نوشتن درباره افرادی که امروز در میان ما زندگی نمیکنند و در عین حال به دلیل موقعیت اجتماعی خود بسیار در معرض دید جامعه پیرامون خود بودهاند، کار سادهای نیست؛ چون به طور قطع کثرت منابع و آثار تولید شده درباره چنین افرادی، راه را بر خلق اثری جذاب و بکر میبندد و به احتمال زیاد هر آنچه در مورد او میبایست بیان میشده، تا پیش از این گفته شده است.
شهید مصطفی چمران، از جمله چنین افرادی در زمانه ماست که به طور عمده در ایران به دلیل نوع حضورش در سالهای دفاع مقدس در جبهههای غرب و نیز اطلاعاتی مختصر از حضورش در لبنان شناخته شده است؛ اما سید مهدی شجاعی در تازهترین اثر خود که در قالب فیلمنامه یک سریال ۱۳ قسمتی و درباره او نوشته شده است، به سراغ نیمه پنهان زندگی چمران رفته است و به راحتی تمامی مصائب موجود پیرامون نوشتن از چنین افرادی را پشت سر گذاشته است. به عبارت سادهتر «مرد رؤیاها» که امروز پیش از تصویری شدن، خوانده شده است، داستانی است از زندگی شهید چمران در آمریکا و لبنان و مصر که تا پیش از این کمتر درباره آن صحبتی به میان آمده است. شجاعی در «مرد رؤیاها» با درک اقتضاء تحمل مخاطب، نه به سوی خلق یک اثر اکشن و پر کشش و زد و خورد رفته است و نه به سراغ خلق یک ملودرام عاشقانه از زندگی یک مجاهد و شهید ملی. او در «مرد رؤیاها» سعی کرده به دور از احساسات، پیش از هر چیز به خلق یک ساختار واقعی و رئال از شخصیت مردی رؤیایی دست پیدا کند. فردی که در عین عملگرایی و فعالیت بر اساس اصول و شیوههای مبارزه سیاسی و نظامی چریکی، عاشقپیشه نیز هست و روابط عاطفی زندگی را نیز فراموش نمیکند. به عبارت دیگر چمران از نگاه شجاعی فردی به شدت معتدل است و این اعتدال یعنی رعایت همه جوانب و ظواهر زندگی فردی و اجتماعی توأم با هم، مبارزه و گسیختن از دنیا در عین وابستگیهای عاطفی و زمینی. «مرد رؤیاها» با روایت پرکشش و کمتر شنیده شده از آشنایی شهید چمران با همسرش در آمریکا آغاز میشود و روایت جذاب و در عین حال عفیف از ابراز علاقه همسر چمران به وی را به تصویر میکشد. داستان اما در ادامه به ماجرای اعتراض شهید چمران و برخی از همفکرانش در آمریکا به جنایات ساواک و زندانهای رژیم پهلوی در سازمان ملل باز میگردد. تحصن چمران در معبد مجاور با سازمان ملل و نیز اعتراض وی و دوستانش در مقابل سفارت ایران در آمریکا و ماجرای ورود جسورانه آنها به سفارت و یا ماجرای ساماندهی راهپیمایی پنجاه مایلی جوانان ایرانی در آمریکا در اعتراض به شاه و واکنش آمریکاییها به آن و نیز چگونگی تلاش چمران برای لغو اعطاء مدرک دکترای افتخاری به شاه در آمریکا نیز از بخشهای جذاب تاریخی این متن است که تا پیش از این کمتر در مورد آن سخنی به میان آورده شده است. این روایت زمانی جذاب می شود که در لابلای آن شجاعی نقبی نیز به گذشته های چمران و دوران نوجوانی او میزند و خاطراتی جذاب از آن دوران را در قالب گفتگوی او با همسرش پروانه، پیش چشم مخاطبانش تصویر میکند. بخش دوم داستان نیز به ماجرای حضور چمران در مصر در دوران زمامداری جمال عبدالناصر و حضور در دفتر وی و دریافت کمکهای نظامی از او برای آموزش نیروهای چریکی و نیز آشنایی با امام موسی صدر و مهیا شدن حضور چمران در لبنان اختصاص دارد. حساسیت شجاعی در بیان جزیئات و حضور بدون پرده بسیاری از چهرههای تاریخی فعال در مبارزات ضد رژیم پهلوی در خارج از کشور – به دور از دستهبندیهای سیاسی آنها در سالهای پس از پیروزی انقلاب – و نیز استفاده از ادبیاتی صمیمی و عامیانه برای نوشتن دیالوگهای این اثر نیز، از مهمترین مواردی است که بر جذابیت این متن افزوده است.
