مجموعهٔ پیش رو با عنوان «میرزا» اثری است به قلم «بزرگ علوی» که شامل شش داستان کوتاه بوده و علاوه بر داستان «میرزا»، داستانهای «آب»، «دربدر»، «یکه»، «احسن القصص»، «وبا» و «یکه و تنها» از دیگر عناوین این مجموعه هستند. «بزرگ علوی» داستانهای این مجموعه را در حدفاصل دهههای چهل و پنجاه در سالهای اقامت خود در آلمان به رشتهٔ تحریر درآورد. داستانهای «میرزا» کوتاه، شیرین و دلنشین هستند و «بزرگ علوی» آنها را به زبانی ساده و بیتکلف به نگارش درآورده است. موضوعات داستانهای این مجموعه با هم متفاوت هستند و ارتباط پیوستهای میان قصهها دیده نمیشود اما دیدگاهها و سبک نگارش نویسنده در تمام داستانها مشابه است. قصهٔ نخست با عنوان «آب»، داستان مردی است که تلاش میکند برای غریبهای در حال مرگ، آب بیاورد. «میرزا» که عنوان کتاب نیز از آن برگرفته شده، به داستان زندگی فردی اشاره دارد که در خارج از کشور، یاری رسان پناهندگان سیاسی برای یافتن خانوادههایشان میباشد؛ «بزرگ علوی» در این داستان وضعیت اجتماعی و روحی مهاجرانی را به تصویر میکشد که ظاهرا به میل خود ترک وطن گفتهاند اما این انتخاب خیلی هم دل بخواهی نبوده و مراتب اجبار و اضطرار در آن به چشم میخورد. «احسن القصص» همانطور که از نام آن پیداست، دربارهٔ پشیمانی برادران حضرت یوسف(ع) از کاری است که با او کردهاند و «دربدر» داستان دختری است که بعد از ازدواج با یک فرد ثروتمند، میفهمد که باید مستقل باشد و خودش به کار مشغول شود. داستان «یکه و تنها» قصهٔ نامه نگاریهای یک زندانی سیاسی با دخترش میباشد و «وبا» داستان فردی است بیرحم که برای سود شخصی هر روز به یک رنگ در میآید.
سیّد مجتبیٰ آقابُزرگِ علوی شهرتیافته به آقا بزرگ علوی و بزرگ علوی بهمن ۱۲۸۲، تهران -۲۸ بهمن ۱۳۷۵، برلین) نویسندهٔ واقعگرا، سیاستمدار چپگرا، روزنامهنگار نوگرا و استاد زبان فارسی ایرانی بود که بیش از چهار دهه از نیمهٔ دوم سدهٔ بیستم را در آلمان زیست و به ترجمه، نقد و فرهنگنامهنویسی نیز پرداخت. او را همراه صادق هدایت و صادق چوبک، پدران داستاننویسی نوین ایرانی میدانند علوی همپای صادق هدایت در دگرگونی داستاننویسی ایران تأثیر گذاشت و همانند او به سبک واقعگرایی میپرداخت؛ «با گرایشهای رومانتیکی که در روحیهٔ ایرانی ریشه دارد.» و با نثری که «طنین زیباپرستانهای دارد»، در داستانپردازیهایش به نوآوری گرایش داشت. در بیشتر آثارش، ابتدا گِرِهای هست و حادثهٔ اصلی پیشتر روی دادهاست و راوی، حادثهٔ داستان را بازسازی میکند. این شگرد را اساساً ویژهٔ ادبیات پلیسی میدانند. به سبک واقعگرایی اجتماعی میپرداخت و در داستانهایش به نابسامانیهای اجتماعی روی میآورد؛ شخصیتهای داستانهایش پویا یا مبارز هستند
Bozorg Alavi was an influential Iranian writer, novelist, and political intellectual. He was a founding member of the communist Tudeh Party of Iran in the 1940s and – following the 1953 coup against ...
معرفینامه «میرزا» نام کتابیست شامل ۶ داستانِ کوتاه به نامهای: ۱-آب ۲-میرزا ۳-احسنالقصص ۴-دربدر ۵-یکه و تنها ۶-وبا، نوشتهی سیدمجتبی آقابزرگ علوی ملقب به «آقا بزرگ علوی».
