Jump to ratings and reviews
Rate this book

وجه الله

Rate this book
تناقش هذه المعزوفة الصوفيّة، وبعُمق؛ أعقد الأسئلة الوجوديّة وأكثرها بداهة وإلحاحًا في لُغة سهلة قريبة، بعيدة عن إبهام الحداثيين وتخبُّطهم. فيتتبّع الفنان الحركة الوجدانيّة لشخوصه الحائرة في ذكاء، يغوص في أعماقهم ولا يفرض عليهم يقينه بشکل خطابيّ استعراضيّ، بل يمضي مع كل منهم في طريقه؛ ليكشف ملتقى تلك الطرق. يقترب ويبتعد؛ يُشكّل جدليّة اجتماعيّة معرفيّة شعوريّة فريدة. جدليّة غزَلَها في بساطةٍ من خيوط حرير فارسي متين، لتستعيد الشكل الكلاسيكي للرواية في قالب مُغرق في المحليّة. في هذه الرواية لا يستعيد مستور قالب الرواية فحسب، بل يستعيد معه الإنسان، يإعادة تعريف الحُبّ. هذه رواية عن الشك واليقين، والشغف والحيرة، والحب والتيه؛ هذه قصّة الإنسان.

112 pages, Paperback

First published April 1, 2000

139 people are currently reading
3329 people want to read

About the author

مصطفی مستور

44 books764 followers

Ratings & Reviews

What do you think?
Rate this book

Friends & Following

Create a free account to discover what your friends think of this book!

Community Reviews

5 stars
1,564 (17%)
4 stars
2,138 (23%)
3 stars
2,552 (27%)
2 stars
1,668 (18%)
1 star
1,275 (13%)
Displaying 1 - 30 of 910 reviews
Profile Image for Rêbwar Kurd.
1,025 reviews88 followers
November 10, 2025
پرسش از معنای زندگی، اگر صادقانه باشد، به پرتگاه ختم می‌شود. اما روی ماه خداوند را ببوس نه از پرتگاه می‌نویسد، نه از صراحت در جست‌وجو؛ بلکه از یک پُزِ فلسفی در فضای رمانتیسمی کاذب بهره می‌برد که نه مخاطب مذهبی را قانع می‌کند، نه شکاک را. این کتاب، بیشتر شبیه یک کاتالوگ از شبه‌فلسفه‌های بازارپسند است که قرار است بدون آن‌که چیزی را به خطر بیندازد، «ظاهرِ اندیشه» به خود بگیرد.

داستان ظاهراً دغدغه‌مند است: مردی درگیر با سوالات وجودی، در دل یک جامعه مذهبی. اما آن‌چه می‌خوانی، نه یک فرو رفتن عمیق در شک است، نه یک تقابل فکری با ایمان؛ بلکه نوعی راه رفتن بر طناب‌های از پیش‌تنظیم‌شده‌ای‌ست که نویسنده حواسش هست هرگز تند نرود، هرگز چیز خطرناکی نگوید، و هرگز باورت را واقعاً به هم نریزد. مخاطب این کتاب، نه اهل شک است، نه اهل یقین؛ بلکه بیشتر کسی‌ست که دلش می‌خواهد حس کند دارد به چیز عمیقی فکر می‌کند، بدون این‌که فکر کردن واقعی اتفاق افتاده باشد.

زبان اثر در سطح می‌ماند.
گفت‌وگوها پر از جمله‌های آماده‌اند؛ چیزی شبیه «کپشن‌های انگیزشی» در لباس روایت. شخصیت‌پردازی‌ها کلیشه‌ای‌اند و سیر فکری شخصیت اصلی، نه باورپذیر است و نه حتی منسجم. نویسنده حتی شهامت مواجهه‌ی واقعی با امر تراژیک را ندارد: مرگ، بیماری، بحران ایمان؛ همه‌شان بهانه‌هایی‌اند برای یک روضه‌ی ایدئولوژیک بی‌ریشه.

مشکل اما فقط ادبی نیست؛ مشکل، تقلیل معنای زندگی به یک تردید کنترل‌شده‌ی پاستوریزه است که در نهایت نه جهان‌بینی‌ات را می‌سازد، نه ویران می‌کند. مثل آب‌میوه‌ای‌ست که طعم پرتقال می‌دهد اما پرتقالی در آن نیست.