سیدمهدی شجاعی در شهریور ماه سال ۱۳۳۹ در تهران به دنیا آمد. در سال ۱۳۵۶ پس از اخذ دیپلم ریاضی، به دانشکده هنرهای دراماتیک وارد شد و در رشته ادبیات دراماتیک به ادامه تحصیل پرداخت. همزمان، به دانشکده حقوق دانشگاه تهران رفت و پس از چند سال تحصیل در رشته علوم سیاسی، پیش از اخذ مدرک کارشناسی، آنرا رها کرد و بهطور جدی کار نوشتن را در قالبهای مختلف ادبی ادامه داد.
حوالی سالهای ۵۸ و ۵۹ یعنی حدود ۲۰ سالگی، اولین آثار او چه در مطبوعات و چه در قالب کتاب منتشر شدند.
حدود هشت سال مسؤولیت صفحههای فرهنگی و هنری روزنامه جمهوری اسلامی و سردبیری ماهنامه صحیفه را به عهده داشت. سالهای متمادی مسؤولیت سردبیری مجله رشد جوان را برعهده داشت و همزمان در سمت مدیر انتشارات برگ به انتشار حدود ۳۰۰ کتاب از نویسندگان و هنرمندان و محققان کشور همت گماشت.
شجاعی سردبیر و مدیر مسوول ماهنامهٔ نیستان بود. که از سال ۱۳۷۴ تا ۱۳۷۷ منتشر شد. داستان کوتاهی که با عنوان «پارک دانشجو» در شمارهٔ ۱۲ مجلهٔ نیستان به چاپ رساند، مشکلات قانونیای از سوی دانشگاه آزاد اسلامی برای وی و مجلهاش بوجود آورد. همچنین پس از چاپ سلسله مطالبی طنز در نقد مکاتب فمنیستی، علی رغم شکایت دادستان وقت (اقای رازینی) و تبرئه ایشان، در اعتراض به شرایط موجود، خود از انتشار نیستان خودداری کرد.
مسؤولیت داوری چند دوره از جشنواره فیلم فجر، جشنواره تئاتر فجر، جشنواره بینالمللی فیلم کودک و نوجوان و جشنواره مطبوعات از فعالیتهای هنری و فرهنگی او طی سالهای ۶۵ تا ۷۵ بهشمار میروند.
اگرچه رشته تحصیلیاش ادبیات نمایشی بوده و چند نمایشنامه هم به دست چاپ سپرده، اما بیشتر بر روی داستاننویسی متمرکز شده و مجموعههایی از داستانهای کوتاه و بلند مانند «سانتاماریا» و «غیر قابل چاپ» را منتشر کرده است.
از دیگر آثار هنری سید مهدی شجاعی، قطعههای ادبی اوست که در قالب چند کتاب به بازار نشر روانه شدهاند.
فیلمنامههای «بدوک»، «دیروز بارانی» و «پدر» کارهای سینمایی مشترک او با مجید مجیدی هستند و فیلمنامه «چشم خفاش» و «قلعه دبا» کارهای سینمایی مشترک او با بهزاد بهزادپور. از دیگر فیلمنامههای سیدمهدی شجاعی، میتوان به «کمین» و «آخرین آبادی» اشاره کرد که توسط کانون پرورش فکری کودکان ساخته شدهاند.
همچنین کتابهای «کشتی پهلو گرفته»، «پدر، عشق و پسر»، «آفتاب در حجاب»، «از دیار حبیب»، «شکوای سبز»، «خدا کند تو بیایی» و «دست دعا، چشم امید» حاصل تجربههای او در زمینه ادبیات مذهبی هستند.
به صورت جدی و مستمر نیز به ادبیات کودک و نوجوان اشتغل دارد.
