«سلام» می نوشتم، آن هم با تأکید بر این زیباترین کلمهٔ عاشقانه ی دنیا. می دانستم که برخی کلمات معطرند و اتاق شاعران بزرگ از تمام عطرهای برند های مشهور هم خوشبوتر بوده است. این کتاب نوشته انگین آکیورک بازیگر به نام ترک و اولین کتاب منتشر شده ی اونه و تمام سود حاصل از فروش کتاب به یک موسسه ی خیریه میرسه. بینگووو !این کتاب شامل 21 داستان کوتاهه. و به عقیده ی من بسیار خوندنی و جذاب. داستان ها خیلی به فرهنگ ما نزدیک ان و اکثرا در دوران کودکی کاراکترداستان اتفاق میفته و شیرینیش رو دو چندان میکنه.نحوه بیانش طوریه که انگار هممون اون رو زندگی کردیم.متن داستان بسیار پرکشش و واقعی طوره و حس خودمونی و راحتی رو منتقل میکنه به مخاطب... واقعا حتی یه لحظه نمیخواستم سرم رو از روی کتاب بالا بیارم:) و از سطح توقعم خیلییی قوی تر ظاهر شد. کتاب فضای ترکیه رو به خوبی ترسیم کرده بدون اینکه خیلی زیاد از اسامی خاص استفاده کرده باشه! نویسنده معتقده که ما خیلی حرف میزنیم الا اون جا که باید دقیقا توی همون نقطه سکوت میکنیم و زبونمون بند میاد . صحبت کردن رو حلال خیلی از مشکلات میدونه...وقتی حرف بزنیم سالها بعد ای کاش هامون در زندگی کمرنگ تر میشه ...و آفتی به نام دنیای مجازی ،که عشق واقعی رو به ورطه ی نابودی کشونده حالا نه به این غلظت:)))) کتاب سکوت با مجوز رسمی از نویسنده ی اثر به چاپ انتشارات نون رسیده و خانم مهتا مظفری اون رو به خوبی و شیرینی ترجمه کرده،کتاب پاورقی های . خیلی خوبی هم درمورد اصطلاحات به کار گرفته شده و اماکن موجود در کتاب میده پیشنهاد میکنم بخونید و لذت ببرید . . هر قدر که اتاق مهمان خانه ی دلمان پاک تر بود به همان اندازه هم در آن برای شکست دادن آدم بدهای قصه ها قهرمان وجود داشت. گاه آن قهرمان می توانست خود ما باشیم و کاهی هم دوستان خیالی ما. بزرگ تر که شدیم قهرمان ها هم چمدان هایشان را بستند و رفتند به سفری بی بازگشت. هر چه دلمان بزرگ تر میشد اتاق هایش هم خالی تر می شدند.حالا به جایی رسیده ایم که باید در دلمان اتاق مهمان خانه ای مثل آنچه در خانه ی خاله پیرزن قصه بود بسازیم و در خانه را باز بگذاریم تا شاید روزی قهرمان ها برگردند.
بسیارررر داستان زیبا و گیرایی داشت😍مخصوصا اینکه هر کدوم از داستاناش هر چی به پایان نزدیک تر میشدم،بیشتر حس آشنایی دوران کودکی رو تو من زنده میکرد🥺💙انگین آکیورک هم بازیگر به شدت خفنیه و هم نویسنده ایه که قلمش به شدت گیراست!🥰واقعا از خوندنش لذت بردم!البته شاید اوایلش یکم کسل کننده بنظر برسه ولی هر چی جلوتر میره قشنگ تر و بدیع تر میشه😆👍🏻
کتاب شامل بیست و یک داستان کوتاهه درخت گیلاس چند پسر نوجوان برای چیدن گیلاس به خانهی همسایهشان میرن📖
داستان هیچ هدف و نتیجهگیری خاصی نداشت صرفاً یه قصه بود که بعد از خوندنش میگی خب که چی و بیمعنی بود📓
نفسی در تاریکی پدربزرگ یکی از دوستهای راوی داستان فوت میکنه و راوی شروع به مرور خاطرات گذشته میکنه📖
حس و حال عید دقیقاً مثله عید خودمون بود و فهمیدن این تشابه فرهنگی برام جالب بود، فضای داستان جوریه که میتونی با راوی همزاد پنداری کنی📓
یک شب راوی با دوست دخترش در رستوران نشسته که به طور اتفاقی معشوقهی سابقش رو میبینه📖
غمی که تو فضای داستان بود رو دوست داشتم📓
به نظرم بهتره بهش بگی صفا دوست دختر جدید راوی تصمیم میگیره که بیاد و باهاش زندگی کنه و گربهاش رو هم با خودش میآره📖
توصیف روابط صفا و راوی بانمک و خندهدار بود📓
سکوت پدر سلیم فوت کرده و دوستاش برای تسلیت میرن پیشش📖
تمرکز داستان بر روی برخورد متفاوت آدمها رو دربرابر فوت عزیزانشون بود نحوهی سوگواری بچهها با بزرگترها متفاوته📓
سلام داستان در مورده دو نفره که بیست سال از طریق نامهنگاری با هم در ارتباطن📖
یه جورایی من رو یاده کتاب مفید در برابر باد شمالی انداخت📓
داستان کوچکی دربارهی عشق رابطهی بین دو تا همکلاسی رو میگه📖
داستانش نوستالوژیک بود میبرتت به دوران دبیرستان و همون حس و حالی که اون موقع داشتی📓
شانس بد داستان زندگی یه بلیط بخت آزمایی فروشه📖
