«قصههای امیرعلی» نوشتهی «امیرعلی نبویان» نویسندهی جوان و مجری نامآشنای برنامههای تلویزیونی است. این مجموعه شامل داستانهایی است که پسری به اسم «امیرعلی» آنها را روایت میکند. امیرعلی با پدر و مادرش زندگی میکند و خواهرش مریم و شوهرخواهرش فرهاد هم در داستان حضور دارند. او به تازگی در رشتهی مهندسی برق قبول شده و یک دوست گیج و خنگ به اسم مهران دارد که دقیقا مثل امیرعلی در همان دانشگاه مهندسی برق قبول شده. مهران که به تازگی گواهینامه هم گرفته و رانندگی میکند حضور پررنگی در ماجراهای طنز امیرعلی دارد. کتاب دارای مقدمههایی از «منصور ضابطیان» و «محمد صوفی» تهیهکنندگان برنامه «رادیو هفت» است که خواندنشان خالی از لطف نیست. در پشت جلد کتاب از قول نویسنده میخوانیم: «من امیرعلی نبویان هستم. متولد دوم فروردین هزار و سیصد و پنجاه و نه. فارغالتحصیل رشتهی مهندسی برق از دانشگاه صنعتی مازندران. این قصهها -شکر خدا- «اتو بیوگرافی» نیستند و تمامش ساختهی این ذهن مشوش ژولیده است! امیدوارم که دوستان، آنچه قلم نحیف و سواد خفیف بنده مرتکب شده را به بزرگواری ببخشند.» مجموعه قصههای امیرعلی از سوی انتشارات «نقش و نگار» منتشر شده و در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.
امیرعلی نبویان نویسنده، مجری و بازیگر ایرانی میباشد. وی فارغالتحصیل رشتهٔ مهندسی برق از دانشگاه مازندران بوده و شهرتش را از برنامهٔ تلویزیونی رادیو هفت بدست آورد. او علاوه بر اجرا در برنامههای تلویزیون، نویسندهٔ خوبی نیز میباشد و چهار کتاب از مجموعهٔ قصههای امیرعلی از وی منتشرشده و در بازار وجود دارد.
وسط درس خوندن برای امتحانای سرسام آور و وحشیانه دانشگاه و خوندن جلد ۵ هری پاتر که واقعا نمیخوام برسم تهش چون میدونم چی در انتظارمه، خوندن جلد ۳ قصه های امیرعلی برام زنگ تفریح خوبی بود هرچند که به وضوح از کیفیت و بامزگی داستان ها کم شده بود:(
بهش پنج میدم بخاطر داستانهایی که منو خندوند و باهاشون همذات پنداری کردم. داستانهایی که حس میکردم براس پسر همسایه رخ داده، انقدر که بومی و جذاب بودن. خلاصه که بخونید و لذت ببرید.
نثر و طنز امیرعلی نبویان واقعاً جالبه. دایرهی لغات و گروههای کلمهایش هم که اصلاً عجیب. ولی شاید چون تو موودِ خندیدن نبودم. شایدم چون یه ذره تکراری میشد بعضی حرفها و ماجراهاش. این شد که 3.5 دادم.
یک ستاره به خاطر اینکه هدیه گرفتن این کتاب بعد از اون امتحان شیمیه تاریخی:| تونست کلی منو خوشحال کنه^_^ بدون شک تنها داستان"سرویس"مدرسش هم یک ستاره جداگانه رو از آن خودش میکنه:))) داستان های بینایی سنجی، روزی در ورزشگاه،دو قدم تا خودکشی، در جمع سالمندان:)) هم لایق دوتا ستاره هستن^_^
×فقط اینکه من مطمءنم داستان پیکان آقای محتشم رو تو جلدهای قبلی هم خوندم:/
جلد اول این مجموعه برای من تجربهای تازه و خوشطعم از روایت و طنز بود. اما در جلد دوم، لحن شوخیها برایم دلنشین نبود؛ گاهی بهجای طنز، حال و هوایی از طعنه و قضاوت داشت، مخصوصاً وقتی درباره موضوعات حساسی مثل لاغری، چاقی یا معیارهای ظاهری صحبت میکرد. با این حال، بعد از تمام کردن جلد سوم، فهمیدم که راوی بیش از هر چیز با خودش درگیر است؛ انگار ما هم داریم میان صفحههای یک ذهن آشفته قدم میزنیم. قصهها انسجام ندارند، خط زمانی مشخصی دنبال نمیشود و روایتها از شاخهای به شاخهای دیگر میپرند. بیشتر شبیه خاطرههاییاند که صرفاً آمدهاند تا گفته شوند؛ نه برای آنکه داستانی منسجم را روایت کنند. اما با همهی اینها، لحظاتی بودند که با دل و جان خندیدم و از این سفر روایی با خوانش امیرعلی نبویان، لذت بردم.
طنز جناب نبویان و به کارگیری صحیح و به جای ادبیات فاخر فارسی در اثری ساده و طنز هنوز هم به شدت متعجب ام میکند و البته خجالت زده . آخر چطور میشود یک نفر اینقدر به زبان فارسی مسلط باشد و من بی نوا از به کار بردن ساده ترین کلماتش در مکالمات روزمره عاجز. خلاصه که احساس میکنم برنامه کتاب خواندن امسال را باید جوری بچینم که روزی دو سه ساعت را به مطالعه و آموختن این زبان درهم و برهم و بی قاعده بپردازم تا بلکه کمتر جلوی فامیل و دوست و نویسندگان محبوبم خجالت زده شوم . اما در باب کتاب بگویم که ه��چنان در این روزهای مزخرف درگیری پایان نامه و اعصاب خوردی های بی پایان داروخانه کتاب قصه های امیرعلی مانند باقلوایی است که در دهان آب میشود و برای لحظاتی هر چند کوتاه ذهن مشوشم را از گرداب فجایع روزگاردور میکند.
وای که چقدر پیش میاد که به همچین چیزهایی نیاز داشته باشم و چقدر این کتابها حال منو خوب میکنه! از این جلد داستان «شب یلدا» رو خیلی دوست داشتم! (جاهایی که مادر و آذر خانم با شعر باهم صحبت میکنن😆💛...)
یکی از دوستان عزیز دل لطف کردن این کتاب رو برای من هدیه اوردن و باید اعتراف کنم که موقع خوندنش شاد شدم. حس میکنم که چیزی بود که نیاز به خوندنش داشتم یه کتاب ساده و بانمک که باعث میشه حالت بهتر بشه
با اینکه خیلیاشو توی رادیو هفت با صدا و اجرای خودش شنیده بودم ولی برای تکرار خاطرات و شنیدن اونایی که جا افتاده بودن این جلد و جلد بعدی رو هم با صدای خودش شنیدم