از وقتی فیلم چ را دیدم عاشق شهید چمران شدم و از ته دلم خواستم شبیه او شوم.برای همین عکسش را قاب گرفتم و به دیوار اتاقم نصب کردم .عکس هایش را به عنوان پس زمینه گوشی موبایلم و لب تابم انتخاب کردم و با دیدن فیلم های سخنرانی و خواندن کتاب هایش و زندگی نامه اش دنبالش می کنم تا راز و رمز چمران شدن را پیدا کنم.
در همین مسیر از کتاب هایی که در موردش نوشته شده است هم نمی خواهم غافل باشم.برای همین کتاب مرد رویاها را هم خوانده ام .
چمرانی که من از صدا و سیما و بازمانده های انقلاب در عرض 22 سال شناختم با چمرانی که تقریبا در این چند ماه مخصوصا از فیلم چ و کتاب مرد رویاها شناخته ام زمین تا آسمان فرق دارد.
چمران صدا و سیما چمرانی چریک ،مبارزه طلب و جنگجو بود که جز با لباس جنگ ندیدمش ،اما چمرانی که من در این چند ماه شناختم موجودی فراتر از انسان است.شاید هم من انسان نیستیم و با انسان بودنی چون چمران فاصله زیادی دارم.
بعد از خواندن کتاب مرد رویاها چمران را خیلی فراتر از انسان هایی دیدم که در دنیای امروز زندگی می کنند ،فراتر از زمین ،فراتر از دنیا .
شخصی که می تواند چند روز بدون غذا و خواب برای هدفش یعنی کمک به مظلوم بجنگد.چمرانی که وقت شناس است ،چمرانی که رفاه و آسایش زندگی آمریکایی که سازمان های علمی آمریکا برایش فراهم کرده اند را رها می کند و به لبنان و مصر می رود تا مبارزه نظامی با ظالم را بیاموزد.
چمران شدن خیلی سخت است،خیلی..... و من برای چمران شدن خیلی باید زور بزنم.
عجیب است که هربار که اطلاعاتم در مورد شهید چمران بیشتر می شود بیشتر عاشقش می شوم.
شما هم اگر مثل من در جستجوی چمرانید کتاب مرد رویاها که فیلم نامه ای است، هنرِفکر و دست سید مهدی شجاعی را از انتشارات نیستان خریداری کنید و بخوانید.
سید مهدی شجاعی در این فیلم نامه اززندگی شهید چمران در امریکا و فعالیت های سیاسی اش در مبارزه با رژیم شاه شروع کرده و به جنگ منطقه شیعه نشین نبعه و تلاش های چمران برای حفظ نبعه ختمش داده است.
امیدوارم ادامه اش را هم بزودی بخوانم و بزودی شاهد فیلمی باشم که از روی این فیلم نامه نوشته شده باشد.
چمران، جمع اضداد است.نهایت لطافت روح، آنجا که از غم و درد زنان بیوه شده و فرزندان یتیم شده ی لبنانی می سوزد و از خدا می خواهد که او را در راه رنج آنان بگدازد،نهایت خشونت و سلحشوری آنجا که باید با ظالمان به حقوق مستضعفان بجنگد، نهایت دقت و باریک بینی علمی، نهایت بینش سیاسی، نهایت بینش اجتماعی و ... خوب اکثر این توصیفات رو از چمران خوانده و شنیده ام و خوب نتیجه اش برای من تنها حیرت بوده است...حیرت از جمع شدن همه ی اینها در یک نفر... از قدرت روحی اش... از قدرت جسمی اش... از منش بخشنده اش... از زیرکی اش.. از آزاد اندیشی اش... از شخصیت علمی اش...از اراده اش... از هوش اجتماعی و تعاملی اش... از موقع شناسی اش. از جرات و جسارت اش... نمی دانم چقدر اغراق صورت گرفته اما بخش قابل توجهی از این مسائل را نوشته ها و خاطرات و تاریخ تایید می کند خوب پس مهم آن است که او ، چمران، حقیقت دارد پس امکان دارد من همیشه چمران را در یک صفت خلاصه کرده ام و برایم الگوسازی او یعنی رسیدن به این صفت: "عمل گرابودن و عمل کردن به آنچه می دانست و می اندیشید که درست است" چمران اهل عمل بود و گرفتاری ما از عمل نکردن است...