فقط یه داستان عاشقانه هست📓
در چشمانش ابر پنهان بود پسری نوجوان که توی اتوبوس عاشق دختری میشه که اون هم سوار همون اتوبوس میشه📖
عشق یه پسر دبیرستانی و خجالتش تو باز کردن سر صحبت رو میگه ولی توضیحاتش راجع به اتوبوس اصلاً خوشایند نیست میخواد راجع به کهنه بودن اتوبوس بگه ولی اصلاً جذاب نیست📓
کودک درون من راوی سوار تاکسی شده و تو ترافیک جمعه گیر افتادن📖
اول داستان از قصههایی میگه که دوران کودکی خونده ولی بقیهی داستان بیربط به توضیح اول ادامه پیدا میکنه📓
گرگی قصهی ما توی محلهای ساختمان جدیدی میخواد ساخته بشه و به خاطر همین یه سگ رو برای نگهبانی میآرن📖
نویسنده میخواست اون حس خراب کردن ساختمانهای قدیمی رو انتقال کنه که نتونست و ترکیب کردنش با حس عادت کردن و دوست داشتن سگ نگهبان خوب از آب درنیومد📓
تیلهبازی تابستان شده و مدارس تعطیلن و بچهها توی کوچه مشغول تیلهبازی📖
حس و حال بچهها و شور و هیجان تعطیلات تابستان رو توضیح میده📓
حسن، پسر احمد حسن پیر دستفروشیه که از روستا به استانبول آمده📖
شروع داستان خوب بود ولی پایانش نه📓
در حال تبسم هاکان تصمیم میگیرد که به دختری ابراز علاقه کند ولی دختر از رابطهی جدیدش با فرد دیگری میگوید📖
داستانش غمگین قشنگ بود📓
خاله پیرزن پیرزنی دو تا پسر دبیرستانی را فریب میدهد و به دروغ بهشون میگه که پول میخواد برای خرید داروهاش📖
شروعش خوب بود ولی بی ربط به بقیهی داستان📓
بوی خوش راوی بوی پاککن همکلاسیاش در مدرسه یادش مانده📖
داستانش هیچ مفهومی نداشت📓
آدم برفی داستان راجع به حال و هوای سال نو هستش📖
خندیدن و با درست کردن آدم برفی قاطی کرد بود خب که چی ؟📓
رفتن دو نفر که میخوان رابطهای رو به آخر برسونن📖
لوس بود📓
هوا بوی خاطره میدهد راوی میخواهد از گرمای تابستان فراز کند و به یه مکان خنک برود📖
شروع داستان خوب بود ولی پایانش اصلاً📓
بیایید در قصهها با هم ملاقات کنیم دو نفر که همدیگه رو نمیشناسن یک داستان شبیه به هم نوشتهاند و آن را به دفتر مجله فرستادن📖
داستان هیچ جذابیتی نداشت و باعث نمیشد برای خوندنش کنجکاو باشی📓
به نظر من هم صفا انتخاب درستیه ادامهی داستانه «به نظرم بهتره بهش بگی صفا» هستش📖 نه شروع داستان قشنگ بود و نه ادامه و پایانش📓
تعداد انگشتشماری از داستانها خوب بودن و یه سریهاشون فقط شروعش و بقیهاشون هم نه شروع قشنگی داشت و نه پایان قشنگی سوژهی داستانها تکراریه و هیچ خلاقیتی درشون به چشم نمیخوره📖
📌ترجمهی کتاب خوب نیست. به طور مثال مترجم نوشته که گربه میگه «میرررر» نمیدونم واقعاً کدوم گربهای این صدا رو تولید میکنه
‘Çünkü en güzel hikayeler hep yeniden yazılanlardı...’ . Engin Akyürek,mutlu sonla bitmeden de güldürebilen hayatlardan bahsediyor, geçip gidenlerden,kendi ellerimizle sonlandırdığımız masumiyetlerimizden.En çok umuttan ve sessizliklerden.. . Yirmi bir öyküde de tanıdık sesler var hatta yüzlerini görseniz çıkartacağınız karakterler.Mesela Ankara var durakta bir sonraki EGO’yu beklediğiniz,bahçesine dalıp meyvelerini aşırdığınız amcalar,gecenin bir vakti özledim bahanesine sığınarak telefona sarılan eski sevgililer.. . Ankara’da öğrenciyken annemi en azından üç-dört kez arayıp bebeklik fotoğraflarımı istemiştim,çocukluğumun çoğunda saçlarım alaburus değil ama alagarson kesimdi,sokaktan annemin adımı seslenmesiyle eve dönerdim..İşte bu öykülerde de fırından çıkan ekmek kokusu var,sizi ucundan bir parça almaya ikna ediyor,bir bakmışsınız eve vardığınızda yarısı yenmiş bile! Diğer bir deyişle bir bakmışsınız tek solukta okumuşsunuz bu öyküleri.. . Velhasıl akıcı ve oldukça samimi bir dile sahip Akyürek.Öyküleri okurken ‘aslında şiire de yatkın bir dil’ diye düşünmedim değil. . Ve bir diğer güzel ayrıntı,kitabın telif gelirlerinin Darüşşafaka Cemiyeti’ne bağışlanıyor oluşu.
