نخستين سندي كه نمودار انديشه يونانيان باستان درباره جهان و منشا آن است حماسه معروف ايلياد منسوب به شاعر بزرگ يوناني هومروس مي باشد كه احتمالا در نيمه دوم سده دهم يا آغاز سده نهم پيش از ميلاد مي زيسته است...
تردید نیست که خرد و فرزانگی خاور باستان از دانش و معرفت یونان کهن ریشه ای ژرفتر داشته است . اما آنچه فلسفه یونانی یا فیلوسوفیا را - به ویژه ار لحاظ مصداق ومفهوم و مضمون - بر شناخت و حکمت پیشین امتیاز می بخشد فروغی است که از اندیشه های یونان دیرینه بازتافته ، به اوج بربالیده ، و در میان ملت ها و اقوام دیگر سخت اثر نهاده است .
نخستین فیلسوفان یونان ، که از طالس ملطی (۵۴۶ - ۶۲۴ ق م ) آغاز می شود و به دیو گنس کلبی فرجام می پذیرد ، تبیین و تعبییر تابناکی از این فلسفه است که با قلمی کاونده و پرتوان و به رایی نگاشته شده است ...
یونانیان نخستین مردم متمدنی بودهاند که واژه فلسفه و مفهوم و مضمون آن را آفریدهاند. فلسفه شکل معرب واژهیونانی فیلوسوفیا و به معنای »دانش دوستی« است. به زودی علت این نامگذاری و انگیزه آن را به تفصیل خواهیمدانست.بدین سان باید یونان باستان را زادگاه و گهواره اندیشه فلسفی باختری و دیگردانشهایی دانست که از بیستوپنج سده پیش تا کنون راههای شناخت عقلی جهان را به روی آدمی گشوده است. بی شک شکلهای دیگریازاندیشه فلسفی و شناخت کم وبیش عقلی جهان پیرامونی آدمی را در دوران تاریخ ،پیش از پیدایش یونان تاریخی،نزد ملتها و اقوام دیگر، در تمدنهای شرقی باستان، میتوان یافت وو چنانکه پس ازین خواهیم دید دلائل مشخص وانکار ناپذیری در تأیید و اثبات این نظر یافت میشود.
اما آنچه اندیشه فلسفی یونانی را از اندیشه های همانند آن جدا ومشخص میسازد، ویژگیهای آن است ؛ اما این ویژگیها، از سوی دیگر وابسته به سرشت مردمان یونان باستان و آن گونه که بعضی از محققان اروپایی پنداشتهاند زاییده یک استعداد و موهبت ویژه یونانی نیست، یا نعمتی که از میان همه ملتهای جهان باستان تنها و تنها به ایشان داده شده باشد. به دیگرسخن، یونانیان مردمی برگزیده به وسیله خدایانبرای آفرینش اندیشه های فلسفی نبودهاند!آنچه که نبوغ یونانیان باستان برای اندیشه علمی وفلسفی نامیده میشود،یک ویژگی یونانی است. اما این ویژگی، وابسته به سرشت وخمیره معنوی یونانی نبوده است، بلکه خود، پدیدهایاست که زاییده گسترش و شرایط و انگیزه های معین تاریخی مردمان آن سرزمین بوده است.
بدین سان، برای یافتن وفهمیدن انگیزه ها وعللی که در جریان گسترش تاریخی یونان و یونانیان بپردازیم و بیابیم که آنچه نبوغ یونانی و ویژگیاندیشه و احساس یونانی نامیده میشود، چرا و چگونه پدید آمده، شکل گرفته و بارورشده است. بنابراین نظری به جغرافیا، وضع طبیعی وگسترش تاریخی یونان باستان، بویژه آن نواحی و بخشهایی که زادگاه نخستین اندیشه هایفلسفی و علمی بوده است ،گام نخستین به شمارمی رود؛ زیرا شناختن یک محیط از جنبه طبیعی ، تاریخی، اقتصادیو اجتماعی آن، برای پی بردن به انگیزه ها وعواملی که موجب پیدایش فرهنگ، تمدن، وبرروی هم پدیدههای معنویو روحی ساکنان آن سرزمین شده است، اجتنابناپذیر میباشد، بدین علت که شرایط، شیوه،چگونگی و شکلزیستن آدمی، باید در تعیین شکل و چگونگی اندیشه و احساس او مهمترین و قطعیترین عوامل و درواپسین تحلیل بنیاد همه آنها شمرده شود.
