Jump to ratings and reviews
Rate this book

فتحنامه‌ی کلات

Rate this book
نمایشنامه

170 pages, Paperback

Published April 1, 2016

9 people are currently reading
316 people want to read

About the author

بهرام بیضائی

70 books33 followers
بهرام بیضایی: مروری بر زندگی و آثار یک اسطوره زنده

بهرام بیضایی، نویسنده، کارگردان، پژوهشگر و اسطوره‌شناس برجسته ایرانی، در ۵ دی ۱۳۱۷ در تهران چشم به جهان گشود ور در روز ۵ دی ۱۴۰۴ در سن ۸۷ سالگی، دور از وطن، چشم از جهان فروبست. او به عنوان یکی از پیشگامان موج نوی سینما و تئاتر ایران و از تأثیرگذارترین چهره‌های فرهنگی معاصر شناخته می‌شود که با خلق آثاری عمیق و چندلایه، نقشی بی‌بدیل در غنای هنر و اندیشه ایرانی ایفا کرده است.


آغاز راه و شکل‌گیری اندیشه

بیضایی در خانواده‌ای اهل فرهنگ و ادب در تهران زاده شد. پدرش، ذکایی بیضایی، شاعر بود و این پیشینه، او را از همان ابتدا با ادبیات و هنر مأنوس کرد. علاقه‌ی وافر او به سینما و نمایش از دوران نوجوانی آغاز شد و همین علاقه او را به سمت پژوهش‌های گسترده در تاریخ نمایش ایران و جهان سوق داد. بیضایی تحصیلات خود را در رشته ادبیات فارسی در دانشگاه تهران آغاز کرد، اما آن را ناتمام گذاشت تا به صورت مستقل به تحقیق و آفرینش هنری بپردازد.


حاصل پژوهش‌های ژرف او در همان دوران جوانی، کتاب مرجع و ماندگار "نمایش در ایران" بود که به عنوان یکی از مهم‌ترین منابع در زمینه تاریخ نمایش ایرانی شناخته می‌شود و تسلط عمیق او بر ریشه‌های فرهنگی و نمایشی ایران را به نمایش می‌گذارد.


کارنامه هنری: از صحنه تئاتر تا پرده سینما

فعالیت‌های هنری بیضایی در دو حوزه اصلی تئاتر و سینما متمرکز است، هرچند قلم او در قالب فیلمنامه، نمایشنامه، پژوهش و داستان‌نویسی نیز آثاری درخشان خلق کرده است.


در عرصه تئاتر، بیضایی با نگارش نمایشنامه‌هایی چون "پهلوان اکبر می‌میرد"، "مرگ یزدگرد"، "چهار صندوق" و "افرا، یا روز می‌گذرد"، جانی تازه به تئاتر ایران بخشید. آثار نمایشی او با بهره‌گیری هوشمندانه از اساطیر، تاریخ و فرم‌های نمایش ایرانی (همچون تعزیه و نقالی) و ترکیب آن با تکنیک‌های مدرن تئاتری، به کاوش در مفاهیمی چون هویت، تاریخ، زن، مرگ و حقیقت می‌پردازند. زبان فاخر، ساختار پیچیده و شخصیت‌پردازی عمیق از ویژگی‌های بارز نمایشنامه‌های اوست.


در حوزه سینما، بیضایی کار خود را با ساخت فیلم کوتاه "عمو سیبیلو" در سال ۱۳۴۹ آغاز کرد و با اولین فیلم بلندش، "رگبار" (۱۳۵۱)، نام خود را به عنوان یک فیلمساز صاحب‌سبک و اندیشمند مطرح کرد. "رگبار" با نگاهی دقیق و شاعرانه به تحولات اجتماعی و تقابل سنت و مدرنیته، آغازگر مسیری بود که با شاهکارهایی چون "باشو، غریبه کوچک" (۱۳۶۴)، "شاید وقتی دیگر" (۱۳۶۶) و "مساف" (۱۳۷۰) ادامه یافت.


فیلم "مرگ یزدگرد" (۱۳۶۰)، که اقتباسی از نمایشنامه خود او بود، نقطه عطفی در کارنامه سینمایی او و سینمای ایران به شمار می‌رود. این فیلم با ساختاری مبتنی بر روایت‌های متناقض و تمرکز بر مفهوم نسبیت حقیقت، نمونه‌ای درخشان از سینمای فلسفی و تاریخ‌نگر است. "سگ‌کشی (۱۳۷۹) نیز پس از سال‌ها دوری از فیلمسازی، بازگشتی قدرتمندانه برای او بود که با استقبال منتقدان و تماشاگران روبرو شد.