گلایهنامه بندهی حقیر قبل از این کتاب دو مجموعهی داستان دیگر به نامهای «گیله مرد» و «چمدان» از آقابزرگ علوی خوانده بودم، صرف نظر از اینکه همانندِ تمامِ مجموعههای داستانِ کوتاه این کتاب نیز شاملِ داستانهای قوی و ضعیف است که این مورد از نظرِ من سیاستِ انتشاراتیهاست به جهت فروشِ بیشتر و گرنه میشد از بین این سه مجموعه براحتی چند چرکنویس را حذف و یا حداقل در یک کتاب گنجاند و دو شاهکار از داستانهای کوتاهِ او منتشر کرد.
نظرنامه در داستانهای قویِ «آقابزرگ علوی»، وجهِ اشتراکهایی وجود دارد از جمله: حضور پررنگِ زنان(گاها در حدِ یک قهرمان)، انتقاد از وضعیتِ اقتصادی و سیاسیِ حاکم بر کشور و گاها پرداختن به داستان با المانهای سیاه، فقدان و پوچی که در موردِ آخر در برخی از داستانها آنقدر پررنگ میشود که من گاهی فکر میکنم این داستان به قلمِ «صادق هدایت» است نه آقابزرگ علوی! من از خواندنِ داستانهای آقابزرگ علوی با گذشتهی نه چندان دورِ مردمِ کشورم آشنا میشوم و با رنجها، غمها و شادیهایشان آشنا میشوم و به عبارتی در زمان سفر میکنم و از لذت میبرم و خواندنِ داستانهای خوبِ او را به دوستانِ علاقهمندم پیشنهاد میکنم.
نقلقول نامه "خاطرهها در هم میلولند و نقشی که بر آب میریزند باقی میماند. من از تنهایی رنج میبرم البته نه از خودِ تنهایی بلکه از بیکسی."
کارنامه در آخر به مانند روال گذشته در خصوص امتیازدهی به کتابهای مجموعهی داستانی، به هر یک از داستانها نمرهی جداگانه دادهام به شرح: آبها ۱ستاره٬ میرزا ۵ستاره٬ احسنالقصص ۱ستاره٬ دربدر ۵ستاره٬ یکه و تنها ۵ستاره٬ وبا ۱ستاره، نهایتا ۱۸ ستاره برای ۶ داستانِ کوتاه که معدل ۳ستاره برای این مجموعه است.
البته اون کتابی که من خوندم مجموعه داستان بود که سالاری هم شامل میشد..جزء اولین کتابایی بود که وقتی سنم کم بود خوندم خیلی حس و حال خوبی داشت این امتیازمم مربوط به حسم در همون وقته
جالب بود ، هرچند اشکالات ویرایشی و تایپی زیاد داشت بیشتر داستان هاش روایت گویی و شرح حال بودن و شاید زیاد حس داستانی نمی دادن ولی باز برام جالب بود ، بیشتر از جهت حس ها و تجارب اون آدمها
برادر ، بدان که دوزخیان همه چیز ما را ربوده اند. نان و آب و گوسفند و چراگاه و کتاب و نی ما را. اما ایمان ما را هنوز نتوانسته اند بگیرند.
یک ) همیشه از خود پرسیده ام که چرا سینمای ما _ به ویژه پس از انقلابِ نور ؛ انقلاب پنجاه و هفت _ نتوانسته است یک دهن حرف حساب بزند؟ چرا موضوع ، سناریو و فیلمنامه بطور عمده ؛ از ابتذالِ گیشه تا حافظه ی جنگ در نوسان بوده است و این دومی که دیگر در بحرِ پروپاگاندای ایدئولوژیک نظامِ حاضر آب رفته است و بینهایت مضحک مینماید. هر کسی که خواست با نگاهی دیگر و زبانی دیگر حرفی بزند او را هُو کردند و سمبلیک ترین فیلم سازانشان خایه مال ترینشان بوده اند. تمامی سعی خود را کرده اند که از هنر ، پیچ و مهره ای خشک و ناچیز بسازند در خدمت نظمی که گمان میبرند ابد و یک روزیست. اما کور خوانده اند.
