Jump to ratings and reviews
Rate this book

آگهی

Rate this book
نمایشنامه‌ای سه پرده‌ای از ناتالیا گینزبورگ

57 pages, Paperback

First published January 1, 1965

1 person is currently reading
47 people want to read

About the author

Natalia Ginzburg

138 books1,576 followers
Natalia Ginzburg (née Levi) was an Italian author whose work explored family relationships, politics during and after the Fascist years and World War II, and philosophy. She wrote novels, short stories and essays, for which she received the Strega Prize and Bagutta Prize. Most of her works were also translated into English and published in the United Kingdom and United States. An activist, for a time in the 1930s she belonged to the Italian Communist Party. In 1983 she was elected to Parliament from Rome as an Independent.

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
5 (9%)
4 stars
17 (31%)
3 stars
25 (46%)
2 stars
7 (12%)
1 star
0 (0%)
Displaying 1 - 9 of 9 reviews
Profile Image for Peiman.
652 reviews201 followers
February 8, 2024
آگهی یک نمایشنامه‌ی فلسفی-روانشناسی هست با تاکید بر اتفاقی و حادثه بودن تمام امورات جهان در سه پرده و با سه شخصیت اصلی. ترزا که از همسرش لورنتسو جدا شده یک آگهی برای اجاره دادن یکی از اتاق‌های منزلش میده تا از شر تنهایی و ترس خلاص بشه. النا دختری که دانشجوی فلسفه هست این آگهی رو میبینه و برای اجاره به خونه‌ی ترزا میره و این دو نفر داستان زندگی خودشون رو برای هم تعریف میکنند. این پرده‌ی اول نمایشه. در پرده‌ی دوم مدتی پس از اقامت النا لورنتسو به خونه میاد و دیالوگ‌های سه نفره این پرده رو جلو می‌بره و در نهایت پرده‌ی پایانی باز بین النا و ترزا برگزار میشه با توضیح اتفاقاتی که افتاده و نمایش آنچه اتفاق می‌افته. (چقدر سخته بدون لو دادن داستان خلاصه بنویسی!). پرده‌ی اول دیالوگ‌ها خیلی طولانی بود و اندکی خسته کننده اما دو قسمت بعد بهتر شد. در مجموع نمایشنامه‌ی نسبتاً خوبی بود، نه عالی و نه بد.ه
Profile Image for Heba.
1,243 reviews3,086 followers
October 22, 2020
مسرحية "الإعلان" للكاتبة الإيطالية "ناتاليا جينزبورج"...تُقدم لنا عرضاً عينياً محسوساً يتميز ببراعة التصوير ودقة التفاصيل وزخم المشاعر بتناقضاتها وكثافتها...تتردد أصداء الكلمات على مسامعك ..لا بل تتغلغل بداخلك...أجل ستأسرك طوال ثلاثة فصول كاملةً دون أن تتوقف لحظة....
تُقدم امرأة إعلاناً في صحيفة عن حجرة خالية بمنزلها وتقبل حصول فتاة جامعية على الغرفة لتحصل على رفقة طيبة تأنس وحدتها وتشاركها حياتها التي كانت فارغة هى الأخرى ما عدا من ذكرياتها التي تقوضها فلا ينفك أيٌ منهما عن الآخر...
لقد كانت عصبية المزاج...قلِقة..تنتابها الكوابيس المزعجة..تفترسها الوحدة ..غيورة جداً ، وتفصلها فجوة لا بأس بها عن شريكها والذي انفصلت عنه مؤخراً...
لقد كان بارداً..لامبالياً...يبدو بسيطاً حد التعقيد..لم يعرف كيف يحبها...لقد اخبرها يوماً بأنها "ظلٌ" ..فهل كان يمكن للظل أن يغدو يوماً كائناً حياُ موجوداً..ملموساً...؟!...
يستحيل حدوث ذلك... فهى كانت انعكاساً لشيء ما يعجز هو عن التعرف على ماهيته...غير انه يشبهها بشكلٍ أو بآخر لذا لم يكونا ليتوافقا ابداً ، فالمرء يُستقطب للأضداد..يبحث عما يفتقده...لذا كانا كلاهما سبباُ في شقاء الآخر ولم يستطع أيٌ منهما ان يتنفس في عالم الآخر بل كان مختنقاً عاجزاً عن الحياة....
هي لم تستطع إلا ان تراه في قلب كل شيء وهو لم يفعل سوى أن ينتزعها من كل شيء...
حقيقة بائسة...مريرة... موجعة...
ليس هنالك شيء وليد المصادفة...، فأقدارنا تأتينا مبهمة إلى أن نفض عنها أغلفتها..، عندئذٍ يُصبح الأمر بأيدينا...يتوقف على إرادتنا...اختيارنا...وإذا ما سنسلم لاندفاعنا وراء رغباتنا اللعينة أم سنقاومها......نعلم أين تسير بنا خطواتنا أم أننا نجهل وجهتنا ومع ذلك لا نتوقف ولو للحظة لنسأل أنفسنا ..إلى أين ؟...
نحن نتبرأ من كل ذاك عندما نسقط في هاوية التعاسة والشقاء....
ترى الفتاة التي ذهبت لتأجير الغرفة وفقاً للإعلان..، ما الذي تخبأه لها الأقدار ؟؟....
Profile Image for Smn Hgh.
167 reviews25 followers
February 3, 2025
پایانش واقعا خوب بود
تو نوشته های گینزبورگ گاهی اوقات یه رد پایی از مردی (هرچند بعضی اوقات محو )دیده میشه، که به زنی تسلط داره، خودشو برتر و فرهیخته تر میبینه و با برخورداش به اون زن حس ناکافی بودن میده.
گینزبورگ تو یکی از جستارهای کتاب فضیلت های ناچیز در مورد رابطه اش با مردی حرف میزنه ( که فک کنم شوهر دومش بود) و‌اون مرد تداعی کننده نسخه‌ی رقیق شده لورنتزو همین کتاب بود

