فى هذه المجموعة المختارة من القصص القصيرة، يواصل ماشادو ألعابه الخيالية السحرية التى جعلت منه، بحكم طبيعة الموضوعات وأساليب المعالجة الفنية، رائدا مباشرا للحداثة: من الهند الصينية فى القرن السادس عشر حيث نشهد ظهور كثرة من الفرق الدينية البوذية ”سرّ البونزو“؛ إلى الإسكندرية الپطلمية حيث يطبق فيلسوفان قبرصيان نظرية عن تحويل صفات الإنسان بمواد مستخلصة من حيوانات وطيور لتنتهى الأحداث إلى جريمة نظرية يكون ضحيتها الإنسان ”حكاية سكندرية“؛ إلى إصرار الشيطان على تأسيس كنيسة للشر يناطح بها كنيسة الرب بدلا من مجرد تضليل المؤمنين ”كنيسة الشيطان“؛ إلى ”الفاصل الأخير“ لمنتحر؛ إلى ”الحياة الثانية“ التى يعيشها مجنون بها ؛ إلى ”دونا پاولا“ التى تثير نزوة ابنة أختها ذكرى أيامها الخوالى؛ إلى ”الممرض“ الذى يقتل رغم أنفه مريضه؛ إلى نجم موسيقى الپولكا الذى يدمره طموح مستحيل إلى تأليف الموسيقى الكلاسيكية ”رجل شهير“؛ إلى مُولع بعلم الطيور يعيش جنونه مع نظريات و ”أفكار عصفور كناريا“؛ إلى ليلة يقضيها نائب برلمانى متمنيا موتا فجائيا ينقذه من موت يعض ويمضغ ويحطم ويطحن ضحيته مات به ليلتها أحد أعدائه ولكنه يموت بعد سنين طويلة حيث يطلب وينال موتا طويلا متريثا تسربت خلاله عصارة حياته قطرة قطرة من قنينة إلى أخرى فلم يبق سوى الشوائب وعندئذ أدرك الفلسفة الكامنة وراء الموت الطويل المتريث: الرواسب وحدها ستذهب إلى القبر ”مارش جنائزى“.
Joaquim Maria Machado de Assis, often known as Machado de Assis, Machado, or Bruxo do Cosme Velho, (June 21, 1839, Rio de Janeiro—September 29, 1908, Rio de Janeiro) was a Brazilian novelist, poet, playwright and short story writer. He is widely regarded as the most important writer of Brazilian literature. However, he did not gain widespread popularity outside Brazil in his own lifetime. Machado's works had a great influence on Brazilian literary schools of the late 19th century and 20th century. José Saramago, Carlos Fuentes, Susan Sontag and Harold Bloom are among his admirers and Bloom calls him "the supreme black literary artist to date."
مجموعه داستان. وقتی داستانهای ماشادو د آسیس رو میخونم، همش دلهره و اضطراب دارم که آخر این داستان رمانتیک یا هر چی که انقدر راوی داره با آب و تاب تعریف میکنه، چه تراژدی دردناکی میتونه از کار دربیاد؟ که فقط خودش میتونه از پس روایتش بر بیاد... مخصوصا با این راویهای بعضا" از خودمتشکر و مغرور ولی در نهایت مفلوک و پست...
مجموعه داستان خواندنی و لذت بخشی بود واسم. هیچ شناختی نسبت به نویسنده برزیلی نداشتم و صرفا به خاطر اعتماد به مترجم محترم جناب کوثری این مجموعه رو خریدم و از این اعتماد کاملا راضیم. داستانهایی با یک طنز زیر پوستی دلنشین با درون مایه هایی از دین و سیاست و فرهنگ. چند داستان مجموعه خیلی خوب و سطح بالاتر از بقیه بودند، داستانهای کلیسای شیطان، مارش عزا، پرستار، آدم و حوا، حیات برای من داستانهای جذابتر و خواندنی تر مجموعه بودند. بعضی داستانها به این شکل بودند که نویسنده، مخاطب رو سرکار گذاشته با پایان بندی داستانش، اما سرکار گذاشتنی که خنده روی لب مخاطب میاره. بعضی از داستانها هم پتانسیل این رو داشتند از فرمت داستان کوتاه در بیان و داستان بلند بشند که به نظرم گفتن منظور و مقصود در داستانی کوتاه در حالی که میتونه طولانی تر باشه مستلزم توانایی بالای نویسنده است. بعد از خوندن این کتاب سرچ کردم که دیدم چندین رمان هم از این نویسنده چاپ شده که جناب کوثری هم بیشترشو ترجمه کردند و خوب، اگر عمری باشه حتما باز هم از این نویسنده خواهم خوند... در مسیر مطالعاتی ام احساس میکنم نویسندگان آمریکای لاتین، مورد علاقه ام هستند.