یک بخشی که به نظرم کتاب کم داشت منابع است علی ای حال به ویژه در بخش های آخر و فاجعه ی نبعه ی لبنان بشدت خواندنی و متاثر کننده اس بخوانیدش
این کتاب پاسخی است به تمام کسانی که درباره ی شهید چمران می پرسند: چرا لبنان؟ تا اواخر داستان تصمیم داشتم به این کتاب 4 ستاره بدهم ولی صحنه های جنگ نبعه...فوق العاده، تاثربرانگیز و اصلا بیانگر مظلومیت شیعه در تاریخ است. فکر نمی کنم هیچ کس، با هر عقیده ای، بتواند بی تفاوت از مقابل این حقایق بگذرد
وقتی داستان تمام شد، من هم دوست داشتم در کنار شهید چمران برای نبعه ی شهید بگریم...
چمران مرد تکلیف است. جمع اضداد. شخصیتی با روحی لطیف اما حماسی. انسانی که دلت می خواهد لا به لای تمام پیچیدگی های شخصیتی اش سرک بکشی و تمام آن را از بر شوی. بعد از شهادت حاج قاسم سلیمانی، خیلی ها تضاد شخصیتی او را با چمران مقایسه کردند. اما به عقیده من این تضاد در چمران پر رنگ تر بوده است. ساده بگویم من عاشق چمران شدم. عاشق انسان عارفی که نقاشی می کشد، لطیف حرف می زند، اسلحه به دوش می کشد و تمام امکانات آمریکا را رها می کند تا به تکلیفش عمل کند. خلاصه آنکه در یک جمله می توان گفت که: چمران و ما ادراک چمران... (در مورد کتاب هم باید بگویم نکات ظریفی از زندگی چمران را در اختیار مخاطب قرار می دهد. توصیه می کنم در کنار مطالعه ی این کتاب اینترنت دم دستتان باشد و اسم ها و اتفاقات را سرچ کنید تا به اطلاعات دقیق تری دست پیدا کنید. نقدی هم که می توان در موردش داشت ساده گذشتن از کنار جدایی پروانه، همسر اول چمران از اوست. کاش کمی جدایی آنها را هم مثل وصالشان عمیق تر توصیف کرده بود.)
آه چمران..چمران...چمران در جاي جاي اين كتاب ميشود به ايمان و توكل خالصانه ي اين شهيد بزرگوار پي برد و من نمود زيباي اين آيه را" و من يتق الله يجعل له مخرجا و يرزقه من حيث لا يحتسب و من يتوك علي الله فهو حسبه ان الله بلغ امره قد جعل الله لكل شيئ قدرا" رادر شخصيت آسماني اين انسان به وضوح ديدم.. و اما نبعه ، نبعه ي شهيد... با قلب مملو از اندوه، نه براي ان ها كه براي خود،و با چشماني لبريز از ازاشك ،اشك هايي از روي حسرت، فرياد قلبم را از پرده ي سكوت اين زبان قاصر از بيان بيرون مي رانم و مي گويم گوارايتان باد اين شهد شيرين شهادت...
داستان از آشنایی شهید چمران با همسر اولشون شروع میشه. کتاب به صورت یک فیلمنامه 13قسمتی نوشته شده و از آمریکا شروع و در لبنان تموم میشه. جایی که تازه من با لذت کتابو میخوندم و با تعجب دیدم به قسمتهای آخر رسید، چون فکر میکردم کتاب تا شهادت خود دکتر ادامه داشته باشه.
راستش نوشتن از "مرد رویاها" آسون نیست. خیلی ها چمران رو جمع اضداد دونسته بودن، چیزهایی که به نظر به سختی بشه توی یه نفر جمع کرد. ولی یه جایی از کتاب امام موسی صدر در توصیفشون میگن: این مسئله جمع اضداد برای بقیه عجیبه چون الگو و محبوب اونو رو نمیشناسید و اون محبوب کسی جز حضرت علی (ع) نیست، وقتی الگوت خورشید باشه توام حتما ستاره میشی.