در دنیایی که کامو، بکت، داستایفسکی و نیچه، زیستن را به آتش کشیدند تا شاید نوری در میان دود پیدا شود، مصطفی مستور با این کتاب، صرفاً شعله را فوت می‌کند و امیدوار است گرمایی باقی بماند.
Profile Image for Saman.
1,166 reviews1,073 followers
Read
August 6, 2008
همواره آقاي ( مصطفي مستور ) را جزو نويسندگان فاجعه‌آميز داستان‌نويسي امروز ايران مي‌دانم. نويسنده‌اي با جغرافياي فكري محدود و همواره در حال تكرار خود و شخصيت‌هاي داستاني‌اش. شخصيت‌هايي كه در همه‌ي كتاب‌هاي ايشان مدام تکرار می‌شوند، با طرز تفكری یکسان. و بدبختانه دنياي قصه‌هاي ايشان نيز دنيايي به شدت تك بعدي و سطحي است. یادم می‌آید در یکی از مصاحبه‌‌ها در مورد آثارش گفته بود: "بالاترين موفقيتشان اين است كه كتاب‌هايش را زنان خانه‌دار بخوانند." آخه این چه حرفیه؟

به هر حال اين كتاب و ساير آثار اين نويسنده طرفداراني نيز دارد. همانطور كه كتاب‌هاي نويسندگان ديگر همچون مودب‌پور، فهيمه رحيمي، نسرين ثامني، ر اعتمادي و خيلي ‌هاي ديگر طرفدار دارد
Profile Image for Mohadese.
420 reviews1,132 followers
August 24, 2020
محض رضای خدا یک نفر بهم بگه چرا این کتاب محبوبه!
با کتاب ارتباط برقرار نکردم.
به نظرم نویسنده داستان رو رسمن به امان خدا رها کرده، یعنی داستان رو تا یه جایی آورده بعد پایان، بی هیچ نتیجه خاصی!
اگ کتاب برداشت ازاده باید لاقل یک سرنخ یا یه جهت فکری به خواننده بده و بعد کتابو تموم کنه! در ضمن محور اصلی کتاب مرگ پارسا نبود که با کشف علتش کتاب تموم شد! اگه این بود می تونست نویسنده کتابو با دو شخصیت جلو ببره اون همه ادم برا چی بود وقتی هیچ پایانی نداشتن؟؟
Profile Image for ZaRi.
2,316 reviews877 followers
July 19, 2015
وقتی این کتاب را خواندم و شماره چاپ و تیراژ آنرا دیدم که برای جامعه کتاب نخوان ما میتواند قابل توجه باشد،بیشتر فهمیدم که چقدر اوضاع خرابست که چنین کتابی میشود محبوب و پر تیراژ و از آن و کتابهای دیگر همین نویسنده به عنوان شاهکار یاد می کنند!!
دیگران را نمیدانم اما تصمیم ندارم هزینه و وقت بیشتر برای آثار این نویسنده هدر بدهم.
Profile Image for محمد.
Author 2 books1,033 followers
April 23, 2015
هذه الرواية من أكثر الروايات التي مستني بشكل شخصي خلال الفترة الأخيرة.
يحاول مصطفى مستور في روايته أن يصور رحلة صاحب الشكوك في البحث عن الله، في البحث عن معنى. وفي كل خاتمة فصل وفي كل اسم خبأ لنا مستور معنى.
بطل مستور هو المؤمن الذي أراد أن ينافح عن الدين بالفلسفة، فأكلته الفلسفة، وحولت إيمانه إلى شك وسكينته إلى غضب. لعل هذا ما حدا بمستور أن يسميه يونس ليحمل ذات الدلالة في اسمه. وفي الخلفية حادث انتحار غامض لفيزيائي مرموق (بارسا) مثّل أطروحة يونس الأكاديمية ليضمن مستقبلا وظيفيا باهرا ويكمل زواجه المعلق بحبيبته ساية، واسمها، كشأن غالب أسماء مستور، له دلالة؛ فساية معناها الظل، فهي ظل يونس ومستقره، وعندما جثا على ركبتيه بين يديها تغني له وتهدئ من روعه، كان كالمستلقي تحت الشجرة لعد طول سفر، ولما كاد يفقدها بشكوكه شعر أنه فقد ظله حقا.
أكثر مشهد لمسني في الرواية مشهد سائق الأجرة مع المومس التي أرادت إغواءه، تحدته إن كان الله موجودا فلينزل عليها مالا من السماء. أخرج السائق ماله كله ووضعه في يدها وقال لها اعتبري أن هذا المال قد أنزله لك الله من السماء. أرادت المرأة اختبار الله، وما تدري أن الاختبار للعبيد!
ظن يونس أن بمقدرته تحليل انتحار الفيزيائي اجتماعيا بشكل قابل للقياس والتعميم، لكنه في نهاية الرواية أخفق، أيقن بعجزه، تماما كما انتحر الفيزيائي لعجزه عن تفسير مشاعر الناس وأفكارهم بمنحنيات الرياضيات ومعادلاتها، وكأن مستور يقول أن كلا من فلسفة يونس العقلية، وعلوم بارسا الطبيعية عاجزة عن الوصول إلى الله، هذا ما يلح عليه علي رضا الذي جسد فيه مستور معنى الإيمان الحق ودلالة اسمه لا تخفى. عاين علي رضا الموت في خنادق الحرب مع العراق وأيقن بوجود الله في وجوه الأطفال والعجائز، أيقن أن قمة الإيمان هي في التسليم بضعف الانسان وحيرته، في افتقاره إلى الله، في تركه لنفسه خادما لله كما تسلم الطائرة الورقية نفسها للريح، وأنها بعدو صاحبها في الأرض تعرج إلى السماء وهو المشهد الذي اختاره مستور خاتمة لروايته.