دو ) میپرسید این شطحیات چه ارتباطی با بزرگ علوی دارد؟ وقتی ادبیات معاصر فارسی را مرور میکنم. حتی بی نشان ترین آثار مثل همین مجموعه میرزا یا مثلا کتابی که اخیرا از خانم دانشور خواندم ؛ به کی سلام کنم؟ درمی یابم که این داستان های کمتر شناخته شده و کمتر خوانده شده _ چون مخاطب ایرانی بیش از اندازه عادت کرده است رمان و داستانِ خارجی بخواند و چنان در این ورطه غرق میشود که زمانی مثلا برمیگردد یک داستان از نویسنده ی ایرانی بخواند زبانش رگ به رگ میشود چون فارسی پر از مثل و متل هایی است که قرائتشان در متن حاوی وزن مخصوصی است که خواننده چنین چیزهایی را در ترجمه ی داستانِ غیرفارسی تجربه نمیکند. پس طبیعی است کسی که مثلا از جمالزاه چیزی میخواند آه و ناله سر دهد. به عقیده ی من این یک آسیب جدی محسوب میشود. بگذریم. داستان های فارسی معاصر بشکلی استثنایی جاذبه و کشش سینمایی دارند. نطفه ی یک فیلمنامه کم نظیر و سناریویی حسابی را در خود دارند. حرف هایشان هنوز تازه است. با این حال سینمای ما هیچ مایه ای از ادبیات ما نگرفته است و بحال خود رها شده است. سینمای ما ، سینمای معرکه و معرکه گیر است.
سه ) سه داستان از این مجموعه یعنی ؛ یکه و تنها ، دربدر و میرزا بسیار غنی و کشش سینمایی داشتند و اگر فیلمی از روی آنها ساخته میشد میتوانستند کوسِ رقابت درجشنواره های بی اعتبارِ غیرفجری بنوازد.
شامل ۶ داستان که در اواخر دهه ۴۰ و اوایل دهه ۵۰ نگارش شدهاست، میرزا همانند چمدان و برخلاف چشمهایش از مجموعه داستانهای بزرگ علوی محسوب میشود. نحوه نگارش و محتوای داستانهای علوی، نشان از تسلط مثالزدنی وی بر ادبیات فارسی قدیم و نوین، ادبیات عربی و همچنین مسائل مذهبی است که البته در داستانهایش معمولا افراد سالخورده به این ارزشها پایبند بوده و شخصیتهای اصلی رفتار و ارزشهای متفاوتی دارند ولی این مسائل بههرحال جزئی جداییناپذیر از زندگی آنهاست که این مسأله میتواند برگرفته از زندگی خود نویسنده نیز باشد که از خانوادهای مذهبی برخاست ولی اکثر عمر خود را در اروپا و بیشتر آلمان و در آن فرهنگ سپری کرد. اما نکتهای دیگر که باز میتواند با زندگی علوی مرتبط باشد و در داستانهایش نمود پیدا میکند، محتوای این داستانهاست که اغلب با کشاکش بین عقل و دل آغاز میشود، معمولا شخصیت داستان برخلاف منطق و عقل به ندای دلش گوش فرا میدهد و دنبال آن میرود و درنهایت پایانبندیهای داستان که تقریبا همواره همراه با بیمهری و بیوفایی و تنهایی و غربت و دلشکستگی است و تلخ است و تلخ است و تلخ ... که این موضوع هم میتواند ناشی از زندگی طولانی نویسنده در غربت باشد. اما شاید این جمله درست باشد که “یک پایان تلخ بهتر از یک تلخی بیپایان است.”