کوچکترین کاری که «مرد رویاها» انجام میدهد این است که همهی آنچه در مورد «مصطفی چمران» و زندگی او در آمریکا و مصر و لبنان را شنیدهاید را در ذهنتان مرتب میکند، قالب کتاب فیلمنامه است. بزرگترین لطفش رهاییبخشیدن شما از توصیفات و مترادفات معمول «سید مهدی شجاعی» است. این بار بدون اینکه مثل دیگر کتابهای شجاعی به حاشیههای ادبی بروید با خود داستان روبهرو میشوید و نویسنده در به تصویر کشیدن این زندگی تقریبا چیزی کم نگذاشته و خواننده ناآشنا را با قسمتی از زندگی «چمران» روبهرو کردهاست که اغلب فقط از آن اطلاعاتی تیتروار داشتهاست.
فیلمنامهای پرکشش به دلیل وجود شهید چمران. کاش بیشتر در احوالات درونی شهید چمران دقیق میشد. برای من سخت بود فهمیدن دلیل این همه مقاومت و ایثار. برای من فهمیدن این حد از خوب بودن سخت بود.
تا کنون فکر می کردم که چمران عجیب است....نه تنها چمران...بلکه تمامی مردان و زنانی که بوی چمران و کسانی که عشق آنان با وجود چمران آمیخته شده بود را می دهند.... اما حال دریافتن که من عجیبم... دریافتم که "ما" عجیبیم..... "ما"ای که تنها نشسته ایم و زندگی مردان حق را مانند افسانه ها ورق میزنیم.... دست روی دست گذاشته ایم و تنها از دنیا گله می کنیم... این دنیاست که باید از ما گله بکند... و باز هم دو جمله ی تکراری: اگر اینان انسانند....ما چه هستیم؟؟ اگر ما انسانیم...پس....؟؟ خواندن این کتاب مرا تشنه کرد... به شناختن قهرمانان اطرافم... و افسوسی سنگین بر دلم گذاشت،که من 5 سال در دبستانی درس خواندم که نامش 'شهید دکتر چمران' بود...اما تابحال هیچ شناختی از ایشان نداشتم.... و اما نبعه....نسخه ی بارز مظلومیت شیعه...و شدت خون خواری دشمنان آن....
نقطه پر رنگ اثر، روشن کردن گوشه هایی از زندگی شهید چمران هست که در کتاب های دیگه بهش پرداخته نشده، یعنی زندگی در آمریکا ازدواجش با پروانه ای که اسم اصلیش هم گفته نمیشه و خانواده حاصل این ازدواج،و چگونگی تبدیل یک دانشمند به چریک و حضور این چریک در لبنان. هنوز سوالات زیادی در مورد زندگی شهید چمران در ذهن من نوعی هست که بهش پرداخته نشده، اینکه بچه هاش چی شدن و کجان،اینکه واقعا کاملا پروانه و بچه ها رو رها کرد،اینکه این همه استعداد در علم چرا کاملا کنار گذاشته شد و چرا بعد از انقلاب از این استعداد علمی هیچ استفاده ای نشد و...... اعتقادات چمران تو دستنوشته هاش درک میشه، خلاف چیزی که طبق این کتاب چمران وقتی براش نداشته. و قسمت فوق العاده کتاب ....اوضاع لبنان در ان رزمان و نبرد نبعه ، نبعه شهید...ماجرایی که من هیچ شناختی ازش نداشتم و با خوندنش واقعا له شدم....واقعه ای در 5اوت 1976 که همه گروه های لبنانی منطقه شیعه نشین نبعه رو طی یک اقدام هماهنگ بمباران و بعد غارت خانه به خانه به فرد فر می کنن...خیلی دردناک بود... کاش کتاب فیلمنامه طور نبود وکاش ادامه پیدا می کرد ... عجیب انسان مافوقی بوده این شهید...عجیب...
تا به حال از منظر استاد شجاعی به احوالات شهید بزرگ اقای چمران نگاه کرده اید ؟ این که او مرد تکلیف بود یک روز باید کتاب بغل بگیرد از خانواده دور شود برود ان ینگه دنیا فیزیک پلاسما بخواند ویا این که فاصله بین دو ایالت را پیاده راه بیفتد برود برای نشان دادن اعتراض و هزاران داستان دیکر در دوران مبارزه در مصر و لبنان و... برای شناخت چمران باید در زندگی مرد تکلیف شد.
