Distributed online by the author پیامبران با ادعای رسالت از جانب خداوند شریعت خود را در جامعه خود ارائه کردهاند. صدیقه وسمقی در این کتاب میپرسد آیا به جز ادعای پیامبران دلیل دیگری در ارتباط خدا با آنها وجود دارد؟ آیا ادله تاریخی و منطقی، این گفته آنها را اثبات میکند؟ نویسنده پس از بررسی مساله به این نتیجه میرسد که مسیر پیامبری نه از سوی خدا به انسان که برعکس، از انسان به خداست. یعنی این انسان است در پی انکشاف خداوند مفهوم وحی را میآفریند. ویرایش معصومه شاپوری
Sedigheh Vasmaghi (Persian: صدیقه وسمقی) is an Iranian theologist, poet and reformist politician. From 1999 to 2003, she was a member of the City Council of Tehran and served as the first spokesperson of the council. She is described as a "post-Islamist activist and intellectual"
در انتهاى كتاب نويسنده در قسمت سخن پاياني خلاصه اي از كتاب را به زيبايي در يك جمله بيان ميكنه: "هدفم از نگارش اين كتاب، تبيين اين ديدگاه بوده است كه مسير پيامبرى، نه از خدا تا انسان، بلكه از انسان تا خداست." نويسنده معتقده كه پيامبري نهادي بر ساخته انسان است و دين پديده اي بشرى است نه الهي.
کتاب مجموعهای از استدلالهای نویسندهست در راستای این ادعا که پیامبری نهادی الهی نیست. زمینیه و پیامبران فرستادهی خدا نیستند. اینقدر این استدلالها ساده و دو به علاوهی دو مساوی چهار هستند که آدم میمونه چه طور این همه معتقد به خلاف این ادعا وجود داره. اصلا چه طور برای خود نویسنده پنجاه سال اسلامپژوهی لازم بوده تا تازه برسه به این حرفها.
خلاصهی کلامش اینه که هیچ استدلال عقلیای برای پذیرفتن اینکه پیامبران رو خدا فرستاده وجود نداره. تنها مدرک گفتهی خودشونه. آدمها میتونن بپذیرن این ادعا رو یا نپذیرن. در صورت پذیرش یا عدم پذیرشش، به یه سری سوالها یه سری جوابها میشه داد. باید دید کدوم جوابها بیشتر با عقل جور درمیاد. با عقل. نویسنده معتقده خدایی هست، و برای رستگاری به ما عقل رو داده و نه هیچ چیز دیگری.
من چی فکر میکنم؟ من فکر میکنم آدما به الهی بودن پیامبران در درجهی دوم و حتی وجود خدا در درجهی اول به این دلیل اعتقاد دارن که زندگی رو راحتتر میکنه براشون. درسته که نمیشه اثبات کرد، اما اگه خدایی باشه و پیامبری رو فرستاده باشه و راه رستگاری رو در یک کتابی کلمه به کلمه برای ما فرستاده باشه، از خلاف این حالت تحمل سختیش راحتتره.
اولین کتابی که دروازهای برای ورود من به فلسفه گشود، کتابی بود با عنوان «سؤال پرسیدن مهمتر از پاسخ دادن است.» از همین منظر، مسیر پیامبری صدیقه وسمقی هم تلاشی هست برای زنده نگه داشتن یک سؤال تاملبرانگیز: «آیا پیامبری نهادی برساختهی انسان است یا منشأ الهی دارد؟»
کتاب با رویکردی عقلانی و تاریخی پیش میره و به همین دلیل جنبهٔ معرفتشناختی بحث؛ یعنی تبیین ماهیت تجربهٔ نبوی و وحی وزن کمتری داره و شاید همین مسئله یکی از جدیترین نقدهایی باشه که به کتاب وارد شده.
در پایان کتاب اونچیزی باقی موند که دقیقاً در آغاز وجود داشت: یک پرسشِ باز. برای کسانی که «جهش ایمان»ِ کرکگور را همچنان یک نقطهٔ روشن و گشاینده میدونند، این پرسش نه یک شکست و نه یک کمبوده، بلکه بخشی از حقیقت رابطهٔ انسان با امر قدسی هست.
از کتاب: «این چگونگی تلقی انسان از خداست که شکل رابطهاش با خدا را تعیین میکند.» و شاید به همین دلیل بعد از بستن کتاب، باز هم میبینیم که همان اصل قدیمی همچنان پابرجاست: سؤال پرسیدن مهمتر از پاسخ دادن است.
باوخوندن این کتاب ،در کوتاه ترین زمان میشه بیشترین شناخت از انواع ادیان ظهور کرده در کره زمین رو پیدا کرد و سپس نقدی بر اونا با قلم روان و رسا دکتر صدیقه وسمقی عزیز، خوندنش بسیار گیرا و ارتقا دهنده اندیشه است...