ختاما لا يسعني إلا الثناء على الجهد الذي بذله المترجم، وبذله أخي الكبير عبد الرحمن أبو ذكري ناشرا ومحررا، فلم أشعر أبدا أنها رواية مترجمة.
This entire review has been hidden because of spoilers.
Profile Image for عبدالرحمن أبوذكري.
Author 14 books2,101 followers
December 12, 2017
نصف البحث عن الحقيقة بحث في أغوار نفسك. بحثٌ جوّاني. إن أقصى ما قد يؤدي إليه البحث البراني هو: مفتاح

هذا المفتاح يجب أن تستخدمه لفتح مغاليق نفسك، لتقف على حدها وحقيقتها

إن حقيقة هذا الوجود ليست وجودًا برانيًا متعينًا تصل إليه وتقبض عليه، وتستقر عنده

إن الحقيقة هي دوام مكابدتك للوصول إلى الحق؛ باريء الحقيقة وهاديك إليها. ولن تهتدي إليها ما لم يهدك إليه. ولن تهتدي إليه ما لم يُعرِّفك بنفسك

الروايات لا تُدرك، ولكن تُتذوق ... الرواية التي كُتبت لتمنحك إجاباتٍ جاهزة محددة واضحة ناصعة لأسئلتك؛ هي محض هراء أيديولوجي سخيف لا علاقة له بالفن ...

أقصى ما يُمكن للفن تحقيقه أن يجعلك تستبطن قيمة معينة ... أن يغرسها بداخلك بغير أن تشعر؛ فإن لم يكن هذا دور الفن عندك؛ فاتهم نفسك، ولا تتهم الفنان

إن العبارة التي تتجسَّد فيها الحقيقة؛ قد تستخدم في أحيان أخرى لستر هذه الحقيقة ...