سبک و مضامین کلیدی

آثار بیضایی، چه در سینما و چه در تئاتر، از ویژگی‌های منحصر به فردی برخوردارند:


زبان و دیالوگ: استفاده از زبانی فاخر، ادیبانه و در عین حال دقیق و حساب‌شده که به آثار او عمقی چندبعدی می‌بخشد.
اسطوره و تاریخ: بهره‌گیری از اساطیر ایرانی و بازخوانی رویدادهای تاریخی برای طرح مسائل جهان معاصر.
هویت زنانه: توجه ویژه به شخصیت زن و جایگاه او در تاریخ و اجتماع. زنان در آثار بیضایی اغلب شخصیت‌هایی قدرتمند، کنش‌گر و پیچیده هستند.
ساختار روایی: استفاده از ساختارهای روایی غیرخطی، روایت‌های تودرتو و شکستن مرز میان واقعیت و خیال.
پژوهش و دقت: تمامی آثار او بر پایه تحقیقات گسترده و دقیق در زمینه‌های تاریخی، اسطوره‌شناسی و فرهنگی بنا شده‌اند.


مهاجرت و تداوم فعالیت

بهرام بیضایی در سال ۱۳۸۹ به دعوت دانشگاه استنفورد به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرد و به عنوان استاد مدعو در این دانشگاه به تدریس و پژوهش در زمینه ادبیات و هنرهای نمایشی ایران پرداخت. او در طول اقامت خود در آمریکا نیز از فعالیت هنری باز نایستاد و چندین نمایشنامه از جمله "طرب‌نامه" و "چهارراه" را با حضور بازیگران ایرانی در کالیفرنیا به روی صحنه برد و کارگاه‌های آموزشی متعددی برگزار کرد.


بهرام بیضایی، با بیش از نیم قرن فعالیت هنری و پژوهشی، نه تنها به عنوان یک هنرمند بزرگ، بلکه به مثابه یک اندیشمند و روشنفکر تأثیرگذار، جایگاهی رفیع در تاریخ فرهنگ

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
140 (45%)
4 stars
92 (29%)
3 stars
58 (18%)
2 stars
13 (4%)
1 star
5 (1%)
Displaying 1 - 30 of 51 reviews
Profile Image for Dream.M.
1,038 reviews653 followers
December 30, 2025
کتاب رو فردای روز پرکشیدن استاد بیضایی، برای دوم خوندم (به پیشنهاد همخوان خفنم).
و حالا که بیشتر خوندم و بیشتر دنیای اطرافم رو میشناسم، می‌بینم آقای بیضایی از اونچه که می‌شناختم بزرگتر و نابغه تر بودن. چه شعوری، چه نبوغی، چه قلمی....
چه حسرتی...
من به شما خیلی مدیونم استاد بیضایی، خیییلییی. نمیتونم اینجا توضیح بدم ولی مطمئنم شما خودتون می‌دونید.
امیدوارم اگه بهشتی وجود داره شما برج نشین‌ش باشید ...