با ترجمه مژگان صبور از انتشارات نیلا خوندم که خوب بود ولی توی گودریدز موجود نبود.
Profile Image for Nahed.E.
627 reviews1,976 followers
August 30, 2019

اللقاء الثاني مع الأديبة الإيطالية ناتاليا جينزيبورج
رواية الإعلان

maxresdefault

ويا إلهي ! هل يمكن أن تؤدي الوحدة إلي كل هذا ؟
هل حقا أن من الحب ما قتل ؟
وهل من الممكن ان يكون هذا الحب، او هذا الاختيار قيداً يحطمنا إلي هذا الحد ؟
إلي أي درجة يمكن لكل شريك أن يُعذب الآخر دون قصد ؟
وهل من الممكن أن نحيا في قيد الذكريات حتي بعد الفرار من سجن الاختيار الخاطئ ؟

ذكرتني النهاية بنهاية رواية الدرس ل يوجين يونسكو، تشبهها كثيراً، علي الرغم طبعا من أن هذه الرواية لا تتبع مسرح اللامعقول مثل يونسكو

بطبيعتي أحببت الوصف الإيطالي .. والريف الإيطالي، وصوت كرم مطاوع كان كافيا بالنسبة لي لأصبر علي كم هائل من الوصف والاسترسال، رغم توقع النتيجة بعض الشئ