وقد نجح مستور في هذه الرواية، بامتياز؛ في أن يجعلك تنقب داخل نفسك وتتأملها، وتستمع للصوت الإلهي ... أنصت ... فقط أنصت
Profile Image for J.J. Rodeo.
303 reviews71 followers
May 5, 2013
نمی دونم چطور اسم چنین کتابی رو میشه گذاشت رمان. این کتاب بیشتر بیانیه چند آدم شاکی بود که کاراشون منطق خاصی نداشته. هم اون دکتر خل و چل که دچار مرگ عشقی شده بود (و مثلا می خواست نشون بده که عشق و ایمان ظرفیت می خواد) و هم اون محقق میمون که برای اینکه خودشو خالی کنه، اعتقادات زنشو مسخره می کنه و چه عرض کنم دیگه... راستی می دونستید کسانی که خدا رو از طریق مسئله شر زیر سوال می برند (و اصولا آدمهایی عصبانی هستند) معمولا عمیقا به خدا ایمان دارند، ولی فقط از دستش عصبانی اند و باهاش قهر کرده اند؟ و در عوض، ملحدان واقعی، اصلا مسئله شر براشون مطرح نیست و اصولا فراتر از خیر و شر فکر می کنند. تا زیاد از قضیه پرت نشدیم، باید بگم که من نفهمیدم اصلا قضیه دکتر پارسای دیوانه چه کاربردی در پیشبرد داستان داشت. (مثلا قرار بود مسئله رازگشایی رو هم به جذابیت کتاب اضافه کنه!) یا اون زن آمریکایی رفیق یونس. آخرش معلوم نشد چرا بهش اشاره شده. احتمالا تمام هدف نویسنده این بوده که به استحضار ما برسونه که آشنایی غریبی با فرهنگ ینگه دنیا داره و چه می دونم، چند تا جمله انگلیسی قشنگ را هم که در طی سالیان نوشته، یه جایی مورد استفاده قرار بده. هر کی آقای مستور رو دید، بهشون بگه از طرف من، روی ماه جولیا رو ببوسه
Profile Image for Homa Sharifmousavi.
76 reviews114 followers
January 9, 2013
به نظرم خیلی سطحی،کلیشه ای و بیشتر شبیه یه نصیحت نامه ی خسته کننده بود که خیلی حرفاش بی اساسه و گاهی بی ربط و گاهی هیچ حرفی برای گفتن نداره
Profile Image for Chadi Raheb.
530 reviews436 followers
June 23, 2019
پاره‌ش کنم یا آتیشش بزنم؟ :(
کاش دیگه هیچوقت ننویسی, مستور :(
Profile Image for Shaghayegh.l3.
420 reviews56 followers
May 29, 2018
از اول تا وسطاى كتاب داستان با كليشه ترين طرز ممكن اونم با مدل روايتى كه بيشتر مخصوص نويسنده هاى خانومه به نظر من، پيش ميرفت. (اثرات خوندن رمان هاى عشقى مكرر در دوران راهنمايى و دبيرستان)
جزئيات پيش پا افتاده و بى اهميتى كنار داستان بود كه از ارزشش كم ميكردن و باعث ميشد فك كنى بعد اون همه كتاب خوب خوندن، يه قدم به عقب گذاشتى با اين كتاب. اما آخراى كتاب بهتر شد و اون اخمى كه رو صورتم بود رفت ! (كجا؟ :دى)
بهتر بود اين موضوع تقريبن متفاوت، توى فرم تكرارى رماناى ايرانى نبود و مزه ى جالب ترى داشت. و اگه قرار باشه يه چيز رو بعد اين كتاب تو ذهنم حك كنم اينه كه از آدماى مذهبى اى كه سخت به عقايدشون چسبيدن و تحمل تفاوت ها رو ندارن دورى كنم .
Profile Image for Sara Kamjou.
664 reviews515 followers
July 30, 2024
داستان کتاب از همون اوایل با یک سوال شروع می‌شه: خدا هست یا نیست؟ مستور در ادامه در واقع سعی می‌کنه داستان‌هایی «بسازه» تا به این سوال جواب بده. شاید بشه گفت مستور ایده‌پرداز خیلی خوبیه ولی داستان‌سرایی متوسط.
شخصیت‌های اصلی داستان بسیار خام و باورناپذیر هستن و مستور تنها در سطح به اون‌ها می‌پردازه و رهاشون می‌کنه و خواننده مجبور می‌شه با یک تجسم کمرنگ سر کنه. محسن پارسا، یونس، سایه، علیرضا، مهرداد، شهره، مهتاب و حتی یک دختربچه که توی آمریکا زندگی می‌کنه، شخصیت‌های نیستن که بشه باورشون کرد، بازیچه‌هایی هستن توی قلم مستور برای جواب به اون سوال.
نوع ایده‌پردازی مستور رو دوست داشتم، به فکر فرو می‌رفتم و گاهی برام اثربخش بود.
به محتوای کتاب ۴ و به داستان کتاب ۳ می‌دم.
----------
یادگاری از کتاب:
هزاران ساله جهان وجود داشته ولی او نبوده، پس چه دلیلی باعث شده او ناگهان بیست و پنج سال قبل وجود پیدا کنه و به زندگی پرتاب بشه؟
...
نمی‌خواهم مثل بیشتر آدم‌ها که می‌آیند و می‌روند و هیچ غلطی نمی‌کنند، در تاریخ بی‌خاصیت باشم. نمی‌خواهم عضو خنثی تاریخ بشریت باشم.
...
کسی که فقط برای خودش وجود داشته باشد تنهاست.
...
هر اندازه که به خداوند باور داشته باشی، خداوند همون اندازه برای تو وجود داره.
...
شک کردن مرحله خوبی در زندگیه اما ایستگاه بدیه.
...
وزن معنوی هر کس مجموع وزن رفتارهاشه.
84 reviews11 followers
June 1, 2025
یاد وقت هایی افتادم که بچه رو اعصاب فامیل وسط فیفا زدنت میاد و میخواهد بازیش بدی تو هم دسته‌ی خراب پلی استیشن که تهش به جایی وصل نیست و میدی دستش که دلخوش باشه اونم تو بازیه !
این کتاب دقیقا همون دسته خرابی هست که نویسنده رو دلخوش کرده داره عمیق تر فکر میکنه از فلسفه میگه و سوالات بنیادی مطرح میکنه و جواب میده بدون اینکه حتی ذره ای زحمت فکر کردن به خودش بده !!
هیچ سوالی نیست که مطرح بشه و جوابش رو از قبل تو آستینش جا نداده باشه ! انگار برای نویسنده هم اهمیتی نداره که سیمش به جایی وصل نیست و این ژرف نگری هاش عمق بند انگشتی داره و فقط میخواهد فریاد بزنه هی من و نگاه کنید منم یه چیزایی بلدم !!
در مجموع فقط به درد کسایی میخوره که میخواهن عقاید مذهبی خودشون رو " توجیه " کنند و دنبال زرق و برق فلسفه و منطق و غیره هستند نه کسی که میخواهد واقعا فکر کنه !
ضمن این که به چه حقی کسی که نه استاد و نه تحصیل کرده دانشگاه تهران بوده و از صدمتری فلسفه هم رد نشده احمقانه ترین افکار رو چسبونده به دانشجوهای فلسفه دانشگاه تهران !؟؟
کتاب ریویو های خیلی عالی داره که دوستان دلیل حیف کاغذ بودنش رو کاملا توضیح دادن ( حتی حیف 600 کیلوبایت نت ) و من تکرارش نمیکنم و در نهایت حتی یک ستاره هم زیادشه ...
اولین کتابم از مستور بود و اصلا دلم نمیخواهد کتاب دیگه ای ازش بخونم و متاسفانه دارم از معرفی کتاب های برنامه ی آقای صحت کاملا نا امید میشم .
Profile Image for Zahra Rhm.
131 reviews95 followers
December 30, 2016
شک یونس به وجود خدا غیر واقعی به نظرم می اومد. بیشتر به نظر می رسید از اون دسته افراده که از خدا عصبانی هستن ولی میدونن که خدایی هست.
Profile Image for BookHunter M  ُH  َM  َD.
1,694 reviews4,642 followers
November 5, 2025
الروائي الإيراني مصطفى مستور يُعد واحدًا من أهم عشرة أدباء إيرانيين خلال الثمانين عامًا الأخيرة. هي مسيرة الأدب الإيراني الحديث. أعماله تُعاد طباعتها عشرات المرات وتنفد فور صدورها. روايته وجه الله كانت باكورته المنشورة في مطلع الألفية الجديدة. حازت على لقب أفضل رواية في إيران. طُبعت أكثر من خمسين مرة خلال عشر سنوات. ونالت عدة جوائز.

