بعد تلك الأحلام، كان بكاء آمنة على عبد الله يختصر في أوقات قليلة من الليل عندما تختلي بنفسها. ولم تر منذ ذلك الحين أي من النساء دموع عروس عبد الله، ولم يرى أحد نفاد صبرها. كانت تشعر أن زوجها موجود في كل مكان، وكان قلبها علينا بالأمل من رائحة وجوده. وسط ضجيج الناس من حولها، كانت تسمع صوت عبد الله فقط، وكان يتطلب على الآخرين مناداتها عدة مرات حتى تلاحظهم، كانت سعيدة من أعماق قلبها، لأن عبد اللّه لم يتركها، وكان معها ليل نهار. أما الفارق الجميل كان في عدم رؤية الآخرين له وأن لا أحد يلاحظه غيرها. كان عبد اللّه لآمنة فقط، من دون نظرات وحسرات أهل مكة.
روایتی زیبا و لطیف از مادر بزرگوار حضرت رسول، بانو آمنه... فوق العاده کتاب زیبا، پر از حس و شیرینی است. در کوچه پس کوچه ها و خانه های مکه با آمنه کودک و نوجوان و عروس و مادر همراه می شویم و زندگیش را میخوانیم چقدر جای خالی چنین کتابی احساس می شد
روایت زندگی حضرت آمنه. همین عبارت به اندازه کافی گیرا هست چون اطلاعات دقیقی از زندگی ایشون وجود نداره و اگر هم هست هیچ کدوم جنبه زنانه و داستان گونه ندارن. خوندن این کتاب رو پیشنهاد میکنم.برای من که آب گوارایی بود بعد از مدتها عطش کتاب خوب خوندن.
نام پدر و مادر پیامبر اسلام چیست؟ عبدالله و آمنه... همیشه همینقدر از این دو بزرگوار میدونستیم...و خب دربارشون هیچ تصور خاصی به شخصه نداشتم...(حتی با دیدن فیلمها و کتب مرتبط :) ) کتاب، روایتی زنانه و عاشقانه و پر از احساس است... من که از خوندنش خیلی لذت بردم... پن۱: توصیفات میتونست کمتر باشه پن۲:من از نسخه الکترونیکی استفاده کردم...و خب این باعث شد هم زیاد طول بکشه و آخراش خسته بشم...از نسخه چاپی قطعا لذت بیشتری خواهید برد. :)
نویسنده قلم خوبی داشت، البته بعضی جا توصیفات میتونست کمتر باشه واینکه نوشتن یک رمان تاریخی با این موضوع بسیار سخته و دور از انتظار نبود که به بعضی نکات تاریخی اشاره نشه با اینکه به بعضی نکات خیلی ظریف اشاره شده بود درکل جذاب بود
المُضي في قراءة رواية مليئة بالأخطاء الإملائية والنحوية هو جهادٌ يُؤجَر عليه القارئ المتصيّد بطبعه، اضطررت لقراءتها بعين المتغافل، ومع ذلك يكاد لا يخلو سطر واحد من منغّصة.
يؤسفني أن يأتي عمل بهذا التوجّه والموضوع، بهذا المستوى المتردي من التدقيق. الرواية التاريخية بعنوان “عروس قريش: الأم التي أنجبت آخر الأنبياء”، تأليف: مريم بصيري، ترجمة: بنان الفريجي، صادرة عن: دار تمكين.
الأسلوب شديد البساطة إلى حدٍ يُفقد النصّ عمقه، ولا يكاد يُشعَر فيه بحسّ إبداعي أو جمالي، أقرب ما يكون إلى أسلوب قصص الأطفال منه إلى رواية تاريخية ناضجة، ولا أعلم إن كان كلياً من أصل النص أم نتيجة الترجمة.
البداية كانت مبشّرة، لكن ما إن ينقضي “العرس” منتصف الرواية تقريباً، حتى يتسلّل الملل، وتفقد الأحداث زخمها تدريجياً.
في المجمل، كانت تجربة مقبولة في استكشاف الأدب التاريخي المرتبط بالسيرة النبوية، لكن بالتأكيد لن أختار مستقبلاً دار نشر لا تولي اهتماماً حقيقياً بجودة العمل وتدقيقه.