ناتاليا جينزبورج، لقد تصالحت معك بهذه الرواية بعد لقائنا الأول أصوات المساء
وصرت الآن من الأقلام الإيطالية المميزة بالنسبة لي
..
Profile Image for Yasmin M..
310 reviews9 followers
November 23, 2025
I can’t breathe. What a great Ginzburg would do to you.
Profile Image for Faranaj.
144 reviews5 followers
June 16, 2024
در چند اثری که از گینزبورگ خواندم توجه زیاد او به مردانی که با مادرشان زندگی میکنند نظرم را جلب کرد. مردانی که عموما پدر در زندگیشان نقشی ندارد و این مادر است که با تمام توان کلاف زندگی پسر را در دست می‌گیرد؛ حتی تلاش میکند خود همسری مناسب برای پسر انتخاب کند و اگر نتواند، عروس جدید را هیچ‌گونه نمی‌پذیرد. همسرِ پسر هم با جنگی فرسایشی سعی می‌کند شوهر را نگه‌دارد و خفت می‌پذیرد و سال‌های جوانی‌اش را از دست می‌دهد. اما عموما این زندگی‌ها بی‌روح و بی‌عاطفه، مکانیکی جلو می‌رود و این‌جاست که گینزبورگ بسیار توانمند به روانشناسی این زنان می‌پردازد و با نگاهی به زندگی این زنان، به جامعه‌شناسی وضعیت زنان می‌پردازد، بدون هیچ پیچیدگی و سختی. به سادگی به روزمرگی زنان می‌پردازد و خواننده را در کشیدن بار دردی که این زنان تحمل می‌کنند همراه می‌کند. تا انتها که معمولا این زنان سعی می‌کنند به رنج‌هایشان با بازآفرینی خشونتی سرکوب‌شده، پایان بدهند.

➖➖➖➖

ترزا: آدم‌ها وقتی راضی و خوشحال‌اند، مدام تعجب می‌کنند که چی شده بخت بصیرت به خرج داده و اون‌ها رو خوشبخت کرده. اما وقتی ناراضی و بدحال‌اند، یک دفعه به نظرشون میاد بخت عجب کوره، کور و ابله. و این کور و ابله بودن بخت به نظرشون طبیعی هم میاد. از نظر آدم‌ها، بدیهی است که ناشادی و بدحالی امری است. هیچکس از این جهت تعجب نمی‌کنه.
➖➖➖➖

لورنتسو: نه، نه، نه! عشق به هیچ وجه تنها چیز دنیا نیست بابا! من که فقط واسه عشق زندگی نمی‌کنم؛ در حال حاضر عاشق هیچ‌کس نیستم؛ اما همچنان دارم زندگی‌م رو می‌کنم، با دوست‌هام حرف می‌زنم، مطالعه می‌کنم، همچنان تابلو می‌خرم! تو دنیای تو هیچی جز سکس مطرح نیست! اینه که من تو دنیا تو دنیای تو نمی‌تونم نفس بکشم! به اندازه کافی سکس داشتم، تا سرحد مرگ ازش خسته شده‌ام!
➖➖➖➖➖

لورنتسو: زن‌ها خیلی زود دوست می‌شند. یه ماهه میشن دوست جون جونی. دوستی مردها به تدریج شکل می‌گیره آهسته آهسته. فقط یه حس رو می‌شناسم که ناگهانی و مضمحل کننده است: عشق!
Profile Image for Atena | آتنا.
388 reviews
March 2, 2017
گفتم چقدر بد حرف میزنی. جوری حرف میزنی که انگار نه انگار کسی بودم،انگار شی بودم. بعد اون گفت:تو هنوز کسی نشده ای دست کم واسه من نشده ای،شاید یه روزی بشی،کاملا امکان داره کسی بشی. اما فعلا که نیستی.و حتم دارم که من هم واسه تو کسی نیستم. من فقط یه سایه گنگ و مبهمم. بهش گفتم:نه ،نه،نه! مردی که باهاش عشق بورزم واسم سایه نیست. اصلا. من با سایه ها عشق نمی ورزم،با آدم ها عشق می ورزم،و می خوام تو هم این رو بفهمی که من کسی هستم، میخوام که با من محترمانه رفتار کنی،در غیر اینصورت بهتر راهت رو بکشی و بری و من رو تنها بگذاری.
Profile Image for Rosaux.
124 reviews7 followers
June 17, 2018
اعلانها سبب في شقائها انه الصدفة اللعينة
Profile Image for Parvaneh Hosseinzadeh.
65 reviews9 followers
October 20, 2021
ملاقات‌هایی تصادفی، خوشبختی‌هایی تصادفی، مرگ‌هایی تصادفی
Displaying 1 - 9 of 9 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.