این منظومه رو دیشب خواندم و واقعا عجب زبانی و عحجب شور و معرفتی در بند بند آن موج میزند. روایتی از حضور یک نوجوانان در میانه نبرد که مرحوم قیصر امینپور هنرمندانه تصویرسازی کرده و موقعیت را پیش چشم خواننده روایت کرده است
من نمیدانم چه شد دیگر بس که میدان خاک بر سر زد بعد از آن چیزی نمیدیدم در میان گرد و خاک دشت مرغی از میدان به سوی آسمان پر زد
امینپور در این منظومه سراغ شهدای گمنامی رفته که به تکلیف خویش عمل کردند.