Jump to ratings and reviews
Rate this book

چمدان

Rate this book
مجموعه ای از هفت داستان کوتاه: چمدان، قربانی، عروس هزارداماد، تاریخچه ی اتاق من، سرباز سربی، شیک پوش، رقص مرگ

167 pages

First published January 1, 1945

36 people are currently reading
887 people want to read

About the author

بزرگ علوی

34 books470 followers
سیّد مجتبیٰ آقابُزرگِ علوی شهرت‌یافته به آقا بزرگ علوی و بزرگ علوی بهمن ۱۲۸۲، تهران -۲۸ بهمن ۱۳۷۵، برلین) نویسندهٔ واقع‌گرا، سیاست‌مدار چپ‌گرا، روزنامه‌نگار نوگرا و استاد زبان فارسی ایرانی بود که بیش از چهار دهه از نیمهٔ دوم سدهٔ بیستم را در آلمان زیست و به ترجمه، نقد و فرهنگ‌نامه‌نویسی نیز پرداخت. او را همراه صادق هدایت و صادق چوبک، پدران داستان‌نویسی نوین ایرانی می‌دانند
علوی همپای صادق هدایت در دگرگونی داستان‌نویسی ایران تأثیر گذاشت و همانند او به سبک واقع‌گرایی می‌پرداخت؛ «با گرایش‌های رومانتیکی که در روحیهٔ ایرانی ریشه دارد.» و با نثری که «طنین زیباپرستانه‌ای دارد»، در داستان‌پردازی‌هایش به نوآوری گرایش داشت. در بیشتر آثارش، ابتدا گِرِه‌ای هست و حادثهٔ اصلی پیشتر روی داده‌است و راوی، حادثهٔ داستان را بازسازی می‌کند. این شگرد را اساساً ویژهٔ ادبیات پلیسی می‌دانند. به سبک واقع‌گرایی اجتماعی می‌پرداخت و در داستان‌هایش به نابسامانی‌های اجتماعی روی می‌آورد؛ شخصیت‌های داستان‌هایش پویا یا مبارز هستند

Bozorg Alavi was an influential Iranian writer, novelist, and political intellectual. He was a founding member of the communist Tudeh Party of Iran in the 1940s and – following the 1953 coup against ...

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
307 (16%)
4 stars
507 (27%)
3 stars
709 (38%)
2 stars
220 (12%)
1 star
76 (4%)
Displaying 1 - 30 of 138 reviews
Profile Image for sAmAnE.
1,367 reviews153 followers
July 14, 2021
از اونجایی که امسال وقت بیشتری برای رمان‌ها و کتاب‌های ایرانی قراره بگذارم ؛ باید بگم که این مجموعه داستان از بزرگ علوی عالی بود.
Profile Image for Robert Khorsand.
356 reviews391 followers
March 3, 2021
چمدان٬ نام کتابی‌ست شامل ۷ داستانِ کوتاه به نام‌های: ۱-چمدان ۲-قربانی ۳-عروسِ هزار داماد ۴-تاریخچه‌ی اتاقِ من ۵-سربازِ‌ سربی ۶-شیک پوش ۷-رقص ِ مرگ٬ نوشته‌ی سیدمجتبی آقابزرگ علوی ملقب به «آقا بزرگ علوی».

این مجموعه‌ی متشکل از ۷داستان از نظرِ بنده‌ی حقیر حداقل ۲لول از مجموعه‌ی «گیله مرد» که آن‌ نیز به قلم همین نویسنده هست پایین‌تر بود اما یک نکته مشابه نسبت به مجموعه‌ی قبل داشت و آن‌هم نقشِ پررنگ «زن» در داستان‌ها بود. از نکات جالب این مجموعه هم این بود که در تمام داستان‌ها خط روند از میانه‌های داستان جان می‌گرفت و هر چه به انتها نزدیک می‌شدیم بیشتر به داستان جذب می‌شدیم.

در آخر به مانند روال گذشته در خصوص امتیازدهی به کتاب های مجموعه‌ی داستانی٬ من به هر یک از داستان‌ها نمره‌ی جداگانه داده‌ام به شرح: چمدان ۳ستاره٬ قربانی ۳ستاره٬ عروسِ هزار داماد ۲ستاره٬ تاریخچه‌ی اتاقِ‌ من ۳ستاره٬ سربازِ سربی ۳ستاره٬ شیک پوش ۲ستاره٬ رقصِ مرگ ۵ستاره٬ نهایتا ۲۱ ستاره برای ۷ داستانِ کوتاه که معدل ۳ ستاره برای این مجموعه است.
Profile Image for سـارا.
294 reviews229 followers
April 6, 2020
بعد از مدت ها به معنای واقعی «قصه» خوندم و‌ لذت بردم ..
Profile Image for Dream.M.
1,037 reviews647 followers
December 7, 2021
از اونجایی که جزو اولین نمونه های داستان نویسی ایرانی عه، ارزشمند و خواندنی بود.
ردپای فروید خوانی ، و همنشینی با جمالزاده و هدایت رو توی داستان ها میشه به وضوح دید.
یه چیز بانمک برام تشکیل گروه ربعه در مقابل گروه سبعه بود :))
Profile Image for Parnian.
104 reviews92 followers
January 7, 2013
اگه روی کتاب نمی نوشتن "بزرگ علوی"، من فکر میکردم این کتاب یه نویسنده ی روس(یا حتی فرانسوی!) داره که صادق هدایت کارش رو ترجمه کرده. فضای کتاب خیلی آزاد اندیشانه ست و با روسیه هم ارتباط هایی داره.
چیزی که من دوست داشتم این بود که این داستان ها با این که ربطی به هم نداشتن، یه سری چیزا توشون تکرار میشد. مثلاً شخصیتی به نام آقای ف. تو چندتا داستان دیده میشه.

خوندنِ داستان های چمدان واقعاً لذت بخشه. تصوری که من از بزرگ علوی داشتم کاملاً غلط بود. اون با فضای مدرن داستان هاش به کلی من رو شوکه کرد.
این که میگم فضا مدرنه به این معنی نیست که اسم خانومه به جای کوکب، آزیتا باشه مثلاً. بلکه جریانِ داستان، شیوه ی روایتش، و درگیری های روانی شخصیت هاست که مدرنه.
درگیریِ روانیِ شخصیت ها، عشق های لحظه ای، ناکامی در عشق، خاطره های آزار دهنده و... خیلی قشنگ تصویر شدن.
شگفت زده م کرد بزرگ علوی!

