حبیب احمدزاده؛ رمان نویس، مستندساز، فیلمنامه نویس، دستیار کارگردان و محقق ایرانی که در 27 مهرماه 1343 در آبادان متولد شده است. او اصالتاً از دلوار بوشهر است که پدرش در آستانه ی جنگ جهانی دوم به آبادان مهاجرت می کند. در سال 1359 با شروع جنگ تحمیلی ایران و عراق درس را رها کرده و به جبهه می رود اما در سال 1377 بعد از گرفتن مدرک دیپلم متوسطه وارد دانشگاه شده و در رشته ی فیلمنامه نویسی مشغول تحصیل می گردد. احمدزاده فارغ التحصیل رشته ی ادبیات نمایشی از دانشگاه هنر تهران است و هم اکنون دکترای پژوهشی هنر میخواند. از کتاب های او به "شطرنج با ماشین قیامت" و "داستان های شهر جنگی" میتوان اشاره کرد. از فیلمنامه های احمد زاده هم 50قدم آخر، آنکه دریا می رود، اتوبوس شب(به همراه کیومرث پور احمد)، گفتگو با سایه و آژانس شیشه ای مقبولیت عامه ای پیدا کردند. او همچنین سه مستند را هم کارگردانی کرده؛ آخرین تیر آرش، موج زنده و بهترین مجسمه دنیا آثار احمدزاده مانند "شطرنج با ماشین قیامت" به زبان های عربی،آلبانیایی و انگلیسی و "داستان های شهر جنگی" به سه زبان عربی، انگلیسی و فرانسوی ترجمه شده اند. که بازتاب در خوری مابین نویسندگان و اساتید جهان داشته است.
اگر قسمت پایانی (نامه به فرمانده ناو امریکایی که به هواپیمای مسافربری ایرانی حمله کرد و ترجمه ی نامه و جواب هایی که افراد مختلف به نامه داده اند) از کتاب حذف می شد، کتاب می شد یکی از بهترین کتاب های جنگی که تا به حال خوانده ام. البته با وجود نامه، چیزی از زیبایی داستان ها کم نمی شه، ولی آدم ناراحت می شه وقتی می بینه برای داستان پول داده، ولی نویسنده نصف کتاب رو به نامه ای که خواننده نمی خواسته براش پول بده، اختصاص داده. حجم کتاب، بدون اون نامه و متعلقاتش، نصف می شه.
This is war as poetry. Although told from the Persian perspective, these short stories humanise both sides in the Iran-Iraq war and leave you with a pronounced sense of sadness at the loss of so many young men. 'An Umbrella for the Director' made me weep.
حبیب احمدزاده را به خاطر واقع نمایی هایش دوست دارم در این مجموعه داستان هم واقع نمایی با رگه هایی شاعرانگی مجموعه ی جذابی را تشکیل داده اند. داستان ها سرشار از جنگ با رگه هایی از لطافت است.
يكي از بحث انگيزترين و پرتيراژترين عناوين مجموعه داستانهاي دفاع مقدس. داستانهای شهر جنگی تاكنون مبناي ايده و الهام چند فيلم سينمائي قرارگرفته است. جایزه بهترين كتاب سال دفاع مقدس و برنده رتبه اول بهترين كتاب 20 سال داستان نويسي دفاع مقدس از افتخارات این کتاب است. احمدزاده در اين داستانها جنبههاي گوناگون زندگي بشري در جنگ را با تكنيك نويسندگي و با گريز از تنگ نظري به خوبي به تصوير كشيده است.
بنا دارم کتابهایی رو که خدا کمک می کنه و می خونم رو اینجا معرفی کنم. آخرین کتابی که در سفر راهیان نور توفیق مطالعه ش پیش اومد، کتاب داستانهای شهر جنگی نوشته حبیب احمدزاده بود. شش داستان خواندنی از شهر جنگی که اسمی ازش در کتاب نیومده و من خرمشهر فرضش کردم. کتاب در سال هفتاد و هشت نوشته شده و کلی هم جایزه گرفته. بخش آخر کتاب که بعد از داستانها اومده نامه ی حبیب احمد زاده به ویلیام راجرز اگه اشتباه نکنم نوشته شده. ناخدای ناو وینسنس که هواپیمای ایرباس ایرانی رو با حدود سیصد مسافر زد و همه مسافران از زن و بچه و پیر و جوون رو در یک لحظه کشت. و در عوض مدال شجاعت از ریگان دریافت کرد. نامه ای که بسیار بسیار خواندنی ست و روح استکبارستیزی در اون موج می زنه. این نامه رو به نهصد افسر نیروی دریایی آمریکا ایمیل کرده و جوابهایی که رسیده، این کتاب رو خوندنی تر کرده. مرگ بر آمریکا ناو وینسنس خاک بر سر گفتمان سازش غصه این روزهای ما