.............
من از طرفداران سرخت آقای بیضایی بودم و الان بیشتر از طرفدار، عاشق سبکش شدم. در حدی که وقتی چیزی ازش میخونم میخوام از شدت خوشی گریبان بچاکم.
هربار هم چیزی ازشون میخونم، میگم این بهترین اثرش عه، دیگه ازین بهتر نمیشه، و دفعه بعد دوباره سورپرایز میشم.
آقای بیضایی آنقدر خوبه و آنقدر دوستش دارم که اگر به کسی کتابی از ایشون هدیه بدم، یعنی اون آدم برام خیلی باارزشه.
.....
این کتاب یه شاهکاره و ترکیبی از اوج هنر بیضایی توی داستان گویی و خلق شخصیت هستش. تسلط بیضایی بر تاریخ، زبان آرکاییک، اسطوره ها و انسان شناسی بی نظیره و قطعا کسی که بتونه از این عناصر در کنار هم بهره ببره آدم نابغه ای عه.
امروز که صحبت کتاب بود، نتیجه گرفتیم آثار آقای بیضایی ،با تعريف فمنیسم ، اثر فمنیستی نیست ولی آثار ایشون مدافع زن هستن. ریویوو های زیادی درباره کتاب وجود داره که حق مطلب رو ادا میکنه، من اینجا فقط میخوام بگم بیضایی بخونید آی مردم. نکنه بیضایی نخونده و نشناخته از دنیا برید.
Profile Image for Zeynab.
8 reviews5 followers
October 6, 2016
نمايشنامه فتح نامه كلات براي من از آن كتابهايي بود كه وقتي شروع به خواندن مي كني، زمين گذاشتنش سخت مي شود. زبان، زمان و آنچه اين نمايشنامه با من كرد را دوست داشتم. امروز كه اين يادداشت را مي نويسم مدتي قبل بيضايي طرب نامه يك را توي آمريكا روي صحنه برده و طرب نامه دو در راه است. اينكه هيچ شانسي براي ديدن هيچ طرب نامه اي نداريم براي من حسرت بزرگي است.
Profile Image for Sanaz.
63 reviews52 followers
September 15, 2016
من از طرفداران سرسخت بهرام بيضايي هستم و هربار كه اثري از او مي خوانم ميزان طرفداريم بيشتر و بيشتر مي شود. بيضايي همان كسي است كه خواندنش را به همه توصيه مي كنم كه به نظرم جداي از لذت خواندن نمايشنامه اي به قلم توانا، درس هاي زيادي در تاريخ و ادبيات براي آموختن دارد..
فتحنامه كلات از دو جنبه غافل گيرم كرد اول به خاطر نثر آميخته به نظم فوق العاده كه در اين اثر بيشتر از ساير كتاب هايي كه از بيضايي خوانده بودم نمود اشت و دوم به خاطر انكه فتحنامه كلات روايت يك شهر بود و توصيف شهر و معماري اش براي من معمار جذابيت زيادي داشت تا آن حد كه دلم مي خواهد همتي كنم و كلات را از لابلاي سطوري كه بيضايي نوشته و از لابلاي منابع تاريخي زنده كنم. هركسي بيضايي بخواند و فقط كمي تاريخ بداند مي داند كه به تصوير كشيدن يك واقعه يا داستان در دل تاريخ به گونه اي باور پذير كاري است بس سخت و تازه اگر بخواهي اين داستان را در شهري روايت كني كه وصفي گنگ در يكي دو تاريخنامه و منابع دست دوم از آن مانده به واقع كه يك تنه بايد به جنگ شير تاريخ بروي و چنگ بزني به اندك مكتوباتي كه باقي مانده و حتي باقي نمانده اند و تاريخ را از نو بيافريني. به نظر من بهرام بيضايي نه فقط به گردن هنر نمايش ايران كه به گردن تاريخ ايران هم حق بزرگي دارد كه با قلم توانا و عزم راسخش تاريخ بي نشان ما را به زيبايي تمام تصوير كرده است.
Profile Image for °•.Melina°•..
412 reviews615 followers
October 21, 2025
چه قلمی چه زبانی چه شیرزنی!!
فمنیسم ایران به شدت مدیون قلم و هوش استاد بیضیاییه تا ابد. قطعا این شاهکار موردعلاقه‌مه از ایشون و بااینکه زبانِ بیضایی رکن اصلی جاودانگی و شگفتیشه، گاهی آرزو میکنم کاش ساده‌تر بود تا عموم مردم راحتتر و بیشتر بخوننش. آی بانو در قلبم جا داره.
احتمالا به این معرفی کوتاه کفایت نکنم و بعد از بحث‌های سر کلاسمون، ازش ویدئو گذاشتم.🤎

🔖مهر ۱۴۰۴
Profile Image for Mori.
41 reviews10 followers
January 17, 2021
هر چه بیشتر از بیضایی می‌خونم، بیشتر شیفته‌ی قلم فاخر و ذهن پویای این هنرمند بزرگوار می‌شم.
بی شک فتح نامه‌ی کلات یکی از آثار فوق‌العاده درخشان ادبیات ایرانه و با توجه به اهمیت تاریخی داستان و اهمیت نقش زن‌ در داستان (مثل بقیه‌ی آثار استاد بیضایی)، می‌تونه به یه فیلم خوب جهانی تبدیل بشه.
کاش ما هم مثل ژاپنی‌ها و هندی‌ها برای شناساندن فرهنگمون تلاش می‌کردیم.
Profile Image for Miss Ravi.
Author 1 book1,174 followers
May 24, 2024
الان ممکنه خیلی از هنرمندها برای موج‌سواری و حتی به شکلی کاملاً ادایی، روی موضوع زنان مانور بدن ولی اون روزگاری که بیضایی این نمایشنامه‌ها رو می‌نوشته اوضاع جور دیگه‌ای بوده. همین الان به ندرت می‌تونم آدم‌هایی رو ببینم که بدون تعصب یا زن‌ستیزی و بدون «پس مردها چی؟» و یا تصور اینکه «فمینیسم یعنی ضد مرد بودن» بتونن مسئله زنان رو درک کنن. ولی بیضایی نه تنها این درک عمیق رو داره که حتی روی جنبه‌هایی از مسئله زنان دست می‌ذاره که حتی خود زن‌ها هم دست‌کم می‌گیرنش؛ «خردورزی».
خردورزی موضوعیه که بیضایی زیاد توی شخصیت‌های زن نمایشنامه‌هاش روش مانور داده. پرده نئی احتمالاً مثال بارزش برای من بود، قبل خوندن این نمایشنامه. اینجا خردوزی یک زن، جایگاه به‌شدت مردانه‌ی حاکم رو به عنوان رأس قدرت به چالش می‌کشه. و نشون می‌ده که یه زن برای حاکم بودن هم به اندازه کافی درایت و خرد داره و هم هوش و توانمندی.
جایی که مردها مدام براساس شهوت‌شون رفتار می‌کنن، شخصیت زن شرایط رو به نفع صلح‌طلبی و خردورزی تغییر می‌ده. جالبه که برای من، شخصیت زن -آی بانو- یه تلفیق ظریفی بود از شخصیت گلرخِ سگ‌کشی و شهرزاد هزارویک شب. نمی‌گم چرا چون احتمالاً قصه اسپویل می‌شه.

