Jump to ratings and reviews
Rate this book

یوزف پرونک نابینا و ارواح مرده

Rate this book
یوزف پرونک و ارواح نابینا نوولایی است از مجموعه‌داستان مسأله‌ی برونو که آنلاین منتشر شده است. دانلود و خواندنِ آن رایگان است. اما لینک خرید و حمایت مالی از انتشار آنلاین هم موجود است. چه برای خواندن و چه برای خرید/حمایت به لینک در توضیحات ناشر بروید

یوزف پرونک و ارواح نابینا داستانِ مهاجری بوسنیایی است در بدو ورود به آمریکا؛ داستان مهاجرت و هویت تکه‌تکه، تقلای مذبوحانه برای ساختنِ هویت جدید و پشت‌سر گذاشتن هویت قبلی، که انگار ممکن نیست. همُن با شمی که غریبی موقعیت را، چه در زبان، چه در توصیف و ساخت صحنه، و چه در طنز از دست نمی‌دهد، شخصیت و داستانی می‌سازد که بین خیال‌پردازی و واقعیت، بوسنی و آمریکا، زبان دوم و زبان اول گیر افتاده - یادآور نویسنده‌ی محبوبش، نابوکوف، و کتاب محبوبش از نابوکوف، پنین.

143 pages, ebook

Published May 1, 2025

2 people are currently reading
10 people want to read

About the author

Aleksandar Hemon

68 books883 followers
Aleksandar Hemon is a Bosnian American writer known for his short stories and novels that explore issues of exile, identity, and home through characters drawn from Hemon’s own experience as an immigrant.

Hemon was raised in Sarajevo, where his father was an engineer and his mother was an accountant. After graduating from the University of Sarajevo with a degree in literature in 1990, he worked as a journalist with the Sarajevan youth press. In 1992 he participated in a journalist exchange program that took him to Chicago. Hemon intended to stay in the United States only briefly, for the duration of the program, but, when war broke out in his home country, he applied for and was granted status as a political refugee in the United States.

In Chicago Hemon worked a series of jobs, including as a bike messenger and a door-to-door canvasser, while improving his knowledge of English and pursuing a graduate degree at Northwestern University. Three years after arriving in the United States, he wrote his first short story in English, “The Sorge Spy Ring.” Together with several other short stories and the novella “Blind Jozef Pronek & Dead Souls,” it was published in the collection The Question of Bruno in 2000, the same year Hemon became an American citizen. Like much of Hemon’s published work, these stories were largely informed by Hemon’s own immigrant experience in Chicago. Hemon brought back Jozef Pronek, the protagonist from his earlier novella, with Nowhere Man: The Pronek Fantasies (2002), the story of a young man growing up in Sarajevo who later attempts to navigate a new life in Chicago while working minimum-wage jobs. The book, like the rest of Hemon’s work, was notable for the author’s inventive use of the English language. He was awarded a MacArthur Foundation “genius grant” in 2004.

The Lazarus Project (2008) intertwined two stories of eastern European immigrants to Chicago. Vladimir Brik, a Bosnian immigrant writer and the novel’s narrator, becomes obsessed with a murder case from nearly a century earlier in which Lazarus Averbuch, a young Russian Jew, was shot and killed by Chicago’s police chief. Hemon received much critical acclaim for the novel, which was a finalist for a National Book Award. He followed this with Love and Obstacles (2009), a collection of short stories narrated by a young man who leaves Sarajevo for the United States when war breaks out in his home country. The Making of Zombie Wars (2015) chronicles the quotidian difficulties of a workaday writer attempting to finish a screenplay about a zombie invasion.

Hemon also cowrote the screenplay for The Matrix Resurrections (2021), the fourth installment in the popular sci-fi Matrix series. His other works included the memoirs The Book of My Lives (2013) and My Parents: An Introduction/This Does Not Belong to You (2019). The latter book consists of two volumes.

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
3 (33%)
4 stars
5 (55%)
3 stars
0 (0%)
2 stars
0 (0%)
1 star
1 (11%)
Displaying 1 - 4 of 4 reviews
Profile Image for Zia Ghiasi.
33 reviews6 followers
August 1, 2025
بازی‌گوشی‌های نویسنده رو، مثل اعلام برائتش از عقاید شخصیت اصلی‌ش (پرونک)، دوست داشتم.
"پرونك خيالِ او را در سر پرورانده بود، خيال «بدن بى واسطه»اش را - آندره‌آ هيچ تلاشى براى آراستن خود نكرده بود. تن او ابزارى بود براى جوريدن و تفحص (شايان ذكر است كه پرونك اين فكر را مى‌كرد) ونه شيئى كه براى خوشايند مردان بسته‌بندى شده تا آنها را جذب خود كند."

تشبیه‌هاش رو هم دوست داشتم. مثلاً وقتی هواپیما داره می‌شینه:
"شيكاگوى پوشيده از برف به بوردِ تراشه‌هاى كامپيوترى شبنم گرفته‌اى مى‌مانست كه از بالا به آن نگاه كنی و وسايل نقليه‌اى كه تازه به چشم مى‌آمدند مثل بايت‌هاى كوچكى بودند كه بين چیپ‌ها حركت مى‌كردند. يكى با دو ميله‌ى زرد دستانش را به سوى هواپيما تكان مى‌داد، انگار داشت اژدهايى را هيپنوتيزم مى‌كرد."

