Jump to ratings and reviews
Rate this book

انگار کمی مرده بودم

Rate this book
داستان درباره مردی است که بر اثر تصادف اتومبیل به کمای موقت فرو می‌رود و در حالت نیمه بیهوشی، متوجه حرف‌های همسرش -گلرخ- می‌شود و در می‌یابد که گلرخ قبل از ازدواج با او نامزد داشته است. این مرد که بسیار به همسرش علاقه‌مند بوده و او را براساس باورهای خودش دوست داشته ناگهان به هم می‌ریزد و احساس می‌کند بار زندگی و خاطرات گذشته هیچگاه او را رها نمی‌کند. به همین خاطر به کندوکاو در زندگی گذشته‌اش می‌پردازد. او فرزند پدری سختگیر و زیاده خواه بوده که به دلیل ضعیف‌الجثه بودن و معایب کودکی‌اش همیشه مورد تحقیر پدر قرار می‌گرفته و اکنون حس شرم و نفرت تنها حس باقی مانده در اعماق وجودش دوباره جان می‌گیرد. درگیری ذهنی او برای رهایی از خاطرات تلخ کودکی و نیز راز پنهان همسرش باعث سردرگمی هر چه بیشترش می‌شود. بنابراین به سراغ نامزد سابق همسرش می‌رود و از دور او را زیر نظر می‌گیرد اما او را مردی بسیار معمولی می‌یابد که هیچ ویژگی برای این‌که بتوان از او متنفر بود یا باعث آزارش شد ندارد. با بهره‌گیری از یک روانشناس و پاکسازی قدم به قدم ذهنش به این باور می‌رسد که به هر حال باید از جایی شروع کند و با خاطرات ناراحت‌کننده گذشته‌اش با واقع‌بینی کنار بیاید. ولی…
مهین‌دخت حسنی‌زاده پیش‌ازاین کتاب‌های «زمانه بی‌مجنون»، «دویدن میان زندگان» و «از جنس بلور» را نوشته است.

120 pages, Paperback

First published January 1, 2014

1 person is currently reading
15 people want to read

About the author

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
6 (30%)
4 stars
3 (15%)
3 stars
8 (40%)
2 stars
1 (5%)
1 star
2 (10%)
Displaying 1 - 6 of 6 reviews
Profile Image for Mohsenam.
135 reviews19 followers
November 13, 2019
چقدر نویسنده دلش میخواد حرف های تاثیرگذار بزنه اما نتونسته و نتیجه برعکس دراومده، آبدوغ خیاری و سطحی و به گند کشوندن یک ایده خوب.
Profile Image for parissaa Jafari.
22 reviews6 followers
August 9, 2014
کتاب قستمی از زندگی مردی رو روایت می کنه که بعد از بهوش اومدن از حالت کما ذهنش درگیر اتفاقات گذشته میشه..رابطه ی خودش با پدرش، گذشته ی زنش، در حقیقت بعد از خارج شدن از کمای ظاهری وارد کمای درونی میشه. و درون خودش دست و پا میزنه تا بالاخره خودشو بالا میکشه.
سیر افکار اون مرد و اینکه سعی می کنه گاهی افکارشو تو واقعیت تجسم ببخشه به نظر من جالب بود. و انگار قصد داشت با این تقابل ها مشکلاتشو حل کنه!
به معنای واقعی کلمه در خود وامانده بود.
کتاب خوبی بود. ارزش خوندن رو داشت.
Profile Image for Nastaran Masoomi.
172 reviews7 followers
December 4, 2021
برای من کمی کم تر از سه ستاره.‌..
برای یه بار خوندن خوب بود.
Profile Image for Babak.
134 reviews180 followers
April 18, 2014
کتاب خوبی بود فقط اولش خیلی دیگه مبهم بود اصلا نمی‌فهمیدی چی به چیه.
کلیت ماجرا داستان مردی بود که تصادف میکنه و به کما میره و تو کما حرفایی میشنوه که وقتی بیدار میشه هرکاری میکنه دیگه اون آدم سابق نیست و زندگیش کامل از هم میپاشه
جالب بود ماهیت و جزئیات داستان با اینکه یجوری که انتظارشم نداشتم تموم شد
Profile Image for SetareArani.
37 reviews36 followers
August 25, 2014
كتاب خيلى خوبى بود، شايد به خاطر تجربه تصادفى كه تو زندگى خودم داشتم، كتاب و داستانش برام ملموس تر از يه كتاب عادى بود.
"ما فقط داريم اداى بزرگ ها را درمى آوريم. اين خيلى بد است كه ادم خيال كند راهش را پيدا كرده ولى به عقب كه نگاه مي كند دلش ميخواهد خودش را بيندازد زمين و مثل سگ زوزه بكشد"
90 reviews18 followers
May 28, 2014
تازه اسفند 92 چاپ شده
:ذوق
داستان خوبی بود
:>>>
Displaying 1 - 6 of 6 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.