* این کتاب رو یه ماه قبل تولد بیضایی (پنجم دی ماه) به رسم عادت هر ساله‌ام، شروع کردم که روز تولدش این‌جا ثبتش کنم. دیگه این تنها کاریه که ازم برمی‌اومد. ولی زمستون گذشته جوری پیش رفت که حتی همین کار ساده‌ی کوچیک رو هم نتونستم انجام بدم. این دنیا یه آی بانو شدن بهم بدهکاره که لشکر اتفاقات ناخواسته رو شکست بدم و فتحنامه خودم رو بنویسم.:(
Profile Image for Armin Binazir.
38 reviews8 followers
April 7, 2020
حظ میکنم از نوشته های آقای بیضایی. لذت میبرم از این همه زیبایی و توانایی قلم. این ذهن پیشرو. این داستان های هم عمیق هم جذاب. کاش بیشتر مینوشت. کاش فعالیتش به ما نزدیکتر بود. کاش بیشتر و بیشتر خونده و دیده میشد.
Profile Image for Aroosha Dehghan.
Author 3 books94 followers
March 14, 2023
و باز هم ماجراهای من و نقش زن در نمایشنامه‌های بیضایی. من دیوانه‌وار عاشق نقش زنان در آثار بیضایی هستم؛ انسان‌هایی پویا و قدرتمند و تسلیم ناپذیر.
یک توصیه می‌کنم به کسانی که اهل نمایشنامه نیستند (من هم نبودم): بیضایی بخونید. هر چی بیشتر بیضایی بخونید بیشتر عاشقش میشید؛ به ویژه اگر نمایشنامه‌های تاریخیش باشه. تو این نمایشنامه‌ها می‌تونید استواری زبان رو حس کنید.
«فتحنامه‌ی کلات» هم مثل دیگر آثار بیضایی شاهکاره و ای کاااااش بشه روزی روی صحنه تماشاش کنیم.
داستان از این قراره که مغولان به ایران هجوم آوردند و کلات رو فتح کردند. لشکر مغول دو جنگجوی مشهور داره که هیچ چیز کم از دیگری ندارند. در همه چیز با هم برابرند جز این که والی شهر تنها یک دختره داره؛ آی‌بانو که باید سهم توی‌خان یا توغای‌خان بشه.
قرعه به نام توی‌خان می‌افته اما این آغاز روزگار خوش نیست؛ پایانه.
مدتی بعد توغای‌خان، توی‌خان رو اسیر می‌کنه. فرمان میده او رو با لباس زنانه در شهر بگردانند، تحقیرش کنند و بعد گردن بزنند. خبر به گوش آی‌بانو می‌رسه. او تصمیم می‌گیره کلات، شهر پدریش، رو دوباره فتح کنه ولی نیاز به یارانی داره پس به سراغ فرماندهان زیردست توی‌خان میره و...
و چه می‌کند حرص با آدمی!
وقتی کتاب رو دست بگیرید هیچ چاره‌ای ندارید جز ادامه دادن و مبارزه با کششی درونی که دلش نمی‌خواد این داستان جذاب به پایان برسه.
Profile Image for Peyman Karimi.
85 reviews1 follower
April 19, 2017
یامات: نامِ این جای هولناک چیست؟
زن: جهان.
یامات: این چه‌کار است که تو می‌کنی؟
زن: زندگی.
نایمان: مُرده را مانَد.
زن: دنیا همه گورستانی است.
نایمان: تو که هستی، هان؟
زن: زنده‌ای زندگی ندانسته،
مُرده‌ای گورِ خویش گم کرده.

