Jump to ratings and reviews
Rate this book

در کوی دوست

Rate this book
The celebrated and beloved fourteenth-century Persian poet Hafez continues to play an essential role in the lives of Iranians today. For centuries, scholars have studied his work, exploringboth his life and his deeply moving poetry of love, spirituality, and protest. Yet, Shahrokh Meskoob is one of the first scholars to take an innovative approach to Hafez’s poetry. Meskoob goes beyond a linguistic and rhetorical analysis of Hafez’s poetry in the Divan to access the interior thoughts of the poet and summon his spirit in the process of understanding Hafez’s mysticism.

278 pages, Paper Back

First published January 1, 1978

22 people are currently reading
279 people want to read

About the author

شاهرخ مسکوب

32 books245 followers
شاهرخ مسکوب، روشنفکر، نویسنده، مترجم و شاهنامه‌شناس، در سال ۱۳۰۴ در بابل به دنیا آمد. دوره‌ی ابتدایی را در مدرسه‌ی علمیه‌ی تهران گذراند و ادامه‌ی تحصیلاتش را در اصفهان پی گرفت. در سال ۱۳۲۴ به تهران بازگشت و در سال ۱۳۲۷ از دانشگاه تهران در رشته‌ی حقوق فارغ‌التحصیل شد. نخستين نوشته‌هايش را در ۱۳۲۶ با عنوان تفسير اخبار خارجی در روزنامه« قيام ايران» به چاپ رساند. از ۱۳۳۶ به مطالعه و تحقيق در حوزه‌ی فرهنگ، ادبيات و ترجمه‌ روی آورد. پیش از انقلاب به خاطر مبارزات سیاسی علیه رژیم پهلوی چندبار راهی زندان شد. مدتی پس از انقلاب به پاریس مهاجرت کرد و تا آخرین روز حیات به فعالیت فرهنگی خود ادامه داد و به نگارش، ترجمه و پژوهش پرداخت. مسکوب در روز سه‌شنبه بیست‌وسوم فروردين ۱۳۸۴ در بيمارستان كوشن پاريس درگذشت. شهرت مسکوب تا حد زیادی وامدار پژوهش‌های او در «شاهنامه» فردوسی است. کتاب «ارمغان مور» و «مقدمه‌ای بر رستم و اسفندیار» او از مهم‌ترین منابع شاهنامه‌پژوهی به شمار می‌روند. مسکوب برخی از آثار مهم ادبیات مدرن و کلاسیک غرب را نیز به فارسی ترجمه کرده ‌است. از جمله آثار او می‌توان به ترجمه‌ی کتاب‌های «خوشه‌های خشم» جان اشتاین بک، مجموعه «افسانه تبای» سوفوکلس و تألیف کتاب‌‌ها‌ی «سوگ سیاوش»، «داستان ادبیات و سرگذشت اجتماع»، «مقدمه‌ای بر رستم و اسفندیار»، «در کوی دوست»، «گفت و گو در باغ»، «چند گفتار در فرهنگ ایران»، «خواب و خاموشی»، «روزها در راه»، «ارمغان مور»، «سوگ مادر»، «شکاریم یک سر همه پیش مرگ»، «سوگ سياوش در مرگ و رستاخيز»، «مسافرنامه»، «سفر در خواب»، «نقش ديوان، دين و عرفان در نثر فارسی»، «درباره سياست و فرهنگ» در گفت وگو با علی بنو عزيزی، «تن پهلوان و روان خردمند»، «مليت و زبان (هويت ايرانی و زبان فارسی) اشاره کرد.

