از زمین های خاکی تهران تا ترکیه.از ایتالیا و اسپانیا تا آلمان و انگلیس.از برزیل و آرژانتین تا ایالت متحده. مردم و فوتبال.تاریخ و فوتبال.سیاست و فوتبال.روزی روزگاری فوتبال سفری پر تب و تاب از دنیایی به دنیای دیگر است.از فرهنگی به فرهنگ دیگر.بازگوکننده ی سایه روشن های ورزشی که مرزها را درنوردیده وقلب ها را با بهانه و بی بهانه فتح کرده.نمایشگر رویارویی شور مردم و قدرت طلبی سیاست پیشگان حول توپی که گرد است و از حرکت باز نمی ایستد.قلم حمیدرضا صدر بازتابنده ی شیفتگی مهارناپذیر آدم هایی است که نمی توانند دل های شان را از فوتبال بکنند.توصیف کننده ی برق چشم های مشتاقی که نمی تواند مستطیل سبز را تماشا کند.
Hamid Reza Sadr Was Born in 1957 in Mashhad, Iran. But His Family Lives in Mashhad Just for Two Weeks. He Spend His Childhood in Kermanshah & then They Went to Tehran. He Writing for Haft Monthly Magazine in Iran.
چقدر از خوندن این کتاب بابا لذت بردم، به خصوص در مقدمه و بخش اول کتاب که نوع نوشتن و حرفهایش نمونهای از نوشتههای احساسی و از ته دلش بود.
به عنوان کسی که به فوتبال علاقه داره اما هیچ وقت به اندازهٔ پدرش نتونسته یا نخواسته اطلاعات کسب کنه، خیلی خوشحالم که این کتاب رو خوندم تا اطلاعات خیلی زیادی در مورد تاریخ فوتبال کشورهای مهم در حوزهٔ این ورزش پیدا کنم. هرکسی که مثل من به تاریخ و سیاست و جامعه شناسی و مردم شناسی علاقه داشته باشه قطعا از خوندن این کتاب لذت میبره. فقط میتونم بگم ای کاش بابا یک بار دیگه هم قبل از مرگ کتاب رو بازنویسی کرده بود و موارد بیشتری رو اضافه میکرد.
(من نسخهٔ بازنویسی شدهٔ نشر چشمه رو خوندم که جامعتر و به روزتر از نسخهٔ اولیه هست).
به یاد می آورم شب های جمعه را که پای حرف های دکتر صدر می نشستم. پای برنامه آنسوی نیمکت که دکتر صدر فوتبال را گویی که یک جراحیِ مغز را تشریح می کند، با آب و تاب، با تکان دادن مداوم دست ها و با عشق از فوتبال می گفت. از دشمنی ها، از اسطوره ها، از مبارزه ها، از تسلیم نشدن ها و... . او عاشق فوتبال بود و هنرش هم این بود که عشقش را با تمام وجود منتقل می کرد. او یکی از دلایل اصلی ای بود که در آن برهه از زندگی ام فوتبال برایم ناگهان اینقدر مهم شد. نشانه اش هم این که وقتی دیگر به دام بیماری افتاد و ترک برنامه های تلویزیون کرد، فوتبال از اولویت هایم خارج شد. او فوتبال را از یک بازی صرف( که به قول مادرم این آدم ها دیوانه اند که دنبال یک توپ اين طرف و آن طرف می دوند) برایم به یک مسئله، یک دغدغه و یک راه برای شیرجه زدن در استخر زندگی تبدیل کرد. مفاهیم زیادی مثل شکست خوردن، تحقیر شدن، مبارزه با تمام وجود، تسلیم نشدن تا ثانیه آخر، شادی بی حد و حصر، ناامید نشدن و... را به کمک فوتبال با تمام وجود درک کردم و به خاطرش از تو، ای صدرِ خوش بیان، متشکرم. روحت شاد... چیزی که به نظرم این کتاب کم دارد، خود عشق دکتر صدر است. اینجا فقط حافظه و اطلاعات حاکم است و آن عشقِ صدر گونه، جایش خالی است. با این حال چون حرف از فوتبال است و فوتبال هم یعنی انسانِ برنده یا بازنده، پس خالی از شور هم نیست. کتاب روزی روزگاری فوتبال، نگاه به فرهنگ و مردمان سرزمین هاست از دید فوتبالشان. اگر ژرمن ها یکدنده اند و تسلیم ناپذیر، آن را از خلال نتیجه بازی هایشان و بازگشت های معجزه گونه شان پس از عقب افتادن از حریفانشان در می یابیم. اگر ترکیه گرفتار سردرگمی اروپایی بودن یا نبودن است، فوتبال است که این مسئله ترکان را در میانه دیدارهای اروپاییشان، به رخ می کشد. یا به نژادپرستی عجیب برزیلی ها در حق مردمان رنگین پوستشان، از طریق مخالفتشان با بازی کردن بازیکنان رنگین پوست پی می بریم. آری فوتبالِ هر ملتی، از تار و پود مردمانش تنیده شده است.