هل تستحق كل ذلك؟
أظن نعم.
لم يسبق أن قرأت لكاتب إيراني حديث من قبل. لكنها كانت بالنسبة لي فاتحة شهية لعالم مختلف. عمل إما أن تحبه أو تكرهه. فلا مكان للشعور الفاتر في المنتصف.

الرواية تقوم على فلسفة بسيطة وعميقة في آن. تطرح الأسئلة الوجودية المقموعـة التي نحاول دائمًا تجنبها.
هل الله موجود فعلًا؟
ولماذا يترك الشر يعمّ والمرض يفتك بالبشر؟
هل للحياة معنى وسط كل هذا العبث؟

“إن الحياة مواجهة أبدية للبشر مع خياراتهم”

من خلال رحلة يونس الباحث في ظلام كثيف عن سبب انتحار صديقه محسن بارسا. نجد أنفسنا كأننا في بطن الحوت معه. نحاول الفهم ولا نجد مخرجًا.
شخصيات الرواية تأتي لتكمل هذا البحث. مهرداد العائد من فلوريدا ليصطحب أمه لتعتني بزوجته المصابة بالسرطان. وعلي الرضا الذي يحمل اسم الإمام الشيعي المدفون في مشهد وكأن عنده كل الإجابات.

يصوغ مستور كل ذلك في رواية لا تتجاوز المئة صفحة. لكنها مكثّفة كأنها دهر من التساؤل.

“كان مازال عليه الهروب والابتعاد. كان عليه أن يُفارق ذاته. أن يُكذِّب نفسه. ولكنه لم يستطع؛ فغاص أكثر. كان الحجر الذي يحمله ثقيلًا. فانكسر ميزانه واختلت نُظمه. ارتبك بشدة وراح يدور حول نفسه ليتحرر. لكنه غاص أكثر. ونفد صبره. صعد. صعد إلى أعلى فأعلى. ولكن ذلك لم يكن كافيًا. ظل يصعد حتى غامت الرؤية تمامًا. ولم يكن ذلك كافيًا أيضًا. فانهار في ذاته. صار أصغر وأصغر. وسقط من ذلك الارتفاع. فتلاشى.”

تتفاوت ردود الفعل حول أسئلة يونس. بين من يتماهى معه. ومن ينكر عليه شكوكه. ومن يحاول مساعدته على الفهم أو التجاوز. وتتقاطع هذه الأسئلة مع حكاية محسن بارسا حتى تصل الرواية إلى ما يشبه لحظة الكشف الصوفي. تلك اللحظة التي يدركها القلب لا العقل.
وفي النهاية. تتغير نظرة يونس إلى السماء. النظرة التي بدأت بها الرواية لم تعد كما كانت.

