| رومن اینگاردن، فیلسوف لهستانی، یکی از بهترین شاگردان هوسرل بود و، پس از تاتارکیِویچ، یکی از پیشگامان پدیدارشناسی در لهستان. خود اینگاردن طرح کلان کارش را این میدانست که کشاکش ایدهباوری/ واقعباوری را از راه هستیشناسی پایان دهد، اما او را بیشتر به بحثهای نظاممندش در زیباییشناسی پدیدارشناختی، بهویژه هستیشناسی آثار هنری، میشناسند. اینگاردن با کمک آنچه ابژۀ قصدیِ محض میخوانَد راهحلی نوآورانه در هستیشناسی آثار هنری عرضه کرد.
| آنچه اینگاردن در دربارۀ ترجمه میگوید استوار است بر کارش دربارۀ هستیشناسیِ آثار نوشتاری که، برابر آن، آثار نوشتاری یا ادبی دستِکم دارای چهار لایهاند که، به گفتۀ او، با هم هماهنگیِ چندآوایی دارند. اینگاردن در بخش نخست دربارۀ ترجمه ساختار آثار ادبی را کنار کارکردهای زبان میگذارد و نشان میدهد که در آثار هنری ادبی و آثار علمی، که هدفهایی ناهمسان دارند، کدامیک از لایهها و کدامیک از کارکردهای لایهها و رویهمرفته زبان برجستهاند. سپس میکوشد تا نشان دهد که، بر پایۀ این امور، در ترجمۀ وفادارانۀ این آثار چه باید کرد و چه میتوان کرد. در بخش دوم نیز بر پایۀ رأی اصلیاش دربارۀ ساختار و کارکرد آثار علمی، از اموری سخن به میان میآورد که وفاداری ترجمۀ آثار کلاسیک فلسفه را سخت میکنند.
. بیشتر درباره.ی "فلسفه" تا "ترجمه" نصف کتاب مقدمهی مترجمه (۹۰ص) و مترجم در نیمه دیگه کتاب مدام با اشارات نه چندان ضروری نه حتی در پانوشت، به میان متن میپره. ترجمه الکن و گنگه و مجبورید هر پاراگراف رو چندین بار بخونید و در انتها اگر به ترجمه نه، به فهم خودتون شک کنید! ترجمهی خود متن پر از معادلگزینیهای مصنوعه. مثل : مایهرو، چندگامه و به قول خود مترجم وَ چه وَ چه. :) در جاهایی حتی نکات مورد ذکر در خود متن در ترجمه بهکار گرفته نشده، ربط بخش اول (مقدمه) با بخش اصلی (۱۸۶_۹۲) و عنوان کتاب هم هیچ مشخص نیس. پشنهاد میکنم به جای خرید این کتاب نه با این قیمت شاید با دو یا سه برابر این قیمت، کتاب جدید خانم نجمآبادی یا اثر قبلی ایشون رو از نشر خوب بیدگل تهیه کنید.
پ.ن. این کتاب برای دوستانی که در رشتهی مطالعات ترجمه تحصیل کردهاند متأسفانه به مراتب خالیتر و بیربطتره.