غرض از نوشتن این کتاب، معرفی شاعر پرنفوذی است از فرانسه قرن نوزدهم که با فرا گذاشتن از مرزهای زبانی به شاعری اروپایی بدل شد، و طنین پاینده و پرتوان شعرش گستره تاریخ را مقهور خود ساخت تا این چنین شارل بودلر دوشادوش اصحاب جاودان هنر و بزرگان زوالناپذیر همه ایام باز بر این حقیقت صحه گذارد که هنر راستین بیزمان است و ورای سرحدات جغرافیا. ظهور شاعر برجستهای چون بودلر، و شأن و مرتبتی که به سرعت در سراسر اروپا نصیب او شد، از غنای فرهنگی اروپا در نیمه دوم قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم حکایت دارد. افسوس که این ذوق سرشار زیبایی با در گرفتن جنگهای جهانی صدمه جبرانناپذیری دید.
Dariush Shayegan (born in 1935 in Tehran) (Persian: داریوش شایگان) is one of Iran's prominent thinkers, cultural theorists and comparative philosophers. Shayegan studied at Sorbonne University in Paris. He was a Professor of Sanskrit and Indian religions at Tehran University. He wrote a novel "Land of Mirage" in French and it won the ADELF award presented by the Association of French Authors on December 26, 2004. According to the Persian daily Aftab, Shayegan is well known in France for his books in the field of philosophy and mystics. Shayegan, who studied with Henry Corbin in Paris, also did many pioneering works on Persian mysticism and mystic poetry. He was a founding director of the Iranian Center for the Studies of Civilizations. In 1977, Shayegan initiated an international symposium on the "dialogue between civilizations," a concept that has been selectively appropriated by the Iranian President Mohammad Khatami.
نمیدونم چه شده که فیلسوف فرهنگمون تو این دو کتاب آخر سراغ دنیای شعرا رفته. اما هر چی که بوده نتیجهی کار در این مورد کتابی هست بسیار بیادعا و خوشخوان در باب شاعری که شاید باید سالها پیش باهاش آشنا میشدیم. کتاب با یه طرح بحث خوب در مقدمه شروع میشه که در ادامه حسرتش رو به دل خواننده میذاره که کاش با همین قدرت ادامه پیدا میکرد. داریوش شایگان سعی کرده کشکولگونهای فراهم کنه از متنهای جدید و قدیم که تا به حال در مورد بودلر تدارک دیده شده. شاید این کتاب برای یه بودلرشناس چیزی جز فیشبرداریهای منظمشده در مورد بودلر نباشه؛ اما برای خوانندهی عادی که غایت آشناییش با بودلر به فصل بینظیر مارشال برمن در کتاب تجربهی مدرنیته برمیگرده این کتاب فرصت مناسبیه تا نزدیکتر بشه به دنیای این آقای پایانناپذیر شعر . جز پیشگفتار ده فصل دیگه رو میشه تو این کتاب پیدا کرد که شاید بهترینش فصل آخر اون باشه؛ ترجمهی گزیدههایی از گلهای بدی این بار به قلم زیبای داریوش شایگان که بسیار دوستشون داشتم. فصل محبوب من فصل سوم «بودلر از نگاه والتر بنیامین» بود که حسرتش همیشه همراهم میمونه که چرا اینقدر کم بود و خلاصه. یکی از فصلهای جالب دیگهی این کتاب فصل پنجم این کتاب هست در باب کیش داندیسم که فکر کنم اولین باریه که به زبون فارسی و در قالب یک کتاب چیزی در موردش میخونیم. نکتهی بارز دیگهی کتاب نثر پاکیزه و بیدستانداز کتاب هست. اگر خوندن متونی که بوی ترجمه ندن داره به آرزو تبدیل میشه این کتاب تعبیر همون آرزو هست. متن به شکل عجیبی با «فارسی بودن» مفرح ذات هست. اگه به دنیای همنشینی امر مقدس و ملعون بودلر علاقهمندید (فارغ ازینکه چطور میشه علاقهمند بود وقتی تا حالا متنی در دسترس نبوده) حتما سراغ این کتاب برید و از دست ندیدش ...
وقتی به کتاب مشهور و محبوبی دو ستاره میدهی باید توضیح هم بدهی، این هم توضیح: این کتاب را علامت گذاشتهام صفحه به صفحه، و حاضرم اسکن کنم برای شاهد، که چه حجمی از کتاب جملاتیست که مطلقن معنایی و وجهی ندارند، کلیگوییِ انشاگونه هستند. و بعد چه حجمی نقل ترجمهای حرف الباقی منتقدین و شارحین است، که اگر پراکنده و درهم نبود به درد میخورد. بخش سوم «نظرات» و «شرح» آقای شایگان است که برخلاف دسته اول معنا دارد، یا موافقیم با آن یا مخالفیم. که با تمام، تاکید میکنم، تمام آنها مخالفم. فاجعه است. آب توبه بر سر بودلر ریختن، اشراقی دانستن بودلر و این نطفهی شیطان را عارف نشان دادن اگر خوشرقصی استاد نباشد حتمن کندذهنی اوست.
