کتاب حاضر به منظور پاسخ دادن به این پرسش نوشته شده است: چگونه از منظر یک منتقد ادبی رمان بخوانیم؟ مخاطبان کتاب حاضر هم منتقدان ادبی و پژوهشگران حوزهٔ رمان هستند و هم رمان نویسانی که به لزوم آگاهی نویسندهٔ معاصر از نظریههای ادبی پی برده اند. نویسنده روشی را برای نقد رمان مطرح میکند که مبتنی بر خوانش تحلیلی صحنهٔ آغازین و معلوم کردن ربط آن به بقیهٔ رمان است و با تمرکز بر ساختار رمان انجام میشود. همهٔ فصلهای کتاب با پیروی از روش شناسی واحدی نوشته شدهاند که عبارت است از: الف. شروع فصل با یک مبحث نظری در نقد ادبی؛ ب. تحلیل مشروح صحنهٔ آغازین یک رمان بر اساس مبحث نظریِ مطرح شده در ابتدای همان فصل؛ و پ. نقد آن رمان با برقراری پیوند بین صحنهٔ آغازین و سایر بخشها یا اجزائش. خواننده علاوه بر آشنایی با مفاهیم نقادانه با نحوهٔ کاربرد آن مفاهیم در نقد عملیِ ده رمان برجستهٔ ایرانی آشنا میشود. کاربردپذیری این روش همچنین با نقد یک داستان کوتاه و یک فیلم نشان داده شده است. به منظور آسانتر کردن فهم مطالب تئوریک نویسنده یکصد اصطلاح پُرکاربرد نقد رمان را در پایان کتاب توضیح داده است. مباحث نظریِ کتاب مطالب گوناگونی را در بر میگیرد از بحث در خصوص کارکرد و شیوهٔ تحلیل عناصر رمان مانند شخصیت منظر روایی کشمکش حال وهوا و امثال آن گرفته تا مباحث مربوط به نظریههای ادبیِ متأخر همچون بینامتنیّت مرگ مؤلف روایت شناسی پسامدرنیسم و غیره.
حسین پاینده در تهران متولد شد و دورهی دبیرستان را در انگلستان گذراند و یک سال پس از انقلاب به کشور بازگشت. در سال ۱۳۶۸ از دانشگاه علامه طباطبائی لیسانس ادبیات انگلیسی گرفت و در سال ۱۳۷۰ موفق به اخذ فوقلیسانس ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران شد. او از همان سال به عنوان عضو هیأت علمی به استخدام دانشگاه علامه طباطبائی درآمد و متعاقباً در سال ۱۳۷۵ برای ادامهی تحصیل به انگلستان رفت. وی در سال ۱۳۸۰ پس از اخذ دکترای نظریه و نقد ادبی به کشور بازگشت و در حال حاضر با مرتبهی استاد در دانشگاه علامه طباطبائی به تدریس اشتغال دارد. از دکتر پاینده تاکنون بیش از ۱۲۰ مقاله در نشریات مختلف به چاپ رسیدهاست. همچنین از وی ۲۵ عنوان کتاب منتشر شده که از این تعداد ۱۰ کتاب را تألیف، ۷ کتاب را ترجمه و ۸ کتاب را ویرایش کرده است. «مجموعهی نظریه و نقد ادبی» تحت سرپرستی او تاکنون در هشت مجلد و توسط چهار ناشر منتشر شده است. جدیدترین تألیف پاینده با عنوان گشودن رمان توسط انتشارات مروارید منتشر شده است که جایزهی ادبی جلال آلاحمد در بخش نقد ادبی را به خود اختصاص داد. از میان سایر کتابهای ایشان میتوان به کتاب داستان کوتاه در ایران (در سه جلد) و نقد ادبی و دموکراسی اشاره کرد. از جمله کتابهایی که پاینده ترجمه کرده است عبارتاند از مطالعات فرهنگی دربارهی فرهنگ عامّه (برندهی جایزهی کتاب فصل) که توسط نشر آگه انتشار یافته و نظریههای رمان است که توسط انتشارات نیلوفر منتشر شده است. دکتر پاینده تاکنون ۸ جایزه در داخل کشور و ۱ جایزه در خارج از کشور دریافت کرده است.