وقتی به دست گرفتم کتابش رو، جز به دریغِ داشتنِ‌کاری واجب کنار نگذاشتمش. خوش‌خوان، دردآور و به فکر فروبرنده. دوست داشتم با متنی از آخرِ‌نمایشنامه شروع کنم. اما دریغ که نگرانِ لوث شدنِ داستان بودم. غم دارم که استاد بیضایی دیگه ایران نیستن و کم‌تر بهره‌مند از ایشونیم، گرچه شاید برای بهره‌مندی از ایشون، همون بهتر که در بندِ هنرکُش‌های اینجا نیستن.

Profile Image for Navid Taghavi.
178 reviews73 followers
February 19, 2021
لشگر مغول دو جنگجوی مشهور دارد. توی‌خان و توغای‌خان. کلات به دست دشمن لشگر مهاجم می‌افتد و دختر والی شهر نصیب توی خان می‌شود و او هم همسر آی‌بانو می‌شود و هم والی شهر. تخم کینه بین دو رزم‌آور از اینجا کاشته می‌شود و مدتی بعد توغای‌خان، توی‌خان را اسیر می‌کند و به او زیردستانش می‌سپارد با تن‌پوشی لباس زنانه بر توی‌خان، او را تحقیرکنان در شهر بگردانند و سرانجام به کام مرگ بفرستند. خبر به گوش آی‌بانو می‌رسد. آی‌بانو می‌خواهد به کلات لشگرکشی کند و توغای‌خان را مغلوب کند. برای این کار در خلوت خود با فرماندهان و امیرانِ توی‌خان، آن‌ها را با وعده عشق و وصلت تطمیع می‌کند و در خلوت از آن ده تن می‌خواهد این راز را به کسی نگویند. ارلات اولین نفری‌ست که به محضر آی‌بانو می‌رود.
آی‌بانو : تو به من کمک می‌کنی ارلات؟
ارلات : آی‌بانو، مگر چه در سر داری؟
آی‌بانو : توی‌خان اگر شکست، توغای را نیز می‌توان شکست.
ارلات : کلات با هفت حصارش محافظ اوست.
آی‌بانو : من نگفتم کار آسانی است.
تو به من کمک می‌کنی ارلات؟
ارلات : نه قلعه‌کوبمان هست و نه منجنیق.
آی‌بانو : نه منجنیق لازمست و نه قلعه‌کوب.
ارلات : تو کلات را می‌خواهی!
آی‌بانو : - نه ویرانه‌ی کلات!
ارلات : این چیست؛ انتقام؟
آی‌بانو : این بخت من است؛ که یا بگیرمش یا مرا براندازد!
ارلات : آی‌بانو چشم مرا خیره می‌کند.
آی‌بانو : و تو پنهان نمی‌کنی.
ارلات : جان کندم و نشد! – برای کسی چون من
که به عشق آی‌بانو خدمت توی‌خان می‌کرد،
چه دردی بالاتر از دوری او؟
آی‌بانو : آنچه به‌دست می‌آوریم همان قدر می‌ارزد که در طلبش رنج برده‌ایم.
ارلات : من چه بدست می‌آورم؟
آی‌بانو : نیم‌خالی بالینم.
ارلات : خدای من!
آی‌بانو : به شرط پیروزی!
ارلات : من و آی‌بانو کنار هم
پس از آن گو مرگ خود بیاید، چه غم؟
در رکاب توام آی‌بانو!
Profile Image for Livewithbooks.
235 reviews37 followers
April 17, 2021
عده ای گمان می کنند اگر زنان جامه مردان به تن کنند و زره پوش شوند و کلاه خود مردانگی و رزم بر سر نهند آن زمان است که پیروز می شوند. اما زنی که استاد بیضایی در این نمایش به تصویر کشید بدون تمام این وسائل، کلات سرزمین مادری خود را باز پس گرفت. آی بانو به تمامی یک زن بود و نیازی نداشت  برای پایان دادن به ویرانی و خونریزی و آشوبی که مردان علتش بودند به قامت مرد درآید تا سپاهیان را گوش به فرمان خود کند. او برای پایان دادن به تمام جنگ ها خود جنگی به راه انداخت و با وسوسه ی عشق سپاهی را مسلح کرد و به سرزمین خویش تاخت تا فتح نامه ای  به دست خود بنویسد. آی بانو خطاب به تمام زنان می گوید که فرزندان خود را تنها با نفرت از جنگ به دنیا آورند نه قهرمان.
سبک این نمایش شعر گونه است.  شخصیت اصلی نه آن دو قهرمان پوشالی که افتخارشان تنها به تعداد اجسادی است که کشته اند بلکه آی بانو است. بانویی که تمام سپاه به انگشت اشاره او ردیف می شوند.
پهلوان آن کس است که آباد کند نه ویران. زندگی بخشد نه بمیراند. لب ها را به خنده بگشاید نه ماتم و عزا بر سر بریزاند. پهلوانی نه زور بازوست و نه غرش کلام و نه نعره ی گلو. فاتح کسی است که خود را از بند کلیشه آزاد کند.
فتحنامه ی کلات حماسه ای است که آفریننده اش یک زن است. آی بانو.