آقای شایگان در این کتاب مطالب جالب توجهی را جمع آوری کرده است . مثل یک اثر تحقیقی دانش جویی خوب. مثلا مطالبی درباره ی داندیسم که واقعا با ارزش است. پس کتاب از این منظر اثر خوبی است. اما به عنوان یک کار پژوهشی ژرف یا یک اثر تالیفی (یعنی اثری که بخواهد گفتمانی ایجاد کند یا گفتمانی را گسترش دهد و به معنای ساده تر چیزی به جهان بودلر اضافه کند) اثری بسیار ضعیف و کم مایه ایست. من فکر میکنم دلیل این مسئله در نوع تفکر و منش خود آقای شایگان نهفته است که هیچ ارتباط و نزدیکی ای با افرادی چون شارل بودلر یا والتر بنیامین یا ژان پل سارتر ندارد. بودلر برای شایگان قشنگ و باشکوه است و همین. شایگان در راستای نقدِ فارسی (اگر بشود اسمش را نقد گذاشت) تا می تواند از جایگاه و عظمت و جبروتِ بودلر ستایش می کند. انگار ملزم می بیند از بودلر فرشته ای عارف بسازد. و به خواننده ی اثرش ثابت کند شعر بودلر شعر مهمی است. اما به نظر من به کل مسیر را اشتباه رفته است. بزرگی بودلر در حقارتیست که نصیب خود و شعرش می کند. بزگی بودلر در مازوخیسم اوست (فانفارلویِ بودلر را خوانده اید؟). نه جذابیت های سطحی و بورژوایی که آقای شایگان در بودلر می بیند. بزرگی بودلر در شخصیت متزلزل و روان ضعیف اوست. در پلشتی شعرش است. پس دلیلی ندارد این زشتی و شر را تمیز کنیم و عطر بزنیم و در ردیف های قشنگ موزه بگذاریم. آقای شایگان در نصفه پاراگرافی، کتاب بودلرِ سارتر را رد می کند. دلیل مشخص است: سارتر به بودلر رژ نمی مالد. سارتر بودلر را می کاود. سارتر شر را می کاود. خب پلشتی ها هم ناگزیرند که بیرون بریزند! سارتر ، بودلری ترین کار را می کند.
شارل بودلر شاعر بزرگی است و داریوش شایگان هم به خوبی این بزرگی را شناخته بود و کتابی بس ارزشمند پیرامون این شاعر مهم تالیف کرده بود من توصیه میکنم کتاب «گلهای بدی» و «ملال پاریس» بودلر رو بخونید بعد کتاب شایگان رو تا بهتر فهم بشه ولی اگر حوصله نداشتید میتونید نمونه اشعار بودلر که در انتهای کتاب شایگان آورده را بخوانید و بعد برید سراغ تفسیرهای او از اشعار و زندگی این شاعر بزرگ
مهم است بدانیم که آگاهی از لذت، لذت را میکشد، و لذت و درد من سوزانندهترین و خصوصیترین بخش وجود من است، برای شناختشان باید از آنها دل برکنم. هر پرسشی درباره خوشبختی، هر چند کوچک، ویرانگر خوشبختی است.
Deleuzean Melez Bilinç düsüncesini anlattigi ilk makalesi çok iyi. Ötekinin Isyani baslikli ikinci makale ise Yarali Bilinç kitabi tadinda, zirve bir yazi. Diger makalelerde çok dikkate deger seyler yok ama, yine de yillar sonra Shayegan'in sesini duymak iyi geldi.
نوشتههای داریوش شایگان فقید همواره خواندنیست، اما این کتاب چیزی که تصور میکردم، نبود؛ زیرا بیش از آنکه بررسی هنر و شعر بودلر توسط شایگان باشد، نقل قول از دیگران بود و گردآوری نظر دیگران درباره بودلر. البته شایان توجه است که شایگان فیلسوف است، نه ادیب، و این کتاب را از سر علاقه شخصی به بودلر نوشته است. به هر حال، به عنوان مقدمهای برای شناخت بودلر کتاب خوبی است اما چندان مطلب جدیدی به پیکرهی ادبیات بودلر شناسی فارسی اضافه نکرده است.