به قطع و یقین، دلیلش تمام زیبایی های چمران است که عاشقش شدم... اما این که این حس گمشده را با این کتاب دریافتم عجیب بود و دوست داشتنی:) انگار مدیون شده باشم به کتاب...
این کتاب رو یکی از دوستان توصیه کرد و امانت داد. این چهارمین کتاب جناب شجاعی بود که میخواستم بخونم. راستش با آثار قبلی هم رابطه خوبی نداشتم. دکتر چمران کسی که میتونست امروز در ینگه دنیا، استادی صاحب نام و در رفاه کامل باشه، مرد رویاهایی هست که در این کتاب به تصویر کشیده شده. تصور من از کتاب، زندگینامه ایشون بود اما تنها به بخش امریکا و لبنان محدود میشه. خیلی از بخش های کتاب گنگه و نویسنده علاقه زیادی به پمپاژ غم داشته. خیلی جاها شما از خودتون میپرسید " چرا؟". اما پاسخی یا توجیهی وجود نداره. اینکه چرا چمران به مصر میره؟ چه هدفی از آموزش نیروها داشته؟ نیروهایی که به ایران برمیگردن و بخشی از اونها دستگیر میشن. اینکه چرا مصری ها از چنین اقداماتی حمایت میکردن. رفتنش به لبنان همکاری با امام موسی صدر، دلایل اختلافات قومی و مذهبی و نهایتا استیصال و درماندگی هنگام سقوط نبعه، از جمله این سوالات بدون جواب هست. و در آخر کاش میشد از چمران پرسید این تغییر مسیر و این انتخاب ارزشش رو داشت؟ پ ن: در روزگاری که همه چیز به منافع شخصی و دنیایی و فردی ختم میشه. روزگاری که دیگه کسی به وطنش به عنوان مادر نگاه نمی کنه، همه برای رفتن حتی به ترکیه و گرجستان تقلا می کنند و هرچیز و فردی رو یک پل برای عبور میبینه، امثال چمران که در اوج به همه لذت ها و افتخارات پشت پا زدن، واقعا مرد رویاها هستن.
شهید چمران فوقالعاده ست ، زندگی نامه ش و دست نوشته هاش و هر چی از ایشون . زندگی که خدا توی اون اصله و مبارزات چریکی ، این کتاب رو هم دوست داشتم «مرد رویاها» را از طاقچه دریافت کنید https://taaghche.com/book/110719
این کتاب توانایی این را دارد که خواننده اش را مجذوب شخصیت اصلی آن کند و او را به جستجوی بیشتر در مورد این شخصیت سوق بدهد. نکته بعدی اینکه باید این کتاب را در رده کتب انگیزشی هم به حساب آورد زیرا خواننده این کتاب بعد از مطالعه اش به حال و روز خود راضی نخواهد شد و جنبش و حرکتی در خودش احساس خواهد کرد. زیرا شخصیت اصلی این کتاب که اتفاقا حیلی هم واقعی است شخصیتی است همواره در حال حرکت و انقلابی. انقلابات روحی او به قدری سرعت دارد که همه را جا می گذارد و پیش می رود حتی همسر و فرزندان محبوبش را.
هر چند خیلی جاها به واسطه نوع نگارش (و گاها اغراق های) نویسنده ارتباطم با داستان قطع میشد ولی انقدر توی شخصیت آقا مصطفی و خط فکریشون غرق شده بودم که بدون در نظر گرفتن اون موضوع میتونم به کتاب 5 بدم ...
به نظرم هر آدمی خودآگاه یا ناخودآگاه توی زندگیش دنبال اسطوره یا الگو میگرده ، و من اون شخصیت کذایی رو توی این کتاب پیدا کردم هم به این دلیل و هم بخاطر اینکه کتاب رو خیلی وقت پیش خوندم نظر خاصی در مورد خود کتاب ندارم اما به واسطه آشنایی بیشتر با دکتر چمران و علی الخصوص ترغیب به آشنایی با امام موسی صدر از اون دست کتاب های تاثیر گذار بوده تو زندگیم ...