من یه زمانی از طرفدارهای پاینده بودم. هنوز هم از طرفدارهای "نقد ادبی و دموکراسی" و "آگهی های تجاری تلویزیون..." هستم. ولی به نظرم حسین پاینده از یه جایی به بعد خیلی محافظه کار شد. خیلی چسبید به قدرت حاکم. از یه جایی به بعد درخواستش برای "نقد علمی" تبدیل شد به فرمالیسم محض و تلاش برای جدا نگه داشتن ساحت ادبیات از سیاست و اجتماع و اقتصاد و معیشت آدمهای اطرافش. از یه جایی به بعد، تلاش قابل تقدیر پاینده برای جا انداختن اصول نقد، تبدیل شد به تکرار هزار باره ی حرف های ابتدایی و پیش پا افتاده راجع به متن و توضیح دادن واضحات. و هرکس که سر کلاس های دانشگاه و آزاد پاینده نشسته باشه و این کتاب رو بخونه، تکراری بودن مورد نظر من رو کاملا حس میکنه. قطعن سنت نقد اونقدری هم که پاینده تلاش میکرد و میکنه که نشون بده، ضعیف نیست در ایران. قطعن نقد ادبی فقط معادل نقد متن محور نیست و در هر لغت نامه ی اصطلاحات ادبی میشه یه بخشی رو پیدا کرد به نام "نقد ذوقی" و کلی آدم در طول تاریخ فرهنگ جهان براش پیدا کرد. و اون چیزی رو که پاینده نقد میدونه، یه عده رسمن غیرقابل قبول میدونن، ازجمله مارکسیست ها و فمینیست ها. اون تقلای عجیب پاینده برای دور موندن از کلماتی که بار معنایی و ارزشی دارن رو من دیگه یه تلاش قابل تقدیر علمی و انتقادی نمی بینم، بلکه به نظرم یه جور محافظه کاری به حساب میاد. یه جور ترس از اینکه اعتراف کنی "تأمل برانگیز" هیچ فرقی با "خوب" نداره و ایشون فقط داره با کلمات بازی میکنه تا مجبور نشه برسه به مسائل اصلی آدمها. من مصداق واقعی نقد رو حرف براهنی میدونم در یکی از مقالاتش در جلد اول طلا در مس، که در بحث راجع به کتاب "دربارۀ ادبیات" سارتر گفته بود برای کشورهایی با شرایط ما، قطعن لازم هست که ادبیات و نقد و اصولا همه چیز، به اجتماعی که ازش میان نگاه و توجه داشته باشن. چون در غیر اینصورت رمان به چه دردی میخوره اگه من خواننده رو از گرسنه های کنار خیابون همچنان دور نگه داره؟ شعر به چه درد میخوره اگه تبدیل بشه به یه ابزار لذت بورژوائی محض؟ البته حتا خود براهنی هم این ادعا رو خیلی جاها رعایت نکرد. این کتاب تکرار مکرراته. بعد از خوندن بخش بوف کور از خودم پرسیدم همین؟ تموم شد؟ ینی اینقدر مسخره؟ حس کردم شاید در توضیح (اگه خود پاینده الان بود میگفت "توضیح" نه و مثلن "نقد") رمان های دیگه بهتر عمل کنه ولی نکرد. بعد از خوندن نقد های چند تا رمان دیگه فهمیدم که کتاب هیچ حرف تازه ای نداره. که دست کم دانشجوهای ادبیات انگلیسی توی دو سه ترم اول همه حرف هایی که این کتاب داره مگه رو میخونن و پاس میکنن. و برخلاف ادعای مقدمه ی کتاب، این حرف که صحنه ی آغازین یه جورایی معرف کل متن یا اثر هست، حرف جناب پاینده نیست و قبل از اون بارها به طور ضمنی اشاره شده بهش در آثار دیگران. و رمان هایی هم که انتخاب شدن برای نقد همه رمان های قابل چاپ و مورد قبول برای حکومت هستن. خب این قابل درکه. پاینده دلش میخواسته که کتابش قابل چاپ باشه (هرچند که کتاب "شهر و تجربه مدرنیته فارسی" راجع به رمان های ممنوعه از جمله شب هول هم حرف زده و اجازه ی چاپ هم گرفته)؛ ولی پاینده در یک مصاحبه در جواب به این سوال که چرا رمان