پیشنهاد میکنم اگر فقط یک کتاب را می خواهید از دکتر صدر بخوانید، پسری روی سکو ها، بر این کتاب ارجح است.
اگه مثل من علاقه دارید که تعامل فوتبال و جامعه رو در کشورهای مختلف جهان بدونید و دوست دارید از تاریخچهی فوتبال در کشورهای صاحبنام دنیا هم سر دربیارین، این کتاب بسیار مناسبه. صدر رو در برنامههای فوتبال شبکهی ۳ میدیدم و برام جذاب نبود. درواقع فکر میکنم صحبت از تاریخ یه باشگاه بین دو نیمه ربطی به بازی نداره. مثلاً یادمه بعد از ال کلاسیکو (سالها پیش) داشت میگفت که بارسلونا یه تیم کمونیستی بوده. یا مثلاً بعد از شکستِ ۱-۰ رئال برابر یوونتوس در لیگ قهرمانان ۲۰۰۸ و حذف رئال گفت که بازیکنای یوونتوس تهریش داشتن ولی بازیکنای رئال همه موهاشون رو بادقت درست کرده بودن و ازش نتیجه گرفت که بازیکنای رئال درگیر قرتیبازی بودن و بازیکنای یوونتوس انقدر روی بازی تمرکز داشتن که ریششون رو هم نزدن! خب الان گفتنِ اینا چه فایدهای داره؟ اما صدرِ نویسنده به نظرم فرق داره. او در این کتاب بهخوبی تونسته از میان فیلمِ بازیها و نامهها و گزارشها و کتابها، روایت جذابی رو ارائه بده که تا آخر پاش بشینم. بهترین فصلهای کتاب؟ قطعاً دو فصلی که به ایران مربوط بود و بعدش فصل فوتبال زنان و اروپای شرقی، و بعدش بریتانیا و کلمبیا.
این از هنرِ مِی. حالا عیبش چی؟ به نظرم جای یه فصل مجزا برای فوتبال قارهی آفریقا خالی بود. همچنین هلند و پرتغال انقدر در فوتبال اروپا مهم هستن که دربارهشون صحبت بشه. از ترکیه و سوئد که مهمتر ان بابا. دیگه در گنده بودنِ اوزهبیو و فان باستن و رایکارد و فان درسار و فیگو و رونالدو و روبن که شک نیست. از اونور به [تا پیش از ۲۰۱۶-]همیشهناکامِ جامها (پرتغال) میشد کلی پرداخت. کافیه به دو حذف توسط فرانسه در ۲۰۰۰ و ۲۰۰۶ نگاه کنیم که هردو هم با پنالتی بود و زیدان هم زحمتش رو کشید (آخ یادِ آبل شاوییر و نیمهنهایی ۲۰۰۰ افتادم!). هلند هم از جهاتی شبیه پرتغاله. تو آسیا هم ژاپن و کره و عربستان جا داشتن که بهشون پرداخته بشه. حداقل یه فصل مجزا به نام آسیا نیاز بود.