این کتاب بخشی از زندگی نامه دکتر مصطفی چمران را به تصویر میکشد.که خاطرات در شهر نبعه کشور لبنان خاتمه می یابد. مرور خاطرات دانشگاه در آمریکا، همسرش پروانه ،تظاهرات و فعالیتهای سیاسی علیه رژیم شاه ، فعالیت در آزمایشگاه ، گذراندن دوره چریکی در مصر و فعالیت فرهنگی در لبنان اتفاقات این کتاب را تشکیل میدهد. ___________ مطالعه شد1398.7.24 ساعت23:00
یک فیلمنامه زیبا از زندگی شهید چمران، ای کاش به صورت رمان منتظر میشد، گرچه همینطور هم زیباست... و ای کاش بیشتر پیش میرفت...تا زمان شهادت... من هنوزم منتظرم جلد دومشم...
دو سال پیش در یکی از شعب شهر کتاب، وقتی دست روی کتابی درباره تاریخ #انقلاب_کوبا گذاشتم، فروشنده با شوق شروع به تعریف از #چگورا و #فیدل_کاسترو کرد و حسرت حضور چنین شخصیتهایی در ایران را خورد که اگر بودند وضعمان این نبود. حرفهایش که تمام شد درباره چمران از او پرسیدم. چمران را جو زده از حضور حضرت امام(ره) دانست! فهمیدم که «چ» چمران را هم نمیشناسد. برای او از چمران و زندگیش پیش از انقلاب گفتم، از اینکه چمران مصداق واقعی زندگی بود، زندگیای که تعبیر واقعی عقيده و جهاد در راه آن است. مشتاق شد. قبل از خداحافظی «مرد رویاها» را معرفی کردم و او را تنها گذاشتم. نمیدانم سرانجام او و چمران چه شد، اما خدا را شکر و به جان #سید_مهدی_شجاعی دعا کردم که دستمان را پر کرده است تا قرار نباشد با تکرار مکررات، چمران را در حد نام بزرگراهی که بارها از ترافیکش نالیدهایم تقلیل دهیم. #مرد_رویاها افسانه نیست، نام کتابی است که در قالب فیلمنامه بخشهایی کمتر دیده شده و شاید هم دیده نشده اما واقعیِ زندگیِ مردی رویایی اما دست یافتنی به نام #مصطفی_چمران را پیش روی ما میگذارد و لذت معاصر بودن با چمران را به عمق وجودمان میچشاند. «مردم رویاها» تنها روایت کننده یک زندگی نیست بلکه بیشتر از هر چیز قصه جدال #عقل و #عشق در یک زندگی پر شر و شور و پیروزی عشقِ عاقلانه در مسیر عاشقی با معبودی است که آن را میتوان در یک نقاشی ساده نیز به نظاره نشست. این #کتاب که جان خود را مدیون «شهید چمران» و شور خود را مدیون قلم بینظیر «سید مهدی شجاعی» است با روایت آشنایی دکتر مصطفی و همسر آمریکایش آغاز و قدم به قدم ما را با زندگی پر فراز و نشبب چمران در آمریکا و بعدها در مصر، فلسطین و لبنان و ریشههای کشمکشهای خانوادگیش با خانم «پروانه» و خاطرات تلاشهای نوجوانی و فقر آزار دهنده خانوادگیش آشنا میکند. خطوط آشنایی شهید چمران با امام موسی صدر و آنچه که با سختی و مشقت در لبنان و مصر رقم زدند از برجستهترین صفحات کتاب است که نخواندن و نشنیدنش موجب بر باد رفتن عمر است. مطالعه این کتاب رمانوار را به همهی جوانان میهنمان که همچون فروشنده «شهر کتاب» در حسرت چگوارا و فیدل کاسترو به سر میبرند پیشنهاد میکنم تا اگر روزی در سفری خارجی دیدند جوانی با هیجان از چمران نام میبرد و او را چون اسطورهای میپرستد، تعجب نکنند؛ چرا که چمران نه چگورا و نه فیدل کاسترو بلکه «#چمران» است و میشود در مقیاس جهانی با مسلکش زیست و نامش را با افتخار بر لب آورد و داستان آزادگیش را برای نسلهای تاریخ روایت کرد. لینک کتاب در پلتفرم طاقچه: https://taaghche.com/book/110719