دو سه فصل کارآمد و جذاب داشت: بودلر از نگاه والتر بنیامین مثلث واگنر، بودلر و نیچه الیوت و بودلر .بقیهی کتاب انشای نارسا و شتابزدهای بود در مدح و ثنای شاعر فرانسوی .دوست داشتم تا آخرِ کتاب، روح انحطاط گرایی که شایگان از آن حرف میزد را درک یا لااقل تصور میکردم
کتاب در حقیقت معرفی بودلر است به مخاطب ایرانی. برخلاف تصور اولیهام، خود شایگان کمترین حضور را در کتاب دارد. یعنی خبر زیادی از اندیشههای تطبیقی ایشان نیست(به نسبت کتابهای قبلی). محتوای کتاب بیشتر جمعآوری و مرور جنبههای گوناگون اندیشه و هنر و شخصیت بودلر است از خلال نقل قولها و کتابهای دست اول غربی که آقای شایگان مطالعه کردهاند. در حقیقت کتاب تالیف و ترجمه است. مقدمهی مفصلی ست برای شعرهای انتهایی کتاب که خود آقای شایگان ترجمه کردهاند. ترجمهها آهنگینتر و روانتر از مثلا ترجمههای آقای ندوشن و رضا رضایی هستند. ستاره چهارم را به ترجمههای به نظرم خیلی خوب کتاب دادم. شاید بشود ایراد گرفت که ایدهها توضیح کافی داده نشدهاند، متن کتاب بیشتر ادبی ست تا تحلیلی ولی خب این کتاب اولین و فعلا تنها کتابی ست که در زبان فارسی در معرفی بودلر پیدا کردهایم(تا جایی که میدانم). من که بسیار آموختم.،
سمفونی پنج مالر همراه با مرثیهسراییها بر مزار بودلر
[شاعر بزرگ فقط به خودش محدود نمیشود؛ شاعر یک اسطوره، یک نفوذ عظیم است. بودلر سرآغاز و منشا است. بودلر، این نابغه صنعتگر، علاوه بر هماوردی با روح خود، باید با زبان هم در میافتاد و به نحوی نهاد دیالکتیک زبان فرانسه را هم در میشکست- این سلطهجوترین نهاد ممکن را.]
داریوش شایگان کار باارزشی انجام داده برای معرفی بهتر بودلر به ما ایرانیا.کاش این کار رو تو سن و سال جوانیش انجام داده بود که گرفتار این همه خودبزرگ بینی ِپیرانه سری نمیشد که همین باعث شده خیلی جاها خواننده از کتاب خوشش نیاد. نه اینکه آدم بزرگی نباشه ، ولی وقتی این بزرگی رو تو چشم ِ خواننده فرو میکنی ، هرقدر هم که بزرگ باشی باز هم زیبنده نیست . از شعرهای بودلر و از ترجمه ی شایگان خیلی لذت بردم
Yaralı Bilinç'i okurken kitaptaki ilk iki makaledeki tespitleri dikkate değer bulmuş pek çoğuna da hakikaten katılmıştım. Bu kitabın ilk 2-3 makalesi de orada anlatılanların tekrarından başka bir şey içermiyor. Arap dünyasındaki güncel hareketliliği bir özgürlük arayışı, kendi anlamlandırdığı bir biçimde bir laikleşme çabası olarak yorumlamasının ise elle tutulur bir yanı yok. Kitabın geri kalan yarısındaki makaleler ise yaşanmışlıklardan hareketle bazı gözlemleri içeriyor o kadar. Çok dikkate değer bir tespit yok. Bir de kitap boyunca dedim ki acaba Sovyetlere ne zaman çatacak, Yaralı Bilinç'te en alakasız konuları Sovyet etkisine bağlamak gibi bir eğilimi vardı çünkü. Beklentilerim boşa çıkmadı. Tahran ile ilgili son makalede "çirkinlikten başka hiç bir şey üretemeyen bir uygarlık olarak Ruslar" gibi akıllara zarar bir ibareyi alıntılayarak her zamanki görevini yerine getirmiş oldu.
Yine de çok çekici ve derin bir üsluba sahip olduğunu kabul edip en azından bu noktada hakkını teslim etmek gerek. Yine de ağdalı, şık bir dille (eğer bu noktada başarı çevirmene ait değilse tabi) üst perdeden analizler yapma telaşının, popüler felsefecilerden alıntılarla kendini destekleme çabasının argümanın maddi temeli sağlam kurulmadıktan sonra hiçbir işe yaramadığını da bir kez daha görmüş oldum.
The book is about the French poet Charles Baudelaire and his life, thoughts, and pretty much about his impact on others. Some sections are mostly on what famous writers and poets think of Baudelaire and his poetry, but at the same time with a fairly well organized structure the book pushes the reader to a good understanding of the character and his approach to expose his philosophy in poems. As a whole the book is well-structures, well-written, and informative about the subject.
Arap dünyasının uykusunda gördüğü korkunç bir rüyadan bir an için kan ter içeriside gözlerini açarak uyandıktan sonra tekrar uykuya dalışı; küresel kalp damar sisteminin pompaladığı can suyunda miskin bir nabız atışının devam etmesi; İslamın, bir uygarlık olarak tarihin yörüngesinde merkezden uzaklaşarak savrulması... vs... vs...
un très bel éclairage sur la philosophie appliquée aux civilisation en particulier à l'islam et au phénomène de la mondialisation et le métissage des consciences ou des inconscences inévitable pour le bien de l'humanité
Şâyegân'ın Türkçeye çevrilen bu ikinci kitabı da kısa ama iyi bir kültürlerarası etkileşim değerlendirmesi. 2013'te yazdığı kitaba Arap isyanlarına dair bir tahlil de eklemiş Şâyegân. Bilhassa İran sosyolojisi ve Devrim dinamikleri bahsi ilgi çekici