داستان «میرزا» در این مجموعه به شرایط مهاجران میپردازد؛ مهاجرتی که رگههای از تبعید و اجبار در خود دارد همچون شرایط شخصیت میرزا که میتواند نمادی از خود نویسنده بعد از کودتای 28 مرداد سال 1342 باشد که نویسنده را به مهاجرتی اجباری وادار نمود. بزرگ علوی در این داستانها سعی کرده است شخصیتهای خلق کند که هر کدام دغدغهها و مصائبی در زندگی دارند و با روایت درخشان خود مخاطب را با این شخصیتها همراه میکند و ساختار داستانهای خود را چنان زیبا طراحی میکند که خواندن آنها نه تنها خواننده را خسته نمیکند بلکه او را به دل حوادث میبرد. http://sarbook.com/product/298754
عجب قلم زیبا و درخشانی دارن این بزرگوار ادبیات فارسی. حقیقت فکرشم نمیکردم خصوصا که مجموعه داستان کوتاه بود ولی واقعا لذت بردم. داستانها سانسور نشده بودن و روند جالبی رو طی میکردن که من خیلی دوست داشتم نحوه اوج گرفتن و تموم شدنشون رو.
پ.ن: کتابی که دست من بود، چاپ ۵۷ بود و خوندنش خیلی حس جالبی داشت =]
غیر از دو داستان که جنبه تاریخی داشت مابقی عالی بود خصوصا داستان میرزا و داستان یکه و تنها. بزرگ علوی به خوبی توانسته زبان گویای نسلی باشد که از سال 1314 تا 1357 به مبارزه با رژیم شاه برخاستند. خصوصا مبارزین توده و جریانهای چپ. نثر او ساده و روان و سرشار از توصیفات انسانی است. عشق و اراده در همه آثار او موج میزند و خوشحالم که امسال کتابهای زیادی ازش خواندم. افسوس که نویسنده ی بزرگی نیست تا داستان زندگی و سرنوشت مبارزین سیاسی ایران بعد از انقلاب 57 را بنویسد. کاش کسی می نوشت. کاش یک بزرگ علوی دیگر برای بعد از 57 داشتیم
آقای مورخ چهارچوب رخدادها را خوب به هم وصل کرده، منتها قابی ساخته که آینه ندارد. آدم تصویر خودش را نمی بیند. در آن هیچ چیز جز خلأ نیست. (از داستان یکه و تنها) یکی از راه های د��ک ما هنگام خواندن داستان، تعمیم دادن وقایع خاص به وقایع عام و تعمیم شخصیت های خاص به یک تیپ خاص در اجتماع است تا بتوانیم به درک ملموس تر و دقیق تر از شخصیت ها دست یابیم و جان مایه داستان را بهتر درک کنیم. می خواهم تعمیم بدهم درد کاوس های تاریخ معاصر را که تاریخ و مورخ هرچه بکوشند تنها می توانند قابی بسازند که از دردهای آنها خالی است ! ....
کتاب از شش داستان تشکیل شده که بیشتر به موضوعات سیاسی و اجتماعی قبل انقلاب ۵۷ میپردازه. آب: من از این داستان فقر و تنفر از مرگ رو برداشت کردم. جایی که رهگذرها از مرگ دهاتی به سادگی رد میشن، خود فاصله طبقاتیه. میرزا: من رو یاد 《همیشه شوهر》 داستایفسکی انداخت. از بهترین داستانهای کتاب بود. احسن القصص: پیامبرها همیشه فاتحند. داستان دنیا همیشه از زبان خداست. چرا زاویه دید شیطان رو نخونیم؟(سریال لوسیفر) چرا احساس پونتیوس پیلاطس رو نمیشنویم؟(مرشد و مارگاریتا) و چرا (در همین کتاب) چشمهامون رو روی حس یهودا ببندیم؟ دربدر: داستان دیگهای که از این کتاب دوست داشتم، داستان نرگس بود. بوی رئالیسم روسی توی تک تک داستانهای علوی حس میشه و من این رو زیبایی و قدرت ادبیات میدونم. یکه و تنها: به نظرم سیاسیترین داستان کتاب همین داستان بود. از همه بهتر پایان بازش بود که خودش نشونهی ادامهدار بودن زندگیه. وبا: نثر این داستان متفاوت بود اما نمیدونم چرا من رو بیشتر یاد داستانهای شاهنامه انداخت.