خیلی جاها با پرونک همذات‌پنداری کردم. مثل وقتی که مهاجر بود و توی کشورش جنگ شده بود و "از خودش متنفر مى‌شد، چون مستقل از آنكه چه كار مى‌كرد، به صرف زنده بودن خودخواه بود."
یا وقتی بعد از سال‌ها به کشورش برگشت و در خانه‌ی پدر و مادرش می‌چرخید و همه چیز رو لمس می‌کرد: "روميزى تميز و راه‌راه؛ راديويى با هفت دگمه‌ی عاجى‌رنگ و برچسب دانلد داك؛ نقاب آفريقايى نيش‌باز؛ فرش‌هايى با الگوهاى پيچيده اما آشناى هندسی، چاک چاک، كه پاركت زيرش از بين رفته بود، شومينه‌ى آهنی كنج خانه سوزانده بودش؛ فنجان قهوه، آسياب قهوه، قاشق‌ها؛ كت‌وشلوار پدر، نم گرفته، با پارگی‌هاى تَركِش، دستگيره‌هاى در مشكى، ساعت كوكو، حالا منسوخ، گلدان كريستالى، ..."

و نویسنده چه زیبا در اواخر داستان فرمون روایت رو می‌ده دست خود پرونک تا چنان احساساتی‌مون کنه که اشک‌مون در بیاد.

مدت‌ها بود از خوندن داستانی اینقدر لذت نبرده بودم. ترجمه‌‌ی روون و بدون ادا هم لذت مضاعف بود. و اینکه این کتاب، حس خوب خوندن یه داستان به زبان فارسی اما بدون سانسور، لذتی که ازش محروم هستیم، رو هم به من داد.
Profile Image for علی‌رضا.
60 reviews2 followers
August 14, 2025
۲۳ مردادماه ۱۴۰۳ | صبح

فهمیده‌ام هرچه همن بنویسد دوست دارم. و وقتی فهمیدم که این کتاب را آقای فرخی ترجمه کرده و گذاشته داخل کانالی آن‌قدر خوشحال شدم که همان شب کتاب را یک‌نفس خواندم و از تمام صفحات لذت بردم. داستان حولِ یوزف پرونک می‌گذرد که مهاجری بوسنیایی‌ست که ساکن آمریکا می‌شود نه برای همیشه اما ماندگار می‌شود و کار پیدا می‌کند و ماجراهای این‌چنینی. داستان انگاری دارد یک بخش‌هایی از «مردی از ناکجا» را تعریف می‌کند که توی آن رمان نبوده. اما شکل نوشتن و نثر دقیقا مانند همان «مردی از ناکجا»ست و اگر کسی دوستش نداشته این را هم نخواند حقیقتا!

من چیزی را که توی همن و کسانی مثل سلینجر و ناباکف و کم‌ترش توی آپدایک دوست دارم همین آدم‌های خلق‌شده‌ی یونیکِ تنهاست. این آدم‌هایی که سرنوشت گلوی‌شان را خراشیده و می‌خراشد و دست از این کار هم برنمی‌دارد اما آن‌ها هم دست از خراشیدنِ گلوی دهرِ لعنتی بر نمی‌دارند. نه پرونک، نه هولدن، نه لوژین. همه‌شان تنها هستند. تنهای تنهای تنها. و انگار فهمیده‌اند که کاریش نمی‌شود کرد. باید پذیرفت و ادامه داد و فهمید که واقعا قرار نیست اتفاق خارق‌العاده‌ای بیفتد! همه‌چیز همین است که هست. همین! و آن‌جایی که توی شرایطی مثل هم هستند، هرکدام‌شان به‌شکلی متفاوت علیه همه‌چیز عصیان می‌کنند. هولدنی که با خودش حرف می‌زند و مهر باطل می‌زند روی هرآن‌چه هست، لوژین که سرش را می‌اندازد داخل شطرنج و حتی موقع مرگ هم سرش را بلند نمی‌کند، و پرونک که عصیانش سکوت است. شدیدترین عصیان، سکوت. حالا شاید کسی بگوید به‌خاطر انگلیسیِ افتضاحش است اما نه. جایی که می‌داند خوب حرفش را می‌زند. پرونک تا حدودی عارف است و عرفان‌ْبلد! شاید به چشم کسی این‌ها همه چرت‌و‌پرت است اما برای من پرونک نماد کسی‌ست که می‌تواند روبه‌روی سرنوشت بایستد با همه‌ی کسری‌های شخصیتی‌ش.

ترجمه‌ی آقای فرخی حرف ندارد. درجه‌یک است. کتاب را توی کانالِ «کشو» گذاشته‌اند با لینکِ دونیت. من کتاب را خواندم و دونیت کردم. البته کتاب رایگانِ رایگان است. و صد البته که سانسور نددددداررررررد شکرِ خداااا!

پی‌نوشت: احساس می‌کنم شبیه پرونک شده‌ام. بیش‌تر سکوت می‌کنم و هی دارم آدم‌های اطرافم را از دست می‌دهم. دانه‌ دانه از دست می‌دهم و ساکتم. کاریش هم نمی‌توانم بکنم. انگار طبق برنامه‌ای مشخص و معین که درون یک دفترچه نوشته شده باشد همه‌ی آدم‌های زندگیم دارند در ساعت و تاریخ مقرر می‌گذارند و می‌روند. البته ملالی نیست. سکوت می‌کنم و خیره‌ام. و احساس می‌کنم این بزرگترین عصیانی‌ست که ازم بر می‌آید.
Profile Image for Ali  Mousavi.
132 reviews26 followers
June 11, 2025
بخش هایی که مربوط به رابطه‌اش با آندره‌آ بود رو خیلی دوست داشتم. در کل لذت بخش بود و مناسب یک عصر گرم ملال انگیز و کمی هم غمگین.
Displaying 1 - 4 of 4 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.