What do you think?
Rate this book


128 pages, Paperback
First published January 1, 2007
مرگ تو شجاعت زیستن را در من کشته است.
ترسیدم بفهمم که مرده است. چیزی نگفتم. سرهامان در کنار هم بود و های های گریه میکردیم. من از شدت گریه و ناراحتی بیدار شدم و دیدم که همه چیز به قرار خود است. جز او که خوابش بیداری ندارد.
مرگ هر چند به اندازه زندگی طبیعی و عادی است ولی با این همه پدیده عجیبی است. همه چیز را دگرگون میکند و از همه بیشتر عادی بودن زندگی را.