من خودم به شخصه خیلی با سبک نوشتار و قلم بزرگ علوی حال میکنم، ولی اگه پشت سر هم ازش کتاب بخونید خسته میشید چون داستانهاش بعضا بهم شبیهن. کتابایی که من ازش خوندم اکثرا درباره اوضاع و احوال زمانهی خودشه. آخرین داستان این کتاب، وبا، یه جاهایی خیلی شبیه وضع کرونای ما بود. نمیدونم، شاید واقعا تاریخ تکرار میشه و ما آدمها هیچوقت یاد نمیگیریم باید چطور رفتار کنیم =))))) دلیل اینکه ۳ میدم اینه که پشت هم خوندنش برای من که خودم طرفدارشم سخت بود:))
داستان اول کتاب که آب نام دارد روایت مردی است به نام جعفر که تلاش میکند برای غریبهای که کنار جاده در حال جان کندن است آب بیاورد میرزا داستانی است که نام کتاب از روی آن انتخاب شده است. این داستان دربارهی مردي به نام میرزا است كه در خارج از کشور به پناهندگان سياسي کمک میکند تا خانوادهایشان را پیدا کنند. داستان میرزا شرایط زندگی مهاجرانی است که در ظاهر به خواست خود ترک وطن کردهاند، اما میتوان سایهای از تبعید و اجبار را در انتخاب آنها حس کرد. میرزا در این داستان شباهتهای زیادی به خود بزرگ علوی دارد. بزرگ علوی هم بعد از کودتای 28 مرداد در سال 1342 مجبور به ترک ایران شد و به آلمان مهاجرت کرد احسنالقصص سومین داستان کوتاه این مجموعه است که دربارهی برادران حضرت یوسف(ع) است که از ظلمی که به برادر خود کردند پشیمان شدهاند دربدر روایت دختری به نام نرگس است که با مرد ثروتمندی ازدواج میکند اما بعد متوجه میشود که باید خودش کار کند و مستقل باشد یکه و تنها داستانی از مجموعه میرزاست که روایتگر مردی است که محکوم به 15 سال زندان سیاسی است و با دخترش نامهنگاری میکند وبا آخرین داستان مجموعه؛ دربارهی مردی است نان به نرخ روز خور و بیرحم که با توجه به منافع خود به هر رنگی خودش را نشان میدهد
به نظرم داستان احسنالقصص عالی بود. بعد از اون دربدر خوب بود. خود داستان میرزا هم پتانسیل داشت یک کتاب کامل باشه. نسخهای که خوندم برای انتشارات امیرکبیر سال ۵۷ بوده و نمیدونم چقدر با نسخههای فعلی تفاوت داره.
کتاب در بهترین حالت دو داستان ارزشمند دارد و نه بیشتر کلا مجموعه داستان کوتاه خوب کم هست روح مبارزه طلبی سرگذشت آوارگی توکل عجیب و غریب فضای قبل از انقلاب بین غیر مذهبیون در کالبد داستانهای بزرگعلوی دیده میشود
71. میرزا بزرگ علوی ♾️ قابل قبول بود ✅سرگرم کننده بود ✅غافل گیر کننده بود ✅معمایی مانند بود ❌کمی خسته کننده بود ❌چیز خاصی نداشت مخصوصا برای معرفی ❕در کل کناب خوبی بود و خوب نوشته شده بود و تجربه خوبی بود و حتما معرفی خواهم کرد اما معمولی می باشد و در لیستی قرار نمیگیزد و سفارش نمی شود و همینطور نیز چیزی نداشت و گاهی اوقان طثری بود که اصلا می موندم چرا میخونم و میخواستم کلا ببندم و برم سراغ کتابی دیگر ولی این کار را نمی کردم. در هر صورت خوب بود و پشیمان نیستم ولی خب چیزیم نداشت میتونستم یک کتاب دیگر را بخوانم اما باز خوانده ام. ⚠️خیلی دوست دارم کتاب های ایرانی بخوانم و این کار را نیز کرده و ختما خواهم کرد اما متاسفانه کم کم دارم نا امید میشم و حتما باید همان کتاب هایی که جنبه بین المللی را پیدا کرده اند خواند و این در مورد کتاب های خارجی هم صدق مق کند و سعی میکنم دیگر کتاب های سطح پایین تر نویسنده ها را نخوانم. مثلا چشم هایشرا خوانده ام و خوشم آمده و حتی موریانه ایشان را نیز میخواهم داشته باشم ولی خب رفته رفته جالب نیست و این موضوع برای اقای دولت آبادی نیز صدق می کند و حتی میخوام کلا دیگر از ایشان کتابی نخوانم شاید فوقش یکی دو تا دیگر اگر خوب نباشد نیز نزدیک نشوم 🤌🏻کتاب تشکیل شده از چند داستان کوتاه می باشد که در چندین سال و جاهای مختلف به شکل های مختلف نوشته شده است و جمع شده و یک کتاب را تشکیل داده است.