آی بانو: توی خان از آخرین باری که ترا دیدم فریادت بلندتر شده
توی: چرا نزنم فریاد. لباس من تن توست!
آی بانو: مگر نه اینکه تو نیز جامه مرا پوشیدی؟
توی:ناچار
آی بانو: من نیز!
توی:من از تنپوش زنان نفرت داشتم
آی بانو:نفرت من از تنپوش تو بیشتر است.
توی: تو سهم مرا ربودی. انتقام سهم من بود. چه کسی گفت اهانتی را که به من شده تو انتقام بستانی؟
آی بانو: چه کسی گفت من انتقام تو را ستاندم؟
تو مهمان کش شایسته ی این توهین بودی. نه من انتقام توهینی را گرفتم که به من شده بود. این که پستی یک مرد زن شدن است! که نااهلی، از خرد دوری، نمک به حرامی را زنانه بپوشانند. آنان به تو اهانتی نکردند به من کردند.
Profile Image for Mahdi Ghasemi.
65 reviews19 followers
April 1, 2025
هر بار که کتابی از بیضایی به دست گرفتم ، چیزی جز شگفتی تجربه نکردم و هر کتاب در شگفتی نسبت به هم در سبقت قرار دارند.
خیلی از نویسنده های ایرانی ممکنه ، هیجان مخاطب رو جلب کنند اما نام بیضایی برای من با واژه نابغه و یک استعداد عجیب عجین شده.
Profile Image for Mitra.
73 reviews
December 22, 2020
«زنان فرزندان خود را با نفرت از جنگ به دنیا بیاورند.»
عمیق و دردناک بود.
Profile Image for Mojtaba Asghari.
80 reviews21 followers
May 18, 2022
چرا به این کتاب بیشتر از 3 ندادم؟
اول به این جهت که بسیار تقلیدی آشکار از مکبث و شیطان و خدای سارتر است تقلیدی که گاهی تو ذوق میزند
دوم به این جهت که یک سوم ابتدایی کتاب به حدی فاجعه و کسل شروع میشود که اگر اسم استاد بیضایی روی جلد این کتاب نبود قطعا همانجا کتاب را رها میکردم
اما از اواسط کتاب متوجه یکسری اتفاقات اصلی میشویم که باعث میشود تا انتها کتاب کشش خوبی داشته باشد اما با اینحال ترسیم فضای ایران قبل و حین و بعد حمله مغول ها نیاز به تحلیل بیشتری نسبت به این داشت و اشاراتی مستقیم تر تا خیلی همه چی نمادین نباشه و اینطور نباشد که امروز این کتاب را با همه جنبه های نمادین تاریخیش ملت بزارن تو دسته کتاب های فمینیستی!
ضمنا این کتاب سال 1361 نوشته شده و با توجه به کتاب های شیطان و خدای سارتر و همچنین آثار مکبث و شاه لیر و آمیختن این ها با زبان مرثیه یه جور تلفیق خوبی از مدل ایرانی این شده اما در خصوص خود موضوغ به نظر کمی داستان شتابزده جمع میشود شاید اگر همین را آقای بیضایی الان یه بازبینی بکنند تغییرات زیادی روی متن به وجود بیاورند
در هر صورت کار خوب و خواندنی است
Profile Image for Richard008.
59 reviews1 follower
August 25, 2021
فتحنامه کلات...
مانند واژگان جاری‌اش سترگ و بزرگ است.
حماسه‌ای از زن، یک اسطوره زن که پاک نیست چونان زنان و مردان دیگر.
فتحنامه کلات مکبثی است با ترس‌های هملت به قلم آغشته به هوش و عشق بیضایی.
تردید است و ترس و عشق‌های جنون‌آمیز، هوس‌های نابکار برای پایان بردن و آغاز جنگ‌های بسیار که پایانشان تا انحطاط تاریخ می‌ماند.
کلات شهری است چون ایران، همه دم ویران
مرگ و شادی همه‌اش باهم دمادم در پیکار.
فتحنامه‌ای است به زیرش خطوط آی‌بانو
و کلات شهری‌است با فاتحی مردانه
و آنکس که خود و بازوبند و چهارآینه به خود آراسته
چه زنانه نقشه می‌ریزد و مردانه به خاکش عشق می‌ورزد.
آی‌بانو شخصیتی نیست که عاشقش شوید، نفرت هم نمی‌توانید از او داشته باشید.