شرفالدین خراسانی ملقب به شرف (زادهٔ ۱۲ اسفند ۱۳۰۶ در همدان — درگذشتهٔ ۱۴ آبان ۱۳۸۳ در تهران) پژوهشگر فلسفه و از برجستهترین استادان فلسفهٔ یونانی در ایران بود. وی به زبانهای انگلیسی، آلمانی، فرانسه، عربی و یونانی باستان مسلط بود
دکترای فلسفه خود را در اوایل دهه شصت میلادی از دانشگاه کمبریج انگلستان اخذ کرد و در آنجا به تدریس ادبیات فارسی و فلسفه پرداخت. حوالی سال ۱۳۴۳ به ایران بازگشت و در دانشگاه ملی (شهید بهشتی) به تدریس پرداخت. دو سال بعد در ایران، گروه فلسفه دانشگاه ملی را بنیاد نهاد و از سال ۱۳۴۶ تا بهمن ۱۳۵۷ مدیر این گروه بود
پس از کودتای ۲۸ مرداد زندانی شد. در خلال سه سال زندانی بودنش به روشنفکران زندانی، اساطیر یونان میآموخت. شرف اولین کسی بود که به گونهای تفصیلی و مدون در زبان فارسی به فیلسوفان پیش از سقراط پرداخت. حاصل تلاش او کتابی به نام «نخستین فیلسوفان یونان» نام گرفت که هنوز هم یکی از معتبرترین آثار موجود در این زمینه به زبان فارسی به شمار میرود. آثار فلسفی و ترجمههای بزرگی از او به یادگار مانده است؛ از جمله ترجمه کتاب متافیزیک ارسطو که آن را مستقیماً از زبان یونانی باستان ترجمه کرد. مهمترین جنبه های مطالعات فلسفی او، یکی توجه خاص به منابع تاریخیِ دوران مورد نظر و یا به عبارت بهتر، قرار دادن فلسفهء دوران مورد مطالعه، در کلیت تاریخی آن دوران و دیگری بیان مصطلحات اصلی و بنیادین هر فلسفه، در زبان اصلی خودش بود
او در سالهای بعد از انقلاب فرهنگی، از تدریس در دانشگاه منع شد. البته گویا اولیای امور در سالهای بعد به دلجویی از او پرداخته بودند، ولی شرف در آن سالها بازنشسته شده بود و با عنوان عضو شورای عالی علمی، در مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، به کار مشغول شده بود. وی در اثر حمله قلبی در تنهایی از دنیا رفت. دوستان، روز پس از مرگش او را در خانهاش پیدا کردند
در سال ۱۳۴۹ کتاب شعر «واژهها» را منتشر کرد که در همان سال برنده جایزه شد. «پژواک» در سال ۱۳۳۷ و «متافیزیک عشق و مجموعه اشعار» در سال ۱۳۸۰ هم حاصل تلاشهای دیگر شرف در عرصه شاعری پارسی بودند
به عنوان يك روان شناس كه در دانشگاه تاريخچه و مكاتب روان شناسي را بي بهره اي از ريشه ي انديشه بر روان انسان خواندم، مدتي است مشغول مطالعه منابع فلسفي هستم، براي روان درمانگري، مشاوره برخورد سطحي با روان انسان كفايت نمي كند و روان پيچيده انسان نيازمند كاوشي عميق بر سير انديشه ي آدمي بر احساس، ادراك، هستي شناسي و ... است، به نظر من اين شيوه براي همه ي دانشجويان علوم انساني اجبار و نياز است، شرف الدين خراساني با قلمي روان سير انديشه يونان باستان از طالس تا ديوگنس را بيان مي كند، و پس از اين كتاب در كتاب "از سقراط تا ارسطو" ، اين راه را ادامه مي دهد خواندن اين كتاب را به هر انديشمند و علاقه مند به علوم انساني واجب مي داانم و توصيه مي كنم.
برای شروع فلسفه خوندن میتونه گزینه ی خیلی خوبی باشه تقریبا تمام پاره های مهم فیلسوف هارو توی کتاب اورده. توضیحات کامل و خوب و روونی هم در مورد فلسفه شون میده و چیزی که برای من خیلی مهم بود این بود که کتاب ترجمه نیست و ما داریم متن واقعی نویسنده رو میخونیم و این خودش امتیاز خیلی خوبیه
این کتاب یکی از معتبر ترین منابع برای شناخت پیشا سقراطیان است. بیان شیوا و به غایت مناسب شرف الدین خراسانی حض ادبی را بر شگفتی فهم می افزاید. علاوه بر این، ازآنجا که این کتابیست تألیفی، شیوه مندی او در نوشتن برای خواننده کنجکاو آموزنده است. خراسانی به زبان های یونانی، انگلیسی، فرانسه، و عربی مسلط است و ترجمه های وی از یونانی از حیث دقت و شیوایی ستودنی است. کتاب برای کسانی که میل به خواندن فلسفه را در خود می بینند مناسب است همچنین دوستانی که مشغول غوطه خوردن در ادبیات، هنر و سایر علوم انسانی هستند، دانستن ریشه های اندیشه ضروریست. این کتاب و شرح تفسیرهای آن از لحاظ ریشه ای بودن به فهم و درک درست آثار مولفان متاخر تر کمک میکند. بیان سلیس کتاب تجربه ای چون رمان یا توصیف تاریخی را نیز به همراه دارد.