های دیگه ای مثل شب یک شب دو یا همین شب هول رو انتخاب نکرده و رفته سراغ این رمان ها، گفته که قطعن اون رمان ها (ینی مثلن "شب هول") اگه رمان های "تأمل برانگیزی" بودن ماندگار میشدن و چون نشدن پس ینی قابل اعتنا نیستن. و اصلن نمیاد اشاره کنه به نقش چاپ نشدن کتاب و پنهان نگه داشتن اون از دید خوانندگان. خلاصه که این کتاب هیچ تفسیر تازه ای از آثار کانونی ادبیات ارائه نمیده. بلکه میاد و همونهایی رو که همه تا حالا میگفتن و راجع بهشون بحث میکردن، برمیداره و باز راجع بهشون حرف میزنه. به عبارت دیگه اون چیزی که خارجی ها بهش میگن literary canon و ما احتمالا میگیم آثار کانونی و مورد قبول عامه رو چشم بسته و غیر انتقادی قبول میکنه. نه حرفی از رضا دانشور میزنه، نه فُرسی، نه شهدادی، نه نعلبندیان، نه پارسی پور و نه هیچ نویسنده ی به حاشیه رانده شده ی دیگه. اگر در زمینه ی ادبیات صفرِ مطلق هستید و برای اولین بار در زندگی تون میخواید یه کتاب داستانی یا رمان بخونید، این کتاب میتونه براتون روشنگر باشه. در غیر اینصورت چیزی تازه ای از توش در نخواهید آورد.
به جرأت یکی از بهترین منتقدان و آموزشدهندههای نقد داستان و داستاننویسی زنده رو حسین پاینده میدونم. یکی از کسانی که کتابهایی که چاپ کرده (بالاخص مجموعه داستان کوتاه در ایران و گشودن رمان) بیشتر از کارکرد تئوریکی مثل اینکه رئالیست در چه سالی شکل گرفت و مانیفست اولشون چی بوده بیشتر به کارکرد عملی ادبیات توجه داره. اینکه چه نوع پیرنگها و شخصیت پردازیها و... دلالت بر رئالیست، مدرن و یا پست مدرن بودن یک اثر داره. جدای از شیوایی و کاربردی بودن کارهای حسین پاینده این کتاب از چند نظر شیوهای جدید و متفاوت رو ارائه میداد. مهمتر از همه توجه به مدخل یک اثر ادبی برای درک و فهمیدن موضوع و پیام اثر. توی این کتاب ده رمان از منظر توجه به پرلود یک اثر بررسی میشه که به ترتیب این رمانها هستند:
بوف کور اثر صادق هدایت تنگسیر اثر صادق چوبک مدیر مدرسه اثر جلال آلاحمد شازده احتجاب اثر هوشنگ گلشیری سووشون اثر سیمین دانشور ثریا در اغما اثر اسماعیل فصیح جزیره سرگردانی اثر سیمین دانشور چراغها را من خاموش میکنم اثر زویا پیرزاد آزاده خانم و نویسندهاش اثر رضا براهنی سرخی تو از من اثر سپیده شاملو
چیزی که توجه من رو توی این کتاب خیلی جلب کرد طیف رمانهای انتخابی حسین پاینده بود. چهار رمان رئالیست، چهار رمان مدرن، یک رمان ناتورالیستی و یک رمان پست مدرن توی کتاب نقد میشه. همچنین از بین نویسندهها شش نویسنده مرد و چهار نویسنده زن وجود داره. پنج رمان از رمانها پیش از انقلاب نوشته و چاپ شده بودند و پنج رمان دیگه هم پس از انقلاب. آخر کتاب هم برای اینکه ثابت کنه روش نقدی که تو کتاب آموزش میده در تمام آثار ادبی باید رعایت بشه یک داستان کوتاه (سه قطره خون اثر صادق هدایت) و یک فیلم (هامون اثر داریوش مهرجویی) رو به همون روشی که رمانها رو بررسی کرده، بررسی میکنه. در کل به کسانی که دوست دارن نقد و یا درک یک اثر رو یاد بگیرن این کتاب رو به شدت توصیه میکنم. به کسانی که هم دوست دارن تو عرصهی داستاننویسی پا بذارن هم خوندن مجموعه داستانهای کوتاه در ایران و این کتاب رو لازم میدونم.