بذارید اینجوری شروع کنم که اگر قرار بود تمام کتاب پر از مزخرفات آبکی باشه و همشونو بخونم تا به داستان《مارش عزا》برسم، بازم ارزششو داشت؛ حالیا که اینگونه نبود و نمیگم تمام داستانها عالی بودن ولی همشون خوب بودن و این وسط دو سه تاشون فوقالعاده، از جمله همین مارش عزای عزیز که قراره مثل《مردگان》جیمز جویس بیفته به جونم و هیچوقت از ذهنم بیرون نره و بارها و بارها بخونم و لذت ببرم.
《مارش عزا》داستان مردیه که یکی از آشنایانش به مرگی تدریجی و دردناک میمیره و ذهن این آدم درگیر چگونه مردن میشه؛ تا اینکه یه شب که برمیگشته خونه، توی مسیرش مرد غریبهای رو میبینه که موقع رد شدن از جاده، ایستاده و ناگهانی میمیره.《لحظهای، و پس از آن هیچ...》 مرد قصهی ما تا مدتها حسرت این مرگ ناگهانی رو میخوره و با مرگ دردناک اون آقای قبلی مقایسه میکنه تا واسه خودش چه پیش آید. باقی داستان رو آلوده به لو رفتگی نمیکنم که همچین بچسبه به جونتون.
بعد از مارش عزا،《آدم و حوا》داستانیه که هرگز از یادش نمیکاهم چرا که جناب قاضیِ قصه چنان عمیق و طنازانه هبوط آدم و حوا به زمین رو روایت میکنه که آخرش یه لبخند به پهنای صورت میزنی و میگی آخه دمت گرم مرد! عجب نتیجهگیری درستی!👌
و سومین داستانی که از این مجموعه به عمق جانم نشست《عقاید قناری》بود. مردی که در یک دکان سمساری یک قناری در قفس میبینه و در کمال تعجب قناری باهاش حرف میزنه؛ حرفای جالبی در مورد نگرشش به دنیا! جوری که مرد تصمیم میگیره اونو بخره و از حرفاش مقاله بنویسه و باقی ماجرا که خوندنیست و لو دادنش گناه کبیره.
گذشته از محتوا، جناب《عبدالله کوثری》چنین خوب چراست؟؟ اینهمه ترکیب ادبی شگفتانگیز از کجا در میاد آقا؟《خواب، این چارهگر چیرهدست فرسودگی》قطرهای از دریای ترکیبات چشمنواز استاده که با خودت میگی اگه ماشادو د آسیس میخواست کتابشو به زبان فارسی بنویسه بازم اینهمه قندونبات از قلمش نمیچکید.
تلفیق اسطورههای یونانی و داستانهای کتاب مقدس با مسائل مدرنی مثل ملال، عشق، مرگ و… بهعلاوهٔ فارسی زیبا و دریایی از کلماتی که در ترکیبات هوشمندانه استفاده شده.
دو دقیقه میایی به زندگی برگردی میبینی گودریدز داره ایرانیهارو پرت میکنه بیرون. با ما چیکار داری؟ موشکارو من انداختم مگه؟ برو گودریدز خامنهای رو غیرفعال کن. (به هرجهت من به نوشتم ریویو فارسی ادامه میدم چون گل بگیرن اپلکیشنی رو که ایرانی جماعت خاره تو چشماش ولی اسرائیلی نه.)
