شود که ضد الگوی پدر است ،اگر الگوی پدر با فردیت واولویت نقش اجتماعی تعریف می شد در الگوی مادر هویت اصلی زن در خانواده و تلاش برای حفظ بقای آن شکل می گیرد و الگویی دایره و تکراری با فعالیت های درون خانه دارد.برای زن سنتی پیروی از الگوی مادر بسیار طبیعی و آسان بود اما با ورود مدرنیته زن امروزی باید در اکثر موقعیت ها بین دو الگو دست به انتخاب بزند زن مدرن از طرفی تمایل به فعالیت اجتماعی دارد که با الگوی پدر تطابق دارد از طرفی زن نمی تواند واقعیت خود را نادیده گرفته ومرد باشد در این بین ازدواج می تواند نقطه عطفی در زندگی زن باشد ازدواج با همسر همسو می تواند زن را به توازن بین دو الگو و قبول راحت نقش های مادری و ایفای نقش های اجتماعی کمک کند اما همسر غیر همسو زن متمایل به الگوی پدری را دچار بحران کرده و با ضربه به اعتماد به نفس وی او را به فردی ضعیف تبدیل می کند . به طور کلی در این کتاب مصاحبه هایی با زنان از گروه های سنی و موقعیت اجتماعی مختلف در سطح شهر تهران ،عقاید مختلف آنها و دغدغه های ذهنی شان را بیان می کند .نویسنده در این تحقیق پیشنهاد هایی برای امنیت و راحتی بیشتر زنان در سطح اجتماع و ایفای فعالیت های اجتماعی با ذهنی آسوده تر بیان می کند .
به لحاظ آکادمیک میشه ازش زیاد ایراد گرفت؛ مخصوصن به خاطر پیشفرضهای نه چندان بدیهیای که در نتیجهگیری نهایی هم از همونها سود میبره. اما به لحاظ ادبیات تحقیق و نظم ذهنی نویسنده و بررسی نسبتن هوشمندانهش در طول مطالعه، قابل تحسین ئه.
درآمدی بر روایت زنانه از شهر: کاوشی نظری در خوانش تجربههای زنانه از شهر / سارا نادری / تهران: تیسا، چاپِ اول 1392 زنان، ایران، فعالیتهای اجتماعی، زنانگی
از متن پشت جلد و پیشگفتار چنین به نظر میرسد که شاید با مشکل ویراستاری مواجه باشم. گاهاً جملات بلند و در هم ادغامشده و معادلهای علمی ظاهراً به فارسی ترجمهشده اما...، که امیدوارم در ادامه چنین نباشد این کتاب، نگاهی کلی به تجربهی زیست-شهری زنان تهران از گذشته تاکنون دارد؛ و مختصات این تجربهی زنانه را در تمایز با نگاه غالب مردانه نسبت به این شهر و فضاهای آن واکاوی میکند. عوامل مؤثر بر الگوهای رفتاری این تجربهی زنانه را شناسایی کرده و به بررسی نقش فضاهای شهری بر ارتقای کمّی و کیفی حضور و مشارکت زنان در شهر تهران میپردازد. در نهایت نیز با هدف مطبوعساختن هرچه بیشتر فضاهای شهری برای مشارکت و حضور مؤثر زنان، راهکارهایی را ارائه مینماید. *** برداشتهایی آزاد از کتاب: تهران کلانشهری است که هویتی فراتر از اجزا خصوصیتی خود دارد. [11]ر مجموعه آثار «فرهنگ و شهر»، سعی میکند در بستری تاریخی تصویری از پیچیدگیها، محدودیتها و فرصتهای شهر تهران را بررسی کند. [12] نتایج چنین مطالعاتی به شناخت بهتر از زندگی شهری و تحولات آن میانجامد؛ و قابلیتهای انتقادی آن میتواند به کاستن از بیعدالتیها و ادغام بیشتر گروهای آسیبپذیر در حیات اجتماعی شهر تهران منجر شود. [13] جداییناپذیری عناصر مادی شهر تهران از وجوه فرهنگی آن، پیشفرض اصلی است که مجموعه آثار «فرهنگ و شهر»، بر اساس آن پیریزی شدهاند. [14]