نقد ادبی بدون ذهنیتی معطوف به پرسشگری و گفت و گو امکانپذیر نیست. منتقدی که رمان را منفعلانه میخواند بی آن که سوالی در ذهنش نقش ببندد، یا بی آن که وارد گفت و گویی کاوشگرانه با متن شود، هرگز نمیتواند به معانی عمیقتر آن راه ببرد. نویسنده این کتاب بارها و بارها بر اهمیت طرح پرسشهای تامل برانگیز در نقد رمان تاکید میکند تا خواننده به صرافت اندیشیدن به فایدهی پرسشگری در ابعادی گستردهتر افتد و نقد را به مفهومی عام در زندگی اجتماعی کاربردپذیر بداند. اگر به پیروی از نظریهپردازان پساساختارگرایی مانند رولان بارت زندگی را نوعی "متن" تلقی کنیم، آنگاه اصولا کسی میتواند منتقد ادبی باشد که در زندگی روزمره نیز عادت به پرسشگری و ژرفاندیشی داشته باشد. نقد میتواند به همه متون فرهنگی اعمال شود و ادبیات فقط بخشی از این متون را تشکیل میدهد. همه ما در داستان/متن بزرگتری به نام زندگی نقش داریم. هدف نویسنده کتاب حاضر این است که خواننده از راه نقد رمان وارد گفت و گوی انتقادی با این متن بزرگتر شود.
گشودن رمان: رمان ایران در پرتو نظریه و نقد ادبی / حسین پاینده / تهران: مروارید، چاپِ اول 1392 داستانهای کوتاه فارسی – قرن 14 – تاریخ و نقد
چگونه از منظرِ یک منتقدِ ادبی یا پژوهشگرِ ادبیات، رمان بخوانیم؟ «حسین پاینده»، منظور خود از نوشتن این کتاب را پاسخدادن به پرسشِ بالا میداند. زیرا بهنظر وی در حوزهی مطالعاتِ ادبیِ ایران، این پرسش، پرسشی مبرم است. او پاسخ خود به این سؤال را نیز در همان ابتدا بیان میکند: از منظرِ یک منتقدِ ادبی یا پژوهشگرِ ادبیات، باید با به پرسشگرفتن محتوای متن، و اقدام به کاوشی گفتوگو محور، رمان بخوانیم. زیرا نقدِ رمان، نیازمندِ ذهنیتی پرسشگر و کاوشی گفتوگو محور است. بدینصورت که: متنها، با ابهامها و دلالتهای غیرمستقیمشان، در ذهنِ یک منتقد، پرسش برمیانگیزند و خودِ منتقد نیز باید محتوای آن متنها را به پرسش بگیرد. و به واسطهی همین پرسشگری، کاوشی گفتوگو محور میان خواننده و رمان بهوجود میآید. دربارهی «سخن آغازین کتاب» و نامگذاری تعمدی آن به «گشودن کتاب» هدفِ نویسنده از این نامگذاری، تأکید بر اهمیتِ پرسش و پرسشگری در کسبِ تواناییِ نقدِ رمان بوده که در ادامه نیز با طرح چند پرسش درباره�� محتوای همین کتاب، این هدف گشودهتر میشود: یک: این کتاب با چه هدفی نوشته شده است؟ هدف، پیشنهادِ یک روش بوده است ؛ روشی که بر توجه به صحنهی آغازینِ رمان تأکید میکند، و میخواهد با خوانشی تحلیلی، ربطِ آنرا با بقیهی متن، آشکار کند. اینکار با تمرکز بر ساختارِ آن رمان انجام میشود. مانند: توجه به سرنخهایی که حامل دلالتهای ثانوی هستند. - چرا «صحنهی آغازین» مهم است؟ زیرا به اعتقادِ «حسین پاینده»، اگر ما با نویسندهای توانا و صناعتگر مواجه باشیم، وی محتوا و مضمونِ کلیِ حکایتِ خود را در صحنهی آغازین، چنان میپروراند که زمینهای مهم برای ورود به دنیای داستانی او باشد.