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
34 (31%)
4 stars
34 (31%)
3 stars
28 (25%)
2 stars
11 (10%)
1 star
2 (1%)
Displaying 1 - 13 of 13 reviews
Profile Image for Sina khozeimeh.
27 reviews35 followers
July 26, 2020
مواجهه‌ی تألیفیِ شاهرخ مسکوب با حافظ برای آن‌ها که به جای آسمان در زمین سیر می‌کنند پر از لذّت و شاعرانگی‌ست. نثر شاعرانه‌ی کتابِ مسکوب خواننده‌ی تشنه‌ی کلمات را چنان سیرآب می‌کند که بعد از خواندنِ کتاب هم می‌شود با تصورش سیرآب شد. مسکوب حافظ را در یک دنیای آسمانی و دست‌نیافتنی نمی‌بیند، بل برعکس زمینی و مادی و جسمانی و آدمیزادی دنیای حافظ را پیشِ روی خواننده می‌گذارد.
مواجهه‌ی یک روشنفکرِ سکولار است، نقطه‌ی مقابلِ مواجهه‌ی دین‌باوران. که هر دو در جایگاهِ خود قابلِ تامل و خواندن است بی‌شک.
Profile Image for Ali.
Author 17 books676 followers
November 29, 2007
در کوی دوست"، سیر و سلوکی ست مسکوب وار، در شعر حافظ. وقتی دانشمندی چون مسکوب از شعر حافظ می گوید، و از رابطه ی سه گانه ی انسان و جهان و خدا، کارش آنقدر همه جانبه است که جهان فرهنگ ایرانی، به ویژه عرفان و تصوف را هم در آغوش می گیرد. زبان شیرین مسکوب، هر مطلبی را خواندنی تر می کند. کمتر کتابی این چنین همه جانبه، و در عین حال بی مجامله و تعارف و تعریف، به شعر حافظ و عرفان فارسی، پرداخته، و سیر و سلوک در دنیای حافظ را، غزل به غزل و کوچه به کوچه طی کرده است.
Profile Image for Faranaj.
144 reviews5 followers
November 9, 2024
اما شاعر آفریننده‌ای ناتمام است با آفرینشی ناتمام در گرگ و میش راز، در "سحر فریب" سخن، که چون سحر است هرگز به حقیقت بازنمی‌پیوندد و با آن یکی نمی‌شود، به کمال نمی‌رسد، و چون فریب است هردم آفریننده را به بازی ساحرانهٔ دیگری می‌کشد، به فرجام نمی‌رسد. در این مقام آفریننده با آگاهی به ناتمامی خود، در آرزوی تمامی و کمال است، در آرزوی "خداوندی" آن هم با آفرینشی نه چون این جهان بلکه عالمی بکمال و آرمانی.
Profile Image for Atena | آتنا.
388 reviews
April 5, 2018
چه آسانی دشواری ،به یاری نور تاریکی را بیان کردن و به شادی از غم سخن گفتن و دیگران را نیازردن!شوم بختی را در خود پنهان می داری و خنده همت بلند را نثار این و آن می کنی. نه برای آنکه دیگران را نیازاری بلکه برای آنکه زیر بار خاطر آزرده ات از پا نیفتی.اگر بال پروازت نشکند راهی به دل دوست می یابی و او در خواب افسرده خود نمی ماند و به آزردگی نمی پژمرد.
Profile Image for amin akbari.
314 reviews162 followers
March 3, 2024
هوالحق