الترجمة التي أنجزها غسان حمدان من الفارسية إلى العربية مباشرة أضافت بعدًا آخر للعمل. لغة طازجة وسرد نابض كأننا نقرأ الرواية بلغتها الأصلية. وهوامش ذكية تخدم النص دون أن تثقل عليه.

وجه الله رواية صغيرة الحجم. لكنها تفتح الباب واسعًا نحو الأسئلة الكبرى. وتجعلك تنظر أنت أيضًا إلى السماء. بطريقة مختلفة.
Profile Image for MehrNush.
31 reviews29 followers
April 19, 2013
حیف وقت نازنینم
حیف کاغذ
Profile Image for Medisa.
323 reviews24 followers
August 9, 2025
پر از حرف‌های مفتی که نویسنده همینطوری الکی سر هم کرده،
مثل بالش‌ایه که توش خالیه!
Profile Image for حسام آبنوس.
429 reviews332 followers
March 14, 2021
یک کتاب مسئله‌دار

قبلا که این کتاب را خوانده بودم اینجا بهش دو ستاره داده بودم ولی دوباره که سراغش رفتم به نظرم اومد حقش بیشتر از دو ستاره‌ است
این رمان را در فضای داستان امروز اگر نگاه کنیم مسئله‌داشتن مهمترین نکته‌ای است که می‌توان در موردش به آن اشاره کرد
همچنین جنگیددن شخصیت‌ها و خنثی نبودن و تسلیم نشدن آنها تحت هیچ شرایطی نیز ویژگی دیگری است که باید بهش اشاره کرد
شخصیت‌هایی که هرکدام درگیر موضوعی هستند و برایش مبارزه می‌کنند

در مجموع ریتم و فضای رمان خوب بود و نظرم نسبت بهش پس از مرور دوباره پس از سال‌ها عوض شد
Profile Image for this is shin.
127 reviews82 followers
October 14, 2018
میتونم بگم معمولی رو به پایین بود اگر نخوام دیگه خیلی سخت بگیرم !
نویسنده سعی میکرد با روشی کاملا غیر زیرپوستی! و اشکار و تابلو!!بهت مفاهیم مذهبی مورد نظرش رو القا کنه
این شکل تو ذهن ادم فرو کردن با خلاقیت و ذوق خیلی کمی که در داستان وجود داشت چندان دلچسب نبود و بیشتر ادم رو زده میکرد
ینی بیشتر من رو یاد روند کلی سیاست های حکومت مینداخت تا یک اثر ادبی
البته کاملا بد هم نبود
Profile Image for Hoda Elsayed.
399 reviews874 followers
February 6, 2016
لا يُمكِن بأى شكل محو الله من الحياة.
يُمكِن أن يُنسَى لفترة ما لكن لا يمكن اجتنابه على الدوام.
هذا الأمر بالنسبة لى يعنى اجتناب الحياة نفسها.
وحينما تضع الحياة جانبًا فلا بد أنك سقطت فى الموت.


أول تجاربى مع الأدب الإيرانى.
هنا أمام رواية رغم قلة عدد صفحاتها، إلاّ أنها مليئة بالأحداث ومفعمة بالأفكار ذات الطابع الفلسفى.
عن شَخص مُكلَف بموضوع مناقشة رسالته عن أسباب انتحار عالم فيزياء مشهور.
يونس المُكَلَف هذا ينظر للأمور نظرة اختزالية أحادية، ويبحث عن الأسباب الاجتماعية فقط لانتحا�� هذا الشخص.
رؤيته المادية للأشياء تجعله متشككًا دومًا فى وجود الله، ولا يتوقف عن التساؤل: هل الله موجود؟
على النقيض من شخصيته هذه، نجد ساية حبيبته يتجسد فيها الرؤية المثالية المتيقنة.. متخصصة فى فرع الإلهيات.
هذا التخصص ليس محل دراستها فقط، بل محل إعتقاد وإيمان يقينى.
متدينة وعلاقتها مع الله لها الأولوية المطلقة..على نقيض حبيبها المتشكك دومًا والذى لا يكف عن التساؤلات والحيرة.
تضئ شخصيتها شخصية حبيبها من خلال تناقضها معه، هى وصديقه.
تنتهى الرواية بتوجيهه لرؤية العواطف الإنسانية، وبإيمانه بوجود الله .

"طيارتى وصلت إلى السماء، وصلت إلى الله."