دو: انگیزهی نوشتن این کتاب چه بوده است؟ پرسشهایی مثل: «معنای این رمان چیست؟»، «نویسندهی این رمان چه میخواسته است بگوید؟» و «چهطور میشود یک رمان را تحلیل کرد و به معنای عمیقتر آن پیبرد؟» موجب شده تا «پاینده» ترغیب شود جهتِ ابهامزدایی از نقدِ ادبی، این کتاب را بنویسد. کتابی که وی در آن سعی میکند با یک روشِ نقادانه، نشاندهد که چگونه میتوان متنهای مختلف را خواند و پاسخِ پرسشهای خود را در آن جستوجو کرد. شیوهای که او پیشنهاد میکند: نقد رمان نه بر اساس «شهود» و «برداشتهای شخصی از متن»، بلکه بر مبنای یک نظاممندی واحدِ تئوریک است.
سه: مقصود از «گشودنِ رمان» چیست؟ دو معنا مورد نظر بوده است: «باز» و «آغاز» کردن. «باز کردن» بهمعنای فهمِ معانیِ ژرفترِ هر متن، هنگامِ نقدِ ادبی. «آغاز کردن» بهمعنای بیانِ نخستین نشانهها و تعلیقها در ابتدای هر متن که به عملِ نگارش هم مربوط میشود.
چهار: این کتاب برای چه کسانی کاربرد دارد؟ منتقدان ادبی، پژوهشگران حوزهی رمان و رماننویسانی که به لزوم آگاهیشان از نظریههای ادبی پی بردهاند.
پنج: ساختارِ این کتاب چگونه تنظیم شده است؟ این کتاب از ده فصل، سه ضمیمه، و یک فهرستِ منابع با نمایهی موضوعی و اسمی تشکیل شده است. همهی فصلها با پیروی از روششناسیِ واحدی نوشته شدهاند که عبارتند از: الف: شروع کردن هر فصل با یک مبحثِ نظری در نقدِ ادبی. ب: تحلیلِ مشروحِ صحنهی آغازینِ یک رمان بر اساسِ مبحثِ نظری مطرحشده. پ: نقدِ آن رمان با برقراری پیوند بین صحنهی آغازین و سایر بخشها.
شش: ملاکِ انتخابِ رمانها برای نقدِ در این کتاب چه بوده است؟ تنوع در سبک و دورههای مختلفِ رماننویسیِ ایران.
هفت: مباحثِ نظریِ کتاب چه موضوعاتی را شامل میشوند؟ در چهارچوبِ «نقدِ رمان بر اساس صحنهی آغازین»، به این مباحث پرداخته شده است: الف: شیوهی تحلیلِ عناصرِ رمان؛ مانند: شخصیت، منظر روایی، کشمکش، حال و هوا و امثال آن. ب: نظریههای ادبیِ متأخر؛ مانند: بینامتنیبودن، مرگِ مؤلف، روایتشناسی، پسامدرنیسم و امثال آن.
