Jump to ratings and reviews
Rate this book

تقدیم به گلرخ، با عشق و نفرت

Rate this book
داستان نویسنده‌ای است که به دعوت زن سابقش رهسپار جلسه‌ای در یکی از شهرهای شمالی ایران می‌شود تا قسمت‌هایی از آخرین رمانش را بخواند

155 pages, Paperback

First published March 21, 2022

14 people want to read

About the author

سیامک گلشیری

42 books87 followers
سیامک گلشیری در بیست‌ودوم مردادماه سال ۱۳۴۷ در اصفهان متولد شد. تحصیلاتش را تا سطح کارشناسی ارشد زبان و ادبیات آلمانی ادامه داده. فعالیت ادبی‌اش را به طور جدی از سال ۱۳۷۱ آغاز کرد.
سیامک، پسر احمد گلشیری، مترجم و برادرزاده هوشنگ گلشیری، داستان‌نویس فقید است.

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
6 (8%)
4 stars
10 (14%)
3 stars
19 (27%)
2 stars
10 (14%)
1 star
24 (34%)
Displaying 1 - 19 of 19 reviews
Profile Image for Dorsa Hashemi.
49 reviews51 followers
October 8, 2023
تقریبا همه قسمتهای کتاب قابل پیش بینی بود، اما برای من که صرفا بخاطر تجربه ژانر دلهره ایرانی کتاب رو آغاز کردم چیزی جذاب بود که خودم رو هم متعجب کرد. بازنمایی روابط از دست رفته زوج ها و عصبیت های ناشی از شکست در زندگی عاطفی بنظرم‌استادانه روایت شده بود.
Profile Image for Raoof sibeveih.
101 reviews8 followers
September 29, 2023
نه شخصیت پردازی درست و حسابی داشت نه زبان و لحن
داستان کلیشه ای پایان بندی کلیشه ای و در کل اگر خواستید بفهمید چطور نباید بنویسید این کتاب رو بخونید!
Profile Image for Parnian.
104 reviews92 followers
October 3, 2023
پایان کتاب تقریبا از وسطاش مشخص بود و سکانس آخر خیلی عجولانه بود به نظرم.
ولی فضاسازی‌هاش رو دوست داشتم.
ندیده و نشناخته از قفسه‌ی کتابا یه کتاب برداشتن و خوندن هم عالم خودش رو داره.
Profile Image for Amene.
814 reviews84 followers
October 30, 2023
کاش می‌شد دو نیم ستاره ثبت کرد که حق درستش بود.
مجموعا شبیه بقیه آثار سیامک گلشیری بود تقریبا چون به شدت سینمایی و تصویرمند بود.
بدک نبود برای وقت گذارانی و در یک نشست خواندن گیرایی داشت.
Profile Image for Shiva nikseresht.
117 reviews
December 17, 2023
فضاسازی از پیش قابل تشخیص بود و انقدر که باید من را جذب نکرد اگر از نظر اصل داستان نویسی بررسی بشه به مشکل خاصی بر نمی‌خوریم ولی آنچه باید نشده.
Profile Image for Anna.
23 reviews
December 2, 2023
کشش داشت و ظرف چند ساعت خوندنش.
تصویرسازی های خوبی داشت چیزی شبیه اینکه داری فیلنامه میخونی یا به چند تا نقاشی نگاه میکنی.
اما آخرش رو دوست نداشتم.
یه سری جملات هم داشت که میشد هایلایت کرد و دوباره مرورشون کرد.
Profile Image for نيلوفر.
36 reviews6 followers
September 22, 2023
خب اول از همه این داستان از کتاب قبلی که خوندم بهتر بود. نشونه‌هایی که تو داستان گذاشته شدن بودن با منطق داستان جور بود و به فضاسازی بیشتر داستان کمک می‌کردن. داستان از کشش خوبی هم برخوردار بود و منتظر بودم ببینم شخصیت اصلی کی بالاخره متوجه می‌شه برای رفتن دیر کرده ! شخصیت اصلی داستان به شدت مدل خود نویسنده صحبت می‌کنه و من حتی دیالوگ‌ها رو با صدای خود نویسنده می‌خوندم! که نمی‌دونم عمدیه یا نه. در واقع شخصیت‌سازی من از شخصیت اصلی بیشتر بر پایه نویسندست تا توصیفات کتاب. من همچنان با پایان کتاب مشکل داشتم. چرا اینطوری فرار می‌کنن؟ هر چند حضور مجدد شهراد می‌تونست جالب باشه اما در کل شهراد و پایان‌ بعدش جا برای بهتر شدن داشت.
دوست دارم اشاره کنم که نویسنده دانش خوبی درباره نوشتن داره.
This entire review has been hidden because of spoilers.
Profile Image for Sara.
42 reviews9 followers
March 9, 2024
داستان به سطحی‌ترین و کلیشه‌وارترین شکل ممکن روایت شده. و از نیمهٔ دوم ما با یک اکشن بی‌منطق طرف هستیم!