فصل یکم: کلیاتمقدمه: شرایط متناقض در عرصهی فردی و اجتماعی یک زن، دلایل شخصی نویسنده، سارا نادری، برای نگارش این کتاب است. [15] گاهی در زندگی روزمرهی یک زن، دو یا چند تصویر هویتی کاملاً متضاد را میتوان در طول چند ساعت معاشرت او بهسادگی مشاهده کرد که در کمال آرامش با هم همزیستی دارند. تصاویر بههمپیوسته و جامعی از مختصات هویتی زنان ایران ترسیم نشده است و مهیا نیست. و آیا برای ارائهی راهکارهایی آیندهنگرانه، داشتن تصویری دقیقتر از وضعیت زنان امروز، شرط لازم نیست؟ این پرسش، در ابتدا بهعنوان یک دغدغهی شخصی و بعد در قالب یک پژوهش رسمی و علمی، موجب کنکاش بیشتر نویسنده، در کنشهای زنان شد. [16] زنان چه مواقعی از زندگی خود احساس رضایت میکنند؟ کدام فعالیتها را با اکراه و کدام را با رغبت انجام میدهند؟ و چه زمانهایی خود را در قالبهای دلخواهشان احساس میکنند؟ عنوان پایاننامهی نویسنده در رشتهی جامعهشناسی که معتقد است آغازی بر پژوهشهای دیگر او دربارهی زنان شهری در تهران شد، عبارت است از: منابع قدرت زنان در ایران: مطالعهی کیفی دیالکتیک انقیاد/قدرتمندی در زندگی روزمرهی زنان تهرانی. [17] این کتاب، خلاصه و گزارشی از حاصل پژوهشهای دو سال اخیر خانم سارا نادری است. [18] *** زنانگی؛ حاشیهای بر متن اجتماعی یا روایتی ناگشوده؟ وضعیت امروز زنان ایران پر از تناقض است. در سه دههی اخیر، توانمندیهای زنان افزایش یافته است اما در حیات اجتماعی میزان مشارکت آنها رشد چندانی نداشته است. معضل اصلی کیفیت عمومی این مشارکتها است. و تبعیضهایی که ناشی از زنبودن و زنانگی است. اینها باعث شده است در فضاهای عمومی، عاملیت زنانه بهنسبت مردان ضعیفتر باشد. ص19 آیا این پیشفرض صحیحی است که زنان ایرانی در زندگی خصوصی و خانوادگیشان موقعیت قدرتمندتری در مقایسه با تواناییهایشان در عرصههای اجتماعیتر دارند؟ تکلیف نتایج پژوهشی که نشان میدهند زنان ایرانی نهایتاً در تصمیمگیریها چندان هم حذفشده و کمتوان نیستند چه میشود؟ [21] اگر مختصات ذهنیتهایی که زنان از خود دارند شناسایی و تعریف نشوند تصاویر قابل اتکایی نیز از واقعیتهای زندگی آنها در دست نخواهیم داشت و در توانمندسازی آنها در فضاهای خصوصی و عمومی زندگیشان موفق نخواهیم بود. [22] در این کتاب، قرار است الگوهای تجربهساز در زندگی زنان شهر تهران، و نقش فضاهای شهری بر کم و کیف مشارکتهای زنانه در شهر تهران بررسی شود، و توصیههایی برای ارتقاء نقش آنها ارائه شود. [23] در این کتاب، جامعهی آماری دادهها به دو دستهی سنی و تجربهی زیسته، تقسیم شده است که شامل زنان بیست تا شصت سالهی ساکن شهر تهران است. محورهای اصلی در پرسشگری مصاحبهها موضوعات: مصرف، زیبایی، رابطه با همسر و خویشان، محیط کار، و خانهداری، بوده است. دربارهی زندگی زنان در دوران پیشامدرن (دوران قاجار و پیش از آن) از نوشتههای منتسب به زنان ایرانی و نویسندگان مرد ایرانی دوران قاجار، و سفرنامهی سیاحان اروپایی و تحلیلها و منابع دستاول و دوم تاریخی استفاده شده است. [24] *** فصل اول: نگاهی بر تجربهی زنانه از زاویهی پژوهشهای تجربی اشاره به منابعی که در اجرای پژوهش از آنها استفاده شده است: مقالهی «گپزدن»، بورا جونز: کارکردهای اجتماعی حرفهای خالهزنکی: حرفهای خانگی، بدگویی از دیگران، غیبتکردن، گپزنی. [27] پژوهش «عرصههای تصمیمگیری و تصمیمسازی زنان ایرانزمین»، پرویز پیران: تصمیمگیری، مستقیم و تصمیمسازی از طریق تأثیر غیرمستقیم بر نظر دیگران (همسر) عمل میکند. [28] پژوهش «سنجش عوامل مؤثر بر ارتقای امنیت زنان در محیطهای شهری»، محمدرضا بمانیان، مجتبی رفیعیان، الهام ضابطیان: محدودهی مطالعاتی اطراف «پارک شهر» تهران است. امنیت: کالبدی، اجتماعی-کالبدی، اجتماعی. [30] پژوهش «زنان و اجتماع ایمن»، مؤلف؟!، مترجمان: راضیه حامدی، محمدرضا نعیمی: عامل ترس و احساس عدم امنیت. متغیر سن (جوانترها بیشتر واهمه دارند) و احساس آسیبپذیری بیشتر در محیطهای باز و زمانهای خاص. [32] پژوهش «زنان و ترس از جرم در فضاهای شهری»، فردین علیخواه، مریم نجیبی ربیعی: ترس از جرم در فصضاهای عمومی در بین زنان شهر تهران. احتمال تعرض جنسی بالاترین عامل ترس. زنان دارای درآمد و تحصیلات بالا ترس کمتری دارند. [33] پژوهش «بررسی شاخصهای برنامهریزی شهری مؤثر در ارتقای امنیت زنان در فضاهای عمومی با رویکرد مشارکتی: بخش مرکزی شهر تهران»، سیدنصرالدین الیاسزاده مقدم، الهام ضابطیان: بین میزان تردد زنان با احساس امنیت درکشده در فضاهای شهری، رابطهای مستقیم وجود دارد. حضور دیگران (نظارت مصنوعی) نقش مهمی در احساس امنیت دارد. [34] پژوهش «احساس ناامنی در تجربهی زیسته زنانه از زندگی روزمره»، یوسف اباذری، سهیلا صادقی فسایی، نفیسه حمیدی: بررسی احساس ناامنی در تجربههای زندگی روزمره. زنان و فضاهای عمومی: احساس ناامنی در ذهنیت(حضور بیشتر در محیط خانه و محرومیت از هویتسازی فضاهای عمومی)، حضور و عدم برقراری ارتباط (اجتناب از پرسهزنی و اوقات فراغت در خارج از خانه)، زنان عادی و اجتناب از فضاهای خطرخیز(عادت به حضور در فضاهای عمومی و پیروی از منطق عقل سلیم)، زنان فمینیست و تلاش برای غلبه بر ترس از جهان مردانه (تلاش برای واژگونی قواعد بدن زنانه)، زنان روسپی و عدم ترس از تجاوز جنسی اما تحت تأثیر ترسهای دیگر (تنها ماندن و از دستدادن مشتری). پژوهش «زنان در عرصهی عمومی؛ عوامل، موانع و راهبردهای مشارکت مدنی زنان ایرانی»، محمد عبدالهی: مشارکت مدنی، بهمعنای همکاری شهروندان یک کشور، زن و مرد، با نهادهای مدنی مستقل از دولت. مانند: انجمنهای فرهنگی، شوراهای اجتماعی، احزاب، اتحادیههای