"لذتی که برای شما طبیعی است، برای من زجر است.من محکوم بودم به این که نتوانم دوست داشته باشم.
هزار زجر و شکنجه در دنیا هست. این مصیبت را کسی نتوانسته است تصوّر بکند که ممکن است اشخاصی باشند که نتوانند اصلاً دوست داشته باشند."
Profile Image for Arman.
360 reviews351 followers
December 13, 2021
بزرگ علوی دیگر از کجا پیدایش شد؟
بزرگ علوی که بخش زیادی از زندگی‌اش را در آلمان گذرانده بود، در بازگشت به ايران به صادق هدایت (که با نوشته‌های او از طریق ایرانشهر در آلمان آشنا شده بود) نزدیک می‌شود، و آن‌ها با همراهی مینوی و فرزاد گروه اربعه را تشکیل می‌دهند؛ این حلقه که در مقابل گروه سبعه (ادبای سنت گرا) قرار می‌گیرد، پرچمدار ترویج ادبیات مدرن در ایران می‌شوند.
علوی به همراه هدایت و چوبک، از نویسندگانِ نسل اول داستان‌نویسی ایران شناخته می‌شود.

چمدان علوی
بزرگ علوی بعد از انتشار تک داستانش در مجموعه «انيران» (1310)، اولین مجموعه داستان مستقل خود را که شامل داستان‌های به نگارش در‌آمده‌ی وی بین سال‌های 1311 تا 1313 می‌شد را با نام «چمدان» در سال 1313 منتشر کرد.
مجموعه چمدان، فارغ از ارزش ادبی داستان‌هایش، نمایانگر علایق نویسنده‌ی آن هم می‌باشد: توجه به آثار فروید (او مقالاتی هم درباره‌ی فروید در نشریات می‌نویسد)، پرداختن به وجه رمانتیک و مالیخولیایی از عشق، توجه به طبقه‌ی مرفه فرهنگی و طبقه‌ی کارمندان دولت (که در زمان رضاشاه پدیدار شدند).
گرچه علوی و هدایت بخاطر توجه به نظریات فروید و فضای مالیخولیاییِ بعضی از داستان‌هاشان، در جاهایی بسیار به هم نزدیک می‌شوند، اما علوی بالعکس هدایت، لااقل در این مجمموعه، توجهی به طبقات حاشیه‌ای جامعه ندارد (جز استثناهایی مانند داستان "سرباز سربی" که گوشه چشمی با روسپیان دارد).
از طرف دیگر، علوی توجه ویژه‌ای به طرح معما در داستانگويی و گره‌گشایی‌ها دارد. و به همین خاطر است که با وجود اینکه برخی از داستان‌هایش از ضعف در پرداخت داستانی رنج می‌برند، خواننده از مطالعه‌شان خسته نشده و با روایت آنها همراه می‌شود.

هدایت، بزرگ علوی، فرويد و بقيه
هدایت، علوی و چوبک از همان ابتدا، توجه ویژهای به نظریات فرويد نشان دادند و تلاش کردند تا از آنها در داستانهاشان بهره بگیرند.

در داستان «چمدان» و «سرباز سربی»، رقابت پسر و پدر به وضوح نمایان است.
در «چمدان»، آنها علاوه بر اینکه دو ضلع از مثلثی عشقی را تشکیل می‌دهند، پسر بارها به سنت و عقایدی که پدر میراث‌دارشان می‌باشد، می‌تازد و آنها را تحقیر می‌کند.
در داستان «سرباز سربی» نیز این رقابت علناً بر سر مادر شکل می‌گیرد. پسر به مادرش عشق می‌ورزد (زن اثیری)، پدر را به خاطر مرگ مادر مقصر می‌داند و حتی تمثالی که از او می‌سازد به شکل یک هيولاست، و پدر هم پسرش را متهم می‌کند که به نامادری‌اش (لکاته) نظر دارد.
این داستان به واسطه‌ی مطرح کردن دوگانه‌ی زن اثيری/لکاته، کُشتن لکاته (کوکب) توسط شخصیت اول داستان و پنهان کردن آثاری از او در چمدان، و نيز تأثير افیون بر شخصیت اول، شباهت زیادی به بوف کور هدایت دارد که دو سال بعد چاپ می‌شود (و یا بالعکس).

پس تکلیف گرایشات اجتماعی علوی چه شد؟
اگرچه علوی در خانوادهای با گرایشات و فعالیتهای مبارزاتی و سیاسی پرورش یافته بود و بعد از بازگشت به ایران، از 1311 به بعد با دکتر ارانی همکاری کرده و به تألیف مقالات اجتماعی می پرداخت و گرايشاتي به وضوح چپی داشت، در کتاب اول وی، نشانه‌های کمی مبنی بر مشغوليات اجتماعی وی داریم.
به نظر می‌رسد که علوی جوان بیشتر دغدغه‌های زندگی در فرنگ را با خود دارد، و در چمدان و عروس هزار داماد به وضوح به آنها پرداخته است؛ داستان‌هایش در خارج از کشور می‌گذردند. شخصیت‌های بقیه‌ی داستان‌ها، عموماً کسانی هستند که از قشر مرفه‌تری بوده و اغلب به تماشای تئاتر و خواندن کتاب و کافه‌نشینی مشغولیت دارند.

اما او در داستان «مردی که پالتوی شیک تنش بود» که به وضوح در سنت داستان‌نویسی جمالزاده قدم بر می‌دارد، یک شخصیت تيپيکال را انتخاب می‌کند و علاوه بر تاختن به هم‌مسلکان وی (فرنگ‌رفتگان و متجددين)، به شدت به استهزا و دست انداختنِ حلقه‌های روشنفکری و ادبی زمانه‌اش نیز می‌پردازد.


