رابطهى حقوق و ادبیات را مىتوان در دو جمله خلاصه کرد: فرهنگ هر ملتى با حقوق آن ملت آمیخته است، و حقوق هر ملت نیز به فرهنگ آن ملت بستگى دارد. ادبیات نگرشى مختص به خود نسبت به زندگى اجتماعى، حکومت، کشمکشهاى بشریت و عدالت، یعنى نسبت به مسائل بزرگ حقوقى دارد. و این نگرش را به هزاران طریق مىتواند بیان کند. ادبیات، در قالب داستان، مىتواند کارى کند که حقوق و عدالت به حیاتشان ادامه دهند، مورد علاقه قرار گیرند، نسبت به آن دو شک و تردید ایجاد شود، و در برابر آن طغیان کنند. ادبیات مىتواند از مجراى حقوق و عدالت، به رؤیا پر و بال دهد، محافظهکارى یا گام زدن فراتر از محدودهى تنگ هستىِ خود را تشویق کند. ادبیات مىتواند ادعانامه باشد، دفاعیه باشد، خیالپردازىهاى افسونکنندهاى باشد. در این کتاب، قطعاتى از آثار بیستوچهار شاعر، نویسنده، و نمایشنامهنویس که نوشتههاى آنها با حقوق ارتباط دارد، از یونان باستان، از اشیل و سوفوکل تا عصر حاضر و نویسندگانى چون کافکا و مالرو آمده است، تا خواننده را با اندیشههاى حقوقىِ مطرحشده در این آثار آشنا سازند؛
This is a great book for the one who loves literature and law This book ave me some great ideas about my future academic projects in the field of LAW AND LITERATURE You can find the name of the most famous writers of the world: Balzac, Hugo, Shakespeare, Moliere, Dostoevsky, Dickens, Tolstoy, etc. This book reveals how law of a society can be presented in fictional world of its literature