هشت: ضمائمِ کتاب شاملِ چه مطالبی است؟ هر سه ضمیمهی کتاب بهعنوانِ یک فصلِ مستقل، مطالبِ فصلهای قبلی کتاب را تکمیل میکنند. - پرسش و محتوای ضمیمهی اول عبارت است از: آیا میتوان روشِ پیشنهاد شده در این کتاب را برای نقدِ داستانِ کوتاه نیز بهکار برد؟ بله. زیرا پاراگرافِ اول در داستانِ کوتاه، همان کارکردِ صحنهی آغازینِ رمان را دارد. - پرسش و محتوای ضمیمهی دوم: آیا میتوان روشِ پیشنهادشده در این کتاب را برای نقدِ فیلمِ سینمایی نیز بهکار برد؟ بله. برای نمونه، فیلمِ هامون (داریوش مهرجویی) با همین روش نقد شده است. - محتوای ضمیمهی سوم: یکصد اصطلاحِ پُر کاربرد در نقدِ رمان، با ترتیبی الفبایی و با ارجاعِ متقابل، تنظیم و ارائه شده است.
نه: چرا از عنوانِ «گشودن این کتاب» برای مقدمهی این کتاب استفاده شده است؟ این عنوان نشانهی بازتابِ فرضیهی اصلیِ این کتاب در محتوای خود آن است. فرضیهای که معتقد است: صحنهی آغازین رمان، نشاندهندهی محتوا و مضامین آن است و منتقدِ ادبی با طرح پرسش و ایجادِ گفتوگو با متن، میتواند به درونِ اثر راه یابد. در این کتاب نیز «مقدمه» کارکردی مشابه با کارکرد صحنهی آغازین رمان دارد و خواننده را برای خواندنِ فصلهای بعدی و ضمائم آن آماده میکند. یعنی با ده پرسش، جهت تناظر با ده فصلی که بدنهی اصلی این کتاب را تشکیل میدهند.
ده: آیا مطالبِ مطرحشده در این کتاب صرفاً به نقدِ ادبی مربوط میشوند؟ اگر نقد را به تفحص در متونِ مکتوبِ ادبی منحصر بدانیم، بله، مطالب این کتاب فقط پژوهشی دربارهی ادبیات خواهد بود. اما اگر زندگی را کلاً نوعی «متن» تلقی کنیم، در این کتاب نیز با منتقدی روبهرو هستیم که در حوزهای متنوع و وسیعتر به جستوجو و پرسشگری میپردازد. یعنی: نقد او میتواند بر همهی متون فرهنگی اعمال شود که البته یکی از آنها ادبیات است. «حسین پاینده» با تأسی از نظریهپردازانی مانند «رولان بارت»، نقشهای همهی ما را در «داستان-متن» بزرگتری بهنام «زندگی» میبیند و امیدوار است ما نیز وارد گفتوگویی انتقادی با این متن بزرگتر شویم. در ادامه، تحلیل و نقدهای او را از «داستان-متن»های فهرستشده در این اثر میخوانیم.
*«همهی مطالب بالا برگرفته از توضیحات آغازین مؤلف کتاب بود.»