آی‌بانو آینه انسان‌هاست.
آی‌بانو چو رستم پر از اشتباه اما فردی درست است.
Profile Image for Dastaan.
35 reviews1 follower
June 4, 2016
يه ستاره از سر شونه ي اين كتاب ميفته، سر اين كه ناچاري بگيريش كنار "مرگ يزدگرد" و بعد بگي خوب اون پنج ستاره ست پس اين ميشه چهار
طبق معمول، واو به واو كتاب، مشغول تحسين كردن تلاش بيضايي براي جمع كردن گنجينه ي واژه ها و رسوم در غالب نمايش هستيم، منتها از اون شگفت انگيز تَر، موقعيه كه بازسازي استنتاج هاي وهم آلود و جادو زده ي اون دوران رو نظاره مي كنيم
زن پنج سر ابتداي قصه، فوق العاده ست
چقدر جاي كار و تصويرسازي داره
Profile Image for HAMiD.
518 reviews
August 25, 2017
زبان حماسی و اسطوره ای بیضایی به شکل خوشایندی در جان این متن نشست کرده است. او بی هیچ کنایه و ایهامی در این نمایشنامه سخن از وضعیتی می گوید که پایانی امیدبخش دارد به شرایطی که خواننده و البته تماشاگر نمایش در آن خواهد دید. لذت بسیاری داشت خوانش متن و البته اگر بر صحنه ی اجرا بود که چندین و چند برابر
از نگاه دیگر هم فتحنامه ی کلات رنجنامه ای ست که گویی هیچ گاه بر مردمان این سرزمین پایانش نیست که خود به دست خود رنج را پیمانه می کنند
Profile Image for Mohy_p.
274 reviews120 followers
April 29, 2021
مشتاق بودم نمایشنامه ای از بیضایی بخونم پس با فتح کلات شروع کردم .
قبل از خوندنش باید بدونید که زبانی حماسه ای و اسطوره ای داره ؛ البته این تصور ایجاد نشه که سخت خوان هست ، من کتاب رو یک روزه خوندم .
داستان نمایشنامه خواندنیه
فمنیستی بودن این نمایشنامه در حالیکه نویسنده اش یک مرد ایرانیه برام جالب بود
با وجود همه اینها و ریویوهای خیلی خوب و 5 امتیازی بچه ها به این کتاب، امتیازم به کتاب 3 هست
Profile Image for Hilda hasani.
165 reviews180 followers
August 26, 2022
دنیای فرمانروایان و سرداران ایلخانی، و آی‌بانوی دلیر و زیبا و به معنی تمام «زن». آی‌بانو که در نظرم زنی با موهای بلند و‌مشکی است و چشم‌هایی بادومی و سرمه کشیده و نافذ.
زبانم قاصر است در هر چیزی گفتن از فتح‌نامه‌ی کلات. به این چند سطر اکتفا می‌کنم :
«[...] -آی بانو: من انتقام توهینی را گرفتم که به من شده بود.
-توی: تو؟
- آی‌بانو: این که پستی یک مرد زن‌شدن است!
که نااهلی، از خرددوری، نمک به‌حرامی را زنانه بپوشانند.
آنان به تو اهانتی نکردند، به من کردند!
تو زن نیستی توی‌خان؛
تو به دنیا چیزی نمی‌دهی بلکه می‌ستانی! [...]»
ص۱۵۷
Profile Image for Ehsan Mohammadzadeh.
269 reviews29 followers
November 5, 2019
الله الله از این اتلاف! به جان عزیزتون اگه این حماسه رو چین، کره یا ژاپن در دست داشتن تا حالا ازش بارها فیلم، سریال یا انیمه درست کرده بودن. چه حماسه فاخر و جذابیه این نمایشنامه. با کمی بازنویسی و کم کردن اضافاتش قشنگ یه الماس درخشنده می‌شه اگه کسی جرات کنه و تبدیلش کنه به یه اثر موندگار. در ضمن بیضایی قلمی فمنیستی داره، و این اثر از فمنیستی‌ترین آثار بیضاییه.
Profile Image for Sahar nsr.
28 reviews5 followers
October 9, 2020
آری این کلمات همه جا پراکنده شوند؛
زنان فرزندان خود را با نفرت از جنگ به دنیا بیاورند.
دنیا به دست قهرمانان خراب شده؛
با ماست که بسازیمش !