°به طور اجمالی و خلاصه بخواهم توضیح دهم کتاب مرد رویاها نوشته ی سید مهدی شجاعی،شرحی بر فعالیت های دکترِ شهید، مصطفی چمران است در سال های قبل از انقلاب تا فعالیت های ایشان در لبنان!و کتاب در لبنان تمام میشود. هدف این کتاب بیان فعالیت هایی از ایشان است که کمتر شنیده شده و به آن پرداخته شده است..مثل فعالیت های انقلابی با جمعی موسوم به انجمن اسلامی که در آمریکا در سال های قبل انقلاب انجام داده بودند و به شخصه من تا به حال نشنیده بودم. از برپایی راهپیمایی های طولانی با حضور رسانه برای جلب توجه جهان به ظلم شاه در ایران تا برهم زدن مراسمی که شاه مهمان ویژه ی آن بود و قرار بود جایزه ی صلح را دریافت کند! قالب داستان شبیه فیلمنامه است و اوایل کتاب ممکن است کمی ساده باشد یا بی حوصله تان کند اما اگر صبور باشید درس ها در این کتاب نهفته است. یکی از بخش های پررنگ و تاثیر گذار کتاب،بخش های حضور دکتر در لبنان است!که چطور یک انسان و یک شخصیت با این وجنات و توانایی،جایگاهی که باید باشد را لبنان میبیند. و به تمام زندگی لوکس آمریکایی پشت میکند و یک چریک نظامی در روستاهای لبنان میشود.جایی که خانم آمریکایی ش توان تحمل آن را ندارد. کسی که هزار توجیه منطقی برای نرفتن دارد.. به واقع چه میشود که جایگاه ش را لبنان ِ آشفته ی ان روزها میبیند؟ قسمت لبنان کتاب و شرح وقایع آن روزهای لبنان و فعالیت های امام موسی صدر و شهید چمران برای شیعیان به واقع مظلوم آنجا را تا به حال با این جزئیات و قلم خوانا ندیده بودم و عجیب خواندنی است.
•با چمران میشود "لطافت در خشونت"را فهمید..بو کردن و نگاه کردن طولانی مدت به گُلی زیبا با لباس ها و اسلحه ی نظامی را نجات دادن گربه ای در بمباران مدرسه ی لبنانی را..و حرف زدن های عارفانه با خدا را..در جنگ. چمران در هر جایگاهی سنگتمام می گذاشت و در لبنان هم گذاشت!بخوانید بی خوابی هایش را..ایده هایش را..امیدش را..ایمانش را..اصلاحاتش را..رفاقت هایش را..دانشمندِ چریک بودنش را..بخوانید چمران را با بُعد های وسیع شخصیتش..
•چمران خدا نیست..معصوم هم نیست..با این دید نخوانید اما چیزی که او را با همگان متفاوت میکند حرکت پر سرعت در مسیر رشد انسانی و خستگی ناپذیری در اینمسیر است..که این امر از هر انسانی اسطوره میسازد!❤️
کتاب فوق العاده خواندنی ای بود... خواندن این کتاب با نثر زیبا و فیلمنامه گونه ای که دارد، مخاطب را با خود همراه میکند و زمان خواندن احساس میکنید که در لحظه لحظه آن اتفاقات حضور دارید. در وصف بزرگی و عظمت روح و شخصیت دکتر چمران هر چه که گفته شود کم است...هر چه بیشتر با شخصیت و زندگی این عزیز آشنا میشوم، بیشتر افسوس میخورم که چرا چنین بزرگانی الان در کنار ما نیستند و یا افرادی دلسوز که شاید باشند اما متاسفانه تا زمانی که زنده اند غریبند یا با هزاران تهمت ناروا از میدان عمل دور میمانند. و در نهایت مظلومیت شیعه که تمامی ندارد و در طول تاریخ همواره تکرار شده است. به امید ظهور آن منجی عالم که پایانی باشد برهمه این بی عدالتی ها ومظلومیتها...