فهرست گشودن این کتاب 7 گشودن بوف کور 17 گشودن تنگسیر 37 گشودن مدیر مدرسه 65 گشودن شازده احتجاب 83 گشودن سَووشون 95 گشودن ثریا در اغما 113 گشودن جزیرهی سرگردانی 159 گشودن چراغها را من خاموش میکنم 185 گشودن آزادهخانم و نویسندهاش 215 گشودن سرخی تو از من 239 ضمائم گشودن سه قطره خون 281 گشودن هامون 291 واژهنامهی توصیفی اصطلاحات نقد رمان 321 مراجع 381 نمایه 387 از همین قلم: تألیفات، ترجمهها و ویرایشها 398
متن معرفی از پشت جلد کتاب: مخاطبان این کتاب، هم منتقدان ادبی هستند و هم رماننویسانی که به لزوم آگاهی از نظریههای ادبی پی بردهاند. نویسندهی این کتاب، برای نقد رمان، روشی را مطرح میکند که مبتنی بر خوانش تحلیلی صحنهی آغازین هر رمان و آشکار کردن ربط آن با بقیهی متن است. همهی فصلهای این کتاب با پیروی از روششناسی واحدی نوشته شدهاند. این روششناسی عبارت است از: الف: شروع فصل با یک مبحث نظری در نقد ادبی ب: تحلیل مشروح صحنهی آغازین یک رمان بر اساس مبحث نظری مطرحشده پ: نقد آن رمان با برقراری پیوند بین صحنهی آغازین و سایر بخشها خوانندهی این کتاب علاوه بر آشنایی با مفاهیم نقادانه، با نحوهی کاربرد آن مفاهیم در نقد عملی ده رمان برجستهی ایرانی آشنا میشود. کاربردپذیری این روش همچنین با نقد یک داستان کوتاه و یک فیلم نشان داده شده است. بهمنظور آسانتر شدن فهم مطالب تئوریک، نویسنده، یکصد اصطلاح پرکاربرد نقد رمان را در پایان کتاب توضیح داده است. مباحث نظری کتاب، مطالب گوناگونی را در بر میگیرد، که برخی از آنها عبارتند از: بحث در خصوص کارکرد و شیوهی تحلیل عناصر رمان، مانند: شخصیت، منظر روایی، کشمکش، حال و هوا و امثال آن؛ و بحث دربارهی مباحث مربوط به نظریههای ادبی متأخر، مانند: بینامتنیبودن، مرگ مؤلف، روایتشناسی، پسامدرنیسم و امثال آن.
شناسنامه و مشخصات ظاهری سرشناسه: پاینده، حسین، 1341ش عنوان: گشودن رمان: رمان ایران در پرتو نظریه و نقد ادبی پدیدآور: حسین پاینده مشخصات نشر: تهران: مروارید، 1392ش مشخصات ظاهری: 400 صفحه، 21.2 در 14.4 سانتیمتر شابک: 9789641912668 موضوع: داستانهای کوتاه فارسی – قرن 14 – تاریخ و نقد شمارهی کتابشناسی ملی: 3274249 طراح جلد: منصوره کاظمی نوبت چاپ: اول سال انتشار: 1392ش شمارگان: 1100 نسخه قیمت: 20500 تومان
این کتاب برای عامه مناسب نیست. کسانی از آن بهره خواهند برد که ۱. قصد نوشتن رمان داشته باشند. ۲.مخاطبِ تخصصی ادبیات باشند و بخواهند نقد یک اثر و لایههای مختلف آن را بیابند. کتاب در ۱۰فصل به گشودن ۱۰رمان ایرانی میپردازد و سه ضمیمه هم دارد.
در ضمیمهی کتاب هم یک داستان کوتاه نقد شده (سه قطره خونِ صادق هدایت)، یک فیلم گشوده شده (هامونِ داریوش مهرجویی) و واژهنامهی توصیفی نقد رمان هم آخرین ضمیمهی کتاب است.
أقاى پاينده استاد من در دانشگاه بودن و واقعاً خوشحالم اين كتاب رو در كلاس خودشون خوندم و اطلاعات بسيار خوبى از چند رمان مطرح معاصر و كلاسيك فارسى به دست آوردم.
حسین پاینده سال هاست که در زمینه نقد ادبی کار می کند و از انگشت شمار منتقدان ادبی است که یکم دچار سیاست زدگی نشده و دوم با پایمردی به سوی پیشنهاد روش های نقد مستقل پیش رفته است. هرچند با دیدگاه کلی او در روش نقد رمان موافق نیستم اما تلاش های او را بسیار ارزشمند و این کتاب را خواندنی می دانم. با مقاله ای از دکتر محمدرضا روزبه، دانشیار دانشگاه خرم آباد برخورد کردم که مفصل به این کتاب پرداخته است. تصور نمی کنم بتوانم یادداشتی بنویسم که از آن بهتر باشد. ن ک (پژوهشنامة انتقادي متون و برنامه هاي علوم انساني، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي سال شانزدهم، شمارة پنجم، آذر و دي 1395 ،119 -1) صص 119 - 132