دنیا تا بنگرید ویران است.
درود بر آنکه بسازد؛
درود بر آنکه بیارد جهان آبادان!

#از متن کتاب

پ.ن. من غرق لذتم از قدرت زنان پنهان در نوشته های بیضائی نازنین
Profile Image for زهرا.
58 reviews1 follower
March 19, 2025
درود بر زنان، به ویژه زنانِ آثار بیضایی!
Profile Image for Shabnam_wr.
127 reviews7 followers
October 21, 2025
توی خان فرمانروای کلات و توغای خان از بلخ بامیان ، دو سردار مغولی که بر سر یک نعش بحث میکنند.
• ولی چیزی که جالب بود استفاده از عنوان فهرست نسخه خوان‌ها به جای شخصیت‌ها بود ، چون معمولاً نسخه در تعزیه به کار می‌رود.
• شخصیت قصه خوان برای من که بسیار به نمایشنامه نویس‌های یونانی قرن ۵ قبل از میلاد علاقه دارم ، شبیه همسرایان بود چرا که قصه خوان هم مثل همسرایان گویی از همه چیز خبر داشتند. مثل قصه خوان که توی خان و توغای خان را معرفی می‌کند.
• از مهم ترین موضوعات نمایشنامه محوریت زن هستش که آی بانو معرف آن است .
Profile Image for FATEMEH.
159 reviews12 followers
July 20, 2023
نمیدونم من هرچی از بیضایی می‌خونم به نظرم کلیشه‌ای میاد یا واقعا بیضایی کلیشه‌ای می‌نویسه.
Profile Image for Fereshteh.
260 reviews23 followers
April 5, 2021
آی عشق ، با مردمان چه می کنی؟

از خونشان بساط فسانه می کنی.

وصل اگر باشد دیر می دهی

هجر به قامت اندازه می کنی.

کشته ی غم را زندگی نو می آوری

در چهره مرگ باز جلوه می کنی.

بر شادی ها رنج می تنی

پیراهن صبر را پاره می کنی.

شادی را قطره قطره می بخشی

به دریا رنج را پیمانه می کنی.

خود در قلب کسی خانه کرده ای

از خانه او را آواره می کنی.

آی عشق ، با مردمان چه میکنی؟

Profile Image for Reza K..
109 reviews1 follower
February 23, 2019
اینجا از خواب خبری نیست
خواب به چشم کسی نیست
چشم شب باز است در محال کلات
تا فاتحان شب را در کاخشان چگونه بخوابند... .
Profile Image for . Khoshdel.
5 reviews1 follower
November 18, 2025
+نام این جای هولناک چیست؟
-جهان.
+این چه کار است که تو میکنی؟
-زندگی.
+مرده را ماند.
-دنیا همه گورستانی است.
+تو که هستی؟
-زنده ای زندگی ندانسته، مرده ای گور خویش گم کرده.

این نمایشنامه منو یاد غزلی انداخت یه بیتش بسیار زیبا میگه:
این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید
نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد...
Profile Image for Fatemeh.
14 reviews
February 12, 2021


آی بانو:
توغای تو نمیدانی که مرگ
از مژه‌ی چشم به ما نزدیک‌تر است
و دوزخ پشت پای تو ست؛ اگر بلغزی در آنی.
آه توغای، تو نمی‌دانی که دو دنیا از یک مشت بسته بزرگ‌تر نیست؛
و دوزخ هرکس به اندازۀ خود اوست.
Profile Image for Seyed Amin.
80 reviews5 followers
September 28, 2021
+:
بسیار زیبا و دلنشین
مثل غالب نمایشنامه های بیضایی خیلی رووان است و‌خوش خوان
داستان زیبا و کشنده

-:
اغلب مردان داستان شخصیت منفی دارند
Profile Image for Mohsen Domanlou.
39 reviews1 follower
June 8, 2021
میشه گفت یه کم گل درشت بود و گل درشت هم آخرش بود.
Displaying 1 - 30 of 51 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.