Jump to ratings and reviews
Rate this book

یک جعبه پیتزا برای ذوزنقه‌ی کباب شده

Rate this book

96 pages, Paperback

First published January 1, 2013

1 person is currently reading
29 people want to read

About the author

جمشید خانیان

20 books22 followers
جمشید خانیان داستان‌نویس و نمایش‌نامه‌نویس است. کتاب‌های او افتخارات ملی و بین‌المللی زیادی برایش به ارمغان آورده‌اند؛ برگزیده‌ی شورای کتاب کودک، نشان طلایی لاک‌پشت پرنده و قرار گرفتن در فهرست افتخار IBBY لندن و مکزیک از آن جمله‌اند. خانیان نخستین نویسنده‌ی ایرانی ادبیات کودک و نوجوان است که در سال 2018 به فستیوال کلاغ سفید مونیخ دعوت شد.

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
8 (13%)
4 stars
17 (28%)
3 stars
13 (22%)
2 stars
16 (27%)
1 star
5 (8%)
Displaying 1 - 11 of 11 reviews
Profile Image for Neda.
491 reviews82 followers
December 10, 2014
یکی از بهترین رمانهای نوجوانی بود که تا الان خوندم.

از این نظر برام جالب توجه بود که خانیان بسیار ماهرانه تونسته درونمایه فقر در طبقه متوسط جامعه رو به طور سمبلیک و ضمنی به تصویربکشه.. .

ماهین رمزآلود رمان به همراه نعلیقهاش اونو به یک رمان خوندنی تبدیل میکنه که میشه به راحتی یه روزه خوندش..
ذهن رو واقعن درگیر میکنه و خیلی قشنگ خواننده و حتا خود شخصیتها رو گمراه میکنه.. گرچه در آخرین پاراگراف که به نظرم یکی از بهترین و به یادماندنی ترین پاراگرافهای رمانه مسئله کاملن برای خواننده حل میشه..

اگه من چیزی راجع به ماهیت رمزآلود رمان بگم مزه اش میره.. پس بهتره خودتون بخونین و قضاوت کنین..
:)

طفلک پدر آنا..
Profile Image for Mohammad Ranjbari.
267 reviews169 followers
June 17, 2017
در این داستان، نویسنده برخلاف داستان‌های پیشین خود سعی نکرده است تا با تاکید‌های بیانی، ‌عنصر جادو را بیشتر در نظر خواننده برجسته کند، نوعی رفتار مدرن در معناپردازی که نویسنده سعی کرده است با پایان باز در داستان و همچنین عدم گره‌گشایی در روند پیرنگ و موضوع، همچنان مسئله را برای خواننده تمام نشده و مهیج و سوالی کند.
نوع اندیشه و فضایی که بر این کتاب حاکم است، بیشتر دارای حال و هوای زبان علمی و تجربی می‌باشد. بخصوص که دو نفر از شخصیت‌های این داستان به عنوان معلم بازنشستۀ ریاضی معرفی می شوند.
Profile Image for ستایش.
142 reviews3 followers
June 24, 2021
بخش‌هایی از کتاب:

حادثه شکل یک غورباقه است. اولش تخم می‌ریزد و بعد یواش یواش از تخم بیرون می‌آید. وقتی بچه‌اش از تخم بیرون می‌آید، دست و پا ندارد. فقط یک دم دراز دارد و یک سر بزرگ که مثل یک دایره گرد است؛ دقیقا مثل یک کدو حلوایی، ولی خیلی خیلی کوچک‌تر. بعد شکلش کم کم عوض می‌شود. دست و پا پیدا می‌کند، گردنش تو می‌رود و دمش ناپدید می‌شود و مردمک چشمش هم گرد می‌شود. جوری که من تصورش می‌کنم، پوستش خیس و صاف و پر از لک‌و‌‌پیس است و صدای وحشتناکی دارد « قوررررر... قوررررر... قوررررر... » خوب می‌پرد، خوب می‌خورد و با آن چشم‌های ورقلمبیده‌اش همه جا را خوب می‌بیند.

همیشه پشت چیزهای عجیب و شگفت آور یک ماجرای ساده اما دقیق وجود دارد.
Profile Image for Fateme H. .
513 reviews86 followers
January 3, 2019
واقعا و از ته دل ازش خوشم نیومد و حس کردم وقتم تلف شده!
برام خیلی عجیب بود که نویسنده غوص عمیق و عاشقانه های یونس، همچین چیزی بنویسه که از نظر من کاملا بی سر و ته بود!
اون دو تا ستاره هم برای تصویرپردازی ها و اینای داستان بود، و رازهایی که خوب و جذاب بودن، اما تهش نفهمیدیم که چی شدن!
16 reviews
February 26, 2022
نویسنده یک ایده‌ی جذاب داشته، از لحاظ تکنیک هم واقعا تکنیک خاص خودش و البته هوشمندانه‌ای داره، اما در این کتاب مخصوصا قسمت‌های پایانی، به طرز عجیبی خراب کرده بود. گویا نمی‌دونسته چی کار کنه ولی دلش هم نیومده ایده رو بذاره کنار. اگر می‌شد امتیاز منفی می‌دادم بابت وقتی که ازم گرفته شد. اما متاسفانه امتیاز یک کم‌ترین امتیازه. کاش نویسنده کمی صبر و تامل می‌کرد شاید در آینده یک پایان خوب یا دست‌کم، کم‌تر توهین کننده به مخاطب، به ذهنش می‌رسید.
Profile Image for Ax.
18 reviews2 followers
March 2, 2023
ایده‌ی نویسنده تو نوشتن کتاب و سناریو جالب بود ولی موفق نشده بود این جذابیت رو تا آخر داستان ادامه بده.
ولی برا نوجوان هایی که تازه عضو کانون شدن خوندنش بد نیست.
Profile Image for Paℓe mooŋ.
280 reviews7 followers
September 12, 2022
حساب دفعاتی که این کتاب رو خوندم از دستم در رفته. چهار؟ پنج؟ نمی‌دونم. هیچوقت هم نمی‌فهمم تهش چی می‌شه (‌این یکی تقصیر من نیست، تقصیر پایان اصغر فرهادی طور آقای خانیانه!!) ولی بازم از خوندنش لذت می‌برم. یه تمِ مرموز و معمایی‌طوری داره که حس خوبی به خواننده میده.