صنفی، و غیره. [39] ایران با نوعی واپسماندگی ساختاری مواجه است. در چنین شرایطی نقش فرد اهمیت ویژهای مییابد. زنان ایرانی در استانهای مرکزیتر مشارکت سیاسی بیشتری دارند. و مشارکت قومیتی و مذهبی زنان برخاسته از اقوام چشمگیرتر است و هرچه تحصیلات بالاتری نیز داشته باشند میزان مشارکت اجتماعی-مدنیشان افزونتر میشود. نوع پندار زنان دربارهی خود و واقعیات اجتماعی زندگیشان بر میزان مشارکتهای مدنی ایشان بسیار تأثیر میگذارد. موقعیت و پایگاه اجتماعی و ویژگیهای فردی-شخصیتی زنان در مشارکتهای اجتماعیشان بسیار اثرگذار است. اما در کل بهنسبت مردان، حضور و مشارکت مدنی بسیار ضعیفتری دارند. [40] پژوهش «بررسی مسائل اقشار در ایران»، منصور انصاری: در جوامع امروزی، برابری زنان با مردان، بیشتر جنبهی حقوقی دارد و نه واقعی؛ و رفع موانع حقوقی-اجتماعی الزاماً منجر به گسترش میزان مشارکتهای اجتماعی زنان نمیشود. [42] حتی زنان متعلق به طبقات بالا نیز در فعالیتهای اجتماعی کمتر وارد میشوند زیرا بسیار به دولت وابستهاند. [43] پژوهش «تأثیر جلسات مذهبی بر کیفیت زندگی زنان شرکتکننده در شهر تهران»، فریده ماشینی: بیشترین میزان مشارکت در میان زنان تهرانی، مربوط به جلسات مذهبی است. متوسط سن این مشارکتکنندهها 30سال است. اغلب خانهدار هستند. زنان دائماً درحال خدمترسانی و تنظیم و تسهیل خواستههای دیگرانند و غالباً فقط در مواردی امکان معناسازی برای خود مییابند که در یک کار گروهی داوطلبانه مشارکت کرده یاشند. [45] پژوهش «بررسی عوامل محدودکننده حضور زنان در فضاهای شهری»، راضیه رضازاده، مریم محمدی: الگوی فعالیتهای زنانه بیشتر معطوف به مشارکتهای ارتباطای-کلامی و جمعگرایانه است. مردان، ابزاریتر با محیط ارتباطی برخورد میکنند و میتوانند خود را از محیط جدا کنند یا در محیطی زندگی کنند که دیگری آنرا ایجاد کرده و نگهداری میکند. [47] پژوهش «تبیین نقش اجتماعی-مکانی زن در فضاهای شهری»، نیما نصر: در شهرسازی ایرانی از طریق تعریف فضاهای درونگرا و برونگرا، میان فضا و جنسیت ارتباط تنگاتنگی وجود داشته است. و زن ایرانی دائماً در حال سرک کشیدن از فراز دیوارهای اندرونی به فضاهای بیرونی بوده است. امروزه نیز زنان در انتخاب فضا وسواس بیشتری دارند. و ضعفهای فراوان در فضاهای عمومی یکی از موانع حضور آنان در این فضاها است. زنان به نسبت مردان، در فضاهای عمومی، حریم خصوصی بیشتری طلب میکنند و تسهیل این موضوع به نفع مشارکت افزونتر آنها خواهد بود. [51] *** عاملیت زنانه؛ رویکردها، مفاهیم و دیدگاهها دیدگاههای مختلف نسبت به عاملیت زنانه در فضاهای شهری: فضای شهری، بستر مشترکی است که اعضای جامعه را به یکدیگر پیوند میدهد. اعضایی که الزاماً از آشنایان هم نیستند. فضای شهری، عرصهای برای برخوردهای غیرخصوصی است که افراد مختلف در آن مجالی برای فعالیتهای جمعیتر مییابند: سیاسی و مذهبی، داد و ستدی و تحرک