به شدت قلم بزرگ علوی رو دوست دارم ولی از یه جایی به بعد سبک و فضای داستان ها و حتی گاها شخصیت ها به شدت شبیه هم میشن. سه نکته ای که در اکثر ( اگر نگوییم همه ی) داستان های بزرگ علوی به چشم میخورد : ۱.انتقادات سیاسی ، اجتماعی ۲.زنان (نقش بسیار پررنگ آنان ) ۳.زندان
کتاب میرزا شامل ۶ داستان کوتاه بود :
میرزا : فضای تکراری ای داشت برام و حس میکنم بارها این داستان یا چیزی بسیار شبیه این رو خوندم یا شنیدم با این حال داستان خیلی قشنگی بود.
آب و وبا : خیلی متوجه سر و ته این دو داستان نشدم !
احسن القصص : بنظرم جالب بود با تِم دخل و تصرف در تاریخ .
دربدر و یکه و تنها : داستان های مورد علاقه ی من از این کتاب بودند .
۳ داستان خوب ، ۱ داستان متوسط و ۲ داستان ضعیف در مجموع ۳ ستاره 🍭
کتاب شامل شش داستان کوتاه به اسامی :آب-میرزا-احسن القصص - دربدر - یکه و تنها - وبا میباشد که بهترین آن داستان میرزا میباشد و بهترین جمله آن (هنگامیکه میرزا سازش را بر مرگ ترجیح میدهد )این جمله هست :من میمردم اما عوضش یک عمر مردار نمیشدم. داستان آب نیز با توجه به بسیار کوتاه بودن آن جالب است و بنظر من ضعیف ترین د��ستان احسن القصص بود یا اینکه من چندان از آن نفهمیدم در مجموع بنظرم داستانهای زیبایی آمد
بهترین داستانش به نظرم خود داستان میرزاست و در کل قلم بزرگ علوی خیلی روان و دلنشینه. داستان میرزا با اینکه توصیفات دقیق و ریزی نداشت خیلی راحت تصویرسازی میشد و در قالب داستان پیامهای خوبی برای خواننده داشت. ضمن اینکه سوژه داستان روایت غریبی هم نیست و از این دست داستانها تو گذشته کشور ما کم نبوده. یکی از قشنگترین داستان کوتاههای ایرانی همین داستان میرزاست.
داستان چهارم و پنجم بهتر از بقیه بود به نظرم. داستانهایی که به شکل حکایتهای قدما آورده شده ضعف زیادی دارند به نظرم. بزرگ علوی هم مثل اکثر نویسندگان دیگر هم قلمش و هم تم داستانهایش از جایی به بعد به شدت تکراری می شود...
کتابی که در دست من بود مربوط به سال ۱۳۵۷چاپ اول از انتشارات امیرکبیر که شامل ۵ قصه به نامهای: آب ، میرزا، تحت الحنکی، احسن القصص و دربدر بود نقدهارو که میخوتدم متوجه شدم دو داستان(یکه و تنها و وبا) در کتاب من موجود نیست..
داستان ها جالب و خواندنی هستند، متن کتاب نیاز به ویرایش و نقطه گذاری داره تا راحت تر قابل خواندن و درک باشه. اضافه کردن پاورقی برای توضیح خیلی از لغات و اصطلاحات که دیگر رایج نیستند ضروری بنظر میرسه.