متاسفانه نتونستم با قلم نویسنده ارتباط بگیرم. هیچیک از داستانها، با وجود پلاتهای جالبشون، آنچنان من رو تحت تاثیر قرار ندادن و حتی کسلکننده هم بودن.
Machado de Assis's stories are a joy to read. He uses his craft to satirize our society and human behavior. It is wisdom wrapped in humor. Every story has a sense of irony to it. At times, we are forced to question our own reality and illusion. Which is which? Who knows. Who can tell.
As a modernist, de Assis was far ahead of his own time. His comments on societal norms still hold true. Most of his stories deal with dark areas of human psychology like jealousy, suspicion, greed, intellectual lethargy etc. Though he makes you giggle with his smart writing, he also makes you think. It is surprising, and yet amusing, how eruditely he deals with some of the most complex parts of human condition within a couple of pages. He talks about our blind faith, our hypocrisy, our loves, our betrayals, our scientists, our priests, our human and inhuman nature, our war with our own selves, our peace with the world, our vanity, our lust, our avarice, our longing, our dreams and our death.
From the very first story, time just flew by. I am officially a fan of Senor de Assis now. I am going to pickup his "Philosopher or Dog?" next. Will see you after that.
If you never read Machado de Assis in your life, YOU DEFINITELY SHOULD. He is a one-of-a-kind author, one of the most underrated ever and the best Brazilian writer. Of all times.
When you read his stories you have the impression they were written in the XX century, but they were actually crafted in 1800s. Machado was so ahead of his time! Some even said he is a Modernist (although he had a romantic phase).
Think about an Brazilian Oscar Wilde, with more novels for you to relish in the dark disgraces of human nature, all very humorous, all very witty.
Machado de Assis is definitely the most underrated author in Latin America and one of the most underrated ever. This is a great collection of short stories to get an idea of his style and short story skills. If you ever come across this book in a second-hand store, definitely buy it.
ماتشادو دي أسيس يستحق فعلا لقب أبو الأدب البرازيلي قصص غير تقليدية وممتعة في القراءة, ويغلب على القصص الحديث عن الطبقة المتوسطة والسخرية من قيم وأسلوب حياة أفراد هذه الطبقة: الإدعاء والنفاق والتمسك بالمظاهر. ويبدو أن المؤلف ذو نظرة فلسفية تشاؤمية يحاول أن يخفيها بسخريته اللاذعة. لكن نهايات قصصه ضعيفة في رأيي أحيانا وليست على مستوى البدايات القوية المشوقة في قصته "الفاصل الأخير" التي كتبها في 1883, نجد فكرة رئيسية توسع فيها فيما بعد في روايته الرائعة "دوم كازمورو" التي نشرت في 1899 أسلوبه الساخر الذي يخرج فيه أحيانا عن المألوف ويعلق على كتابته نفسها, وهو أحد خصائص ما يطلق عليه Meta-fiction يذكرنا هذا بخصائص أسلوب جوزيه ساراماجو في رواياته, وهو كان يكتب بنفس اللغة البرتغالية وكان أحد كبار المعجبين بماتشادو دي أسيس أفضل قصص المجموعة في رأيي: "سر البونزو" و"حكاية سكندرية" و "أفكار عصفور كناريا" بتصويرها لنسبية الحقيقة وكيفية إدراكنا للعالم؛ و"كنيسة الشيطان" بفكرتها عن دورات الأخلاق والقيم التي يعتنقها الناس, وقد اتخذت الطبعة الانجليزية من المجموعة عنوان هذه القصة عنوانا لها
In this cherry-picked collection of the Brazilian author's post-1880s short stories, upper-class residents of Rio de Janeiro struggle to maintain appearances at any cost. Made inert by their anxieties, characters watch their desires stolen by their friends, successors, or doubles.
Machado de Assis (at least in English translation) keeps reminding me of Jane Austen: both authors sidle crab-wise into their sardonic observations, seeming to say one thing while really saying something else. And maybe there is also a touch of Henry Fielding in the straight-faced hyperbole and the author-as-interlocutor. And yet neither Austen nor Fielding seem an apt comparison. Machado de Assis is always tart and concise (unlike Fielding); he can also be weirdly tender to his anxious, pompous protagonists (unlike the grim Austen). He is himself, I suppose.