پ‌ن 1: نمره سه و نیم ستاره (بهترین داستان‌ها: سرباز سربی، چمدان، مردی که...)
پ‌ن 2: همخوانی با حضور: رویا، سعید و یگانه
Profile Image for Niloo N.
266 reviews480 followers
December 5, 2017
حس می‌کردم دارم مجموعه‌ای از قوی‌ترین و غیرایرانی(!)ترین داستان‌های کوتاه رو می‌خونم و واقعا انقدر کتاب خوبی بود که نخوام الکی بی‌دلیل بهش سه بدم. نهایتا سه و هفتاد و پنج. :-"

بعد این همه سال که در برابر خوندن کتاب‌های بزرگ علوی مقاومت نشون دادم، دیگه دارم دل می‌بندم به نوشتنش.
Profile Image for Shaghayegh.l3.
420 reviews57 followers
October 28, 2018
داستان‌های خوبی که یکهو وارد ماجرا نمی‌شدن، کمی کنجکاوی اولیه ایجاد می‌کردن و بعد مصیبت‌های پیش اومده رو بازگو. دم آقای بزرگ علوی گرم.
Profile Image for صان.
429 reviews466 followers
August 12, 2019
به عنوان مجموعه داستانی که جز اولی تلاش‌های داستان‌نویسی فارسی هست می‌تونه مورد توجه باشه. چند داستان خوب داشت ولی بیشترش داستان‌هایی بود بسیار تیپیکال.
تیپ‌هایی از عاشق‌هایی دل‌باخته که همه چیزشون رو بیخیال شدن و فقط عشق و آن عشق منحصر اولین براشون باقی مونده و تمام زندگی‌شون بی‌ارزش شده.
روشن‌فکری که فقط کتاب می‌خونه و به خودکشی ��کر می‌کنه و خیلی صادق‌هدایت شده و از بقیه بالاتر می‌ودونه خودشو و مادری داره که براش غذا می‌ذاره پشت در.

می‌شه گفت این دوتا تیپ زیاد دیده می‌شه. و خب توی داستان‌های ایرانی می‌بینیم که چقدر تکرار می‌شه.

اما چند داستان خوب هم داشت که عوامل داستانی‌ش خوب چیده شده بود و در نهایت به سرانجام خوبی می‌رسید. مثلا من خود داستان چمدان رو دوست داشتم.

از لحاظ فضا هم چون فضای ایران قدیم رو داشت کلا دوست داشتم. هرچند که کلیشه بود، اما باز هم برای من که ایرانی هستم خوندنش لذت‌بخش بود.
Profile Image for Mohaaaamin.
65 reviews12 followers
Read
June 27, 2025
بزرگ علوی قصه‌گو است؛ یک قصه‌گویِ درجه‌یک و تمام‌عیار.
داستان‌های او اما قصه‌گویی و ایجادِ جذابیت و کششِ صرف نیست، بلکه آغشته به دیدگاه‌های سیاسی و روان‌شناختی هم هست.

مختصری درباره‌ی نویسنده:
بزرگ علوی در ۱۳ بهمن سال ۱۲۸۲ شمسی در خانواده‌ای مشروطه‌طلب و بازرگان متولد شد. پدرش از مبارزان انقلاب مشروطه بود و به دلیل فعالیت‌های سیاسی ناگزیر از مهاجرت به آلمان شد. او در سال ۱۳۰۱ سفری به ایران داشت که در مراجعت، پسران خود مرتضی و بزرگ را به آلمان برد. او میخواست روزنامه‌نگار شود اما به توصیه پدرش علوم‌تربیتی و روان‌شناسی خواند تا معلم شود. پس از پایان تحصیلات با پشتوانه‌ای غنی از ادبیات اروپا به ایران بازگشت و در نشست‌های ادبی هدایت و دوستانش مجتبی مینوی، مسعود فرزاد و عبدالحسین نوشین شرکت می‌کرد. صادق هدایت، بزرگ علوی، مجتبی مینوی و مسعود فرزاد بعدها گروهِ نوگرای "ربعه" را در مقابلِ ادبیانِ سنت‌گرای "سبعه" بنیان نهادند. فعالیت‌های این گروه که از سر شوخی ساخته شده بود، تحولِ ادبیاتِ ایران را باعث شد.
علوی پس از مدتی به دلیل داشتن عقاید سیاسی به زندان افتاد و روش نویسندگی خود را پس از آزادی از زندان تغییر داد و وارد مسیر جدیدی شد. بطوری که ادبیات سیاسی بتدریج جای ادبیات دراماتیک را در کارهایش می‌گیرد و او خود پایه‌گذار ادبیات زندان می‌شود. علوی پس از رهایی از زندان به رئالیسم انتقادی روی می‌آورد.
پس می‌شود گفت نثر علوی تغزّلی و رمانتیک با چاشنی سیاست است.

مجموعه‌داستانِ چمدان:
حمید احمدی معتقد است که "در مجموعه چمدان جای پای صادق هدایت در شکل‌گیری و شکوفایی علوی در داستان‌نویسی و جای پای دکتر ارانی در نگرش نوین اجتماعی سیاسی وی نمایان است."

جمال میرصادقی اما می‌گوید:"در این داستان‌ها علوی مثل هدایت، نگاهی تاریک و اندیشه‌ای بدبینانه دارد؛ اما بدبینی شخصیت بر خلاف شخصیت‌های هدایت احساساتی و سطحی است. حال آنکه بدبینی و تاریک‌اندیشی شخصیت‌های داستان‌های هدایت ناشی از بینش و جهان‌بینی یأس‌آلود و فلسفی صادق هدایت است."

علی دهباشی نیز در کتابِ یاد بزرگ علوی درباره‌ی این مجموعه می‌گوید:"علوی در این داستان‌ها روانشناسی را با تحلیل‌های اجتماعی درآمیخته و ضدیت خود را با قراردادها و رسوم سنگواره‌شده نشان داده است. چمدان به همان اندازه از رمانتیسیسم آلمانی تأثیر پذیرفته است که از آثار هدایت، علوی مثل هدایت با پرداختن به تناقضات درونی شخصیت‌ها، گزارش‌های توصیفی جمال‌زاده را تا حد داستان روان‌شناختی ارتقاء می‌بخشد. این مجموعه علوی را به عنوان یکی از پیشگامان داستان‌نویسی ایران - همراه با جمال زاده و هدایت - معرفی می‌کند."