کتابی ارزشمند و کامل. خوندن این کتاب نه فقط یک بار بلکه بیشتر از یک بار برای کسی که میخاد فلسفه بخونه لازم هست. امروزه که سال ۱۳۹۸ هست؛ بعد از مرحوم دکتر شرفالدین خراسانی که در سال ۱۳۴۵ این کتاب رو نوشتن، بسیار لازم هست که کسی دوباره این مسیر این کتاب رو با اطلاعات جدید دوباره بنویسه.
. تردیدی نیست که خرد و فرزانگی خاور باستان فراتر از دانش و معرفت یونان است. با این حال اندیشه یونانیان در دورهای طلایی به اوج بالندگی و شکوفایی خود رسید و بر ملل دیگر، حتی در گذر زمان، اثری ژرف گذاشت. نخستین فیلسوفان یونان نوشته شرف الدین خراسانی به فیلسوفان پیش از سقراط(مکتب ایونیا: طالس، آناکسیمندروس، آناکسمنس، کسنوفانس. مکتب پیثاگوریان: پیثاگورس، فیلولائوس و یوروتوس. سپس آلکمایون، هراکلیتوس. مکتب الئا: پارمنیدس، زنون رواقی، ملیسوس، امپدکلس، آناکساگوراس، آرخلائوس و در نهایت اتمیستها: لوکیپوس و دموکریتوس. و در آخر: دیوگنس آپولونیایی.) پرداخته است. در دورهای طلایی در حدود ۷۰۰ الی ۴۰۰ سال پیش از میلاد، رواج پول و صنعت پیشرفته، ظهور طبقه متوسط کشاورز و صنعتگر،قانون سولون و فراغت یافتگی مردمان نسبتا توانگر با رواج بردهداری، منابع غذایی و به صورت کلی شرایط جغرافیایی و تاریخی و اجتماعی و سیاسی، دست به دست هم دادند تا مهیا کننده بستری مناسب برای ظهور فیلسوفان در ایونیا(یونان) باشند. طبق کشفیات قرن گذشته فلسفه یونان خود از تفکر و اندیشههای شرق(بابل و آشور و ایران و مصر.) ریشههایی گرفته و در یونان گسترش یافته. نخستین فیلسوفان یونان را فوسیس(Fusis) یا طبیعت گرایان میدانستند که از شهر میلتوس تا آتن و الئا، در پی شناخت جهان و طبیعت از راه مشاهده و تجربه و استدلال، بدون در نظر داشتن خرافات و اعتقادات پیشینیان، دست به کشف قوانین جهان بردند. از این میان قوانینی بدیع کشف شد که در آینده دانش بشری تاثیری شگرف داشتند: آناکسیمندروس جهان و انسانها را پیش از داروین برآمده از دریا و جانوران دریایی میدانست، کسنوفانس اندیشه توحیدی را در خداشناسی بیان داشت، تناسخ در کنار مسائل ریاضی ابداع شده و نظریات اعداد پیثاگورس مطرح شد، فیلولائوس و الکماین به نقل از خود کوپرنیک پیش از او به در مدار بودن زمین اذعان داشتند، الکماین بنیانگذار روانشناسی تجربی بود و تفکر و احساس یا شناخت و هیجان را متمایز کرد، هراکلیتوس پایهگذار دیالکتیک هگل و مارکس بود، پارمنیدس سنگ بنای متافیزیک را قرار داد، امپدکلس هوا را عنصری مادی تشخیص داد، و دموکریتوس نظریه اتم را که مهمترین و بزرگترین جهانبینیهای تاریخ اندیشه بود بیان کرد. شکی نیست که بسیاری دیگر از اندیشههای یونانیان در آن دوره تاریخی پر از تناقض و یا کلیگویی و اشتباه بودهاند. با این حال تلاش برای کشف جهان با چنین ممارست و شوقی در چنین روندی، شایان توجه و مطالعه و تعمق است.
تنها میتوان یک مسئله را در میان این فیلسوفان مشترک در نظر داشت: حقیقت مطلق با واقعیت یکی نیست و تنها میتوان با عقل و اندیشه به سوی آن گرایش داشت.