قطعاً کتابهای تاریخ فوتبال و جامعهشناسی فوتبال زیاده، اما خوندنِ این کتاب برای من بازیابی اونهمه خاطرهی جذاب از رقابتهای مختلف بود به اضافهی تاریخ این کشورها و همچنین تحلیلهای جامعهشناختی. هنر صدر همینه که یه واقعه رو در دههی ۱۹۲۰ که خودش هم ندیده، طوری روایت میکنه انگار همونجا حضور داشتی.
مقدمهی کتاب که تموم شد بغض کردم؛ به یاد اونهمه خاطرهی کودکی که تقریباً همهش فوتبالیه، به یاد تنها رویای من که فوتبال و فوتبالیست شدن بود، به تمامِ نقاشیهای من که فوتبالی بودن، به شوقِ خریدن لباس فصل ۲۰۰۳ آرسنال و چاپ عدد ۱۴ روی اون، به یاد اون باخت مفتضحانهی ۲۰-۴ تیم ما برابرِ تیم محلهی اونوریمون که حتی بردِ ۴-۰ بازیِ برگشت نتونست جبرانش کنه، به یاد همهی بغضها و شادیها پای بازیهای مختلف، به یاد آخرین بازی لیگ برترِ اول که چقدر قهرمانی پرسپولیس دور از انتظار بود، به یاد اونهمه بالا-پایین پریدنهای من سرِ دقیقهی ۹۷ آخرین بازی لیگ هفتم که فقط یادمه زنگ زدم خونهی جواد اینا و منتظر نموندم که خودش برمیداره یا مثلاً باباش و با صدای دورگه داد زدم: «گــُـــــــل!»، به یاد اون لحظه که فریدون زندی توپ رو فرستاد و همراهِ محمد نصرتی بلند شدم و از هیجان تو لحظهی آخر دستم رفت روی دکمهی خاموشِ تلویزیون و اون گُل رو زنده ندیدم، به یاد همهی فینالهای جهنمیای که فقط جلو تلویزیون راه رفتم و حرص خوردم، به یاد اشکهای ستار زارع، به یاد دورهی سیاه طرفداری خودم که ته دلم از باخت ایران به عربستان در آزادی خوشحال بودم چون دایی برکنار میشد، به یاد جشنهای پیاپی سال ۹۲، و به یاد آخرین فریادم سر بازی ایران و پرتغال.
روایت شیوا و روان دکتر صدر و پیوند زدن وقایع فوتبالی با اتفاقات سیاسی و در نظر گرفتن پیشینه تاریخی و فرهنگی ملت ها و بیان کردن اونا تو کتاب باعث میشه که خواننده با یک اثر جذاب و پویا مواجه بشه بسیار مشتاقم که به زودی کتاب از قیطریه تا اورنج کانتی رو هم بخونم
اگه اویل کتاب میخواستم بهش امتیاز بدم حتما ۴ میدادم ولی رفته کتاب برام افت کرد. از شروع مسابقات یورو ۲۰۲۰ به سرم زد برم چندتا کتاب از فوتبال بخونم و با این کتاب شروع کردم، به نظرم اگه عاشق فوتبال هستید میتونید از خوندش لذت ببرید. متاسفانه موقع خوندن کتاب خبر فوت دکتر صدر رو شنیدم و راستش انقدر حالم گرفته شد که اصلا دلم نمیخواست این کتاب رو ادامه بدم و حالم رو خراب میشد موقع خوندنش؛ همهش با خودم میگفتم چقدر حیف که دکتر صدر رو از دست دادیم.🖤
بهترین کتاب فارسی که میشه برای ارتباط جامعه شناسی و فوتبال پیدا کرد. حمیدرضا صدر طوری این کتاب رو نوشته که حتی کسانی که فوتبال را دوست ندارند هم از این کتاب لذت ببرند. فصل بریتانیا و ایتالیا بهترین فصل های این کتاب بودند.
این کتاب به نوعی تاریخ مختصری از فوتبال در دنیا و ایرانه و یه حقایقی رو هم میگه که شاید کمتر شنیده باشین. به طور کلی ولی به نظرم اگر علاقهمند به فوتبال نباشین با احتمال خوبی از خوندن این کتاب خسته میشین.