بزرگ علوی در این آثار سعی دارد به بررسی مسائل جنسی و شخصیت‌های درونی قهرمانان بپردازد.
او همچنین در داستان‌های خود به ویژگی‌های اخلاقی زنان توجه ویژه‌ای دارد. بین قهرمان‌های علوی شخصیت‌های زن ممتازند. شاید هیچ نویسنده دیگر ایرانی مانند علوی شورانگیزی و زیرکیِ زن ایرانی را از یک سو و فداکاری، پاکدامنی و مهرورزی او را از سوی دیگر توصیف نکرده باشد. و به همین خاطر داستان‌های این مجموعه را می‌شود از جنبه‌ی فمنیستی نیز بررسی کرد.

یکی از نکاتِ جالب در شخصیت‌پردازیِ علوی اینست که شخصیت‌های داستان‌های علوی همه شهری و تحصیلکرده و بعضن حتی روشنفکرند. و موسیقی و ادبیاتِ غربی در داستان‌ها حضورِ زنده دارند.

همچنین از شگردهای او اینست که او گاهن داستان را از ابتدا شروع نمی‌کند، بلکه از وسط ماجرا آغاز می‌کند، از جایی که قبلن بسیاری از ماجراها اتفاق افتاده.

تکنیکِ داستان‌در‌داستان(قاب‌بندی) هم در کارهای این مجموعه کاملن به چشم می‌خورد.

داستانِ اول: چمدان
خلاصه: پسرِ جوانی که در برلین تنها زندگی و تحصیل می‌کند. روزی پدرش سر زده به خانه‌اش آمده و اطلاع می‌دهد که قصدِ سفر دارد. از پسرش می‌خواهد تا چمدانش را از خانه‌‌ی خانوادگی‌شان برداشته و برای او به ایستگاهِ قطار ببرد. پسر اما ساعتِ قطار را از دست می‌دهد و خود، همراهِ چمدان به محلِ اقامتِ پدر می‌رود تا هم چمدان را به پدر تحویل دهد و هم معشوقه‌اش را ببیند.


به‌زعمِ احمد غلامی، نویسنده و منتقد، داستانِ چمدان "روایتِ مواجهه‌ی دو فرد نیست، مواجهه‌ی دو دیدگاه است: سلطه‌گری و کلبی‌مسلکی." پدر در این داستان فردی است به شدت منضبط، منظم و قانون‌مند. و این زندگیِ نظامی‌وارش را به همه‌ی اعضای خانواده تحمیل می‌کند. نظمی که اما به مذاقِ پسرش خوش نمی‌آید و می‌خواهد خودش را از این "تکنولوژیِ انضباطی" رها کند.
پدر نگاهی شی‌واره به زندگی دارد و حتی عشق را هم دربندِ شی‌وارگی می‌کند.
احمد غلامی این پدر را صرفن یک پدر خانواده معمولی نمی‌بیند. او پدر را بشدت شبیه و نزدیکِ رضاخان می‌یابد. و گواهِ عقیده‌اش را تاکید راوی بر ویژگی‌ها و جایگاه نمادینِ پدر می‌داند:"به این اعتبار با "پدر" به‌عنوان "پدرشاهی" روبرو هستیم."
پسر اما به کلبی‌مسلکی روی می‌آورد.

در این داستان، ما به تماشای یک پسرکشی نشسته‌ایم. پسر‌کشی‌ای که به قولِ سعید رضوانی یک پسرکشیِ مدرن است. پسر در خانه‌ای جدا از خانه‌ی پدری در شهر برلین زندگی می‌کند. او نمی‌خواهد وابسته‌ی پدر باشد. زندگی‌اش را جدا کرده و به خیالش هر چه دلش می‌خواهد می‌کند. صبحانه‌اش را دیر می‌خورد، دیرتر بیدار می‌شود از خواب و فضای اتاقش درست همان‌شکل است که می‌خواهد؛ پراکنده و بی‌نظم.
اما در حقیقت، او همچنان وابسته‌ی پدر است. او حتی پولِ کرایه‌ی تاکسی‌اش را هم از پدر می‌گیرد.
نقطه‌ی پایانیِ داستان به‌خوبی نشان می‌دهد که پسر هنوز هم زیرِ سایه‌ی پدر گرفتار است و خلاصی از آن ندارد.

جدای دو دیدگاهِ سلطه‌گری و کلبی‌مسلکی، می‌توان رویاروییِ نسل‌ها را هم دید. پسر نمادِ نسلِ تازه و پدر مردی از نسلِ گذشته(تاثیر گرفته از پدران و پسرانِ تورگنیف؟). بزرگ علوی به‌عبارتی تفاوتِ نگرشِ این دو نسل را روی کاغذ آورده و نشانمان می‌دهد. پدر چه دیدگاهی به ازدواج و تشکیلِ خانواده دارد و پسر چه باوری؟

هرچند داستان‌های این مجموعه چندان درگیرِ تفکراتِ چپ‌گرایانه‌ی بزرگ علوی نشده اما می‌توان رگه‌هایی از آن را مخصوصن در این داستان دید. آنجا که می‌گوید:"یک دیو منحوس مندرس مهیب، پول، جامعه، محیط او را مجبور می‌کرد که برود خودش را بفروشد، برای یک عمر بفروشد، برای اینکه بتواند فقط زندگی کند."
پسر عشق را ملاک و معیار می‌داند و معتقد است خانواده بر مبنای آن باید بنا شود. و حتی پول و عشق را در تضاد می‌بیند درحالی که پدر پول را سنگ اساس مقدس خانواده می‌داند.

نکته‌ی دیگر درباره‌ی عمده‌داستان‌های این کتاب، اینست که داستان‌ها ظاهرن ایرانی است اما در بطنِ آن فرهنگ و جامعه‌ی غربی بیشتر به چشم می‌آید. که دلیلِ آن هم زیستنِ نویسنده در آلمان برای سال‌هاست. برای مثال در همین داستان، می‌شود گفت چنین چیزی در جامعه‌ی آن‌روزِ ایران اعتبار نداشته و این تضادِ آشکار میانِ نسل‌ها به جوامعِ اروپاییِ قرنِ بیستم مربوط می‌شود.

حسن میرعابدینی در کتابِ "پیشه دربه‌دری: زندگی و آثار بزرگ علوی" این احتمال را داده که طرحِ داستانِ چمدان مقتبس از نخستین عشقِ تورگنیف باشد.