برانگیز. [51] فضاهای شهری، میتوانند عرصهای برای شکلگیری حوزههای عمومی باشند. در حوزهی عمومی، افراد دربارهی مسائل مورد علاقهی عمومی، فارغ از مقام رسمیشان و با استفاده از بحث، درصدد متقاعد کردن یکدیگر هستند. [52] گرچه حضور زنان در این فضاها و حوزهها یکی از پیششرطهای مهم برای تکوین کمی و کیفی آنها است اما موضوع و امکان این حضور همواره بحثبرانگیز بوده است. زنان در تکوین حوزههای عمومی -به شکل امروزین آن- نقش چندانی نداشتهاند. بههمین دلیل هنگام ورود به این عرصهها وارد فضاهای از پیشساختهای میشوند که در آنها مجال برای عاملیتهای زنانه چندان مهیا نبوده و نیست. تلاش برای تثبیت چنین عاملیتی، سنگبنای بسیاری از تلاشهای زنانهی پیشرو بوده است، مانند: جریانهای فمینیستی. [53] در در دوران قاجار، یکی از کارکردهای اصلی خانهها، حفاظت از زنان بوده است؛ یعنی کارکردی جنسیتی که برای آنها ایجاد حریم میکرده است. زنان عشایری بهنسبت زنان شهری، از قدرت بیشتری برخوردار بودهاند زیرا مشارکت اقتصادی افزونتری داشتهاند. [77] مرد، نگهبان و مالک خانواده بود. غیرت آنها مانع از تعرض افراد حوزهی عمومی به زنان وابستهشان بود. [81] مهمترین مجال حضور زنان در عرصههای عمومی، شرکت در مراسم مذهبی مانند تعزیهها بود. مهمانیها و نمایشهای زنانهای که در پشت حصار خانهها برگزار میشد، محافل درون جنسیتی بودند که نمودهایی از هویت مستقل زنانه را تحکیم کرده و حتی در آن مجالی برای شرح و نقد قالبهای اجتماعیتر جامعه توسط زنان مهیا میشده است. [88] نمایش «خاله رورو»: یکی از زنان بهشکل زنی حامله درآمده و رنج و مرارت دوران بارداری را بهنمایش میگذاشته است. تأکید بر دو توانایی ختاص زنانه بوده: تحمل و فداکاری در مدت حاملگی، و توانایی زایمان. [91] نمایش «گندم، گل گندم»: در قالب حرکات و اشعاری چند، مشارکت زنان و ارزشمندی آن در مراحل کاشت و برداشت محصول، بهنمایش گذاشته میشود. [92] نمایش «عمو سبزیفروش»: یک بدهبستان کلامی میان زنان (مشتری) و مردان (فروشنده) است. محتوای کلامی این نمایش نیز حامل نقد و نیشخندی زنانه به دنیای مردان است که بیان زنانهی آن در قالبی از کنایه و کرشمه و ناز عرضه میشود. [93] نمایش «آبجی نسا»: شکواییهای زنانه بر علیه منطق مالپرستی و فرادستی مردانه در مناسبات خانوادگی است. پدری زورگو میخواهد سرنوشت دختر خود را تعیین کند و مردی فاقد هرگونه شایستگی ظاهری، فقط چون ثروت دارد میتواند و باید هر دختری را تصاحب کند. [93] نمایش «عروس و مادرشوهر»: [...]
فصل دوم: نگاهی به گذشته: انزوا اما همگونی حوزهی عمومی به مثابهی یک تهدید جدایی فضای مردانه از زنانه، منجر به کسب اطلاعات محدود و مخدوش از تحولات حوزهی عمومی توسط زنان شده بود که برای ایشان نوعی ثبات و همگونی ذهنی ایجاد کرده بود اما این بهمعنای زیستنی راحت و کمدغدغه نبوده است بلکه ظلمها و رنجهای ناشی از آنرا [...]
