Jump to ratings and reviews
Rate this book

در باب صفویان

Rate this book
راجر سیوری، استاد و پژوهنده‌ی شناخته شده‌ی تاریخ صفویان که کتاب ایران عصر صفوی او از مراجع اصلی و معتبر تاریخ این سلسله است در کتاب حاضر برخی مقالات خود در باب وجوه گوناگون دوران صفوی را که به تفاریق در سال‌های مختلف نوشته، گرد آورده است. بخش نخست کتاب گزارشی است از چگونگی قدرت‌گیری صفویان. بخش دوم به نظام اداری حکومت صفوی می‌پردازد. بخش سوم تحلیلی است در باب شکل‌گیری دولت واحد ملی مدرن در ایران عصر صفوی و رابطه‌ی دولت با دین و ملیت و اقتصاد. آخرین بخش کتاب به کشاکش‌های قومی و مسلکی در جامعه‌ی این دوران می‌پردازد.

اثر دیگر راجر سیوری، ایران عصر صفوی نیز با ترجمه‌ی کامبیز عزیزی به وسیله نشرمرکز منتشر شده است.

344 pages, Hardcover

Published January 1, 2002

29 people want to read

About the author

Roger M. Savory

9 books2 followers
Roger Savory is a British-born Professor Emeritus at the University of Toronto who is an Iranologist and specialist on the Safavids. His numerous writings on Safavid political, military history, administration, bureaucracy, and diplomacy-translated into several language have had a great impact in understanding this period.

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
2 (13%)
4 stars
5 (33%)
3 stars
6 (40%)
2 stars
1 (6%)
1 star
1 (6%)
Displaying 1 of 1 review
Profile Image for Agir(آگِر).
437 reviews702 followers
September 14, 2019
به نام دختر آبی
description
همه چیز از صفویه شروع شد...از زمانی که شاه اسماعیل بچه های زیر 15 سال را لخت می‌کرد...ولی همچنان مظهر تقوا و عصمت بود...سرتاسر پلیدی ولی هنوز ظاهرا پاکِ پاک...این است قشرِ مهمی از جامعه‌ی ما

همه چیز از صفویه شروع شد...از زمانی که جان انسان به هیچ نمی‌ارزید...از 20 هزار نفری که در تبریزقتل عام کرد...همه چیز از صفویه شروع شد...از زمانی که بی‌رحمی اخلاق شد...از کباب کردن زنده‌ی انسان...و دستور به سربازان برای خوردن آن...همه چیز از صفویه شروع شد...قبلا بود...بیشتر...کمتر...هرچه بود...می‌گذاشتنش به پای قساوت شاهان...اما اینبار از طرف ولی خدا بود...و مردم ظلم را ایمان آوردند...سر خم کردند

فصل‌ها می‌گذرند...سال‌ها و قرن‌ها

همه چیز هست اما برای آنها...برای ما...حتی ذره‌ای آزادی...دختر آبی در میان شعله‌ها پر می‌کشد...برای رهایی...او شبیه ما نبود...او زن بود...جرات داشت...می‌دانست این دیگر زندگی نیست...دیگر برای چه بماند!؟
Displaying 1 of 1 review

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.