راویِ این داستان اول‌شخص(شخصیتِ اصلی) و زاویه‌دید درونی است.


داستانِ دوم: قربانی
خلاصه: داستانِ خسرو، مردِ روشنفکری است که مسلول است. چیزی تا پایانِ زندگی‌اش نمانده. او که مطرودِ جامعه و اطرافیانش است تصمیمِ غریبی می‌گیرد؛ وصلت با عاشق‌پیشه‌اش فروغ! او از هراس و خشمِ ناشی از مرگ، می‌خواهد شخصِ دیگری را هم با خود در این سفرِ مرگ همراه کند.


این داستان براساس الگوبرداری از داستانِ مردنِ آرتور شنیتسلر نوشته شده و شباهت‌ها و اشتراکاتِ زیادی با آن دارد.

از جنبه‌ی فمنیستی، زنان در طول تاریخ، غالبن خود را جنس دوم یافته‌اند و فرصتی برای بروز توانایی‌های خویش در زمینه‌های گوناگون به دست نیاورده‌اند. مردان خواسته یا ناخواسته این زنان را سرکوب کرده و واپس زده‌اند. در نتیجه همواره به مردان وابسته بوده‌اند و نقش‌هایی از پیش مشخص‌شده و کلیشه‌ای را برعهده گرفته‌اند. در داستان قربانی، فروغ که در طول زندگی، به خسرو خدمت‌رسانی کرده و معنای واقعی زندگی را درنیافته است، در اتاق خود، در تنهایی و انزوا بیهوش می‌شود و تا آستانه مرگ پیش می‌‌رود. او طبق گفته‌ی صریح بزرگ علوی، قربانی این زندگی می‌شود و به درک و دریافت درستی از کیفیت حیات و زیستن نمیرسد.

راویِ این داستان اول‌شخص(شخصیتِ فرعی) و زاویه‌دید درونی است.


داستانِ سوم: عروس هزار داماد
خلاصه: راوی مردی را معرفی می‌کند که نوازنده است و در کافه‌ها ویالون می‌زند. او در نوجوانی صدای آوازِ دخترِ همسایه را می‌شنود و در سودای آن صدا ساز یاد می‌گیرد و حتی با آن دختر ازدواج می‌کند. اما آن صدا و آن آواز دیگر تکرار نمی‌شود.


یک مفهومی که در این داستان بیان می‌شود، اصالتِ پدیده‌ی تکین و تکرارناشدنی‌بودنِ آن است.آن آوازِ تکین، تکرارناشدنی است. آن دختر که سوسن نام دارد و از زیبایی و ظرافت به گفته‌ی مرد بی‌بهره است دیگر نمی‌تواند آن رخدادِ اولیه را تکرار کند و همین مردِ نوازنده را دلسرد و وادار به جدایی از سوسن می‌کند. سوسنی که حالا در کافه‌ها رقاصه‌گی می‌کند.
احمد غلامی می‌گوید:"این تکین‌بودگی رخدادی است در زندگیِ آدم‌هل که فقط یک‌بار تکرار خواهد شد."

در این داستان می‌شود تفکراتِ ناتورالیستی را هم تا حدی دید. ناتورالیسم در اینجا در تاکید بر ضعفِ فرد و تاثیرپذیرفتنِ او از قوایی تجلی پیدا می‌کند که سرنوشتش را بدون خواست و تأثیر خودش رقم می‌زنند. می‌بینیم که افراد در این داستان اسیر نیروهای خارج از خود هستند.
به‌عبارتی علوی می‌خواهد بگوید جامعه هویتی را بر انسان‌ها تحمیل می‌کند و آن‌ها را از هویت اصلی‌شان دور می‌سازد.

از جنبه‌ی فمنیستی اگر به بررسی بنشینیم، یکی از موضوعاتی که در آراء فمینیست‌ها برجسته شده اعتراض به نگاه جنسی و ابزاری به زنان است. بعضی مردان، زنان را به عنوان کالایی تصور می‌کنند و بر اساس این پیش‌انگاره‌ی نادرست با او برخورد می‌کنند. در داستان عروس هزار داماد، این نگاه نامطلوب به زنان محسوس است. همانطور که پیش‌تر اشاره شد، راوی علت ازدواج مرد نوازنده با سوسن را نه عشق و مسائل عاطفی، بلکه علاقه‌ی مرد به صدا و آواز او می‌داند. این متغیر باعث می‌شود تا پیوند زناشویی میان آنها برقرار شود. پس از مدت کوتاهی ساززن علاقه‌اش را به سوسن و صدای او از دست می‌دهد و به تدریج از این زن فاصله می‌گیرد. معیارهایی که نوازنده برای انتخاب سوسن در نظر دارد کاملاً منفعت‌طلبانه و ابزاری است. تنها معیاری که او برای انتخاب سوسن در نظر می‌گیرد، صدای او است بی‌آنکه به شخصیت این زن و کیفیت بینش و رفتار او توجهی داشته باشد.

راویِ این داستان سوم‌شخص و زاویه‌دید صفر است.


داستانِ چهارم: تاریخچه‌ی اتاق من
خلاصه: مردِ جوانی کلافه و عاصی از خانه‌ی پدری، آنجا را ترک و دو اتاق در خانه‌ی یک زنِ ارمنی اجاره می‌کند. روزی درباره‌ی اتاقی خالی‌مانده در آن خانه سوال می‌کند و می‌نشیند پای روایتِ زنِ ارمنی. روایتی از حضورِ مردی آلمانی‌تبار و همسرِ روسش در آن خانه و کشمکشِ میانِ این زوج و پسرانِ صاحبخانه.


می‌شود گفت جنبه‌های روانشناسانه‌ی داستان‌های علوی بشدت تحت‌تاثیر دو شخص بوده: فروید و شنیتسلر.
علوی این داستان را در الهام از داستانِ Die Frau des Weisen از شنیتسلر خلق کرده و مستقیمن اسم‌اش را می‌آورد. روایت، روایتِ یک خیانت است.
اما پایانِ کار داستانِ علوی مقابلِ پایانِ داستانِ آرتور شنیتسلر است.