حتی این اتفاقات بسیار تکراری هم شاید با یک پرداخت متفاوت شانس جذاب شدن رو می‌داشتن اما حیف.
Profile Image for Firuze mardani.
25 reviews
December 25, 2023
دو ستاره براش کمه ولی خب به نظرم سه ستاره هم یه کم زیاده براش.
البته گزینه مناسبیه برای شبهای بلند. یه چای و کیسه آب گرم و پتو و این کتاب و البته که باید توی یه نشست خونده بشه.
سبک داستان مثل کتابهای داستایوفسکیه. توی یه شب اتفاق میوفته و مکالمه محوره. بعدش یهو داستایوفسکی قلم رو داد آگاتا کریستی و گفت آگاتا من میرم تا سر کوچه یه زحمت بکش اینو تمومش کن. آگاتا هم وسطاش خسته میشه و قلم رو میده دست نویسنده ایرانی و میگه به سبک فیلم خوابگاه دختران جناییش کن. اونم که خسته میشه دیگه کسی رو نداشته قلمو به دستش بده خودش سر و تهش رو میبنده.
میبینی چی میگم؟ آخر داستان جملات عجولی داره. حتی درست و حسابی ترس توش به تصویر کشیده نشده.
چمیدونم! این نظر منه.
Profile Image for Bahareh Vahid.
58 reviews4 followers
December 11, 2023
شخصیت اولِ داستانِ «تقدیم به گلرخ، با عشق و نفرت» نویسنده‌ کتاب های جنائیست که برای شرکت در جلسه ای ادبی، برای خوانش چند فصل از آخرین رُمانش، به یکی از شهرهای اطراف رامسر سفر می کند. نویسنده از جلسات این چنینی بیزار است، اما از آنجائیکه این جلسه توسط همسر سابق نویسنده برگزار شده و بسیار به او اصرار کرده، به به شمال می رود. جلسه با خواندن چند فصل از کتاب، امضای نسخه های کتاب، جشن تولد زودهنگام برای نویسنده و تعریف خاطره ای ترسناک توسط یکی از اعضای جلسه پایان می یابد.
اما داستان از بعد از جلسه، یعنی وقتی گلرخ، از نویسنده برای گذراندن لحظاتی در خانه زیبایش، برای نشان دادن محل زندگی و گفتگو به یاد گذشته دعوت می کند شروع می شود. نویسنده علیرغم علاقه به برگشت به تهران، با اصرار زیاد گلرخ، می پذیرد که ساعاتی مهمانش باشد. از ابتدای داستان بارها به این نکته که نویسنده ایده کتاب هایش را از مکالمات روزمره و داستان های زندگی اطرافیان می گیرد اشاره شده و گلرخ در پی انتقام از رازیست که نویسنده در رمان آخر از زندگی او فاش کرده و باعث برهم خوردن ازدواج رویایی او شده.
آقای گلشیری در این داستان سعی کرده، طی یک داستان جنایی، ابعادی از وجود انسان و حس جنون را به تصویر بکشد، اما به جای داستانی پیچیده و رمزآلود، به داستانی ساده لوحانه و قابل پیش بینی، شخصیت پردازی بسیار غیر جذاب و واکنش ها سطحی و بی معنیست.
This entire review has been hidden because of spoilers.
Profile Image for Elahe  Azodinia .
3 reviews
July 7, 2024
نوشته‌ای برای کتاب« تقدیم به گلرخ، با عشق و نفرت» نوشتهُ: سیامک گلشیری.