Profile Image for Ellie.
103 reviews64 followers
October 4, 2019
۰.۵
کتاب افتضاحی بود. تو کل کتاب حتی نمی‌فهمیدم نویسنده دقیقا می‌خواد چی بگه؛ هدفش چیه یا به چی اشاره کنه. انسان؟ خدا؟ دین؟ عشق؟ آقای مستور شما قرار بود چه حسی در ما ایجاد کنی؟
واقعا پیشنهاد می‌دم که هیچ‌وقت نخونیدش.
Profile Image for Reza.
141 reviews104 followers
February 9, 2016
واقعا در تعجبم که چرا به همون میزان که به فیلم های شاخص ایرانی توجه میشه ، چرا به کتاب های خوب ایرانی مثل این کتاب توجه و بولد نمیشه، درحالی که بنظرم اگر فرهنگ کتابخونی در جامعه بیشتر بشه تاثیر کتاب اگه از فیلم بیشتر نباشه، کمتر نخواهد بود و حتی خیلی بنظرم میتونه امثال چنین کتابهایی روی مخاطبش تاثیر زیادی بگذاره،
اما این کتاب که هرچی درموردش بنویسم کمه واقعا کتاب ایرانی و رمان ایرانی اینقدر خوب و جذاب میتونه باشه و من کتاب خون نرفته باشم دنبالش، البته من اون یکی رمان این نویسنده رو من گنجشک نیستم رو هم خوندم ولی نپسندیدمش ولی این کتاب بسیار لذت بخش بود و اینکه چقدر نویسنده موضوعات مهمی مثل اثبات خدا و خودکشی و معنای زندگی و حضور خداوند در زندگیرو اینقدر خوب و ملموس گفته که خیلی باور پذیره تا کتاب های صرفا دینی و مذهبی که توشون فقط میخوان یه حرفو زوری بهت برنن ....قسمت هایی زیبای زیادی داشت این کتاب که یه نمونش رو میارم
حتما بخونیدش خیلی خوب بود...

«نگران تو هستم. نگران اینکه ناگهان از خودت شکست بخوری. اینکه اونقدر نزدیک بشی که دیگه چیزی دیده نشه. پارسا خودکشی کرد و تو هنوز نمی دونی چرا. پاسخش هرچی که باشه حقیقت کوچکیه اما حقایق بزرگتری هم هست، آیا موسی در وادی مقدس کلام خداوند را شنید؟ کسی نمی دونه، هیچ کس نمی تونه با منطق علمی ثابت کنه این رو، کسی نمی دونه. هیچ ابزتر علمی برای اثبات یا نفی تجلی خداوند برکوه وجود نداره. آیا خدا وجود داره؟کسی نمی دونه. کسی نمی تونه به پاسخ های این پرسش ها که هرکدام حقیقتی بزرگ ند نزدیک بشه اما ندانستن به همان اندازه که چیزی رو اثبات نمی کنه نفی هم نمی کنه. ما به این چیزا می تونیم ایمان داشته باشیم یا ایمان نداشته باشیم. همین.»
«ولی من به چیزهایی ایمان میارم که بفهمشون یعنی تجربشون کنم و عقلی بفهمم، میشه برای این ملحد بیشتر توضیح بدی؟»
«متاسفم من واقعا از اینکه ملحد ها نمی تونند خداوند رو تجربه کنند متاسفم. در تجربه خداوند، برخلاف تجربه طبیعت که قانون هاش بعد ازمایش بدست میان، اول باید به قانونی ایمان بیاری و بعد اون رو ازمایش کنی. حتی باید بگم که هرچه ایمانت به اون قانون نیرومندتر باشه احتمال موفقییت آزمون ها ببشتره.یعنی هراندازه که بخدا باور داشته باشی خداوند همون اندازه برای تو وجود داره. هرچه بیشتر به او ایمان بیاری، وجود و حضور او برای تو بیشتر میشه. و گرچه هستی خداوند ربطی به ایمان ما نداره اما احساس این هستی کاملا به میزان ایمان ما مربوطه.شک به وجود خدا یک توهمه و خداوند هست و بودنش هم ربطی به ما و تردیدهای ما و دانایی ما نداره.و اون طرف شک چیزی نیست تا تو توی اون سقوط کنی.»
Profile Image for Marzieh Torabi.
119 reviews71 followers
March 12, 2020
داستانی که خوب شروع شد ولی خوب تموم نشد. این سومین (و احتمالا آخرین!) کتابی بود که از این نویسنده خوندم. نمی‌دونم چرا مستور اصرار داره که همه چیز و همه‌ی شخصیتا رو سفید مطلق یا سیاه مطلق نمایش بده. یه شخصیتی رو میذاره جلوت و میگه: این خوبه، این فرشته‌س! و برعکس یکی دیگه رو شیطان محض معرفی می‌کنه. خیلی اغراق‌آمیزه و خیلی تکراری. کاراکترا تو همه کتابا تکرار میشن. بیشتر این شخصیتا رو تو کتاب «عشق روی پیاده رو» هم دیده بودم. فقط شاید «استخوان خوک و دست‌های جذامی» یه کمی متفاوت بود.
البته این کتاب یه چیزهایی رو راجع به ایمان به وجود خدا یا عدم وجود خدا مطرح می‌کنه که خیلی خوب شروع میشه، ولی خیلی بد تموم میشه؛ به بدترین شکل ممکن!
Profile Image for Aida Ganjian.
71 reviews13 followers
March 26, 2020
هراندازه که به خداوند باور داشته باشی‌ خداوند همون اندازه برای تو وجود داره...
Profile Image for Firooze.
67 reviews6 followers
November 10, 2025
احساس میکنم یه چیزی میخواست بگه ولی من اصلا نفهمیدم چی میخواد بگه
Profile Image for Sabrarf.
52 reviews34 followers
July 20, 2007
اين كتاب تاثير كذارترين كتابي بوده كه تا حالا خوندم
كوتاه ولي پر از تيكه هايه قابله تامل
به هكه پيشنهاد مي كنم كه اين كتاب نه يه بار بلكه چند بار بخونن
Profile Image for Mohammad Kamelan.
69 reviews37 followers
October 4, 2025
در گفتگوی مصطفی مستور در برنامه‌ی «اکنون»، شنیدم که می‌گفت پس از آشنایی با «بیگ‌بنگ» و «تکامل» باورهای الهی‌اش به شک تبدیل شده‌اند. کتاب «روی ماه خداوند را ببوس» پس از گذار از شکِ نویسنده به یقین، نوشته شده است. با این حال، پاسخ‌هایی که از قول «علیرضا»، راهنمای معنویِ داستان، به شک‌ِ شخصیت اول، داده میشه، پاسخ‌هایی است از جنس جواب‌های آبکیِ آخوندها.