Engin akyurek is a Turkish actor who has already reached the hearts of people by his wonderful performance .his book sessizilik is in Turkish language that makes it unable to reach many but some stories being translated in English which I have read and think can talk about it from my point of view.First when he is a writer and me a reader then we should not go for the hero worship as we do in his acting..The writer is a very busy person dedicating all his time in this materialistic world of competition and money where he looses his inner self and gets tired but he likes to imagine and get lost in a dream world and meets a fox a beautiful fox from his memory archives.Then comes his conversation with the fox which in some places a bit lengthy which may lead to dragging of the story but a very important message came out of that conversation you cannot find anything by searching if they exist they exist and you should be able to wait forever for someone to love. The description of the forest however revealed his need for a dream world where he could get lost in his thoughts
It's not a normal book,It's Wonderful 🌟...Every story made me think about that,made me emotional...I think Engin did His Best in this book😍...Just Read it 🥰
Quel bonheur de lire ces 21 nouvelles qui ont toutes une constante : la transmission des souvenirs, odeurs, sensations, émotions. A chaque chapitre une perle à lire ! il y avait longtemps que je n'avais pas lu une prose de cette qualité littéraire et je remercie ma soeur de m'avoir prêté ce volume assez confidentiel, publié par une association qui a fait traduire ce recueil en français.
Parmi les thèmes abordés avec beaucoup de poésie, d'observation et aussi d'humour nous trouvons l'enfance (le cerisier), la mort (Silence), les correspondants (Salut), l'amour et ses regrets ou désenchantements (une nuit, ses yeux sertis de nuages, Partir, ...), l'adoption d'un chat (A mon avis Sefa est..., A mon avis aussi Sefa est...), la fidélité d'un chien (Notre berger allemand)... Parmi les thèmes abordés avec beaucoup de poésie, d'observation et aussi d'humour nous trouvons l'enfance (le cerisier), la mort (Silence), les correspondants (Salut), l'amour et ses regrets ou désenchantements (une nuit, ses yeux sertis de nuages, Partir, ...), l'adoption d'un chat (A mon avis Sefa est..., A mon avis aussi Sefa est...), la fidélité d'un chien (Notre berger allemand)... A la lecture de ce recueil j'ai eu moi aussi envie de rouvrir les chambres secrètes de mon enfance...
Ce jeune auteur (acteur de films et séries turques) est très prometteur et mériterait largement d'être édité par une maison d'édition française car il a beaucoup de talent !
Un très bon moment de lecture : j'ai lu ce volume en une journée (moins de 200 pages), il y a de nombreuses illustrations de Nalan Alaca.
کتاب متشکل از چندتا داستان کوتاهه و داستانهاش خیلی به دلم ننشست. بعضی داستانش یه جورایی بی سر وته بود. شاید مدلش بود نمیدونم🤔 البته چندتا هم بینشون یه ذره خوب بود. من به خاطر تبلیغات زیادی که از این کتاب شد خریدمش ولی چندان چیز خاصی نبود.
Yılın ilk sesli kitabı ve hiç okumadığım hatta adını bile duymadığım Engin Akyürek'ten: Sessizlik. Açıkcası ben hiç bilmiyorum ama kendisi oyuncuymuş ve Türkiye'de ünlüymüş.. Kalemini sevdim ben, oldukça eğlenceli, çocukluk anıları içeren özyaşam kokulu hikayeler.. Sevdim :)
He thinks and writes deeply about simple things- which are not simple at all, but basic and part of life's unknown mysteries. Love, friendship, endings, experience, human and animal companions, knowledge, yearning - words and silence.
خوندنش لذتبخش بود، درسته نشد کتاب موردعلاقهام اما میشه گفت خوشخوان بود. لیست بعضی از داستانها که پسندیدمشون: یک شب، سلام، شانس بد، بیایید در قصهها با هم ملاقات کنیم
Libro bastante bueno para los amantes de la literatura romántica. Traslada bien el ambiente que se plasma en muchas telenovelas turcas, se nota que el actor participa en estas producciones y que se ha empapado bien de ellas.
No le pongo un 10 porque he echado en falta un hilo conductor entre las historias que cuenta.
Si desean leer un delicioso pero profundo libro de cuentos, les recomiendo Silencio, del afamado actor y también escritor turco Engin Akyürek. Les encantará.