هشتمین جلد از مجموعه مقالات زیباییشناسی و فلسفه هنر، خواننده را با برخی از دیدگاههای عمده زیباییشناسی مارکسیستی آشنا میکند؛ دیدگاههایی ساخته و پرداخته با انگیزه سیاسی که اهمیت بسیاری برای آموزش هنر قائل شدهاند. مقالات برگرفته از کتاب 《مقدمهای بر زیباییشناسی فلسفی》 است و نویسنده میکوشد بخشی از حادترین تعارضات مربوط به نظریه زیباییشناسی مارکسیستی در قرن بیستم و همچنین اهداف مشابه یا تفاوت نظریات واقعگرایان و مخالفانشان را مطرح سازد.
کتاب از سه بخش تشکیل شده که مهمترین شاخههای زیباییشناسی مارکسیستی رو شامل میشه:
۱.رئالیسم سوسیالیستی که یک نظریه رئالیستی محسوب میشه.(ژدانف، لوکاچ) ۲.زیباییشناسی مارکسیستی ضدرئالیستی که مدرنیستهایی همچون برشت و آدورنو و بنیامین و شوئنبرگ رو شامل میشه. ۳.مارکسیسم ساختارگرا که از آلتوسر و ماشری حرف میزنه.
همین جوری که مشخصه، کتاب چیکده جمع و جوری از زیباییشناسی مارکسیستیه و همچنین تقریبا بیطرفانه به مسائل نگاه کرده و خیلی جاها موضعش انتقادیه.
نکات جالبی داشت که واقعا ازش لذت بردم. مثل بیان شباهتهای زیباییشناسی افلاطونی و رئالیسم سوسیالیستی.
کتاب فقط هفتاد و چهار صفحه است و آخرین چاپش هم گویا همین چاپ سال 96 هست که من خوندم. یعنی میشه توی چند ساعت کلش رو خوند ولی به همین دلیل که دیگه چاپ نشده خیلی دیر بهش برخوردم. این کتاب میتونه پیشنیاز خیلی از کتابهای دیگه در همین زمینه باشه و کمک زیادی کنه دربارهی آشنایی با نظریات زیباییشناختی مارکسیسم. مخصوصا این که به نسبت خلاصهشده و ساده مطالب رو گفته و فکر نمیکنم هیچ پیشنیاز خاصی لازم داشته باشه خوندنش. نظریات زیباییشناختی مارکسیسم از خود حرفهایی که مارکس دربارهی هنر زده تا بعدتر پلخانوف و آدورنو و آلتوسر و... چند صفحهای رو به اختصار توی این کتاب به خودشون اختصاص دادن و بعد از خوندن این شاید بهتر باشه که به سراغ نویسندههای متأخرتری مثل بروس گرویس رفت.