اللي عجبني في المجموعة حوالي 4 قصص. هي بس القصة تظهر نواياها الخبيثة في نشر الأخلاقيات والفضائل وصراع الخير والشر عشان تتحول فورًا لقصة سخيفة. القصص اللي عجبتني تخطت الطفوليات دي.
ولي تجربة مع ماشادو ده أسيس في قصة اخترع فيها مُثله وقوانينه الخاصة ومكنش في حاجة لاسطمبات. وكانت "قصه اختراع" لذيذة خالص.
⛪کلیسای شیطان مجموعه ایست از داستان های کوتاه خوب و معمولی با اینحالا از نظر من دو داستان کلیسای شیطان و مارش عزا در این میان بی نظیر بودند همچینین داستان پرستار ، آدم و حوا ، داستانی از اسکندریه ، فواید قناری هم یک سر و گردن از باقی داستان ها بالاتر بودند اما در این معرفی صرفا به خود کلیسای شیطان میپردازیم ،
🌿ماجرای کلیسای شیطان از آنجایی آغاز میشود که شیطان از بی نظمی درگاه پادشاهی اش به ستوه اومده و تصمیم میگیره با تاسیس یک کلیسا و یک دین جدید به اسم خودش به تبلیغ عقاید خودش بپردازد ، در این میان اما استدلال ها و مفاهیم جالبی از زبان شیطان شرح داده میشوند که شاهکار هستند بخش زیر رو بخوانید و لذت ببرید :
📌عمیقترین استوارترین توجیهی که میآورد درباره آدم خودفروش بود . یکی از استادان سفسطه آن دوران اعتراف کرد که استدلال آن جناب به راستی نمونه درخشانی از منطق است. باری ، شیطان میگفت خودفروشی اعمال حقی است بالاتر و والاتر از تمام حقوق بشر . اگر شما میتوانید خانهتان ،گاوتان ،کفشتان یا کلاهتان را که که بنا بر قانون عرف و احکام شرع به شما تعلق دارد بفروشید، چرا نتوانید عقیدهتان، سوگند تان ، عهد و پیمانتان و ایمانتان را بفروشید؛ به عبارتی دیگر ، چیزهایی را که ارزشمندتر از جمله مایملک شماست ، چرا که عناصر تشکیل دهنده وجدان شما و به عبارت دیگر سازنده خویشتن شماست . انکار این استدلال همان و افتادن به ورطه ی بی معنایی و تناقض همان . مگر بعضی از زنها موهایشان را نمیفروشند ؟ چرا آدم ، حالا هر آدمی که باشد ، نتواند خون خودش را بفروشد تا به آدم کم خون تزریق بشود؟ خوب آیا مو و خون که اجزایی از جسم آدمی هستند ، اعتبار بیشتری از منش - بخش اخلاقی- آدم دارند؟
بدین ترتیب شیطان که اصل اصیل خودفروشی را به کرسی نشانده بود ، بلافاصله فواید ملموس و ناسوتی آن را هم به خلایق اثبات کرد . سپس با دلیل و برهان نشان داد که با توجه به تعصبات اجتماعی به جاست که اعمال این حق کاملاً مشروع را به جامعه ای بدلی بیاراییم . در این مواقع ، شخص میتواند خودفروشی و ریاکاری را در آن واحد به عمل درآورد و بدین سان ارزشی دوگانه حاصل کند.
