Jump to ratings and reviews
Rate this book

بال های بایگانی

Rate this book
زيست مداوم حسن حسيني در ساحت واژه، شعر او را در خلوتي متعالي، به كشف رمزهاي ناشناخته رسانده است. حسن حسيني، بي‌ترديد از خلاق‌ترين شاعران اين روزگار است. بال‌هاي بايگاني مجموعه‌اي از شعرها و سروده‌هاي اوست كه بخش اعظم آن براي نخستين‌بار منتشر مي‌شود. تنوع قالب‌هاي شعري (غزل، قطعه، ترانه، رباعي، دوبيتيف سپيد و نيمايي) در اين كتاب نشانه‌اي از ذوق شاعر در قالب‌هاي متفاوت است.

134 pages, Unknown Binding

1 person is currently reading
18 people want to read

About the author

سید حسن حسینی

25 books26 followers
دکتر سید حسن حسینی (زاده ١ فروردین ۱۳۳۵ تهران – درگذشته ۹ فروردین ۱۳۸۳) شاعر، مترجم، نویسنده و پژوهشگر معاصر ایرانی بود.

از سال ۱۳۵۲ نوشتن و سرودن را در مطبوعاتِ قبل از انقلاب علی الخصوص مجلهٔ فردوسی آغاز کرد. در سال ۱۳۵۸، حوزهٔ اندیشه و هنر اسلامی را که به همراه استاد محمد رضا حکیمی، آقایان رخ صفت، تهرانی و آیت ا... امامی کاشانی، راه‌اندازی کرد که مسئولیت بخش ادبیات و شعر را به همراه قیصر امین پور بر عهده داشت. در دورهٔ آموزشی سربازی بود که جنگ شروع شد. بعد از اتمام دوره‌ی‌آموزشی، با اینکه رَسته بهداری داشت، مسئولیت رادیو ارتش را به عهده گرفت تا چند سال بعد از آزادی خرمشهر، در رادیو ارتش ماند اما وقتی دید جنگ تمام شدنی نیست، به حوزه‌هنری باز برگشت. در سال ۱۳۶۶ در اثر اختلافاتی که با مدیر وقت حوزه‌هنری (حجه الاسلام محمدعلی زم) داشت، دسته جمعی استعفا کرده و به تدریس در دانشگاه الزهرا و دانشگاه آزاد روی آورد. او از سال ۱۳۷۸ در واحد ویرایش رادیو تا زمان مرگش حضور داشت. سال ۱۳۷۹ مجموعه‌ی‌کامل غزلیات بیدل دهلوی را که نزدیک به سه هزار غزل را در بر می‌گیرد خواند. حوزه فعالیتهای دکتر حسینی شامل شعر، تحقیق، ترجمه و تألیف می‌باشد. او سالهای آخر عمرش را به سبک‌شناسی قرآن و زبان‌شناسی حافظ مشغول بود و در ۹ فروردین ۱۳۸۳ بر اثر سکته قلبی، درگذشت. در چهارمین همایش چهره‌های ماندگار در سال ۱۳۸۳، از دکتر حسینی تقدیر شد

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
2 (18%)
4 stars
4 (36%)
3 stars
3 (27%)
2 stars
2 (18%)
1 star
0 (0%)
Displaying 1 - 5 of 5 reviews
Profile Image for Elham 8 Azimi.
165 reviews62 followers
April 19, 2015
یکی از دوستان میگفتن که چرا اومدن شعرای نصفه کارۀ این شاعرو بعد از مرگش از این ور و اون ور خونه ش کشیدن بیرون و چاپ کردن؟ فقط واسه این که بگن شعرهای چاپ نشدۀ سید حسن حسینی!؟ خب حتما خودش صلاحی دیده بوده که چاپ نکرده بوده
تا حد خیلی زیادی با حرف این دوستم موافقم. ولی باید گفت از قضا اشعاری که از کاغذپاره های سید حسن حسینی پیدا کردن، خیلی هم شعرهای خوبین! من که خیلی لذت بردم. نمی تونم بگم ترانه هاش بهتر بود یا مفرداتش یا سپیدهاش! این ها رو خیلی دوست داشتم. حتما سید حسن حسینی شاعر دقیق، ظریف و نکته سنج و به عبارتی واژه سنجی بوده و این کاملا در اشعارش مشخصه


بال ما پروندۀ پرواز بود
بایگانی در قفس شد عاقبت

***

از فرط سکوت سرد، انباشته شد
روی لب ما، جنازه های کلمات

***

از پشت میله ها به تماشای من بیا
لبخن راه راه مرا در قفس ببین

***

چراغی روشن کن
ترانۀ مرموز!
و جبرئیل کوچکت را
به صداهای منقطع از آسمان
ارزانی مدار !

***

و ترانه های زیباش که ازشون یادداشت برنداشتم چون یک پاره شون قشنگه نه تکه تکه

به هرحال به نظر من بهتره شعرهای سید حسن حسینی رو بیشتر بخونیم. بخصوص کسانی که میخوان شعر بگن، خودشون رو دچار شاعرای جدیدی که هنوز آزمونشونو پس ندادن و خودشون در حال یاد گرفتنن، نکنن
Profile Image for Sara MostaghaC.
191 reviews79 followers
September 21, 2014
کمترین چیزی که این کتاب به من داد، این بود که نظرم را کاملا راجع به "ترانه" تغیر داد. فکر می کردم ترانه ها شعر های بی ارزشی هستند و معمولا کسانی آن ها را می نویسند که اصلا شاعر محسوب نمی شوند
اگر غزل ها، تک بیتی ها، شعر های نو این کتاب هم نبودند، فقط به خاطر ترانه هایش جز کتاب های مور علاقه ام به حساب می آمد
Profile Image for Amirmahna.
173 reviews48 followers
October 15, 2016
یه کتاب بی‌نظیر از یه شاعر بی‌نظیر
یه کتاب بی‌نظیر با یه عالمه شعرهای بی‌نظیر در قالب‌های مختلف؛ از غزل و قطعه و رباعی و دوبیتی، تا نیمایی و سپید و ترانه
واقعاً چقدر حیف بود این شعرها منتشر نمی‌شدند و در کتابخانۀ شخصی سید باقی می‌موندند
ممنون از خانوادۀ محترم سیدناالشاعر
Profile Image for هومن.
80 reviews4 followers
September 11, 2021
چراغِ نسیمی در آن دشت
سوسو نمی‌زد
و رامشگرِ باد
چنگی به تارِ هیاهو نمی‌زد
زنی غرق در حُلّه‌ای ارغوانی
مرا دید و
خندید و
آهسته گم شد
زنی باستانی
که گیسوی آشفته‌اش
با دلم مو نمی‌زد...

https://hooman.bio.link/
Displaying 1 - 5 of 5 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.