ادسون آرانتس دو ناسیمیونتو، معروف به پله رو حالا دیگه حتی غیرفوتبالیهام میشناسن. الماس سیاه برزیل که این تیم رو سه بار قهرمان جهان کرد. اما تا قبل از اون چی؟ جالبه بدونید برزیلیها در زمینه تعصبات و توهینهای نژادی حتی از غربیها و امریکایها نیز جلوتر بودند. در سال 1921 هیچ سیاهی حق عضویت در تیم ملی برزیل را نداشت. در رقابتهای باشگاهی سیاهها برای اینکه اجازه بازی پیدا کنند از پودری سفید رنگ استفاده میکردند و با سفید کردن صورت خود وارد زمین میشدند؛ که البته پس از دقایق آغازین بازی عرق ناشی از بازی رنگ صورت آنها را میشست و جریان طنزآمیزی را رغم میزد. در جریان دیداری در سال 1995 وقتی که پزشک یکی از تیمها که سیاه پوست طاسی بود برای کمک به بازیکن مصدوم تیم وارد زمین شد تماشاگران شروع به هو کردن او کردند و به یکباره کیسهای حاوی پودری سفید به سمت او پرتاب شد. سرتا پای پزشکی که وارد زمین شده بود سفید شده بود و تماشاگران سرخوشانه میخندیدند. حتی در لایههای طنزآمیز این داستان نیز تلخی غم باری موج میزند. بعدها اتحادیه فوتبال برزیل برای اینکه از حضور سیاه پوستان در زمینهای فوتبال کم کند و چون سیاهها سواد نداشتند قانونی را به اجرا گذاشت که باید همه اعضاء هر تیم در شروع مسابقه برگهای را امضاء کنند! باشگاهها با آموزش به بازیکنان سیاهپوستشان و انتخاب اسمهای سادهتر به جای اسمهای خودشان(مثل پله!) رفته رفته این مشکل را برطرف کردند. حالا اما پس از گذشت نیم قرن از این حوادث فوتبال برزیل ستارگان سیاهپوست بسیاری داشته. ولی این تاریخچه فوتبال برزیل است. هنوز هم در شهرهایی مثل ریو سفیدپوستان صاحبین تجارتخانهها هستند و سیاهپوستان زاغه نشینند. ولی به لطف فوتبال گاهی این توازن قدرت به هم میریزد.
متن بالا خلاصه ای بود از فصل دنیای سیاه پودر سفید، که شرحی است بر فوتبال برزیل. در دیگر فصل ها به فوتبال بریتانیا، ایتالیا، اسپانیا، آلمان، فرانسه، سوئد، ترکیه، اروپای شرقی، و کلمبیا پرداخته می شود. فصل انتهایی کتاب هم در مورد زنان و فوتبال و نقش زنان در فوتبال است که فصل بسیار خوب و جامعی بود. فصل اول کتاب نیز به فوتبال ایران پرداخته که البته در کتاب پسری روی سکوها این بحث با جزئیات بیشتری مورد بررسی قرار گرفته و چیزی خارج از آن نبود.
به عنوان یک زن که از ۱۲ سالگی عاشق فوتبال بودم، این کتاب رو خیلی دوست داشتم. حمیدرضا صدر از اولین کسایی بود که به عنوان منتقد فوتبالی شناختم و تا همین امروز هم دوستش دارم. این کتاب به نوعی تاریخ و جامعه شناسی فوتبال هست و به ترتیب وضعیت فوتبال تمام کشورها رو برامون میگه. گذشتهی عجیبی که این ورزش تو هر کشوری داشته، دستهای پشت پرده، ناکامیها و شکستها و البته پیروزیها رو به خوبی بررسی میکنه. البته قسمتهایی هم بود که به نظرم زیادی شرح و بسط داشته، ولی خب خوندنش (البته برای من شنیدن) خالی از لطف نیست. من نسخه ی صوتی کتاب رو با صدای حمید محمدی عزیز گوش دادم، از لحظه لحظهش لذت بردم و کیف کردم! به نظرم اگر به گوش دادن کتاب صوتی عادت دارید، روایت این کتاب رو هم دوست خواهید داشت.