نثر شاهرخ مسکوب را دوست دارم برخی از نوشته‌هایش علاوه بر عاطفه از عمق معنایی هم برخوردار است. جستارهایش در مورد شاهنامه هم درخور توجه است. اول اینهارا گفتم که متوجه شوید مسکوب از نویسندگان مورد علاقه من است ولی...
ولی این کتاب بسیار بد است. مجموعه‌ای از جملات زیبا، عاطفی و در عین‌حال بی‌ربط که بعد از خواندن آن نه تنها منظور نویسنده را متوجه نمی‌شوی بلکه اصلا نمی‌فهمی برای چه این چیزها را نوشته. در اکثر جاها بیت‌های حافظ را با نثری پرسوز و گداز و بسیار عاطفی به نثر درآورده.
خلاصه اگر می‌خواهید همه کتابهای مسکوب را بخوانید «در کوی دوست» را برای آخرِ آخر بگذارید.
216 reviews5 followers
October 14, 2021
باید مسکوب دوست بود تا بتوان تک تک واژه های این کتاب رو نفس کشید و با جملاتش به همان شیوه که مسکوب در دیوان حافظ عشق را زیسته،عشق و رستگاری را زندگی کرد...
Profile Image for Afshin Hakimiyan.
127 reviews1 follower
November 27, 2023
حافظ چه کاره بود؟ شعر او بویِ چه معرفتی می‌دهد؟ او در چگونه کویی قدم می‌زند؟ درِ چه خانه‌ای را می‌زند؟ دلش پیش چگونه ماهرُخی گیر کرده است؟ چرا از بین این همه شاعر، قد و قامت او برکشیده‌تر از دیگران است؟ آیا او صرفن با سرهم کردن کلی حال و احوال عاشقانه توانسته است این چنین از پس قرن‌ها حرف و سخن‌اش خریدار داشته باشد؟ با اندودن عشق و عاشقی و صحبت عاشقان و کوی عاشقان راهی به دل مردم باز کرده باشد؟ مشخصات اصلی شعر او چیست؟
شاهرخ مسکوب، سخن اصلی حافظ را در رد و نشان "کوی دوست" دیده است. او از کویی نشان می‌آورد که در آن ملال راهی ندارد. از حرص و جوشِ زیستن در آن هیچ خبری نیست. از بیهوده‌گی کار و از بیزاری از آن که عمر آدمی را تلف می‌کند و بر بادش می‌دهد، نشانی نیست. خبری از عقل جزئی نیست که مثل کِرم می‌خزد، مثل مورچه انبار می‌کند و مثل گراز می‌درد. در این کوی روزه،ا مکرر نمی‌گذرد. روزهای مکرری که مملو از لبخندها و همان دروغ‌های مکرر و همیشه همان ستمی است که از زمین و آسمان می‎بارد. ملالی تاریک و پایدار در "کوی دوست" راه ندارد.
شاهرخ مسکوب از باده‌ای سخن می‌راند که حافظ بدان طریق، همه را از وسوسه‌ی عقل خلاصی می‌دهد. باده‌ای که او را از دنیا و شر و شورش لختی رخصت می‌دهد. مستی‌ای را به راه‌پیمایانِ این کوچه هدیه می‌کند که آنها را به بی‌خویشی دچار می‌کند؛ که از ضرورتهای محسوس فارغ گشته و از تنگنای سرنوشت انسانی رهایی پیدا می‌کنند. انگاری که در این کوی دوست خبرهایی است که از آن هیچ کس را هیچ خبری و ردی و نشانی نیست. گویی دنیایی در دنیا مستور گشته و "کوی دوست" در های و هوی و داد و قال آدمیان، از انظار نهان گشته و کسی از رنگ و بوی آن چیزی را دشت نکرده است. شگفتی و حیرانی و شاید درست‌تر آن است که بگوییم موجب بسی حرمان و حسرتِ بسیار است که خیلِ آدمیان از آن دشتی نکرده و گذرشان به این کوی نخورده است و اغلب حتی به فکرشان هم خطور نمی‌کرده است که ممکن است چنینی کویی در دل این همه کوی و برزن نهان گشته باشد.
در کوی دوست، زیبائی که جلوه‌ای رخ نماید؛ اگرچه زودی از نظرها ناپدید شود، ولی تمامی وجودِ آن دوستدار را دربرمی‌گیرد. او را از عالمی که در آن است، عالم سود و زیان و نیک و بد آداب‌دانان و راه و رسم عاقلان بر می‌کَنَد و به آن سوی نام و ننگ می‌افکند. چندان که نه به نامی که ممکن است از این دنیا شکارش شود شیفته و شیدا می‌شود و در حرص و جوش این نام دل و جانش مکدر و نه از ننگ آن گریزان و ناراحت. انگار که اندیشه و عاطفه دگرگونی یافته و خِرد سامان‌دهنده از هم پاشیده شده و خویشتن در وادی ناپیدا و مه‌آلود ناخودآگاهی شناور باشد.