📍در پایان بنظرم امتیاز ۷ از ۱۰ برای این مجموعه زیبا از ماشادو آسیس خیلی عادلانست (بعضی از داستان ها کمی کسل کننده هستن 😅)
کتاب کلیسای شیطان اثر ماشادو د آسیس مجموعهای از ۱۷ داستان کوتاه با محتوای نقد اجتماعی و دیدگاههای روانشناختی و گاه طنزی سیاه لابلای برخی از داستانها اثری خواندنی است که به علاقمندان داستان کوتاه توصیه میکنم بخصوص که ترجمه بینظیر عبدالله کوثری برای انتخاب کتاب میتونه از نظر من دلیلی کافی باشه. داستانها متنوع بودند و بسیاری از آنها پایانی باز داشتند و برداشت به عهده من خواننده بود و همین ویژگی این مجموعه رو برای من خواندنیتر کرد. نویسنده بخوبی از پس شخصیتپردازی داستانها، علت رفتارشان برآمده. طنزی ظریف در اکثر داستانها دیده میشود که نقدی است بر جامعه و طبقات مختلف آن از وکیل گرفته تا سیاستمدار تا فردی عادی. چند داستان این مجموعه بنظرم بهتر بودند. از جمله کلیسای شیطان که کلیسای شیطان نویسنده با زبانی طنز اما ژرف تناقضهای درونی بشر را به نمایش میگذارد. اینکه آدم حتی در بدی، میل به خوبی دارد و ذاتاً ترکیبی از خیر و شر است، و هیچ سیستمی نمیتواند این پیچیدگی را کامل کنترل کند. یکی دیگه از بهترین داستانهای این مجموعه داستان فصل آخر بود که هوشمندانه ناتوانی انسان را در درک سرنوشت و پوچی و بیمعنایی زندگی بتصویر میکشد. این داستان از دیدگاه فلاسفهای چون شوپنهاور و ماکیاولی تاثیر گرفته بود. در کل داستانها نویسنده نارضایتی خودش رو از از سرزمینی که در آن زندگی میکرد با نقدی اجتماعی بیان میکند. این کتاب از مهمترین آثار مدرن آمریکای لاتین شناخته شده و سبک ماشادو د آسیس در ادبیات برزیل و جهان تاثیرگذار بوده.
This was my first introduction to Marchado de Assis and the anthology was off to a great start but stumbled along the way. However, I did enjoy the stories overall, even if the later ones didn't live up to the earlier ones. I found this anthology in a second-hand bookstore in Zwolle and it was handy since it was small enough to fit into my pocket or took up a small space in my travel bag.
If you enjoyed this review, feel free to check out my other reviews and writings at By Any Other Nerd/
المجموعة بدأت تكون جميلة في الآخر الراجل مجنون من حيث الأفكار، لكنه الأسوأ من حيث التناول والتأني في سرد الأفكار. أفكار المجموعة كلها مجنونة، في حين إن جي دي موباسان وإميل زولا كانوا بيكتبوا عن المدرسة الرومانتيكية، كل ده وابن المجنونة ده بيكتب أغرب الأفكار في العالم أكتر القصص اللي عجبتني: تناولا مارش جنائزي -أفكار عصفور كناريا -رجل شهير أما بالنسبة للأفكار فهو مجنون فعلا حكاية سكندرية اللي هيا اسم المجنونة القصصية في قصة عن عالمين بيشربوا دم فئران فيتحولوا لسارقين في الدولة البطلمية لحد ما يتقبض عليهم ويتم إجراء تجارب عليهم لإثبات نجاح تجربتهم من عدمها
Excellent collection this, consistently high quality throughout. Although the author is mostly concerned with the higher echelons of Brazilian society, he subtly exposes their hypocrisy throughout these ironic tales without going so far as to alienate the reader. This is a world in which love never endures, wealth is frittered away, death is drawn out and painful and promises are not kept for long no matter how sincerely they were made.