فهرست پیشگفتار 11 فصل یکم: کلیات 15 فصل دوم: نگاهی به گذشته: انزوا اما همگونی 75 فصل سوم: هویت چندپاره: تجربهی زیستهی زنان امروز شهر تهران 101 فصل چهارم: تجربهی زنانه از شهر و تأثیر آن بر بحران معنا 207 فصل پنجم: خلاصه و نتیجهگیری 229 کتابنامه 245
شناسنامه سرشناسه: نادری، سارا، 1360 - عنوان: درآمدی بر روایت زنانه از شهر: کاوشی نظری در خوانش تجربههای زنانه از شهر پدیدآور: سارا نادری به سفارش: اداره کل مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران ناظر علمی: محمدسعید ذکایی دبیر علمی مجموعه فرهنگ و شهر: نعمتالله فاضلی 1343 - ویراستار: مینا پاکدل مشخصات نشر: تهران: تیسا مشخصات ظاهری: 252 صفحه + جدول، نمودار شابک: 9786006662848 موضوع: زنان، ایران، فعالیتهای اجتماعی، زنانگی نوبت چاپ: اول سال انتشار: تابستان 1392 شمارگان: 1000 نسخه قیمت: 8900 تومان
متن پشت جلد کتاب:متن حاضر بر آن است تا با واکاوی و نگاهی اجمالی به تجربهی زیستهی زنان شهر تهران از گذشته تاکنون، ضمن ترسیم خطوط مختصات این تجربه در تمایز با تجربهی زیستهی مردانه در شهر – که نگاه و تجربهی غالب نسبت به شهر و فضاهای آن است – به شناسایی الگوهای منطقی و رفتاری حاکم بر این تجربه و نیز عوامل مؤثر بر کیفیت این تجربه بپردازد. بر این مبنا پس از شناسایی الگوها و منطق حاکم بر تجربهی زیستهی زنان در شهر تهران، به بررسی نقش فضاهای شهری بر ارتقای کمی و کیفی حضور و مشارکت زنان در شهر تهران پرداخته و در نهایت با در نظر گرفتن ذائقههای زنانه، استراتژیها و راهکارهایی را برای مدیریت شهری با هدف مطبوعساختن هرچه بیشتر فضاهای شهری برای مشارکت و حضور مؤثر زنان ارائه نموده است.
بر اساس عنوان کتاب طبعا انتظار داشتم موضوع اصلی در مورد زندگی شهری زنان باشد و بیشتر صفحات کتاب نیز به همین موضوع اختصاص داشته باشد، که چنین نبود. کتاب بیشتر به الگوهایی فرهنگی که جامعه پذیری زنان بر اساس آنها صورت میگیرد و تضاد این الگوها با هم پرداخته است. شیوه تحلیل نویسنده در برخی از قسمتها و حتی مقولهبندی وی از الگوهای فرهنگی قابل نقد است ولی با این حال نویسنده تلاش خوبی برای ارائهی یک تحلیل منسجم کرده است.
کتاب جوریه که خواننده رو با خودش همراه میکنه که هم به خاطر نظم مطالبه هم قلم خوب. من هم چیزای زیادیی ازش یاد گرفتم. هرچند انتظار داشتم که بیشتر فضای شهر رو نقد بکنه ولی خوب با توجه به اینکه درآمد هست چندان هم مهم نبود.
نویسنده کوشیده است تا منابع و معیارهای قدرت زنان در خانواده و جامعه را در ایران پیشامدرن (با استفاده از سفرنامه ها و خودزندگی نامه های آن دوران) و در عصر حاضر (با کمک مصاحبه متمرکز) مشخص و بررسی کند. سپس او دو الگوی پیشرفت را که جاممعه در برابر دختران قرار می دهد و گاهی به آن ها تحمیل و القا می کند، معرفی و ویژگی ها و سازوکار آن ها را برمی شمارد: الگوی پدر و الگوی مادر. این دو الگو هر کدام بر اساس ارزش هایی که برمی آفرینند، در فرد ایجاد تعارض و بحران می کنند و فرد برای رهایی و حلِ این تعارض بایستی این دو را به یکدیگر نزدیک کند. در ادامه نویسنده به عوامل فزاینده و کاهنده ی این بحران نیز می پردازد.
در پایان وی به بررسی کیفیت و چگونگیِ این بحران مذکور در موقعیت های مختلف زن در فضاهای گوناگون شهری تهران امروز می پردازد. اینکه فضاهای گوناگون شهری چگونه این بحران را تشدید یا فروکش می کنند و چگونه با مدیریتِ و تغییرات صحیحِ فضای شهری می توان در کاستن از این بحران کمک نمود.