فوتبال از دیروز تا امروز: تحلیل و داستانهای جذاب در کتاب روزی روزگاری فوتبال
روزی روزگاری فوتبال نوشتهی حمیدرضا صدر، یک سفر پرماجرا به تاریخ فوتبال ایران و جهان است. این کتاب با نگاهی خاص و نثر جذاب، فراز و نشیبهای این ورزش پرطرفدار را در ایران و جهان از ابتدا تا امروز روایت میکند. از آغاز فوتبال در کشورمان تا تحولات اجتماعی و فرهنگیای که این ورزش به همراه داشته، همه در این اثر به زیبایی به تصویر کشیده شده است. حمیدرضا صدر با تحلیلهای خود، لحظات خاطرهانگیز و تاریخساز فوتبال ایران را با شیوهای منحصر به فرد به مخاطب منتقل میکند. کتاب در چند بخش به بررسی مقاطع مختلف تاریخ فوتبال ایران پرداخته است. از آغاز فوتبال در ایران در دهههای اولیه قرن بیستم تا دوران طلایی فوتبال ایران در دهههای 60 و 70 میلادی، تا بحرانها و چالشهایی که فوتبال ایران در دهههای اخیر با آن مواجه بوده است. همچنین صدر به تحلیل دلایل افت و خیزهای فوتبال ایران در سطح بینالمللی نیز میپردازد و بر این نکته تاکید دارد که فوتبال هرگز تنها یک بازی نبوده بلکه به آیینهای برای بازتاب وضعیت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کشور بدل شده است. علاوه بر تاریخ فوتبال در ایران، یکی از ویژگیهای برجسته کتاب روزی روزگاری فوتبال این است که حمیدرضا صدر در آن به فوتبال در سایر کشورهای جهان نیز پرداخته است. این بخش از کتاب بهویژه برای کسانی که به تاریخ فوتبال جهانی علاقه دارند، جذاب است. صدر در این بخش با نگاهی تحلیلی و دقیق، به بررسی چگونگی شکلگیری و تکامل فوتبال در کشورهای مختلف میپردازد. او ضمن اشاره به نقاط عطف تاریخی فوتبال در کشورهای پیشرفته و همچنین کشورهای در حال توسعه، روند رشد و موفقیتهای این ورزش را در جوامع مختلف بررسی میکند. نویسنده در این کتاب به تحلیل وقایع مهم جهانی چون مسابقات جام جهانی، رقابتهای قارهای و باشگاهی و همچنین نقش فوتبال در تحولات اجتماعی و سیاسی کشورهای مختلف میپردازد. او با تکیه بر تجارب و داستانهای جذاب، رابطه میان فوتبال و فرهنگهای مختلف را به تصویر میکشد و نشان میدهد که چگونه این ورزش توانسته است در کشورهای مختلف تأثیرات متفاوتی بر جای بگذارد.
یکی از نکات برجسته این کتاب، نگاه اجتماعی و فرهنگی صدر به فوتبال است. او بهدرستی نشان میدهد که فوتبال نه تنها بهعنوان یک ورزش، بلکه بهعنوان یک پدیده اجتماعی و فرهنگی در جهان اثرگذار بوده است.
۳.۵ ستاره کتاب خیلی خوب شروع شد، مقدمه و بخش فوتبال ایران رو واقعا میشد یه نفس خوند، اما رفته رفته از جذابیتش کم میشه، شاید چون من به عنوان خواننده خیلی درک درستی از مسائل سیاسی و اجتماعی کشورهای مذکور ندارم. علاوه بر اون احتمال دیگه ای که میدم برای عدم جذب شدن به نیمه دوم کتاب، احتمالا سن کممه، من بازی های رونالدو اورجینال و جام ۹۸ و ۹۴ و ندیدم و به طبع درکی از اون حس و حال ندارم، اگر کتاب تا زمان نزدیک تری به عصر من، منِ نوعی، نوشته میشد قطعا برام ملموس تر و جذاب تر بود ، در هر حال کتاب برای خوره های فوتبال و علاقمندان به جامعه شناسی کتاب خوب و آموزندهایه. روح دکتر صدر شاد، چقدر جاش تو این روزا خالیه...
