دوستانِ گرانقدر، در نوشته هایِ «فاضل نظری» موهومات و خزعبلاتِ مذهبی، نامها و داستانهایِ موهومِ ادیانِ سامی و صد البته عرب پرستی، بسیار به چشم می آید.. بنابراین انتخابِ ابیاتی که برایِ ادب دوستانِ خردگرا، ارزشِ خواندنِ داشته باشد، از میانِ این نوشته ها، دشوار است ... ولی با این وجود، به انتخاب ابیاتی را در زیر برایتان مینویسم که حداقل طعمی عاشقانه دارد و از موهوماتِ نابخردانه دینی و مذهبی به دور است --------------------------------------------- از باغ میبرند چراغانی ات کنند تا کاجِ جشنهایِ زمستانی ات کنند آبِ طلب کرده همیشه مراد نیست گاهی بهانه است که قربانی ات کنند *************** اِی صورتِ پهلو به تبدل زده! اِی رنگ من با تو به دل یکدله کردن، تو به نیرنگ یک روز دو دلباخته بودیم من و تو اکنون تو زِ من دل زده ای! من زِ تو دلتنگ *************** به نسیمی، همۀ راه به هم میریزد کِی دلِ سنگِ تو را آه به هم میریزد؟ آنچه را عقل به یک عمر به دست آورده است عشق یک لحظۀ کوتاه به هم میریزد *************** به خداحافظیِ تلخِ تو سوگند نشد که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد لبِ تو میوۀ ممنوعه، ولی لبهایم هرچه از طعمِ لبِ سرخِ تو دل کند نشد --------------------------------------------- امیدوارم این انتخابها را پسندیده باشید «پیروز باشید و ایرانی»
خوب بود اما من خیلی ارتباط برقرار نکردم. ----------------------- یادگاری از کتاب: با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر هیچکس! هیچکس اینجا به تو مانند نشد ... سنگ در برکه میاندازم و میپندارم با همین سنگ زدن، ماه به هم میریزد ... آنچه را عقل به یک عمر به دست آوردهست دل به یک لحظهی کوتاه به هم میریزد ... مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب در دلم هستی و بین من و تو فاصلههاست ... کوچ تا چند؟ مگر میشود از خویش گریخت ... اینکه مردم نشناسند تو را غربت نیست غربت آن است که «یاران» ببرندت از یاد ... غرض رنجیدن ما بود، از دنیا که حاصل شد ... من و تو در سفر عشق دیر فهمیدیم قطار منتظر هیچکس نمیماند
خيلى دوسش داشتم و لذت بردم از شعراش. اخيراً هى اينور و اونور شعراى فاضل نظرى رو مى ديدم و به دلم مى نشست و بالاخره تصميم گرفتم گزيده شعراش رو بخونم (البته يكى از كتاب هاشم خونده ام) يه سرى شعرا داره كه از شدت علاقه بهشون حتى نميدونم چيكار كنم و واسه بعضى ابيات دلم ميخواست بشينم ساعت ها اشك بريزم! ولى در عين حال شعراى بد هم زياد داره و كلاً تعادلى نيس تو شعراش مث اينكه :))) از اون طرف، با وجود اينكه خوندن شعراش خيلى روون و خوب و اينا بود، هى حس ميكردم با يه آدم متقلب كه داره اداى حافظ رو درمياره روبرو ام :دى ولى در كل خوب بود و همچنان معتقدم به همين گزيده اشعار خوندن ميارزيد؛ ديگه كافيه. آثار كاملش رو بعيد ميدونم بخوام بخونم. يا حداقل فعلاً نه.
کتاب مورد علاقه من تشکیل شده از چهار مجموعه ی"گریه های امپراطور"-"اقلیت"-"آن ها"- و " ضد" که جداگانه نظرمو راجع به هر کدوم نوشتم. مجموعه "ضد" جدیدترین و دوست داشتنی ترین غزل های نظری شامل میشه و من بعد از اون گریه های امپراطور رو دوست دارم. اما اتفاق جالب این کتاب چیزی بود که همش بهش فکر میکردم و جمع کردن همچین مجموعه ای از غزل های نظری بوده. بهترین دستچینی بوده که لا اقل با سلیقه من جور در اومده. زیباست این گزیده اشعار
بی قرار توام و در دل تنگم گلههاست آه بی تاب شدن، عادت کم حوصله هاست همچو عکس رخ مهتاب که افتاده در آب در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد بال وقتی قفس پرزدن چلچله هاست بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست باز می پرسمت از مساله دوری و عشق و سکوت تو جواب همه مساله هاست
خیلی خوب اشعار و گزینش کردن از بین چهار کتاب ایشون خیلی خوب اشعار گزینش شده اشعار آقای نظری به دور از پیچیدگیه و همه میتونن باهاش ارتباط بگیرن من همیشه بعد از خوندن چند کتاب رمان و...یک کتاب شعر هم میخونم و واقعا بنظرم خستگی روح و ذهن از بین میره «گزینه اشعار فاضل نظری» را از طاقچه دریافت کنید https://taaghche.com/book/146239
بسم رب القلم این کتاب گزیده ای از اشعار فاضل نظری است.. شاعری که شعر هایش خیلی زیبا است.. در مواقع دل گرفتگی ، ناراحتی و تنهایی پیشنهاد میکنم این کتاب را بخوانید و لذت ببرید...