از آنجا که بزرگ علوی خود اذعان داشت که عاشقِ آثارِ روسی است، اسمِ یکی از قهرمانانِ آلمانیِ وی، موسیو شولتش، با اسم قهرمان رمانِ خانه امواتِ داستایفسکی یکی است.

راویِ این داستان اول‌شخص(شخصیتِ فرعی) و زاویه‌دید درونی است.

در این داستان هم راوی از خانه‌ی پدری و فضای سنتیِ آن ابراز بیزاری می‌کند و به جای دیگری نقلِ مکان می‌کند. این جدال با پدر یا فرار از حیطه‌ی اقتدار پدری بارها در داستان‌های علوی تکرار می‌شود(در داستان‌های چمدان، تاریخچه‌ی اتاق من و سرباز سربی و حتی عروس هزار داماد).
سعید رضوانی می‌گوید:"خلاصه اینکه این جدال و تنش و نفرت میان پدر و پسر در داستان‌های علوی هست و آنقدر هم زیاد است که برخی از منتقدان از قدیم‌الایام آن را اتوبیوگرافیک دانسته‌اند، یعنی به رابطه خود علوی با پدرش نسبت داده‌اند. پدر علوی ظاهراً به مادر او بی‌توجه بود، خوشگذران بود و اغلب دور از خانه به سر می‌برد. سرانجام نیز در سال ۱۹۲۷ یا ۱۹۲۸ در آلمان خودکشی کرد. بازتاب رابطه بزرگ علوی با پدرش در داستان‌های او شاید به جدال‌ها و اختلاف‌های شخصیت‌ها با پدرشان محدود نشود. شاید بتوان ارتباطی قائل شد میان فضای مدرن داستان‌های بزرگ علوی و بیزاری او از پدرش که جهان قدیم و سنت را برایش تداعی می‌کرده است."


داستانِ پنجم: سرباز سربی
این داستان با رویکردی فرویدی نوشته شده است.

بزرگ علوی در این داستان هم به شی‌وارگی اشاره می‌کند. او در ابتدای داستان، راننده شوفری می‌آفریند که برایش آدم‌ها ده‌شاهیِ کرایه‌اتوبوس ارزش دارند. او تفاوتی بینِ متمول و فقیر قائل نمی‌شود و همه را ده‌شاهی می‌بیند! طوری که گاهن به شاگردش می‌گوید:"حواست کجاست؟ یالا ده شاهی را بینداز تو."

راویِ این داستان اول‌شخص(شخصیتِ فرعی) و زاویه‌دید درونی است.


داستانِ ششم: شیک‌پوش
فضایی آشکارا متفاوت از سایر داستان‌ها دارد و مرا یادِ نوشته‌های طنزِ دهخدا و داستان‌های جمال‌زاده انداخت. بنظر نقدی است بر فضای روشنفکریِ آن زمان.



در اغلب داستان‌های علوی با مبارزه‌ای ناامیدانه، غالباً بی‌اثر و پر از غم مواجه می‌شویم.

کتاب‌های خوبی برای آشنایی با بزرگ علوی در بازار موجود است از جمله پیشه دربه‌دری از حسن میرعابدینی، یاد بزرگ علوی از علی دهباشی و یک کتابِ درجه‌یک که اخیرا منتشر شده به نام کارناوال ترس از احمد غلامی که چندین کتاب از ادبیات معاصر را به نقد و بررسی نشسته.
Profile Image for Abolfazl Nasri.
304 reviews4 followers
December 12, 2023
از بین داستان‌ها فقط رقص مرگ برام جذاب بود.
Profile Image for Ali Nourouzian.
12 reviews13 followers
January 7, 2021
من با داستانهاش زیاد حال نکردم
شاید هم تو شرایط مناسبی این کتاب رو نخوندم
Profile Image for Parham.
52 reviews32 followers
October 16, 2020
داستانها افت و خیز نسبتاً زیادی داشتند.از هفت داستانی که در چاپهای قدیمی شش داستان بودند،شاید سه داستان را در حدواندازه ای دیدم که مخاطب را به خود جلب کند و البته ورای قصه گویی چیزهای دیگری برای گفتن داشته باشد.((قربانی))روایتی خطی داشت که تنش و کنجکاوی های لازم برای قصه گفتن را تا اخر حفظ میکرد وبه خواننده رضایت میبخشید.((تاریخچه اتاق من)) و ((رقص مرگ)) که مورد دوم انگار در چاپهای جدید به کتاب اضافه شده،در قالب یک فلاش-بک یا "روایتِ گذشته" نوشته شده اند که دومی به نظرم از عمق بیشتر و افق فکریِ وسیع تری برخوردار بود...[خطر لوث شدن]معلمی که عشقش به دختری روسی او را از گردابِ روزمرگی به ساحل میکشد و نفس کشیدن و زندگی کردن را انگار دوباره از نو یاد میگیرد؛و با به گردن گرفتنِ جنایتی از دختر،معنای زندگی اش را در فدا شدن برای یک آرمان می یابد؛که علیرغم برخی تفاوتها،یادآور نظریات سورن کیرکگور است که "میخواهد حقیقتی را پیدا کند که برای خودش حقیقت باشد،حقیقتی که برایش زندگی کند و بمیرد".ضمناً نثر بزرگ علوی در بخشهایی از رقص مرگ به عالی ترین سطح خود در کل کتاب رسید.


باقی داستانها ،مثل ((عروس هزار داماد)) و ((سرباز سربی))از حداقلهای قصه گویی برخوردار بودند اما متاسفانه چیزی ورای قصه برایم نداشتند.((چمدان)) و((شیک پوش)) که انچنان قصه ای هم نگفتند، به خصوص دومی که انگار با هدفِ طنز نوشته شده بود اما ناموفق بود .
اما اگر نمره ای لحاظ کنم:

چمدان-۲
عروس هزار داماد-۳
تاریخچه اتاق من-۴
سرباز سربی-۳
قربانی-۴
شیک پوش-۱
رقص مرگ-۵
Profile Image for Foad Ansari.
272 reviews45 followers
March 23, 2021
از احوالات کتاب معلوم است که این اثر اولین نوشته ی جدی بزرگ علوی است چرا که فضاسازی و شخصیت پردازی آن به نسبت آثاری چون چشم هایش و حتی گیله مرد ضعیف تر و آماتور گونه است. به نظر می رسه که برخی از داستانها از نوشته های چخوف یا داستایفسکی الهام گرفته شده. به عنوان مثال و به نظر من در داستان شیک پوش از هملت مسکویی نوشته ی چخوف الهام گرفته شده. یا در آخرین داستان کمی از شبهای روشن داستایفسکی. و البته این خود به تنهایی ایراد نیست چرا که همه نویسنده ها از نویسنده های بزرگ الهام گرفته اند.
این داستان را اگر کس دیگری می نوشت سه ستاره میدادم ولی من بعد از خواندن چشمهایش،53 نفر،گیله مرد توقعم از بزرگ علوی بالاتر رفته . شاید میبایست چمدان را زودتر از بقیه آثار میخواندم.
Profile Image for Sattar Shayesteh Far.
74 reviews38 followers
April 8, 2019
نکته جالب دو کتابی که از بزرگ علوی خوندم خیلی علاقه به عشق مابین یک دختر روس یا المانی با مرد ایرانی داره شاید زمان جنگ جهانی مردمان بور این دو کشور برای ایرانیها جذابیت و تازگی داشتند و این داستان ها گیرایی بسیاری میان مردم پیدا کرده بودند
Profile Image for Marzieh Jazaeri.
28 reviews12 followers
August 29, 2021
از این مجموعه داستان کوتاه، داستان های چمدان و رقص مرگ رو بیشتردوست داشتم و به خصوص رقص مرگ واسم پر از توصیفات ملموس و هجوم احساسات بود. نمیدونم فضای این داستان ها واقعا چقدر به فرهنگ عامه مردم ایران اون زمان نزدیک بوده ولی آشنایی با این تصویراز مردم حتی اگر فقط درون ذهن بزرگ علوی بوده باشه هم جالب بود. مشتاق شدم در آینده گیله مرد رو هم حتما بخونم.
Profile Image for Hamedborhan.
53 reviews14 followers
November 21, 2024
یه مجموعه داستان کوتاه فوق العاده جالب ...
با بیانی بسیار صمیمی و گرم و با سبکی واقعگرایانه که دقیقا سبک نگارندگی بزرگ علویه
هفت تا داستان کوتاه داره
که توی هر کدوم نویسنده اندیشه های خودش رو در قالب واژ هاش بیان کرده
و بعضا منو یاد چخوف می انداخت با اون تصویر سازی های دقیق و بیان جزئیات خیلی خاص برای تشریح یک صحنه یا یک رویداد .
پیشنهادش میکنم
داستان های چمدان ، عروس هزار داماد ، شیک پوش ، قربانی واقعا به دلم نشست
Profile Image for radioparesh.
140 reviews27 followers
May 10, 2020
دلم برای داستان خوب ایرانی تنگ شده بود.
چمدان کتاب داستان کوتاه هست. نکته ی بامزه ی کتاب این بود که توی همه ی داستان ها اسم شخصیت اصلی یکی بود.
داستان های مورد علاقم چمدان و رقص مرگ بود.
روایت داستان و قلم بزرگ علوی هم که جای حرف باقی نمیذاره.
از کتاب:
زیبایی زندگی در همین ندانستگی ست در همین امید که فردا بهتر خواهد شد
Profile Image for Hossein Sarafraz.
183 reviews7 followers
August 18, 2024
من عاشق یک وهمی بودم و حالا می‌بینم که آن وهم در تو، در افکار پریشان تو، در زندگانی تو، در روح ناراحت تو جلوه‌گر شده است، تو که از زندگی من خبر داری.
Profile Image for Naghme.
51 reviews4 followers
August 6, 2025
چاپ چهارم.
می‌خواستم به او بگویم از وقتی با تو آشنا شده‌ام، دنیای دیگری بر من جلوه‌گر شده است. به او بگویم که زندگی من تا به حال بدون هنر بود و اگر هنری داشت بدون زندگی بود و جان نداشت. به او بگویم که تو دنیای حقیقی را به من نشان دادی، به او بگویم که زندگی مرا قابل زندگانی کردی. آه چقدر چیزها می‌خواستم بهش بگویم. می‌خواستم به او بگویم که من «دوستت دارم».
.
شامل هفت داستان کوتاه؛
چمدان: ★ ★ ★
قربانی: ★ ★ ★ ★
عروس هزارداماد: ★ ★
تاریخچه اتاق من: ★ ★ ★ ★ ★
سرباز سربی: ★
شیک پوش: ★
رقص مرگ: ★ ★ ★
Profile Image for SASA.
41 reviews26 followers
Read
October 29, 2016
نوشتار بزرگ علوی مانند یک غذای خوش طعم است. همه چیز به اندازه است و خوب جاافتاده و خوردنش لذت بی حدی دارد.
مجموعه داستان چمدان را با ترس و لرز دست گرفتم مبادا تمام تصوراتم از علوی و دست پختش به هم بریزد.نمی دانستم آن حجم توصیفات و توضیحات رمانهایش را چطور می خواهد در یک داستان کوتاه جا دهد.ولی هر داستانی که خواندم قلبم برای مابقی کتاب بیشتر تپید و در داستان آخر" رقص مردگان" به اوج خود رسید.به هیچ وجه تصور نمیکردم یک نویسنده که کتاب کلاسیکی مانند "چشمهایش" یا رمان تاریخی سیاسی مانند "سالاریها " را نوشته ، بتواند تا این حد به سلیقه مدرن ما نزدیک شود.
هر کتابی که از بزرگ علوی می خوانم افسوس میخورم که چه کم نوشته و چه زود رفته
Profile Image for Golnaz.
160 reviews3 followers
February 8, 2017
با اینکه داستان کوتاه دوست ندارم ولی داستان اول و آخر رو دوست داشتم. اصلا فکر نمی کردم سال های 1311 این شکلی هم بوده یا بزرگ علوی یه همچین نثری داشته، چقدر هم استادانه هر داستانی نثر خودش رو داشت. خوب بود