چهار سال بعد از خرید نسخه متنی کتاب بالاخر قسمت شد نسخه صوتی رو همزمان با جام جهانی 2022 گوش بدم خوندن و شنیدن کتاب ها در زمان هایی که با متن کتاب تناسب داره خیلی هیجان انگیزتر از زمان های دیگه ست و این هم یکی از اونا بود
اوایل کتاب که در مورد ایران است، برای من بسیار اعصابخردکن بود. اما در ادامه جذاب شد و برای من که چند سالی است از فوتبال فاصله گرفتهام، اطلاعات جالبی داشت.
به زحمت تا اوایل فصل ایتالیا رو خوندم.. برای من بیشتر شبیه به باز کردن ویکیپدیا و سرچ در مورد فوتبال بود و البته که کمترین ربط رو شاید به جامعه شناسی داشت.
کتابی برای عشاق فوتبال کسانی که میخواهند با تاریخ فوتبال البته تا سال ۲۰۱۰ آشنا شوند بسیار کتابی مناسب و آموزنده است و اگر عاشق فوتبال نیستید بخوانید تا آگاه شوید :)
بخش اول و ایران کتاب واسه عموم مردم میتونه لذتبخش باشه و فصل های دیگ برای خوره فوتبالی ها عالیه بخونید و چند ساعتی خودتون رو با قلم رئیس صدر به دل فوتبال بسپارید
کتاب رو در دستهبندی تاریخ قرار دادم چون واقعاً یک کتاب جامعهشناسی نیست و فقط لحظاتی به تاریخ اجتماعی فوتبال نزدیک میشه. در عمل تاریخ فوتباله. کتاب شاید بیست سی سال پیش کتاب خوندنیای بود. اما این روزها با بودن ویکیپدیا و دسترسی به دنیای مستندهای فوتبالی شاید اونقدرها دیگه خوندنش لطفی نداشته باشه؛ البته به جز یک بخش و اون هم بخش مربوط به ایرانشه با روایت جذاب حمیدرضا خان صدر .
حمیدرضا صدر تو این کتاب به خوبی پیوند فوتبال و جامعه شناسی رو نشون داده و ما به خوبی میبینیم که فوتب��ل چه تاثیری رو جوامع گذاشته یا مسائل اجتماعی کشورها از قبیل سیاست ، جنگها، سرمایهداری، کمونیسم و فاشیسم چگونه بر فوتبال اثر گذاشتن.
کتاب روزی روزگاری فوتبال مرحوم صدر رو تمام کردم و لذت بردم. اگر عین من خوره فوتبال باشید در بعضی فصل ها چیز زیادی ندارد و در بعضی فصل ها مثل فصل اروپای شرقی دقیق و تازه برایم و در هر صورت خواندنی. کاش فقط در قسمت فوتبال زنان اشاره ای به ایران و شرایط بدش هم میشد
کتاب خوبیه ولی قسمتهای مربوط به ایرانش ناقص و کمی دور از حقیقته. برای فهمیدن نحوه ورود فوتبال به کشور و تاریخچه ان باید کتاب تاریخ فوتبال تبریز رو خوند.
نگاه صدر به فوتبال مختص خودشه و نگاه متفاوتی هم است. تو این کتاب اون نگاهش و پیوند خاص خودش رو با فوتبال و کشورهای فوتبالخیز بیان میکنه و خب جالبه و خوندنی.
برای منی که اطلاعات زیادی درمورد فوتبال ندارم خیلی جالب بود،سیر تحول قوانین و مقررات فوتبال رو خیلی خوب توضیح دادن در جاهای مختلف. گاهی حتی روی اتفاقات سیاسی هم تاثیر گذار بوده.در تلویزیون زیاد دیده بودمشون ولی این اولین کتابی بود که خوندم و حتی برای یک نفر که علاقه ای به دنبال کردن حرفه ای نداره جلب توجه کرد.
اگر واقعا فوتبال بازی کردن و فوتبال دیدن را دوست دارید و به ویژه خود را طبق هر یک از تعاریف موجود «طرفدار تیمی خاص» میدانید حتما این کتاب را مطالعه کنید. نثر بسیار روان کتاب و شیوه روایتگرایانه نوشته بسیار کشش کتاب را بالا میبرد