منطقِ معمول و مرسوم در این کوی راه ندارد. عقل و تدبیر در آن حتی "چون شبنمی که بر بحر می‌کشد رقمی"، نیست که نیست. این منطقِ معمول و مرسوم در برابر آن هیمنه‌ی "یاد یار مهربان" رنگ می‌بازد، که هیچ نظری را به خود جلب نمی‌کند. "یاد یار مهربان" چونان در اندرون او می‌پیچد که امرِ نفسانی و درونیِ دوستدار از هر آنچه بیرونی و خارجی و دنیایی است، واقعی‌تر می‌نماید. چندان که انسانِ حافظ با دنیای محسوسِ درون دمسازتر از دنیای ملموسِ بیرون است. او به کوتاهی عمر، به ناتوانی جسم پیش از این که بسی دیر شود آگاه شده و دریافته است که از این دنیای دون چیزی که دست‌گیر او نمی‌شود هیچ، بل کلی دل و دماغ او را از هیچ و پوچی پر می‌کند، که حال و احول از او می‌گیرد.
انسانِ حافظ آرزو می‌کند که "زیر چرخ کبود زهر چه رنگ تعلق پذیرد" آزاد شود. در این چرخِ کبود، اگر چه آدمیان در کوی و برزن واقعی سر می‌کنند و در سود و زیان آن غرق؛ ولی چون کار بیخ پیدا می‌کند و در این تعلق‌خاطرها و دل مکدر شدن‌ها بیشتر غور می‌کند، درمی‌یابد که تمسُک به این همه نام و نشانِ عالم خاکی، چندان عاقلانه نمی‌نماید؛ که چیزی پایدار در آن نیست. همه چیز گذرا و ناپایدار است. سنگ زیرینِ ستبر و محکمی نیست که بشود پای در آن نهاد و خیال خوش داشت که چیزی از کف نخواهد داد، اگر که در این عالم خاکی غرق شود. هرچه بیشتر در این عالم خاکی فروتر رود، ناپایداری و ازهم گُسیختگی و پریشانی خاطر بیشتر رخ می‌نماید.
ترک تعلق گسستن از جهان است برای پیوستن به جهان: گسستن از جبر، از ویژگی‌های ضدانسانی جهانی که از درون و از بیرون انسان برمی‌آید و یگانگی او را با هستی خراب و در نتیجه او را با خود بیگانه می‌کند.
Profile Image for Afsane Bakhshizade.
4 reviews
December 15, 2025
کلام مسکوب در کنار شعر حافظ شیرینی‌ست در کنار شیرینی.
سراسر متنِ کتاب چنان از ملاحت و زیبایی‌ پر است که همراهش را در لحظه‌ای از این جهان به جهان دیگری می‌برد.
البته ممکن است گاهی حس کنی اصلا ابتدای بحث کجا بود؟ و نوشته دارد به کجا میرود؟ ( که البته واقعا این سردرگمی در کل کتاب خیلی هم کم نبود:) )
اما جدای از این قسمت ها، تجربه‌ و سفری متفاوت بود خوانش این کتاب‌.
مشتاقم کرد به حافظ خوانیِ بیشتر، به شناخت بیشتر این پیر خرابات..
و در آخر واقعا " ایرانی بودن با همه‌ی مصیبت ها، به زبان فارسی‌اش می‌ارزد."
Profile Image for Ebrahim Hasanzade.
60 reviews5 followers
March 4, 2020
دلنوشته‌های مسکوب درباره‌ی حافظ که در حد همان دلنوشته باقی می‌ماند و چیزی به خواننده اضافه نمی‌کند!
Profile Image for Sajede.
174 reviews12 followers
April 9, 2020
فوق العاده بود
توصیفات اواخر کتاب از شهر و شاعری و فهم شعر😍
Profile Image for Seyed Mohammad.
82 reviews17 followers
August 29, 2014
کتاب بسیار نازلی است. یک سری برداشتها شخصی و بی‌پایه از شعر حافظ که با هیچ قرینه‌ای مستند نشده. بیشتر برداشت خود مسکوب است از خدا جهان و انسان که در نهایت مشابه انشا ادبی بچه‌های دبیرستانی از آب در‌آمده
Displaying 1 - 13 of 13 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.