پرسش‌های کوبنده‌ و شک‌برانگیزِ شخصیت‌ اول کتاب رو بیشتر از پاسخ‌های ساده‌انگارانه‌ی‌ راهنمای معنویِ داستان، دوست داشتم.
Profile Image for Huda Tantawy.
28 reviews60 followers
April 6, 2015
الروايةتحوم حولل الجملة الشهيرة للأستاذ علي عزت بيجوفينش
"وحده من يؤرقه السؤال يحصل على إجابة"
عن ارق السؤال والبحث عن معنى
الروايةمليئةبالرموز التي تجعلك تقف لتتأمل عن أرق البحث عن وجه الله في ضعف الإنسانية
Profile Image for Fatemeh.alef As.
27 reviews38 followers
Read
August 19, 2009
تعریفش رو اول شنیدم بعد رفتم سراغش.این کتاب اون موقع اولین کتابی بود که از مستور میخوندم.
صفحه ها رو بی حوصله ورق میزدم بلکه توی صفحه ی بعدی ببینم اون چیزی رو که باید..اما خوب کتاب تمام شد و من تو حیرت موندم واقعا.که اخرش که چی؟
به نظر من اقای مستور بیشتر شانس دارند تا هنر! البته عذرمیخوام از دوستداران ایشون..
من فک میکنم فروش این کتاب بیشتر به خاطر اسم روی جلدش بوده تا درونش.
اصلا پیشنهادش نمیکنم.
Profile Image for zahra.
9 reviews4 followers
September 13, 2007
محتوای اصلی کتاب در مورد خداست.اینکه خدا وجود داره یا نه. واینکه ایا عقل ومحاسبات بشری قادر به حل اینگونه سوالات هست یا نه.
درسته که برای اثبات وجود خدا راههای عقلانی زیادی وجود داره ولی چیزی که حرف آخر رو برای یقین به وجود خدا میزنه و باعث میشه دل انسان باهاش مطمئن و ارام بشه چیزی غیر از محاسبات منطقی و عقلانیه.یعنی برای ایمان و اعتقاد و یقین به وجود خداوند یکتا دلایل عقلی کافی نیست بلکه عقل تنها وجود خداوند رو برای تو اثبات میکنه ولی نمیتونه یقین و باور به حضورش در تک تک لحظات زندگیت رو برای تو قابل لمس کنه.بنابراین تو باید با دلت خدا رو بفهمی نه با عقلت.باید با قلبت وجودشو حس کنی نه با مغزت.بعضی چیزا توی زندگی قابل درک با عقل نیستن.عشق هم نمونه ای از اوناست .توی این داستان استادی سعی میکنه روابط و احساست انسانی رو با روابط ریاضی حل کنه ولی سرانجام با چیزی به نام عشق روبرو میشه که از گنجاندن اون در روابط ریاضی عاجزه.و این عشق تمام معادلات زندگیشو به هم میریزه.
Displaying 1 - 30 of 910 reviews

Can't find what you're looking for?

Get help and learn more about the design.