ماشدو ده اسيس .. من رواد الأدب البرازيلي عجبني الكتاب جداً .. خصوصاً طريقة سخريتة الغير مباشرة من كل شئ .. نهايات غامضة جداً تفتحلك 100 سكة للتفكير .. ومجموعة قصص متنوعة اسمتعت بيها بجد
. كاتب عبقري مُذهل. أعجوبة القرن التاسع عشر. فهو كلاسيكي عظيم ومع ذاك كاتب شديد الحداثية.. أكثر حداثية من الحداثيين أنفسهم. وهو كاتب شديد التأثير، أغلب الأدب اللاتيني بتنويعاته يأخذ منه.. بناؤه القصصي، أفكاره الذهنية وصياغة بعض عباراته المميزة والتي نجد تأثيرها واضحا في أسلوب ماركيز علي سبيل المثال. بورخيس نفسه، وهو كاتب شديد التأثير استقي منه كتاب ذهنيون كثيرون، ما هو في رأيي إلا مقلد باهت لهذا الرجل العبقري. فما كرهته لدي بورخس عشقته عند هذا الكاتب: تلك الانتقادية العميقة التي تفكك مفاهيم العالم البشري في إطار من اللامعقول وبالذهنية الباردة لشخصيات تروي عند حدود الجنون أو الحلم أو الموت. فالراوي أو البطل إما شخص يروي بعد الموت أو قبله بقليل، في وصية ما قبل انتحار، أو شخص انتابه هوس جنوني.. ومن خلال نافذة هذا الوعي يتم تعرية الغطاء الهش للمجتمع البشري بمفاهيمه السياسية والاجتماعية والدينية، بذكاء مذهل وأسلوب شديد الرشاقة والجمال وخفة الدم. القصة الأخيرة في هذه المختارات بعنوان "مارش جنائزي" من أجمل القصص القصيرة التي قرأتُها في حياتي.٠
This is officially one of my favorite books I have read for class.
Machado de Assis's writing is full of criticism of society. In a humorous way, he writes in a way that opens your eyes to what is wrong around you. Every one of his stories is like a mirror and it makes you question, if you were in the situation of some of these characters would you do the same?
His writing also talks a lot of the different areas of psychology, and we get to see how people interact and what drives them. There is a little of everything, love, betrayal, and corruption to mention a few.
Machado de Assis is one of the most genius writers of Latin America and is underrated as well. If you ever come across one of his books, it is one you should pick up and give it a chance.
اولین مواجهه من با ماشادو د آسیس، کتاب خاطرات پس از مرگ آقای براس کوباس بود که این کتاب بسیار روان و ساده نوشته شده و رگه های طنز رو در اون میبینید و خیلی راحت جذبش میشید. کلیسای شیطان هم مجموعه ای از داستان های کوتاه هست که هر کدام جذابیت خاص خود را دارند و درونمایه های اخلاقی و احساسی خود را دارند. در این کتاب باز هم طنز های بجا و زیبای نویسنده رو میبینید. نکته جالب اینست که جملات پایانی هر داستان شما را میخکوب میکنه و اصلا انتظار این پایان را ندارید.
واقعا از آقای کوثری و زحماتی که برای ترجمه آثار آمریکای جنوبی کشیده اند متشکرم و مثل همیشه ترجمه ای دقیق و روان داشته اند. امیدوارم جامعه کتابخوان فارسی زبان خیلی بیشتر به ماشادو د آسیس توجه کنند.
نکته قوت نویسنده و داستانهایی که در این کتاب آورده شده کیفیتی هست که هیچ وقت به سمت معمولی بودن و بدتر از اون سقوط نمی کنه - تقریبا یک سطح استانداردی از داستان نویسی خوب رو میشه در تمام این داستانها دید؛ همراه با چند داستان فوقالعاده و جزئیات شگفت انگیزی که در بین خطوط پنهان شدن - ترجمه خوب بود ولی شاید کمی محافظه کارانه به نظر میرسید با این حال متن بسیار روان پیش می رفت و مشکلی از این بابت دیده نمیشد.
این مجموعه داستان تصویر سرراستتری از جهانبینی ماشادو ارائه میده. سرراستتر از مجموعه روانکاو و رمان خاطرات پس از مرگ.. به ترجمه همین مترجم. ماشادوییتره: آدمای ضعیف و پرگناه و ترحم برانگیز و محکوم به سرنوشت و حریص به زندگی و ناتوان و رویاپرداز و مرگ که حی و حاضر.
پیر ما گفت خطا بر قلم صُنع نرفت آفرین بر نظرِ پاکِ خطاپوشَش باد
مجموعهای از داستانهای کوتاه و هنرمندانه که با نگاهی طنزآمیز و انتقادی خصوصیات ریاکارانه و ضعفهای انسانها را به تصویر کشیده. کتاب زیبایی بود به خصوص که در کنار قلم زیبای نویسنده ما هنرمندی جناب عبدالله کوثری رو در زمینه ترجمه شاهد هستیم.