Jump to ratings and reviews
Rate this book

احضار دوال پای رسوایی با پای سیب

Rate this book
سپیده قلیان زندانی سیاسی و کنشگر مدنی اهل دزفول است که در جریان اعتصابات کارگران هفت تپه (۱۳۹۷) بازداشت و به پنج سال زندان محکوم شد. او تجربیاتش از بند نسوان زندان بوشهر از اسفند ۱۳۹۹ تا مهر ۱۴۰۰ و روایاتی مرتبط با هم‌بندی‌ها و رفتار مسئولان زندان را در قالب کتاب حاضر در زندان به رشته تحریر در آورده است. روایات او از اداره اطلاعات دزفول و زندان سپیدار اهواز قبلاً در کتاب اولش با عنوان تیلاپیا خون هور العظیم را هورت می‌کشد منتشر شده است. سپیده قلیان در زمان انتشار این کتاب برای گذراندن سه سال حبس برای دو پرونده دیگر در زندان اوین به سر می‌برد. . سپیده قلیان توانسته در زندان‌های جمهوری اسلامی سرنوشت هولناک زنان را همان طور که هست قلمی کند تا مانند سپیده نزیسته باشیم خطرات زن بودن را به این شفافیت نخواهیم شناخت او ترس و حرمان زنان از رسوایی را بدون خودسانسوری روایت کرده است. دوال پا را وارد صحنه‌ای از زیست زنانه در زندان کرده تا به روایت تلخ خود جسم و جان ببخشد. زن محکوم است سنگینی او را به‌شانه بکشد. می‌داند همین که دور گردنش پیچید آمده تا رسوایی را علنی کند. سپیده در این کتاب با تاریخ حرف می‌زند با خلقت با سرکوبگران زنانگی بدن زنانه را که به جرم کامیابی جنسی زیر بار دو ال یا مچاله شده بی‌پروا باز می‌کند و نمادی می‌شود از زنان و زنانگی زیر سرکوب در هر جا و هر سرزمین مهرانگیز کار . نوشتن برای سپیده راهی به سوی آزادی است و تبدیل تجربه‌ی تلخ زندان به شیرینی آنگونه که در کتابش می‌گوید «زندگی چیزی نیست جز آزادی خواندن سرگذشت افرادی مانند سپیده که حکومت آن‌ها را به زندان میاندازد، شکنجه می‌کند و به قتل می‌رساند خشمگینم می‌کند اما به من‌امید هم می‌دهد. سپیده از بازگویی حقیقت پاسداری می‌کند. آذرنفیسی

147 pages

Published January 1, 2024

About the author

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
3 (75%)
4 stars
1 (25%)
3 stars
0 (0%)
2 stars
0 (0%)
1 star
0 (0%)
Displaying 1 of 1 review
Profile Image for Az.
31 reviews
November 26, 2024
کتاب رو شروع کردم به قصد این که فقط نگاهی بندازم و بعد بخوابم، بعد از دو ساعت که تموم شد هم‌چنان در حیرتم. آخ که چقدر با شکوهی زن! زن بودن و وجود داشتن خود رنجی مداومه چه برسه به زنانی که ایستادن و حق‌خواهی کردن، باشکوه و قدرتمند. گاهی از عظمت وجود این زن‌ها به گریه میوفتم و گاهی با افتخار لبخند می‌زنم. این کتاب جنبه‌های پنهانی از زیست‌زنانه رو بهم نشون داد که فکر نمی‌کنم جای دیگه‌ای پیداش کنم. یه مقدار هم یادآورِ کتاب جنگ چهره‌ی زنانه ندارد بود برام.
نوشته‌ام هزیان‌گونه است، بگذارید پای سردرد و بهتِ ناشی از متن.
قطعا پیشنهادش می‌کنم.
Displaying 1 of 1 review

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.