لینک مطالعه در طاقچه:
https://taaghche.com/book/90192
16 reviews1 follower
July 15, 2024
داستان در مورد خانواده سه نفری است که دختری به نام آنا دارند. آن‌ها به خانه جدیدی اسباب کشی کرده‌اند. قاب عکسی از ساکنین قبلی خانه، پشت ستون روی دیوار پذیرایی جا مانده است. این عکس توجه آن‌ها را به خود جلب می‌کند. در این عکس پسر بچه با ترسی نهفته در چشمانش به جای اینکه به روبرو نگاه کند، با تعجب به جای دیگری خیره شده است. تصویر این پسر بچه در عکس، ذهن آنا را درگیر می‌کند که چرا او نه لبخندی زده و نه به روبرویش، در دوربین نگاه کرده است. آنها در خانه جدید مدام با اتفاقات عجیب و غریبی روبرو می‌شوند. یک روز صبح می‌ بینند که یکی از گلدان‌ها شکسته و کتاب‌هایی که در کتابخانه بوده، پایین ریخته است. یک بار هم آنا صداهای عجیبی از کمد اتاقش می‌شنود. بار دیگر ناگهان همه بشقاب‌هایی که در کابینت بود، شکسته می‌شوند. آن‌ها از این اتفاقات متعجب شده و گمان می‌کنند که شاید موشی در خانه باشد یا اینکه شاید این اتفاقات زیر سر قناری ماده‌ی همسایه‌شان بوده است. اما بعد متوجه می‌شوند کار هیچکدام از این‌ها نیست و این راز همچنان کشف نشده باقی می‌ماند و آنها از آن خانه اسباب کشی می‌کنند.
This entire review has been hidden because of spoilers.
Profile Image for The Zahra..
164 reviews23 followers
September 17, 2022
این رو قبلا برای دوستم معرفی‌اش کرده بودم. همون رو دوباره این‌جا می‌ذارم:

خب این کتاب یک زیبایی خیلی تخیلی بامزه زیبایی داره که اصلا نمی‌تونم بگم چه‌قدر قلبت رو پر از شگفتی می‌کنه:)) البته از جمشید خانیان جز این برنمیاد!
یک فضای سورئال خاصی داره و جدا از همه رمان‌های نوجوان ایرانیه. البته خیلی رمان نیست ولی خب. نثرش پر از ابهام و رازه. واقعا از این که با رازهاش پیش بری و هیچی نفهمی هم اعصابت خرد می‌شه هم خوش‌حال می‌شی. خیلی خیلی جذابه البته کوتاه هم هست.
می‌دونی مفاهیمش رو خوب نشون داده و قایم کرده توی داستان. یعنی تو تا چندین‌بار این کتاب رو نخونی شاید نتونی متوجه بشی که چه‌قدر عجیب و غریب، دقیق به فقر نگاه کرده! واقعا از این کتاب‌های لایه‌لایه‌ ست که من خیلی دوستشون دارم:)) کلا خیلی خیلی هنجارشکنانه ست برای همین خیلی‌ها متوجهش نمی‌شن:(
تازه کتابش پر از شکل‌های بامزه ست. نه فقط شکل‌های هندسی ها. همه‌چیز واقعا:))) چرا همه یادشون رفته که توی کتاب‌ها باید شکل بذارن؟ :(

داستانش درباره یک خانواده کوچک صمیمی باحاله که اسباب‌کشی می‌کنن به یک خونه جدید و می‌دونم خیلی کلیشه‌ای به نظر می‌رسه ولی انگار که اون‌ خونه نفرین‌شده ست:) و کلی بدبختی دارن دیگه خلاصه! یک عکس مثلا جا مونده توی خونه از خانواده قدیمی. اسم بچه‌شون آنائه که همه‌چیز از زبون همونه و اون داستان رو برامون تعریف می‌کنه.
باباش معلم هندسه‌ ست و کلی چیزهای باحال درباره هندسه توی کتاب هست:)) انگار که توی کلاس هندسه راهنمایی نشستی و داری با شکل‌ها بازی می‌کنی مثلا :-"
تازه کلا خیلی خانواده فرهیخته‌ای بودن. کلی گلدون داشتن و موزیک‌های قشنگ پخش می‌کردن و کتاب‌خونه بزرگ داشتن و از همه مهم‌تر روی کتاب‌خونه‌شون نور میفتاد. البته من احساس می‌کنم بیشتر خونه‌شون خاکستری بود. کلا فضای داستان یک حال خاکستری مه‌آلودی بود

لینک کتاب در طاقچه
Profile Image for Hoda.
2 reviews7 followers
May 16, 2015
پابه پاى عاشقانه هاى يونس اين كتاب رو دوس دارم!عالى بود
Displaying 1 - 11 of 11 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.