تقابل و یا بهتر بگویم تضاد در اسم رمان خواننده را به فکر فرو می‌برد. روی جلد کتاب نوشته شده: گمانم فقط بیست‌ دقیقه‌ای تا چالوس فاصله داشتم که…» جمله‌ای ناتمام از سطر اول داستان: «که زن سابقم تلفن کرد.»
سیامک گلشیری در شروع کتاب نامحسوس و خیلی طبیعی با یک گرهُ داستانی تو را وادار به خواندن می‌کند. داستان نویسنده‌ای که در زندگی شخصی درگیر اتفاقاتی می‌شود که خواننده را صفحه‌به‌صفحه به دنبال یافتن اصل ماجرا به دنبال خود می‌کشاند.
«قفل در را باز کرد. اتاق مثل پاندول شروع کرده بود به تکان خوردن. هرلحظه فکر می‌کردم پرت می‌شوم به طرف یکی از دیوارها و محکم به آن می‌خورم.»
دیالوگ‌ها را که می‌خوانی به درستی لحن و شخصیت‌های داستان را در تصور شما شکل می‌دهد.
«یه شب درو به روش باز نکردم.می‌دونست تو خونه‌م.همون‌طور وایستاده‌بود یه گوشه و زل زده بود به پنجره‌ها. فکر می‌کرد با کسی هستم.»
فکر کنم اگر اغراق نباشد ۱۵۵ صفحه‌ُ کتاب را تا طلوع صبح تمام کردم. این را هم بگویم بعضی صحنه‌ها چنان سیاه و تاریک نوشته شده‌بود که از ادامه دادن و خواندن منصرف می‌شدم.
«فندک را روشن کردم. چشم‌هایش هنوز نیمه باز بود.»
پیشنهاد می‌کنم اگر به داستان‌های معاصر که برای خواندن آنها آدرنالین خون‌تان به‌شدت بالا می‌رود علاقمند هستید. این کتاب را بخوانید.


#الهه_عضدی‌نیا
#سیامک_گلشیری
#نشر_چشمه
#داستان
#رمان
Profile Image for Kamel Gholami.
79 reviews
November 30, 2024

اگر یه کتاب از سیامک گلشیری خونده باشید، دیگه نیاز نیست کتاب دیگه‌ای ازش بخونید. از بس که فضاسازی، شخصیت‌سازی و حتی دیالوگ‌ها شبیه به همه! خیلی تلاش کرده تا داستان رو جذاب و پرکشش نشون بده و فقط در بهترین حالت شاید چهل درصد موفق بوده. داستان در مورد نویسنده‌ایه که به دعوت زن سابقش به جلسه‌ای در یکی از شهرهای مازندران می‌ره و اتفاق اصلی اونجا رخ می‌ده. انتقام در واقع. روایت خوب بود؛ ولی آنچنان هم لذت‌بخش نبود.
Profile Image for Ghazal.
2 reviews
February 8, 2025
یکی از نقاط ضعفی که آثار آقای گلشیری داره، قابل حدس بودن پایان داستانه. اما این نقطه ضعف، در مقابل قدرت توصیف صحنه‌ها و دیالوگ‌های قوی شخصیت ها، واقعا به چشم نمیاد. به شخصه با تمام داستان‌های ایشون ارتباط میگیرم و اون دلهره‌ای که شخصیت ها دارن، رو خودم هم احساس می‌کنم. در کل یکی از آثار نسبتا قوی ایشون بود.
Profile Image for Solmaz.
163 reviews13 followers
April 25, 2025
از یه نویسنده ایرانی یه رمان هیجان انگیز جنایی در این سطح رو بعید میدیدم
وقتی نقد ها رو میخونم ازش به عنوان یک کتاب روانشناختی یاد میکنن ولی به نظر من اینطور نبود
چیز عمیق روانشناختی تو رو درگیر نمیکرد
و فقط بخش هیجان انگیز کتاب تو رو به وجد میاورد
صرفا همین
Profile Image for Ferferbina .
5 reviews
January 5, 2024
فقط می‌تونم چند دقیقه بایستم و برای این کتاب دست بزنم
Profile Image for Verona.
32 reviews1 follower
January 7, 2024
من اولین بار بود از این نویسنده میخوندم ، قلم نویسنده خیلی برام روان و شیوا بود و قشنگ فضا سازی کرده بود ولی موضوع معمولی بود
Profile Image for Dina.
36 reviews3 followers
February 8, 2024
عین فیلمه و به نظرم قابلیت اقتباس داره و مثل دیگر کتابهای سیامک‌گلشیری روونه و‌خوشخوان
2 reviews
June 30, 2025
من به شخصه در نهایت متوجه شخصیت های داستان و علت کارهاشون نشدم درحالی دو سوم کتاب نویسنده فرصت داشت به ما توضیح بده
Displaying 1 - 19 of 19 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.