نام #کتاب: عروس قریش نویسنده: #مریم_بصیری انتشارات: #اسم #نظر_اینجانب😅 از نظر محتوا کتاب رو پسندیدم ولی راستش من نحوه نگارش کتاب رو زیاد دوست نداشتم شخصیت حضرت آمنه رو خیلی بی قرار و افسرده و وابسته نشون داده بود به نحوی که در سرتاسر داستان حضرت آمنه یا گوشه خونه غصه می خورد یا نهایتا می رفت کنار کعبه نمیدونم آیا واقعا حضرت آمنه اینطور بودن یا نویسنده خیلی حضرت رو بی قرار و افسرده طور نشون داده ...! به جز این مورد یکسری موارد جالب بود برام مثلا مادر حضرت حمزه سیدالشهدا دختر عموی مادر پیامبر بوده یا ابوسفیان که از کودکی دشمنی با پیامبر داشته و در برابر محبت پیامبر باز هم بدی میکرده در حق حضرت رسول(ص)
🌿در کل کتاب زیبایی بود و به شخصه از خوندنش خیلی لذت بردم ☺️
کتابی روان و گیرا از زندگی آمنه مادر پیامبر و کمی هم حلیمه دایهی ایشون. لحن متن خاصه و کمی طول میکشه که خواننده باهاش همراه بشه ولی بعد همراهی دیگه خسته کننده نیست. ایرادی که میشه از کتاب گرفت اینه که گاهی توصیفات خیلی طولانی میشد و پرشهای داستان چندان از هم جدا نبود و یک دفعه بعد تموم شدن یه جمله، جمله بعدی در کمال تعجب ماجرای دیگه ای بود، خوب میشد روایتها فاصله بیشتری از هم داشتند که خواننده راحتتر متوجه این تغییر مکان و زمان و موضوع بشه. مورد بعدی اینکه خیلی بهتر میشد اگه منابعهر موضوعی و روایتی بعدش آورده میشد.
در کل خوب بود👌🏻🌹
اگر ادامه زندگی پیامبر و ولادت حضرت علی رو هم این نویسنده خوب بنویسن عالی میشه👌🏻
《زمانه ی جاهلیت اُولی با آمدن ابراهیم به سر آمد؛ حال هنگام آن است که با آمدن فرزند تو جاهلیت اُخری نیز به سر آید. آمنه نمی دانست رویا او را در ربوده بود و یا خودش داشت رویاهایش را رنگ می زد، فقط مردی را دید که گفت نامش ادریس پیامبر است و او را به تولد پیامبر عظیم الشانی نوید می دهد》 این کتاب راجع به مادر بزرگوار پیامبر ص و زندگی ایشان از کودکی تا ازدواج با حضرت عبدالله و بدنیا آمدن پیامبر است با اطلاعاتی تازه که کمتر کسی میان ما از آنها خبر دارد.
آمنه، زنی است که وجود پاک پیامبر صلوات الله علیه، در بطن او پرورش یافت اما شوربختانه چیز زیادی ازاو و خانواده اش نمی دانیم. این داستان جذاب که با قلم گیرای مریم بصیری نگاشته شده ، فرصتی است برای آشنایی بیشتر با این بانوی بلنداقبال بهشتی سرای. https://taaghche.com/book/72161/%D8%B...
یکی از بهترین کتاب های ایرانی که خوندم همین کتابه.قلم خانم بصیری بسیار دل نشینه.موقع خوندن این کتاب خودتون رو می تونید به راحتی توی کوچه های مکه تصور کنید.پیشنهادی ویژه «عروس قریش» را از طاقچه دریافت کنید https://taaghche.com/book/72161
فعلا حال خوبی با کتاب دارم.۶۰ صفحه پیش رفتم.زبان کتاب پر تکلف است. بعضی تعابیر ادبی شیرین است اما این شیرینی گاهی چنان زیاد می شود که دل را می زند.کلمات انگار و گویی زیاد استفاده شده است و به آنها حساس شدم. حالا پیش برویم تا ببینیم چه می شود...
کتاب با کودکی های حضرت آمنه شروع میشه و روایت یک عشق آتشین بین حضرت آمنه و عبدالله... دقیقا به سبک کتاب های زندگی نامه شهدای مدافع حرم.. فقط به عشق تاریخی بودنش تا اواسط کتاب ادامه دادم و بعد دیگه نتونستم! حیف این داستان... این موضوع به خودی خود به قدری خوب بود که لازم نباشه برای جذب مخاطب به قول منتقد ها تا پشت در اتاق خواب بریم... به امید روزی که این سبک نوشتن و جذب کردن مخاطب منسوخ بشه..
دوست داشتنی و پر جاذبه بود..داستان درباره زندگی آمنه مادر پیامبر اسلام(ص) است از خردسالی تا مرگ. برای منی که شناختی نداشتم، جذاب و پر از اطلاعات بود از زندگی در جامعهی قبل از اسلام.