Profile Image for Mehdi EbrahimZadeh.
69 reviews31 followers
November 17, 2021
مجموعه داستان خوبی بود؛ اما عالی نه!
فضای رئالی داشت، همه‌ی داستان‌ها تو دوره پهلوی اتفاق می‌افتاد که نویسنده در بیان حال و هوای اون دوران، خوب عمل کرده.
گاهی درگیر کلیشه می‌شه و قصه‌ها تکراری، اما همچنان قصه‌هایی هم داره که این مجموعه رو سطح بالا و دوست‌داشتنی می‌کنند.
Profile Image for Sarah Nehzati.
25 reviews
March 7, 2020
گمان نمی‌کنم بتونیم ارزشی جز ارزشِ تاریخ ادبیاتی برای «چمدان» قائل باشیم. کتاب سال ۱۳۱۳ چاپ شده و زنده‌به‌گور چهارسال و سه قطره خون دو سال قبل از این مجموعه نوشته شده‌ن. اثر هدایت مشهوده، هرچند اختلاف توانایی در داستان‌پردازی کاملاً فاحشه.
نویسنده در تمام داستان‌ها تلاش کرده «غافل‌گیری» ایجاد کنه. این تلاش این‌قدر برای خواننده مسجّله و انقدر روند رسیدن به اون غافل‌گیری ناشیانه‌ست که لذّتی متوجّهِ خواننده نمی‌شه. در داستانی مثل چمدان نویسنده ایده‌ی یک غافل‌گیری رو داشته و داستان رو نوشته، و تو داستانی مثل سرباز سربی قلم رو دست گرفته و بی‌هدف ادامه داده، به امید اینکه تا آخرش بتونه به غافل‌گیری‌ای برسه.
تلاش دیگه‌ای که تو این کتاب مشخّصه تلاش برای بازی زبانیه. تلاش‌های پراکنده‌ای که در تمامی موارد هم به لحاظ کیفیت خود اون بازی زبانی زبانی، و هم به خاطر سنخیت نداشتن با باقی متن نچسب از آب دراومده‌ن (که باعث می‌شه بفهمیم کواکبیان و حسام‌الدّین آشنا هیچ‌کدوم مبدع این راه نبوده‌ن) ضمناً علوی چندین بار یک جمله یا عبارتی که در ابتدا یا وسط داستان آورده رو در آخر متن تکرار کرده تا -به زعم من- ساختار داستان رو محکم‌تر کنه.
در بین داستان‌ها، «شیک‌پوش» شباهت خیلی زیادی با کارهای جمال‌زاده داره. هرچند تاریخ نگارشش همون ۱۳۱۳ه. حتّی کلماتی که استفاده شده‌ن کلمات جمال‌زاده‌ن. نحو نحو جمال‌زاده‌ست و شوخی‌های پیرمردی‌ش مشابه شوخی‌های جمال‌زاده‌ن. اگر متن رو بدون اسم می‌خوندم چه بسا نویسنده رو اشتباه می‌گرفتم. تنها داستانی که با باقی اختلاف زمان نگارش چشمگیری داره «رقص با مرگ»ه، که تو «کاغذپاره‌های زندان» هم هست و نمی‌دونم چرا بعداً به چمدان اضافه‌ش کرده‌ن. به چشم من به دو دلیل از باقی بهتره: یکی اینکه نویسنده بالأخره بین دوراهیِ انشانویسی و داستان‌نویسی، داستان‌نویسی رو انتخاب کرده و به این دلیل که بعد از تجربه‌ی علوی از زندان نوشته شده و نویسنده بیش‌تر با فضای نوشته‌ی خودش آشناست.
مجموعاً فکر می‌کنم خوندن این کتاب به کار آدم‌هایی که می‌خوان درک خوبی از سیر داستان فارسی داشته باشن می‌آد. امّا گزینه‌ای برای کسی که بخواد «اثر ادبی» بخونه نیست. بخشی از «عروس هزار داماد» رو به این ریویو اضافه می‌کنم به این امید که بخشی از مشکلم با کتاب رو منتقل کنه.
«سیم‌ها به منزله‌ی تار و پود جان او بودند، اما یک سیم ههنوز بود، یک سیم. این آهنگ که یادش رفته بود دیگر نباید از یادش برود. این آهنگ، بیه آن آهنگ شب اولی بود، آن آهنگ شب اولی یک عمر تمام با او بازی کرده بود. شاید آهنگی اصلاً نبود، قوه‌ی مرموزی بود، که تن و جان او را زیر گرزهای محکمی می‌کوفت، هرچه بود، دیگر برگه‌ی آن نباید از یادش برود. یک عمر به هدر رفته بود، حالا حالا باید انتقام کشید... با این آهنگ دیرینگ... دیرینگ... عروس... داماد... دنگ.
سه سیم پاره شده بود، او هم زد به سیم آخر.»
Profile Image for Sahar.
217 reviews9 followers
February 12, 2020
چه خوب بود من که ایرانی نمیخونم این داستانها عجیب حس و حال روسی داشتن نمیدونم این خوبه توی ادبیات یا نه . ولی برای من که لذت بخش بود .
Profile Image for Sijad.
35 reviews3 followers
March 5, 2023
بزرگ علوی رو دوسش دارم و خوندن داستان هاش یه حس خوبی به من میده
این کتابم خوب بود
ولی داستان های گیله مرد خیلی بهتر و جذاب تر بود
به شخصه اونو بیشتر دوست داشتم
Profile Image for Maryam Shahriari.
259 reviews963 followers
May 12, 2008
اولين كاري كه از بزرگ علوي خوندم داستان چشم‌هايش بود
و اين كتاب كار بعدي اون
و همين كتاب باعث شد كه ديگه داستاني ازش نخونم تا ديد خوبي كه چشم‌هايش در من ايجاد كرده بود رو با داستان‌هاي ديگه‌اش از بين نبرم


همه‌ي داستان‌ها يه ربطي به چمدان داشت
و موضوع همه‌شون هم غمگين بود و فضاها سرد
دوسش نداشتم
Profile Image for Reihaneh_T.
78 reviews41 followers
November 28, 2014
داستان "چمدان " و "رقص مرگ" خیلی خوب بود .اما بقیه شون معمولی بودن ...
و اینکه نمیفهمم منظورش از "ف" چیه :/
و دیگه اینکه کلا خوب تونسته بود دنیایی رو که خودش میدیده اون روز ها رو، براى خواننده به تصویر بکشه !
Displaying 1 - 30 of 138 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.